یکشنبه, ۳۱ تیر, ۱۴۰۳ / 21 July, 2024
مجله ویستا

مفاصل اسب


مفاصل اسب

سطوح مفصلی به وسیله بافت فیبروزی به هم متصل شده اند, مانند درزهای کاسه سر در این مفاصل تحرک اندک یا اصلا وجود ندارد

۱) طبقه بندی مفاصل

▪ سه نوع عمده مفصل وجود دارد:

الف) مفاصل فیبروزی (غیر متحرک): سطوح مفصلی به وسیله بافت فیبروزی به هم متصل شده اند، مانند: درزهای کاسه سر. در این مفاصل تحرک اندک یا اصلا" وجود ندارد.

ب) مفاصل غضروفی (نیمه متحرک): سطوح مفصلی به وسیله یکی از دو نوع غضروف شفاف یا فیبروغضروف به هم متصل شده اند، مانند: سمفیز لگن. در این نوع مفصل مفدار کمی تحرک وجود دارد.

ج) مفاصل سینوویال (متحرک): به وسیله یک حفره مفصلی، کپسول مفصلی، مایع مفصلی و غضروف مفصلی مشخصند. همه مفاصل دست یا پا (به جز سمفیز لگن) مفاصل سینوویال هستند و به مقدار زیادی قادر به حرکت هستند.

۲) حرکت مفاصل سینوویال

این یک تحلیل خیلی ساده از حرکات مفصل است:

الف) حرکات اصلی باز و بسته شدن، دور و نزدیک شدن و چرخش داخلی و خارجی هستند. بر اساس آزادی حرکاتشان، به تعداد حرکات اصلی امکان پذیر رجوع شود، مفاصل می توانند یک محوری، دو محوری یا چند محوری باشند. توأم شدن حرکات اصلی، حرکات لغزشی و چرخش به هم پیوسته را ممکن می سازد.

ب) حرکات لغزشی (برگردان)، حرکاتی هستند که یک سطح مفصلی بر روی دیگری می لغزد.

ج) چرخش به هم پیوسته: این حرکتی است که مفصل در آن در اثر شکل سطوح مفصلی می چرخد.

بسته شدن مفصل سینوویال به سمت عقب خیلی زیاد صورت می گیرد که در آن سطوح مفصلی کاملا متجانس و در حداکثر تماس هستند. حرکات مفصل محدود شده اند:

۱) به وسیله اندام مفصلی استخوانها،

۲) به وسیله انقباض عضلات مخالف حرکات (عضلات مخالفت آمیز)،

۳) به وسیله لیگامتها و

۴) به وسیله احاطه توسط ترکیبات نرم.

۳) دسته بندی مفاصل سینوویال

الف) مفاصل ساده: مفاصلی با یک جفت سطوح مفصلی، مانند مفصل شانه.

ب) مفاصل مرکب: مفاصلی با بیش از یک جفت سطوح مفصلی، مانند مفصل آرنج.

مفاصل ساده و مرکب معمولا به شرح زیر تشخیص داده می شوند.

۱) مفاصل گوی و کاسه ای چند محوری هستند و به وسیله یک سر نیم کره ای که داخل یک حفره فنجانی شکل گنجانده می شوند، شکل گرفته اند، مانند مفصل شانه. حرکت در تمامی جهات رخ می دهد، زمانی که حرکات مفصل به صورت متوالی ترکیب شوند یک حرکت دورانی ایجاد می گردد.

۲) مفاصل لولایی یک محوریند، حرکات عمده باز و بسته شدن می باشد، مانند مفصل بازویی - زند زیرینی.

۳) مفاصل چرخشی یک محوریند، حرکت عمده حول یک محور طولی می باشد. در انتهای بالایی مفصل زند زبرینی - زند زیرینی، سر زند زبرین داخل یک گودی شکل زند زیرین و لیگامنت حلقوی می چرخد.

۴) مفاصل سدیس دو محوریند، سطوح مخالفند، محدب در یک جهت و مقعر در جهت دیگر، مانند مفاصل بین بند انگشتی.

۵) مفاصل صاف دارای سطوح مفصلی صاف هستند که آسانی حرکات را اجازه می دهند (برگردان)، مانند برخی مفاصل بین استخوانهای مچ دست.

۶) مفاصل قرقره ای دو محوریند و در حالیکه آنها مانند مفاصل لولاییند، برخی حرکات چرخشی نیز امکان پذیر است، مانند مفصل زانو.

۷) مفاصل بیضی شکل دو محوریند و ساختمانی شبیه یک مفصل گوی و کاسه ای دارند، به غیر از اینکه سر مفصلی غیر کروی و بیضی شکل است، داخل یک گودی بیضی سطح مفصلی استخوان دیگر جفت می شود، مانند مفصل بین زند زبرین و مچ دست. حرکات اصلی باز و بسته شدن و دور و نزدیک شدن هستند.

۴) استحکام مفاصل سینوویال

▪ استحکام مفاصل سینوویال به شرح زیر افزوده شده است:

الف) لیگامنتها

ب) احاطه می شود با عضلات و تاندونها

ج) تناسب سطوح مفصلی (ناسازگاری باعث تحرک نا مطلوب می شود)

۵) ساختار مفاصل سینوویال

الف) توسعه و نمو

در ساخت اسکلت قسمتهای عضو هر دو استخوان پی در پی به وسیله صفحه (دیسک) مفصلی (از بافت) مسنشیمال به هم وصل شده اند. یک شکاف در صفحه برای تشکیل حفره مفصلی دیده می شود. سلولهای مسنشیمال آستر حفره برای تشکیل غشاء سینوویال متفاوتند و مایع سینوویال شروع به شکل گیری می کند. مسنشیمال سطح خارجی صفحه به ضریع توسعه یافته دو استخوان مجاور پیوسته است و به غشاء فیبروزی خارجی دور مفصل می آید. قطعه اصلی صفحه مسنشیمال می تواند مقاومت کند و شکل هلال شود مانند مفصل زانو.

ب) غضروف مفصلی

۱) ماهیت غضروف

در غضروف استخوانها، غضروف مفصلی شفاف است و یک لایه غیر استخوانی غضروف جلدی مقاوم از ماده اولیه غضروفی استخوان دیده می شود. موقع بوجود آمدن مفصل استخوانها از غشاء استخوانها، آن غضروف فیبرو است، مانند مفصل فک. غضروف شفاف در موقع جوانی سفید مایل به آبی و شفاف است، با پیر شدن سفید مایل به زرد و مات تر می شود. آن از کندروسیت، فیبروبلاست، رشته های کلاژن و ماده بین سلولی نامنظم ساخته شده است (عمدتا" سولفات پروتئوگلوگان-کندروتین ، سولفات کراتین). غضروفهای مفصلی بخشهای سطحی، میانی و عمقی دارند.

بخش سطحی محدود (باریک) و مرکب از رشته های کلاژن و فیبروبلاست در جهت موازی با سطح (مفصلی) است. بخش میانی ضخیم و مرکب از رشته های کلاژن در جهت عمود بر لایه زیرین استخوان و کندروسیتها در ستون های موازی با رشته هاست. بخش عمقی نازک و سخت (کلسیمی) است. آنها به جز در جوانی غضروف، اشکال میتوزی نیستند.

غضروف یک جنس دو وجهی است، کلاژن مقاوم در برابر کشش و ماده بین سلولی نامنظم مقاوم در برابر فشار. موقعی که روان شد به شدت ضریب اصطکاک آن کاسته خواهد شد (کمتر از ۰۰۲/۰). غضروف مفصلی یک مفصل متورم ضخیم است. بخشهای ضخیم تر منطبق با نقاط متحمل فشار زیاد دیده می شوند. سطوح محدب غضروف در مرکز ضخیم تر است، روی سطوح مقعر ضخامت در کناره ها بیشتر است. ضخامت غضروف مفصلی با افزایش سن کاهش می یابد.

۲) تغذیه غضروف مفصلی

▪ عروق غضروف مفصلی: اکثر قسمتهای غضروف مفصلی معمولا" فاقد عروقند، خواه غضروف شفاف باشد یا فیبرو، نتیجه آنکه تغذیه اصلی به وسیله انتشار به واسطه احاطه بافتها صورت می گیرد.

▪ انتشار به واسطه رگهای خونی: آنها دو منشاء دارند. اولی در نتیجه شبکه سرخرگی غنی کپسول مفصلی است که کپسول متصل به اطراف لبه غضروف مفصلی است. این شبکه سرخرگی به غشاء سینوویال و استخوان خودش مستقیما" و به غضروف مفصلی به وسیله انتشار غیر مستقیم خون می رساند. دومین منشاء رشته های فرعی وابسته است و به واسطه اندک رگهای خونی اپیفیز که به داخل بخش سخت عمقی غضروف نفوذ می کند.

▪ انتشار به واسطه مایع سینوویال: انتشار مواد غذایی به واسطه مایع سینوویال احتمالا" یک منبع عمده تغذیه غضروف مفصلی است. بقا و رشد قطعات غضروف که شکستگی دارند و در مایع سینوویال شناور هستند این مایع را به طور موثری تایید می کنند.

▪ نقش حرکت در انتشار: غضروف مفصلی می تواند مانند جنس یک اسفنج به هم وابسته باشد. نوسان فشار در حرکات سریع احتمالی و فشارهای خارجی مواد را پخش می کنند.

۳) فساد غضروف مفصلی به واسطه اختلال در تغذیه

نظر بر این است که معمولا" در یک ناحیه مفصلی، فساد مرکزی است، نه جنبی. این گفته به این دلیل است که بخش جنبی غضروف مفصلی به عروق خونی کپسول مفصلی نزدیکتر است. ناخوشی استخوان ناوی (سزاموئید) پای اسب می تواند مثالی باشد: فساد میل به اثر در ناحیه مرکزی پوشش غضروف مفصلی استخوان کنجدی دارد، جدا شدن و لنگش مزمن اتفاق می افتد.

به هر حال این موضوع نیز گواهی است بر اینکه نواحی ای از غضروف مفصلی که بیشتر نسبت به اختلال تغذیه ای آسیب پذیرند آنهایی هستند که ضخیم ترند و این تقریبا مهمترین عامل است.

فشارهای غیر عادی ناشی از مثلا" عدم تحرک طولانی، می تواند فساد را تسریع کند. علت دقیق برای این نکته نیاز به مباحثه دارد. اکثر مدارک تایید می کنند که فشار بیش از حد در یک مفصل بی تحرک سبب فساد به وسیله جلوگیری از انتشار در سرتاسر غضروف می شود. احتمالا" عدم تحرک طولانی مدت یک مفصل همچنین کنش در برابر فشار غضروف را که هنگامیکه مفصل به طور عادی حرکت می کند اتفاق می افتد از بین می برد و می تواند منجر به یک خطر رکود استحکام در غضروف گردد.

۴) پیرشدن غضروف مفصلی

رشته های کلاژن با افزایش سن به طور عمده زیاد می شوند. تغییر شفافیت در غضروف فیبرو یک علامت اولیه کهولت در بدن است.

۵) احیا و مرمت غضروف مفصلی

اینها اشکال میتوزی نیستند. کندروسیت ها از محل جدیدی تولید می شوند، طوری ساخته می شوند که بسیار کند فرسوده و گسیخته شوند که در غضروف مفصلی واقع شده است.

جراحت در غضروف مفصلی نزدیک غشاء سینوویال توسط غضروف فیبرو جایگزین می شود، که به واسطه دستور متاپلازیای مجاور غشاء سینوویال به وجود می آید. در جای دیگر اگر جراحات سطحی باشند، باقی می مانند و برای یه مدت طولانی بهبود نمی یابند. جراحات عمقی، در سرتاسر استخوان، همیشه یک علت برای نگرانی خاصی بوده اند. آزمایشات عملی اخیر نظریه بالینی که جراحاتی که به استخوان نفوذ می کنند معمولا" به وسیله غضروف فیبرو ترمیم می شوند تا به وسیله استخوان را تایید می کنند.

۶) عصب رسانی غضروف مفصلی

غضروف مفصلی عصب رسانی ندارد.

ج) کپسول مفصلی

مرکب از یک غشاء سینوویال داخلی و یک لایه فیبروزی خارجی است.

۱) غشاء سینوویال

غشاء سینوویال غضروف مفصلی را نمی پوشاند ولی با ضریع استخوان آمیخته است. سطح داخلی آن به وسیله مخاط (پوشش) فلسی یا مکعبی پوشیده است، ۱-۴ سلول ضخیم و شامل دو نوع سلول: M که شبیه ماکروفاژها و F که شبیه فیبروبلاستها است. سلولهای مخاطی به وسیله ماده زمینه ای از یکدیگر جدا شده اند. هر دو نوع سلول مخاطی به صورت بیگانه خوار هستند. مخاط بر یک لایه شل یا متراکم رابط بافت حاوی سلولهای چربی دار و ماکروفاژها متکی است. در همین مفاصل کپسول حاوی بافت چربی است که به شکل لایه های بالشتک مانند معینی بین لایه های سینوویال و فیبروزی هستند.

داخل غشاء تعداد زیادی مویرگهای خونی (از نوع شبکه ای)، اعصاب و لنفها وجود دارد و هنگام آسیب دیدن غشاء خون فراوانی از آن می آید. چینها و پرزهای روکش سطحی غشاء درون ناحیه سطحی حفره مفصلی توسعه پیدا کرده اند

احیا وسیع غشاء سینوویال می تواند بعد از ویرانی یک ناحیه قابل توجه اتفاق بیفتد. این احتمالا" یک بازتاب ناچیز تفاوت سلولهایی که تشکیل دهنده آنند است.

۲) لایه فیبروزی

لایه فیبروزی شامل کلاژن و رشته های الاستیک است. لیگامنتهای اصلی لایه فیبروزی را ضخیم تر می کنند (در مقایسه لیگامنتهای بیرونی یا فرعی که جدا از آن قرار گرفته اند). لیگامنتها مرکب از رشته های نازک کلاژن و اندکی رشته های الاستیک هستند که استخوانها را به هم وصل می کنند و با ضریع استخوان مخلوطند. آنها به برقراری استحکام مفاصل کمک می کنند. کشش در لیگامنتها مهمترین نتیجه وضعیت حرکت به سمت عقب یک مفصل است. در برخی مفاصل غشاء سینوویال به واسطه لایه فیبروزی متورم می شود و بر کاهش اصطکاک در بین مفصل اثر می گذارد و ساختارها را احاطه می کند. این اضافه کپسولی غشاء سینوویال یک راه مقدور برای ورود عفونت به داخل مفصل است.

د) مایع سینوویال

▪ ترکیب مایع سینوویال: مایع سینوویال یک مایع شفاف بی رنگ است که یک محیط غنی از پروتئین حاصل از پلاسمای خون (شبیه بافت مایع) به اضافه ماده لزج است. ماده لزج عمدتا" اسید هیالورونیک در یک شکل بسیار ترکیب شده است، این ترکیب برای چسبندگی مایع سینوویال ایجاد می شود. مایع سینوویال معمولا" محتوی تعداد کمی گرانولوسیت، مونوسیت و لنفوسیت است.

▪ منبع مایع سینوویال: جزء اصلی مایع سینوویال به وسیله فوق تصفیه (جداسازی) از پلاسمای خون شکل گرفته است. اسید هیالورونیک به وسیله سلولهای مخاطی غشاء سینوویال تولید شده است.

▪ مقدار مایع سینوویال: حجم مایع سینوویال از مفصلی به مفصل متغیر است. در مفصل زانوی سگ حجم آن از ۲/۰ تا ۲ میلی لیتر تخمین زده شده است.

ترجمه: محمد هادی کرباسی زاده