پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
کانون گازی جهان
خیزش امواج انقلاب اسلامی، همان گونه که آثار و دگرگونیهای غیرقابل انکاری بر سپهر سیاست و فرهنگ ایران بر جای نهاد، در ساختارهای اقتصاد ملی نیز تغییرات بنیادینی ایجاد کرد.
در هنگامه پیروزی انقلاب و تغییر نظام سیاسی ایران، صنعت نفت ایران، در آستانه ۷۰ سالگی قرار داشت. از این سابقه طولانی، طی دستکم ۲۵ سال آن، صنعت نفت کانون مهمترین تصمیمسازیها و عامل پیدایش بسیاری از جریانها و پدیدههای اقتصادی، همچون وابستگی شدید بودجههای سالانه به درآمدهای حاصل از صدور نفت خام، تلقی میشد. پس بدیهی بود که این قطب موثر و حیاتی اقتصاد کشور، در اثر تغییرات انقلابی اقتصاد، دگرگونیهای عمدهای را تجربه کند. صنعت نفت ایران، تقریبا ۶ ماه پس از پیروزی انقلاب، با تغییر آرایش سازمانی مواجه و در نخستین کابینه رسمی جمهوری اسلامی، مدیریت کلان این صنعت از ساختار شرکتی به وزارتی تغییر یافت و وزارت نفت تشکیل شد.
تا پیش از آن، بخشهای مختلف صنعت نفت در شرکت ملی نفت ایران متمرکز و امکان نظارت مستقیم وکلای ملت بر آن میسر نبود، با ایجاد وزارت نفت، ارکان صنعت نفت، نظمی تازه را تجربه کردند.
بجز این تغییر سازمانی، مقارن گامهای نهایی انقلاب و ماههای نخست پس از آن، تغییراتی مهم در لایههای میانی و عملیاتی صنعت نفت رخ داد، به اعتراف اسناد موجود تا تابستان سال ۱۳۵۷، در حدود ۱۹ هزار نفر آمریکایی در مسوولیتهای مختلف در صنعت نفت ایران مشغول به کار بودهاند.*
گرچه برخی روایتهای دیگر، این رقم را تا ۳۰ الی ۴۰ هزار نفر هم تخمین زدهاند، اما آنچه که مسلم است، هزاران متخصص آمریکایی به صورت مستقیم نبض چرخه عملیات اکتشاف، حفاری و تولید نفت و گاز ایران را در مجموعه شرکت ملی نفت در دست داشتند. عده زیادی هم در مجموعههای جانبی همچون شرکت خدمات حفاری نفت یا کنسرسیومهای عملیاتی فلات قاره مشغول به کار بودهاند. با شدت گرفتن انقلاب و خاصه در ماههای پایانی سال ۵۷، غالب متخصصان غیرایرانی صنعت نفت و صدر آنها، دستکم ۱۹ هزار نفر آمریکایی بتدریج از ایران خارج شدند. صنعت نفت ایران به یکباره ستون رشتههای تخصصی عملیاتیاش را از دست داد و تقریبا با فقر نیروی انسانی متخصص روبهرو گشت.
آن گونه که از واگویههای پیشکسوتان صنعت نفت برمیآید، بسیاری از کارکنان آمریکایی شرکت نفت، در زمان خروج از ایران به بازگشت زودهنگام و عزتمندانه خود امید داشتند. چه به زعم آنان کارکنان ایرانی صنعت نفت هرگز قادر به تداوم بخشیدن به حیات این صنعت در ایران نخواهند بود. امروز که قریب به ۳ دهه از آن روزگار میگذرد، همه آن امیدهای واهی نقش بر آب شده است. از فردای خروج کارکنان آمریکایی شرکت ملی نفت، پرسنل ایرانی، با رنج بسیار و حتی با آزمون و خطا کار میکردند که نبود مستشاران بیگانه در صنعت نفت ما حتی لحظهای احساس نشود و بر پیکره پرشکوه آن خللی وارد نیاید.
بر شالوده حادثه خروج آمریکاییها از صنعت نفت ایران، تفکری شکل گرفت که پس از قریب ۱۰۰ سال از زمان کشف نفت در ایران، امروز دستمایه افراشته شدن علم استقلال واقعی و پیدایش موجی از توانمندی در عرصه صنعت نفت ما گشته است. میوه همین تفکر استقلالطلبانه بود که ۸ سال مقاومت در نهایت مظلومیت را در برابر حملات پرشمار عراق به مراکز نفتی ایران شکل داد و طی سالهای پس از آن، خرابیها و خسارتهای جنگ را از نو ساخت و آباد کرد. بر پایه و مدار همین اندیشه بود که با بهرهبرداری از بزرگترین ذخیرهگاه گازی جهان، فضای عرضه قدرت استراتژیک ایران در خلیج فارس، هویتی از جنس گاز یافت.
● گنجینه دریای پارس
بزرگترین میدان گازی مستقل جهان در میانه خلیج فارس و روی نوار مرزی (دریایی) ایران و قطر قرار گرفته است، این میدان عظیم گازی که بخش ایرانیاش «پارس جنوبی» و بخش قطریاش «گنبد شمالی» نام دارد، ۹ هزار و ۷۰۰ کیلومترمربع وسعت دارد که ۳۷۰۰ کیلومترمربع آن در محدوده آبهای ایران است. بیش از ۱۴ تریلیون مترمکعب ذخیره گازی، در واقع ۸ درصد از همه ذخایر گاز جهان را در این میدان تثبیت کرده است. نزدیک به ۹۶ درصد ذخایر گازی قطر و ۵۰ درصد ذخایر گازی ایران را ذخایر غیرقابل تفکیک دو کشور در این میدان مشترک تشکیل میدهد.
وجود گاز طبیعی در این میدان در حدود سالهای ۱۳۶۶ تا ۶۸ شمسی قطعیت یافت. در آن سالها، ایران بشدت در مشکلات ناشی از جنگ تحمیلی قرار داشت و فاقد امکانات مطلوب برای مطالعه، طراحیهای فنی و توسعه عملیاتی این میدان بود. شرایط خاص آن سالهای ایران و سوق یافتن بخش عمدهای از امکانات کشور به سوی بازسازی ویرانههای جنگ در سالهای بعد، فرصتی بیبدیل برای همسایه جنوبی این میدان گازی ایجاد کرد تا با سرعت دست به کار عملیات اکتشافی و تولید گسترده گاز شود. از آنجا که قطر بدون اعتنا به قواعد مرسوم در بهرهبرداری از مخازن اشتراکی انرژی، عملیات حفاری گستردهای را در جنوب این میدان آغاز کرد، پدیده فیزیکی سیالات در این ذخیرهگاه گاز طبیعی رخ داد و بخشی از گاز میدان پارس جنوبی به سوی کانونهای حفاری در گنبد شمالی مهاجرت کردند که در ادبیات رایج انرژی به مهاجرت گازها معروف است. هنوز و با آن که دو کشور تقریبا در آستانه تساوی در برداشت گاز این میدان هستند، حجم دقیق و ارزش گازی که از طرف ایرانی میدان به سوی قطر مهاجرت کرد مشخص و معلوم نیست.
نخستین تلاشهای جدی برای بهرهبرداری از ثروت گازی پارس جنوبی، در سالهای ۱۳۷۲ تا ۷۴ شکل گرفت.
گروههایی از متخصصان وزارت نفت در آن سالها ماموریت یافتند موضوع بهرهبرداری حداکثری از گنجینهگازی خلیج فارس را امکانسنجی کرده و نقاطی در ساحل شمالی خلیجفارس را برای احداث تاسیسات فرآورش گاز و تکمیل حلقههای زنجیره تولید مکانیابی کنند.
بالاخره روستای ساحلی «عسلویه» آرمیده بر کرانه تفدیده شمال خلیجفارس به عنوان سرزمین آرمانی توسعه صنعت گاز انتخاب شد، برنامهریزی برای بهرهبرداری از ثروت ایران در پارس جنوبی به طراحی ۲۴ فاز توسعهای منتهی گشت که در نهایت قرار است روزانه ۸۲۰ میلیون مترمکعب گاز تولید کند. عملیات توسعه پارس جنوبی مهرماه سال ۱۳۷۶ با انعقاد قرارداد توسعه فازهای ۲ و ۳ کلید خورد، ۴ ماه پس از آن هم فاز یک میدان پارسجنوبی در مسیر توسعه گام نهاد. عملیات اجرای طرح توسعه فازهای ۲ و ۳ با مدیریت و راهبری شرکت توتال فرانسه آغاز شد، مجری عملیات بخش خشکی شرکت کرهای هیوندای و مجری عملیات بخش دریایی هم شرکت توتال بود. این دو فاز با قابلیت تولید روزانه ۵۰ میلیون مترمکعب گاز طبیعی، ۸۰ هزار بشکه میعانات گازی و ۴۰۰ تن گوگرد در بهمن ۸۱ به بهرهبرداری رسمی رسید. فاز یک نیز که عملیات خشکی آن با همکاری مشترک سازمان گسترش و نوسازی صنایع و شرکت کرهای دایلیم و عملیات توسعه دریایی آن توسط شرکت صدرا انجام شد با ظرفیت برداشت روزانه ۲۸ میلیون مترمکعب گاز از مخزن در آبان ۸۳ به تولید رسمی رسید. به طور کلی هر فاز از عملیات توسعه پارس جنوبی برای برداشت روزانه ۲۸ میلیون مترمکعب گاز از مخزن و تولید روزانه ۲۵ میلیون مترمکعب گاز فرآورش شده (لختهگیری شده)، ۴۰ هزار بشکه میعانات گازی و ۲۰۰ تن گوگرد طراحی شده است، گرچه در برخی فازها محصولات دیگری همچون اتان، پروپان و بوتان هم به تولید میرسد.
امروز در حالی که در آستانه ورود به دهه چهارم انقلاب اسلامی قرار داریم ۵ فاز از میدان پارس جنوبی در سقف ظرفیت و نیز بخش عمدهای از فازهای ۶ تا ۸ میدان پارس جنوبی به بهرهبرداری رسیده است. فازهای ۹ و ۱۰ نیز گامهای نهایی خود را برای آغاز ثمردهی طی میکند.
روستای آرام و کمجمعیت عسلویه و روستاهای همجوارش، به یک قطب صنعتی مولد بر محوریت صنعت گاز تبدیل شده است.
واقعیت اینجاست که در نظام برنامهریزی کلان اقتصاد ملی ایران، پارس جنوبی نه معیار و شاخص برای سنجش رقابت در عرصه انرژی خلیج فارس که به تضمینکننده بالقوه آینده اقتصاد ایران تبدیل شده است.
به موازات باید اعتراف کرد توسعه پرشتاب بزرگترین مخزن گازی جهان، علاوه بر فواید آشکار اقتصادی، فزونی قدرت استراتژیک «انرژی محور» ایران در خلیجفارس را هم رقم خواهد زد. نباید فراموش کرد که در این آبراه بینالمللی، قدرت اثرگذاری بر معادلات، در آیندهای نه چندان دور نصیب کشوری خواهد بود که قدرتمندترین قطبهای مولد ارزش افزوده اقتصاد انرژی (و نه صرفا تولید خام انرژی) را خواهد داشت.
در کنار همه مزیتهای موجود در منطقه عسلویه و ثروت نهفته در پارس جنوبی و برای فروغ آتی هویت گازی آن، نباید از توجه نسبت به تهدیدها و چالشهای فراروی آن هم غافل ماند. برخی فازهای پارس جنوبی در خلال عملیات اجرایی خود با تاخیرهایی مکرر و بعضا طولانی مواجه هستند. موضوع تامین سرمایه مورد نیاز توسعه برخی فازها به دلیل کاهش نرخ سرمایهگذاری خارجی را میتوان یک چالش مهم در راه توسعه و تعالی اقتصاد گازی پارس جنوبی وصف کرد. چالشی که برای رفع آن باید مطالعات و سنجشهای دامنهداری انجام شود.
همچنین توجه به گلوگاههای زنجیره ارزش افزوده پارس جنوبی و ضرورت توسعه صنعت پتروشیمی، توام با ایجاد خوشههای صنعتی پایین دستی پتروشیمی در عسلویه و نواحی مستعد اطراف آن، به عنوان راهبردی در تضمین سودآوری اقتصاد پارس جنوبی باید مورد عنایت قرار گیرد.
حاصل کلام آن که، پارس جنوبی را امروز میتوان برجستهترین دستاورد اقتصادی انقلاب در حوزه انرژی طی عمر ۳۰ ساله انقلاب توصیف کرد. خاستگاه و سرمنشاء این دستاورد را بیتردید باید تفکر استقلالخواهی ناشی از انقلاب دانست. این دستاورد گرچه در دهه اخیر عمر انقلاب حاصل آمده است اما باید تلاش کرد تا در دهه چهارم انقلاب، طعم شیرین این دستاورد بر جان خسته اقتصاد ملی ایران نشسته و حلاوت آن در کام مردم ایران برود.
تدوین سند ملی استراتژی توسعه پارس جنوبی، تلاش مجموعههای مختلف حاکمیت و ازجمله همه وزارتخانهها برای فراهم آوردن جلب و جذب سرمایه و فناوریهای مدرن به این طرح ملی، ایجاد واحدهای پتروشیمی و خوشههای صنعتی کارآفرینی و تولید صنعتی در حاشیه آنها، در زمره عوامل و مولفههایی هستند که علاوه بر تضمین آینده درخشان پارس جنوبی، این دستاورد اقتصادی انقلاب را تا سالها و دهههای بعد در جایگاه برجسته خویش تثبیت میکند.
رضا وثوقی
سعید تائب، مرکز اسناد انقلاب، از اعتصاب کارکنان صنعت نفت تا پیروزی انقلاب
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست