دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا

سایه یك رئیس جمهور


سایه یك رئیس جمهور

هیلاری كلینتون اولین همسر رئیس جمهور در آمریكاست كه وارد سنا شده و اولین زن منتخب ایالت نیویورك در كنگره است هیلاری كلینتون علی رغم رسوایی اخلاقی تكان دهنده بیل كلینتون هنوز در كنار او باقی مانده و به خاطر این كار با سرزنش بسیاری از هواداران و منتقدانش روبه روست

این زن ۵۸ ساله قصد دارد نام خود را به عنوان اولین رئیس جمهور زن در تاریخ آمریكا به ثبت برساند. اگرچه هنوز این موضوع به طور رسمی در هیچ كجا اعلام نشده اما در چهار سال گذشته دهها نظرسنجی توسط مؤسسات مختلف افكار سنجی در آمریكا درباره ریاست جمهوری هیلاری صورت گرفته كه نشان دهنده جدی بودن این موضوع است.

برای اولین بار اكثر رأی دهندگان گفته اند در صورت شركت هیلاری در انتخابات ریاست جمهوری ،۲۰۰۸ به او رأی می دهند. آنها می گویند، هیلاری قادر است بر همه موانعی كه جمهوری خواهان برایش ایجاد كرده و در سالهای آینده ایجاد می كنند، غلبه كند.در سال ۲۰۰۰ وقتی هیلاری رادهام كلینتون به عنوان همسر رئیس جمهور در مبارزات انتخاباتی برای ورود به سنا مشغول تبلیغات بود، مانعی پیش روی خود داشت كه مشاورانش نمی توانستند در حضور او درباره آن صحبت كنند.

در آن زمان استیضاح و رسوایی اخلاقی شوهر هیلاری هنوز در اذهان تازه بود و ارزش های خود او را هم در میان رأی دهندگان نیویوركی زیر سؤال برده بود. یك روز عصر در نشست برای استراتژی كاخ سفید، بیل كلینتون كه با تعجب به آمار و نظرسنجی ها چشم دوخته بود، سرش را بالا آورد و رو به همسرش گفت: «زنان می خواهند بدانند چرا تو هنوز با من مانده ای.»سكوت آزاردهنده ای بر فضا حاكم شد و فعالان سیاسی همه ساكت شدند. اما هیلاری كلینتون اصلاً به نظر نمی رسید كه خجالت زده باشد. نیمه لبخندی بر چهره اش نقش بست و در پاسخ گفت: «خود من هم در تعجبم.»بیل كلینتون بعد از آرام شدن جمع گفت: «این به آن دلیل است كه تو آدم سرسختی هستی و مثل چسب در كنار چیزها و آدم هایی كه برایت مهم هستند باقی می مانی.»اكنون پنج سال از آن زمان می گذرد و سرسختی هیلاری كلینتون در زندگی شخصی و سیاسی، او را در جایگاه مناسب ترین فرد سیاسی در میان دموكرات ها قرار داده تا جایی كه حتی بسیاری درباره احتمال نامی شدن اسم او در تاریخ به عنوان اولین رئیس جمهور زن در آمریكا حرف می زنند.نكته مهم زندگی هیلاری كلینتون بلاتكلیفی و عدم اطمینان از آینده ای است كه ممكن است مجموعه آرزوها، ویژگی های شخصی و مهارت سیاسی اش او را به آن هدایت كند. اما چگونگی استفاده از فرصت های ملی در آینده به اتفاقات گذشته زندگی او بستگی دارد.مصیبت های ریاست جمهوری زودرس بیل كلینتون و موفقیت های بعد از آن، راهنمای سیاسی هیلاری است. این تاریخچه همچنین برداشت دیگران از او را شكل می دهد، این دیگران، هم شامل خودی های دموكرات می شود كه مشغول ارزیابی او برای نامزدی ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ هستند و هم رأی دهندگان آمریكایی كه در نهایت حرف آخر را باید بزنند.مشاوران او در كنار تبلیغات انتخابات میان دوره ای سنا در سال آینده، به طور غیررسمی و البته نه چندان پنهانی در حال برنامه ریزی برای ورود هیلاری به كاخ سفید هستند. آنها می گویند انتخابات ریاست جمهوری و تبلیغات پیرامون آن بسیاری از پرسش های قدیمی را درباره ازدواج هیلاری، انگیزه هایش و توازن میان عملگرایی و اصول گرایی، دوباره زنده خواهد كرد. او در انتخابات سال ۲۰۰۰ در نیویورك با موفقیت به این پرسش ها پاسخ داد و اكنون محبوب ترین سیاستمدار این ایالت حتی در مناطق جمهوری خواه سنتی آن است، همان طور كه مشاوران او هم می دانند، تبلیغات انتخاباتی او برای سنا در سال ۲۰۰۰ و ۵ سالی كه در سنا به سر می برد انگیزه ای برای دموكرات هایی است كه اكنون با ناآرامی به دنبال كاندیدایی برای سال ۲۰۰۸ هستند. آنهایی كه چندان خوش بین نیستند می گویند، او ممكن است نامزدی حزب دموكرات را در كنگره دموكرات ها به دست آورد، اما شخصیتش از نظر فردی و ایدئولوژیك چنان برداشت های متنوع و مختلفی را ایجاد می كند كه نمی توان به پیروزی اش در انتخابات سراسری امیدوار بود. بعضی اعضای تیم او كه به شرط ناشناس ماندن درباره این استراتژی حرف می زدند، می گویند كه پاسخ به این ابهام بزرگ ترین چالش آنها در دو سال آینده خواهد بود.نتیجه بحث های درون حزبی هر چه كه باشد، سوابق سالهای اخیر نشان می دهد كه هیلاری كلینتون آینده خود را به همان استراتژی سیاسی میانه ای گره زده كه شوهرش یك دهه پیش با اتكا به آن وارد عرصه سیاست شد. هیلاری از بسیاری از مشاورانی استفاده می كند كه شوهرش از آنها استفاده می كرد و همان تاكتیك های آشنای گذشته را به كار می بندد.این استراتژی سه عامل دارد. یكی از آنها مسائل اجتماعی است كه هدف این استراتژی در این بخش اطمینان دادن به رأی دهندگان میانه رو و محافظه كار از طریق مواضعی چون حمایت از حكم اعدام و یافتن راه حل هایی برای موضوعاتی چون سقط جنین است. در بخش امنیت ملی، نمی خواهد هیچ اظهار نظر یا اقدامی انجام دهد كه جمهوری خواهان با استفاده از آن استدلال كنند كه او طرفدار پیروزی كامل در عراق نیست. در موضع گیری های سیاسی اش به طور كلی، قصد دارد با استفاده از فرصت ها و مواضع حزبی ثابت كند فراتر از خطوط حزبی عمل كرده و مواضعی اتخاذ نمی كند كه رأی دهندگان میانه رو آن را دوست ندارند. این همان نقشه سیاسی است كه شوهرش از سال ۱۹۹۵ در مقابل جمهوری خواهان در موارد مختلف از آن استفاده می كرد، البته این نقشه طبق شرایط بعد از ۱۱ سپتامبر تغییراتی هم یافته و به روز شده است. كلینتون در نبردهای سال ۱۹۹۵ و ۱۹۹۶ بودجه و ماجرای استیضاح سال ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹ از همین نقشه استفاده كرد.البته نكاتی هم وجود دارد كه قابل توجه است. او بیش از همه سیاستمداران دیگری كه هنوز در قدرت هستند، مسئول و عامل خطای استراتژیك محاسباتی شناخته می شود كه در سال ۱۹۹۳ و ۱۹۹۴ باعث اكثریت یافتن جمهوری خواهان در كنگره شد.هیلاری كلینتون و مشاوران او بر اساس این فرضیه نامطمئن و متهورانه عمل می كنند كه یكی از تأثیرگذارترین چهره های دهه گذشته را بار دیگر می توان به آمریكایی ها معرفی كرد.

موفقیت نیوت گنیگریچ، هیلاری را كه در آن زمان هنوز همسر رئیس جمهور بود در موقعیتی قرار داد كه مجبور به ادای توضیح بدون اعتماد به نفس همیشگی شد. چند روز بعد از این كه گنیگریچ كه به زودی قرار بود رئیس كنگره شود، به همراه «انقلابیون» جمهوری خواه در انتخابات میان دوره ای كنگره به قدرت رسیدند، هیلاری مشغول پاسخ گفتن به «دیك موریس» از مشاوران ارشد تیم سیاسی كلینتون و كاخ سفید بود. موریس می گوید، هیلاری با چشمانی اشك بار اعتراف كرد: «نمی دانم كدام راه درست است. هر چیزی كه من فكر می كردم درست است غلط از آب درآمد.»او طراح اصلاحات ناموفق درمانی بود كه عدم محبوبیت آن به موفقیت جمهوری خواهان كمك كرد. نقش پررنگ هیلاری در چگونگی پاسخگویی نامناسب به سؤالات مربوط به سرمایه گذاری كلینتون ها در قرارداد «وایت واتر» در تبلیغاتی شدن این ماجرا بی تأثیر نبود. از سوی دیگر دو تن از نزدیكترین دوستان هیلاری و از شركای سابق حقوقی او در واشنگتن به دلیل رسوایی های مالی خودكشی كردند كه هر دوی این موارد باعث بروز جنجال برای دولت كلینتون شد.

اكنون موریس به عنوان یك صاحب نظر محافظه كار، یكی از سرسخت ترین منتقدان هیلاری كلینتون است و نكته جالب اینجاست كه استراتژی كنونی هیلاری همان استراتژی مورد نظر موریس در سال ۱۹۹۵ است. استراتژی موریس موضع گیری میانه درباره بودجه و تأكید بر اقدامات كوچك اما قاطع و اظهارات متعدد در تأیید ارزش ها بود كه مورد توجه بیل كلینتون قرار گرفت. كلینتون از سیاست تقسیم اختلافات كه موریس آن را «مثلث سازی» می خواند، استقبال می كرد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.