پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
چند شعر از مصطفی کارگر
مصطفی کارگر، از شاعران جوان اهل استان فارس و شهرستان گراش است که به صورت جدی هم در حوزه سرایش و آفرینش و هم نقد و پژوهش فعالیت میکند.
کارگر اگرچه بیشترین دلبستگیاش به شعر کهن و قالبهای کلاسیک است، ولی در همین فرم هم نوآوریها و خلاقیتهای خاص خودش را دارد و از نظر زبانی هم در شعر او با زبانی پویا روبهرو میشویم.
این هفته در آینههای روبهرو میزبان چند شعر از مصطفی کارگر هستیم.
برای قیصر امینپور، شاعر زلال واژهها
تنفس صبح سهشنبه
نماند شور ترانه، شعور و باور هم
سکوت کرد قناری، گل و کبوتر هم
مرا تنفس صبح سهشنبه حیران کرد
کنار پنجرهها غربت برابر هم
چه ناگهان خبرش زود منتشر شده بود
که دیر بود و غزل را نبود ابوذر هم
تراود از لب دردش هنوز الفبایی
که نیست چشم تر عاشقانهها برهم
چه سوگنامه تلخیست هشتم آبان
شبیه سید و سلمان پرید قیصر هم
لعنت به شیطان
از روشنیها خیری ندیدیم بفرست صد بار لعنت به شیطان
هر لحظه، هر جا، پیوسته، دائم، در خواب، بیدار لعنت به شیطان
تاریکخانه جای فساد است؛ اما گمانم برعکس گشته
در کوه و صحرا در دشت و دریا در زیر آوار لعنت به شیطان
گویند عالم خوب است و زیبا اما چه حاصل از این زمانه
وقتی بزرگی با خوی گرگی بیخود شود هار لعنت به شیطان
لعنت به اینجا لعنت به آنجا، همسایه، همراه، بیگانه، دشمن
خائن، منافق، مغرور، مکار، همسفره نار لعنت به شیطان
در آستینات خوش لانه کرده یک کرم شبتاب یک موذیپست
نفرین به فانوس نفرین به عقرب لعنت بر این مار لعنت به شیطان
وقتی که تقوا یعنی خیانت وقتی که عالم یعنی جنایت
وقتی که ایمان یعنی شقاوت لعنت به دیندار لعنت به شیطان
در کوی و برزن در شهر شیون از جان و از تن چون مرد چون زن
من میزنم جار تو میزنی جار او میزند جار: لعنت به شیطان
لعنت به قول و لعنت به وعده لعنت به میز و لعنت به قدرت
لعنت به حرص و لعنت به پول و لعنت به بازار لعنت به شیطان
هر گوشه دیدم یک فتنه رویید تا آسمانها دردی خروشید:
لعنت به ریشه لعنت به زنده لعنت به مردار لعنت به شیطان
لعنت به دیوار وقتی اسیری لعنت به دیدار وقتی که سیری
لعنت به بیمار لعنت به بیمار خروار خروار لعنت به شیطان
اندوه مردان دیدن ندارد بگذار باشد تاریک تاریک
نفرین به نفرین لعنت به لعنت بسیار بسیار لعنت به شیطان
شبیه کفر
سلام حضرت بانو! شما... شما خوبید؟
میان این همه اندوه لحظهها خوبید؟
اجازه هست «شما» را به «تو» صدا بزنم؟
اجازه دادهای از قبل، چون فراخوبید
غبار و گرد غریبی برایمان عادی ست
شما همیشه در افکار مصطفی خوبید
شعاع روشن روز است و من خروش بدش
شما به جان دو رکعت شب و دعا خوبید
فراهم آمده فرصت که حرف خود بزنم:
ـ کمی شبیه به کفرست ـ چون خدا خوبید
ولی تو را به خدا، جان هرچه میخواهی!
بگو چه میکنی آیا؟ شما چرا خوبید؟
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی معلمان رهبر انقلاب دولت سیزدهم مجلس بابک زنجانی شهید مطهری
آتش سوزی تهران پلیس قوه قضاییه پلیس راهور زلزله شهرداری تهران آموزش و پرورش فضای مجازی سلامت سازمان هواشناسی دستگیری
قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار بازار خودرو خودرو دلار بانک مرکزی ایران خودرو حقوق بازنشستگان سایپا کارگران تورم
سریال نمایشگاه کتاب جواد عزتی عفاف و حجاب تلویزیون فیلم سینمایی مسعود اسکویی سینما رضا عطاران سینمای ایران دفاع مقدس فیلم
مکزیک
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه چین انگلیس اوکراین ترکیه نتانیاهو یمن
استقلال پرسپولیس فوتبال سپاهان علی خطیر تراکتور لیگ برتر ایران لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید باشگاه استقلال بایرن مونیخ لیگ برتر
هوش مصنوعی هواپیما تلفن همراه اپل اینستاگرام گوگل همراه اول واکسن تبلیغات ناسا عیسی زارع پور
کبد چرب فشار خون بیمه کاهش وزن بیماری قلبی دیابت مسمومیت داروخانه