دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
دلارهای نفتی و هجوم بنیادگرایان به جمهوری آذربایجان
آذربایجان که روزی بخش کوچکی از ایران پهناور و مقتدر بود و شیعیان در آن مسکن داشتند امروز در دام فتنهای پیچیده گرفتار است؛ دلارهای نفتی و تفکرات بدعتآمیز وهابیت در دین اسلام دست به دست هم دادهاند تا کشور کوچک آذربایجان را به دامن افراطی بی سرانجام بکشانند.
وهابیون که فرزند نامشروع سیاست و افراط در نگاه به امر رحمانی دین هستند و روزگاری به دنبال گسترش نفوذ خود در کشورهای حاشیه جزیره العرب و کشورهای حاشیه خلیج فارس بودند؛ امروز با اتکا به دلارهای نفتی و با سوءاستفاده از وضعیت اقتصادی کشورهای کوچک منطقه به دنبال گسترش تفکرات افراطی خود در میان همسایگان ایران اسلامی هستند؛ به گونه ای که حضور خطرناک آنها در افغانستان و عراق و پاکستان امروز به کشورهایی مانند جمهوری آذربایجان نیز کشیده شده است.
● جمهوری آذربایجان؛ از آلبانیا و آران تا آذربایجان ساختگی
سرزمینی که امروزه جمهوری آذربایجان نامیده می شود روزگاری نه چندان دور جزئی از ایران بزرگ محسوب و آلبانیا نامیده می شد. بعد از ورود اسلام به این منطقه، اسم این منطقه به آران تغییر یافت؛ این منطقه در جریان جنگ های ایران و روس و به موجب قراردادهای تحمیلی گلستان و ترکمانچای از ایران جدا شد.
بعد از انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و سقوط تزاریسم در آن کشور؛ حزب مساوات به رهبری محمد امین رسول زاده، به سال ۱۹۱۸ در سرزمین آران جمهوری مستقلی تأسیس کرد و این جمهوری در راستای سیاست های برخی قدرت های آن زمان از جمله امپراتوری عثمانی، «جمهوری آذربایجان» نامیده شد.
تغییر نام آران به آذربایجان تحریف تاریخی بود که به اصرار ترکان عثمانی و به طمع به دست آوردن آذربایجان ایران انجام شد. آن روز واحدهای ارتش سرخ شوروی، شهر باکو را تصرف کردند و بسیاری از سران حزب مذکور را دستگیر و اعدام نمودند و بدین ترتیب به استقلال دوساله جمهوری آذربایجان پایان داده شد و این جمهوری تا سال ۱۹۹۱ (فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی) به عنوان یکی از جمهوری های شوروی سابق به حیات خود ادامه داد.
● نفوذ وهابیت به آذربایجان
مردم آذربایجان در تمام مدت نفوذ و سلطه کمونیسم شوروی و ممنوعیت دینداری آشکار به دنبال نور حقیقت بودند و همین موضوع باعث شد بعد از فروپاشی شوروی، نهادهای دینی و موج گرایش به دینداری در میان مردم پای گیرد. حقیقت این است که آن بخش از مردم آذربایجان که امروزه اسیر وهابیت شده اند مردمی بودند که براساس فطرت پاک خود و نیز در جستجوی هویت تاریخی و به تاراج رفته خود تشنه آب گوارا و حیات بخشی به نام اسلام بودند که به دلیل عدم حمایت از سوی دولتمردان، سرابی به نام وهابیت به آنان عرضه شده است.
حضور وهابی ها روزبه روز در جمهوری آذربایجان پررنگ تر می شود و این جریان با استفاده از ترفندهای عوام فریبانه ای مانند کمک های خیریه برای تحصیل و ازدواج در تلاش است تا ترکیب جمعیتی این جمهوری شیعه نشین را تغییر دهد؛ در این میان شیعیان که بزرگترین گروه مذهبی جمهوری آذربایجان هستند و همواره بعنوان مهمترین دشمن از سوی وهابی ها مطرح می شوند، از مظلومیتی مضاعف رنج می برند.
تشنگی مردم آذربایجان برای شنیدن ندای حقیقت موقعیت مناسبی برای برخی جریان های صاحب قدرت سیاسی و اقتصادی در منطقه داد تا آذربایجان تازه استقلال یافته را به عنوان بستری مناسب برای گسترش تفکرات افراطی خود انتخاب کنند، تفکراتی که بواسطه ضعف منطق و افراطی گری در دین نشر آنها در میان مسلمانان دیگر کشورها سخت بود.
● آمریکا و کمک به نفوذ وهابیت در آذربایجان
بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و به ویژه بعد از حوادث یازده سپتامبر دولت آمریکا همه تلاش خود را برای تاثیرگذاری در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز از جمله جمهوری آذربایجان به کار گرفت. یکی از سیاست های آمریکا سیاست «شبیه سازی» در جمهوری آذربایجان بود سیاستی که می خواست آذربایجان را کشوری مانند عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس کند زیرا می دانست پیش شرط بهره برداری های سیاسی، اقتصادی، نظامی از دولت جمهوری آذربایجان جلوگیری از بازگشت مردم آذربایجان به دامان مذهب تشیع است.
آمریکایی ها با همین استدلال و با حمایت از گروه های انحرافی مانند وهابیت تلاش کردند تا احساس نیاز به آموزه های دینی در مردم آذربایجان را در راستای اهداف خود پاسخ دهند؛ البته در کنار نقش آمریکا در حمایت از جریان وهابیت باید به نقش رژیم صهیونیستی در حمایت از این جریان نیز اشاره کرد. آنچه در این بحث حائز اهمیت است ارتباطات پیدا و پنهانی است که بین منابع ثروت و قدرت غربی یعنی آمریکا و کشورهای غربی و صهیونیسم، با شیوخ وهابی وجود دارد.
● سابقه حضور وهابیت در جمهوری آذربایجان
وهابی ها در اوایل سال های ۹۰ به کمک بنیادهای خیریه عرب به آذربایجان راه یافتند. مسجد ابوبکر بزرگ ترین مسجد وهابی در آذربایجان که پیروان طریقت وهابی اغلب در این مسجد گرد هم جمع می شوند، با کمک مالی یکی از بنیادهای خیریه کویتی در سال ۱۹۹۸ در باکو احداث و سرپرستی آن به "قامت سلیمان اف" که در عربستان سعودی تحصیل کرده است، واگذار شد.
وهابیون به عنوان سومین گروه از میسیونرهای بیگانه با استفاده از فضای بکر دینی و عقیدتی جمهوری آذربایجان وارد صحنه این کشور شدند و مبلغان این فرقه از سال ۱۹۹۵ میلادی به بعد به تبلیغ وهابی گری و تخریب سایر مذاهب اسلام به ویژه تشیع پرداختند. پیروان فرقه وهابیت رفته رفته فعالیت خود را در جمهوری آذربایجان گسترش داده و به صورت سازمان یافته و ریشه ای کار تبلیغی و شست و شوی مغزها در این کشور رها یافته از کمونیسم را ادامه دادند.
● رواج بنیادگرایی با سوء استفاده از جوانان جمهوری آذربایجان
گزارش ها حاکی از این است که گروه های بنیادگرای وهابی وابسته به برخی کشورهای عربی که تحت پوشش گروه های خیریه در جمهوری آذربایجان فعالیت می کنند به جوانان آذربایجانی پیشنهاد می کنند تا به صورت رایگان در کشورهایشان تحصیل نمایند. فارغ التحصیلان آذربایجانی با دریافت تحصیلات مذهبی، حامل معلومات و دیدگاه های جدید به وطن خودشان باز می گردند و از این طریق به گسترش جریانات اسلامی بنیادگرا در این کشور کمک می کنند؛ در این میان جریان وهابیت افراطی تر از همه گروه های دیگر است و تحت عنوان سازمان های خیریه، جریانات مذهبی و انتشارات مختلف به فعالیت می پردازند.
وهابی ها می گویند: هر کس شهادتین را بخواند، ولی از مردگان استعانت بخواهد (حتی اگر کسی که از او استعانت می خواهد رسول خدا باشد) چنین کسی کافر و مشرک خواهد بود و خون و مال او حلال است.
وهابیون بیشتر در مناطق شمـالی آذربایجـان که با روسیه هم مـرز بـوده و پیـروان اهل سنت اکثـریت را تشکیل مـی دهند، فعـالیت می کنند و در این راستا از حمایت همه جانبه کشور عربستان سعودی بهره می برند.
● شیعیان جمهوری آذربایجان، مظلوم در برابر هجمه وهابی ها
حضور وهابی ها روزبه روز در جمهوری آذربایجان پررنگ تر می شود و این جریان با استفاده از ترفندهای عوام فریبانه ای مانند کمک های خیریه برای تحصیل و ازدواج در تلاش است تا ترکیب جمعیتی این جمهوری شیعه نشین را تغییر دهد؛ در این میان شیعیان که بزرگترین گروه مذهبی جمهوری آذربایجان هستند و همواره به عنوان مهمترین دشمن از سوی وهابی ها مطرح می شوند، از مظلومیتی مضاعف رنج می برند. از یک سو مورد هجوم و تمسخر آشکار وهابی ها قرار می گیرند و از سوی دیگر شاهد گرایش جوانان و نسل جدید این جمهوری به تفکرات افراطی و بنیاد گرایانه وهابی ها هستند.دولت حاکم نیز رفتار مناسبی با آنها ندارد و در صدد ایجاد محدودیت های بیشتر برای آنها است.
● وهابیت چطور متولد شد؟
وهابی ها (وهابیان) پیروان محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان نجدی (۱۱۱۵ ۱۲۰۶) هستند و او پیرو مکتب ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم جوزی بود که عقاید جدیدی را در جزیرة العرب بنیاد نهاد. نام این فرقه از نام پدر او عبدالوهاب گرفته شده است. ریشه فکری وهابیت، آرا و افکار ابن تیمیّه است که در سال ۶۹۸ هـ ق، در منطقه شام آغاز به تبلیغ و ترویج آن نمود و با مخالفت صریح دانشمندان بزرگ اهل سنّت و شیعه روبرو شد.
با مرگ ابن تیمیّه در سال ۷۲۸ در زندان قلعه دمشق، افکار وی نیز به فراموشی سپرده شد. پس از گذشت حدود چهار صد سال، محمّد بن عبد الوهّاب در سرزمین نجد با هماهنگی محمّد بن سعود حاکم «دِرعیّة»، در سال ۱۱۵۷ افکار ابن تیمیّه را مجددا زنده و به ترویج آن پرداخت؛ آنان با نبردهای خونین، بر سواحل خلیج فارس و تمامی منطقه حجاز سلطه یافتند .
● وهابیون: هر کس به پیامبر و ائمه متوسل شود؛ کافر است
به نظر وهابی ها هیچ انسانی نه موحد است و نه مسلمان مگر این که امور معینی را ترک نماید؛ این اعتقاد در حالی است که بنابر آموزه های قرآن و پیامبر هر کس شهادتین را بر زبان جاری کند مسلمان است و خون و مالش محفوظ است، اما وهابی ها می گویند: هر کس شهادتین را بخواند، ولی از مردگان استعانت بخواهد (حتی اگر کسی که از او استعانت می خواهد رسول خدا باشد) چنین کسی کافر و مشرک خواهد بود و خون و مال او حلال است.
مذهب وهابی اکنون در عربستان سعودی مذهب رسمی است و فتاوای علمای آن مذهب از طرف دولت اجرا می شود. آنان در فروع مذهب، تابع احمد حنبل هستند و بر هیچ یک از پیروان مذاهب اربعه (حنفی، شافعی، حنبلی و مالکی) ایراد نمی گیرند، ولی پیروان دیگر مذاهب از قبیل شیعه و زیدیه را مورد طعن قرار می دهند.
● بعضی از اعتقادات وهابی ها
وهابی ها بدعت گذاران در دین هستند و عقاید افراط گرایانه ای دارند. آنها معتقدند اعتقاد به سلطه ی غیبی برای غیر خداوند شرک است؛ آنها می گویند: «اگر کسی به پیامبر(ص) یا دیگر اولیا الله استغاثه کند و به این مسئله که حاجتش را برآورده می کند، معتقد باشد، به نوعی از شرک معتقد است؛ آنها همچنین معتقدند، حاجت خواستن از اموات، دعا و توسل، زیارت قبرها، تبرک جستن به آثار انبیا و صالحان، جشن گرفتن میلاد پیامبر اکرم و ساختن گنبد و بارگاه بر روی قبرها کارهایی شرک آلود هستند.
● شیعه و مخالفت با افراط گری وهابی ها
علت مخالفت شیعه با وهابیان به دلیل عقاید اشتباه آنان و تعصب شدید نسبت به آن و اعمال خشونت در رفتار و کردار است. در رد عقاید آنها، می توان گفت که اگر اعتقاد به سلطه غیبی، اعتقاد به شفا دادن و اعتقاد به برآوردن حاجت و ... ، به این نحو باشد که همه این امور به خداوند مستند است و دیگران هرچه دارند از جانب خداوند متعال به آنها داده شده است، شرک نخواهد بود؛ زیرا در این صورت هیچ گونه استقلالی برای غیر خدا در نظر گرفته نشده است و شرک در الوهیت، شرک در خالقیت و شرک در ربوبیت، در صورتی تحقق پیدا می کند که کسی عقیده داشته باشد، غیر خداوند به طور مستقل دارای صفات کمال و جلال باشد، یا به طور مستقل بتواند خلق کند و یا به طور مستقل بتواند تدبیر کند، اما اگر قدرت او یک قدرت وابسته به خداوند باشد، دیگر شرک معنا نخواهد داشت.
مسلمانانی که از پیامبر اکرم(ص) و جانشینان آن حضرت حاجت می خواهند و عقیده دارند که آنها قدرت فوق العاده ای دارند و این مقام را برای آنها مقامی عطا شده از جانب پروردگار می دانند که در اثر رسیدن به کمال عبودیت به دست آورده اند، آیا با این وصف، باز هم مشرک هستند؟
● بنیان های فکری متزلزل وهابی ها و سوال های بی جواب
وهابی ها بر خلاف ادعاهایی که می کنند و از آنجا که بدعت گذاران در دین هستند، فاقد اصول محکم و بنیان های فکری متقن هستند و برای بسیاری از سوالات جوابی ندارند؛ به عنوان مثال وقتی از آنها سوال می شود که چرا بوسیدن حجر الاسود شرک نیست، اما بوسیدن ضریح پیامبر و قبر پیامبر را شرک می دانید؟ پاسخی برای این سوال ندارند زیرا نمی توانند استدلالی به این منطق بیاورند که هر احترام و هر خضوع و خشوعی عبادت نیست؛ آیا مادری که از روی علاقه مادری، فرزند خود را می بوسد او را می پرستد و مشرک شده است؟
خوشبختانه، علما و دانشمندان تیزبین و بیدار مسلمان از دیر باز به همه عقاید و معیارهای خود ساخته، جواب متین، محکم و دندان شکن داده اند که در کتاب های زیادی ثبت شده است.
خطر این تفکر غلط و فاسد با حمایت هایی که از سوی کشورهایی همچون عربستان و آمریکا برای نشر و گسترش این فرقه خودساخته در کشورهای دیگر می شود موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. این فرقه اکنون در بسیاری از کشورهای اطراف جمهوری اسلامی ایران در حال ریشه دار شدن است. افغانستان، پاکستان، آذربایجان، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و... دچار آن شده اند. جمهوری آذربایجان با پیشینه اسلامی و شیعی خود که سال ها در زیر زمه ایدئولوژی کمیونیستی دوام آرد اما اکنون مردمان این کشور دچار دردی شده اند که همه آن سال های مقاومت را از یاد برده و به فرقه ای گرایش پیدا می کنند که هم برای خود خطرناک است و هم برای جهان اسلام و جمهوری اسلامی ایران.
روشن کردن مردم این کشور از خطراتی که آنها را از بابت فرقه افراطی و دروغ وهابیت آگاه می سازد تنها راهی است که باید پیگیری شود.
مهدی جلیلی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست