یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

فاطمه رجبی یا مسعود رجوی


فاطمه رجبی یا مسعود رجوی

اگر یکی از اصلاح طلبان در مقالات خود بارها و بارها به آقایان هاشمی شاهرودی , ناطق نوری , حداد عادل , محسن رضایی , قالیباف , توکلی , طلایی , ضرغامی , اکثریت راه یافتگان به مجلس هفتم , احزاب و روزنامه های محافظه کار و توهین می کرد , قاضی مرتضوی چند کیفر خواست علیه وی صادر می کرد و او به چند سال حبس محکوم می شد اما خانم فاطمه رجبی چهره ای استثنایی و از مصونیت آهنین برخوردار است

اگر یکی از اصلاح طلبان در مقالات خود بارها و بارها به آقایان هاشمی شاهرودی ، ناطق نوری ، حداد عادل ، ‌محسن رضایی ، قالیباف ، توکلی ، طلایی ، ضرغامی ،‌ اکثریت راه یافتگان به مجلس هفتم ، احزاب و روزنامه های محافظه کار و .... توهین می کرد ، قاضی مرتضوی چند کیفر خواست علیه وی صادر می کرد و او به چند سال حبس محکوم می شد ؟

اما خانم فاطمه رجبی چهره ای استثنایی و از مصونیت آهنین برخوردار است . علت آن است که وی بیش از افراد فوق به شخصیت های اصلاح طلب ومستقل نظیر هاشمی وخاتمی توهین می کند و به آنها تهمت می زند، به گونه ای که در این زمینه روی نشریاتی مانند کیهان و پرتو سخن را سفید کرده است .

به علاوه مشارالیها همسر سخنگوی دولت است و ذوب در آقای احمدی نژاد ، در حدی که در ابتدای هزاره سوم میلادی ، او را معجزه هزارسال آینده نامیده و غیر مستقیم حکم صادر کرده است که در هزار سال آینده از ظهور مهدی موعود (عج ) خبری نخواهد بود وگرنه آقای احمدی نژاد را معجزه هزاره سوم نمی خواند ! از آنجا که همسر وی علاوه بر سخنگویی دولت ، وزیر دادگستری ، عضو شورای نگهبان واز همه مهمتر از مقربین دستگاه قدرت نیز هست ، قاضی مرتضوی نمی خواهد یا نمی تواند او را احضار کند و از وی درباره این همه اهانت و تهمت توضیح بخواهد .

برای آنکه خوانندگان محترم باادبیات خانم رجبی که تا چندی پیش هر مقاله توهین آمیز او پستی بر پست های همسرش می افزود ، بیشتر آشنا شوند ، بخشی از یکی از آخرین مقالات وی عیناً درج می شود (با پوزش از خوانندگان محترم) تا معلوم شود ادبیات همسر سخنگوی نهم دولت با " انقلاب اسلامی " و پیروان امام نسبت دارد یا با ادبیات مسعود رجوی .

« مهدی کروبی شیخ اصلاحات و چهره معتبر اصلاح طلبی با دعوت حزب کمونیست چین به آن کشور رفت . البته این دعوت و سفر پس از « ملاقات سفیر انگلیس » با رئیس حزب اعتماد ملی بود ؟ ! .... سال گذشته محمد خاتمی با سفر به آمریکا ، میهمان ویژه کاخ سفید شد. با صدور ویزای اختصاصی و انحصاری و تشریفات کاخ سفید . ‌نتایج فاجعه بار سفرش پای بندی او را به اصول و ارزش های انقلاب اسلامی ، بشر دوستی و احساس مسئولیت نسبت به مسلمانان عراق و ...نشان داد . .... شیرزاد به عنوان یک تریبون کوچک و « تست» کننده حساسیت جناحی و ملی در هم آوایی با رژیم صهیونیستی ، وطن را به فروش گذارد و مورد تأیید وزارت خارجه آن رژیم ضد بشر قرار گرفت . ..... موسویان با ارائه اطلاعات به انگلیس ، حراج مناقصه ای وطن و نظام اسلامی و اسلام و ملت را عملی کرد و با فشار مافیاگران و حامیان پشت پرده و روی پرده ، تبرئه غیر قانونی گردید . ...... : باوجود این امروز ]مسأله ، حسین ستیزی اعلمی ، مهدی ستیزی محمدرضا خاتمی ، دین ستیزی محمد خاتمی ،‌امام ستیزی آقاجری و عاشورا ستیزی سعید حجاریان نیست که بتوان از آن دوستانه و تعامل گرایانه و در چارچوب عملکرد حزبی بر اساس اعتقادات تجربی به راحتی گذشت !‌» .

شاید خوانندگان محترم بگویند توهین ها و تهمت های وی آنقدر سخیف و بی ارزش است که نباید به درج آنها و بحث در موردشان پرداخت . با این عزیزان موافق بودیم چنانچه او شهروندی بدون پیوند با کانون قدرت بود . اما چه کنیم که روش وی با تأیید ضمنی و بعضاً صریح سخنگوی دولت " مهرورز " و " عدالت گستر" مواجه می شود وکمترین اعتراض آقایان مصباح یزدی و احمدی نژاد ومسئولان عالیرتبه نظام را بر نمی انگیزد .

مهم ترآنکه این بدعت نامبارک که میراث حزب توده برای تاریخ معاصر ما بوده ودر سه دهه گذشته مجاهدین خلق علم آن را به دوش گرفته بودند، اکنون به تعدادی از اقتدارگراها به ارث رسیده است.

میراث خواری اقتداگرایان از مرده ریگ گروه های استالینیست شاید به سبب تفاوت ایدئولوژیک آنها در نگاه نخست عجیب به به نظر برسد،اما اگر به نحوه عملکرد این دوجریان عمیق تر نگاه کنیم شباهت های غیر قابل باوری را خواهیم یافت.

چنانچه معیار حقانیت افراد،گروه ها واندیشه ها تنها به نوع نگاه و ارتباط آنها با یک فرد تعریف شود وهر نظر متفاوت فارغ از سوابق واستدلال های صاحبان آن ایده تنها به واسطه دوری ونزدیکی آنها به یک نفر ارزش گذاری شود، هر انتقادی، مخالفت و هر اعتراضی محاربه نامیده خواهد شد وصاحب آنها باید چنان ملکوک شود که دیگر جرات انتقاد کردن را نیابد. با این نگرش هرکه با "او" نیست، بر ماست وهرتلاشی برای جلوگیری از بیان انتقادات مشروع است، ولو با هتاکی،دروغ وتهمت!؟

فکر می کنید نتیجه اعمال این روش ها چیزی جز ادبیات مجاهدین خلق ومسعود رجوی خواهد بود؟وآیا از این مرداب انتظار پویندگی، رشد وبالندگی تصوری واهی نخواهد بود؟

آیا وقت آن نرسیده که دلسوزان انقلاب برای این بدعت شوم چاره ای بیاندیشند؟

نویسنده : عصر نو



همچنین مشاهده کنید