جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

انقلابی نوین در عصر الکترونیک


انقلابی نوین در عصر الکترونیک

نگاهی به فلسفه انقلاب اسلامی ایران و بازتابهای جهانی آن

انقلاب اسلامی ایران که در سال ۱۹۷۶ به پیروزی رسید، با ایجاد انگیزه مبارزه برای مسلمانان علیه دولتهای حاکم در سایر سرزمینهای اسلامی که شعایر، خصوصیات و سرمشقهای اسلامی را در خود پیاده نمی ساختند، ادامه پیدا کرد. زیرا نه انجیل و نه ادبیات لاتین و یونان، نه بلشویک ها و نه دومنیکن ها بلکه روحانیون و رهبران دینی نمونه و الگوی مناسب و نماد واقعی برای آنان فراهم آوردند.

اسلام، کتاب، قوانین و نیز دستورهای خاص خود را در حیطه نظریه و عمل برای جدایی از حکومت، نافرمانی، مقاومت و انقلاب را دارا می باشد. تاریخ، انقلابهای اسلامی را در گذشته به تصویر می کشد که بعضی منتهی به پیروزی و برخی از برجسته ترین آنها منتهی به شهادت می باشند.

با این زمینه باور، عمل، تاریخ و شعایر اسلامی است که مطالعه، شناخت و درک انقلاب اسلامی ضروری می گردد.

در اینجا دو پرسش مقدماتی مطرح می شود: آیا انقلاب اسلامی ایران، انقلاب واقعی به همان معنا که در جهان غرب است، می باشد، و اگر چنین است، چرا اسلامی نامیده می شود؟ چرا این دگرگونی عظیم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برچسب دینی می نامند؟

زمانی واژه انقلاب معنای تغییر عمیق و بسیار نادر در حکومت و شاید در جامعه و نیز دگرگونی در امور انسانی را در خود داشت و با این معنا بود که در قرن هفدهم مردان انگلیسی ادعای اولین انقلاب ملی حقیقی را داشتند و در قرن هجدهم آمریکایی ها و فرانسویها و در قرن بیستم روسها و چینی ها از تحولات عمیقی که در کشورهایشان ایجاد کرده اند، سخن به میان آورده اند. از آن زمان به بعد، واژه انقلاب مانند بسیاری امور دیگر دستخوش تغییراتی شد و اکنون به انواع تحولات و نوآوریها نیز اطلاق می گردد.

به طوری که امروزه در غرب، واژه انقلاب معمولاً برخی تحولات بیش از حد متوسط در سبک زندگی، روشهای تولیدی و بازاریابی را شامل می شود. علاوه بر آن، این واژه معنای تصرف و حمله ناگهانی و شدید به قدرت گروه حاکم را نیز در خود دارد.

آنچه در ایران اتفاق افتاد، حرکت جمعی با مشارکت عظیم مردمی بود که به تحولات عمده نه تنها در قدرت سیاسی بلکه در ابعاد اقتصادی منجر گردید و به دنبال خود تغییرهای عظیمی را در ساختار اجتماعی آغاز کرد و یا به عبارت دقیق تر ادامه داد.

انقلاب ایران از نارضایتی عمیق برخاست، از اعتقادات قوی الهام گرفت، در جایی که ریشه در امید و اشتیاق پرشور داشت. این انقلاب باز هم راه طولانی در پیش دارد، زیرا نتایجش هنوز به طور کامل در سایر کشورهای اسلامی و غیر اسلامی تعیین نگشته است.

تا به اینجا از انقلاب سخن گفتیم. حال این پرسش: چرا انقلاب اسلامی؟ اولین و آشکارترین پاسخ این است: انقلابیون خود چگونه انقلابشان را توصیف کرده و چگونه هدفها و فعالیتهایشان را درک و معرفی می کنند؟ به عبارت مهمتر، انقلابیون اسلامی، انقلاب خود را از دیدگاه تاریخی، بیعت اساسی و نیز بازگشت به مسیر اصلی تاریخ خود می دانند.

انقلاب ایران خود را با زبان اسلام بیان می کند؛ زیرا این انقلاب، نهضتی دینی با رهبری دینی، انتقاد دینی علیه نظام قبلی و نیز هدفهای دین محورانه برای آینده است. انقلابیون دینی، اسلام را سرمشق و نمونه خود قرار داده، خود را برای مبارزه علیه شرک، ظلم و سلطنت متعهد می دانند. زمانی که در جهان غرب و تغذیه شده از فرهنگ غربی، واژه اسلام و اسلامی را به کار می بریم، می پنداریم که مذهب برای مسلمانان همان معنای رایج در جهان غرب را دارد؛ یعنی بخش یا قسمتی از زندگی به منظور انجام امور خاصی که از سایر بخشهای زندگی جدا و یا حداقل جداشدنی می باشد.

در حالی که در جهان اسلام چنین نیست و تلاش در دنیای امروز برای جداسازی آنها ممکن است در رویکرد دراز مدت تری به تاریخ، یک انحراف غیرطبیعی به نظر رسد که در ایران با انقلاب اسلامی پایان پذیرفته و احتمالاً در دیگر کشورهای اسلامی نیز خاتمه می یابد.بنابراین، برتری اسلام به عنوان عامل انقلابی در چیست؟ در پاسخگویی به این سؤال، چند نکته مهم مطرح می شود.

اولین نکته اینکه در بیشتر کشورهای مسلمان، اسلام هنوز معیار اصلی هویت گروهی و برادری است. این اسلام است که بین خود و دیگری، درون و برون، برادر و بیگانه تمایز قایل می شود. ما در غرب معمولاً با معیار دیگری از طبقه بندی مواجهیم: ملیت، کشور، و تقسیمهای متعدد دیگر.

البته، هم ملیت و هم کشور، واقعیتهای دیرینه در جهان اسلام می باشند؛ اما به عنوان عاملان تعیین کننده مرزها و تعهدات سیاسی، دیدگاهی جدید و امروزی است. برخی کشورها مانند ترکیه و مصر به این نوع نگرش خو گرفته اند. با این حال، مسلمانان دارای گرایش به یافتن هویت اصلی شان که با اسلام تعریف گردد و نه با معیارهای ارضی یا ملی در یک جامعه دینی، می باشند.

نکته دوم این است که اسلام هنوز معتبرترین و در شرایط بحران تنها مبنای قابل قبول برای قدرت است.

مشروعیت لازم برای قدرت، بسیار کاراتر و دقیق تر در میان مسلمانان و از طریق اجرای دستورهای اسلام به دست می آید تا گرایشهای ملی گرایانه، میهن پرستانه اسلام فرمول قابل درکی از عقاید و باورها را به پیروانش از یک سو در ارتباط با هنجارها و قوانین اجتماعی و از سوی دیگر آرمانها و هدفهای جدید برای آینده، ارائه می دهد.

و در آخر، موضوع عملی اما یکی از قابل توجه ترین نکات این است که اسلام همان طور که وقایع اخیر بارها ثابت کرده است، مؤثرترین مجموعه ای از نمادها را برای بسیج افکار عمومی، بیدارسازی مردم در دفاع از حکومتی که مشروعیت لازم را در آن یافته اند و یا علیه حکومتی که فاقد این مشروعیت است و یا به عبارتی اسلامی نیست، ایجاد می کند و حال کاملاً واضح است که در این مکتب، هیچ گونه تمایزی بین مذهب و دولت وجود ندارد.

وجود دو قدرت در دنیای مسیحیت به آغاز پیدایش آن بر می گردد؛ مسیحیت پیروانش را از یک سو به تسلیم در برابر امپراتور و از سوی دیگر تسلیم در برابر خداوند سفارش می کند. بنابر این، دو قدرت وجود دارد: خداوند و امپراتور یا به عبارتی کلیسا و دولت. این دو ممکن است با یکدیگر متحد و یا کاملاً جدا باشند. ممکن است یکی بر دیگری مسلط بوده و یا تنها در بعضی امور بر دیگری حاکم شود، همان طور که تا کنون در بسیاری از دولتها مشاهده کرده ایم.

در اسلام اصیل و یا به عبارتی اسلام غیر غربی، چنین تمایزی وجود ندارد. قدرت تنها یکی است؛ در نتیجه سؤال جدایی این دو از یکدیگر نیز مطرح نمی شود.

تفاوت میان این دو مذهب، در پیدایش اسلام و عملکرد بنیان گذار آن ریشه دارد. بر خلاف موسی(ع)، محمد(ص) به سرزمین موعود خود وارد و پیروز گشت.

بر خلاف مسیح(ع) او در دوران زندگانی اش بر دشمنان جهانی خود فایق آمد و دولت اسلامی را در مدینه با فرمانروایی خود پایه گذاری کرد.

همان طور که آیة ا... خمینی(ره)، رهبر انقلاب یادآوری کرده است، حضرت محمد(ص) عملکردهای بهنجاری را به عنوان رئیس حکومت پیاده کرده است؛ او عدالت را گسترش داد، مالیات را بر پا کرد، قوانین را رایج ساخت و جنگ و صلح را پایه گذاری نمود. به عبارتی دیگر، در زندگینامه این پیامبر و در قدیمی ترین و معتبرترین تاریخ یعنی قرآن و سنت چنین قید شده که اسلام به عنوان یک مذهب، با قدرت آمیخته بوده است. ایشان در جایی دیگر می گویند: اسلام یا سیاست است و یا هیچ چیز نیست.

هدف انقلاب اسلامی در ایران و در هر جای دیگری، زدودن سلطه خارجی بر سرزمینهای اسلامی در دوره تسلط و نفوذ آنان و بازگرداندن قوانین و فرهنگ واقعی اسلامی رایج در زمان پیامبر(ص) و یارانش است.

انقلاب اسلامی در ایران، اولین انقلاب حقیقی امروزی و نوین در عصر الکترونیک می باشد.آیةا... خمینی(ره) اولین سخنران فرهمند است که پیام خود را بر روی نوار ضبط و به میلیونها هموطن درون خانه های خود فرستاد. او اولین رهبر انقلابی در تبعید است که پیروان خود را در خانه هایشان با تلفن و دستگاه چاپ رهبری می کرد.

انقلاب ایران علاوه بر پیروان داخلی، پیروان بین المللی بی شماری نیز دارد. این انقلاب تأثیر عمیقی بر مردم سایر کشورها و به شدیدترین شکل خود بر جمعیت شیعه به عنوان نمونه در جنوب لبنان و دیگر کشورهای خلیج داشته است. این کشش و علاقه مندی در بخشهای عظیمی از کشورهای مسلمان بخصوص سرزمینهایی که تفاوتهای حزبی در آنها مهم نمی باشند نیز مشهود است.

آیةا... خمینی(ره) نه به عنوان رهبر شیعی و یا ایرانی، بلکه به عنوان رهبر انقلاب اسلامی، در جهان امروز شناخته شده است.این انقلاب میلیونها زن و مرد در سراسر دنیای اسلام از غرب آفریقا تا اندونزی، از سودان تا سارایوو و کوزوو در یوگسلاوی و اخیراً میلیونها مسلمان مهاجر و مقیم در اروپای غربی را تحت تأثیر خود قرار داد.

نویسنده: Bernard lewis

مترجم: مرجان مصطفی پور



همچنین مشاهده کنید