شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
مجله ویستا

ضوابط تفکر به سلوک عارفان


ضوابط تفکر به سلوک عارفان

(بدان ای سالک طریق حق!) در معاونی اعمال و احوال، مجال فکر زیاد و میدان تاخت و تاز آن بی نهایت وسیع است. عاملی که به عملی می پردازد و صاحب حال که واجد حالی می شود دو محرک و مسبب دارند، …

(بدان ای سالک طریق حق!) در معاونی اعمال و احوال، مجال فکر زیاد و میدان تاخت و تاز آن بی نهایت وسیع است. عاملی که به عملی می پردازد و صاحب حال که واجد حالی می شود دو محرک و مسبب دارند، منظور و مقصود دارند، در عمل و حالشان اثر و نتیجه هست.

عمل و حال آنها ممکن است مقبول و ممکن است غیر مقبول باشد. بجا یا بی جا باشد. در اول یا وسط، یا آخر سلوک باشد. همه اینها موضوعاتی هستند که فکر در آنها راه دارد، می تواند در آنها سیر کند، نظر بدهد و نظر بگیرد، خطا و صواب حال و عمل را تشخیص دهد و روی محرک، مقصود و منظور و اعمال و احوال نظر کند.

در چه وقت فکر می تواند در تمام این مراحل سیر کند و نظر صحیح بدهد، آن وقت که آزاد باشد و متفکر از قید اسارت نفس رسته باشد. شخصی که گرفتار نفس باشد فکر او هم به هوای نفس گرفتار است. نفسانی فکرش نفسانی و روحانی فکرش روحانی است. فکر پست و مقید و مشوب به هوا هیچ گاه نمی تواند به مراحل عالیه از کمال صعود کند، از آنجا خبر بگیرد و خبر بدهد و نسبت به مراتب اعمال و احوال افراد اظهارنظر کند. آنجا که تجلیات پرده از روی احوال و اعمال نفس برمی دارد سالک به نور تجلی روشن می شود، می فهمد سیر در راه حق به چه کیفیت است و چگونه حق متعال بندگان خود را تربیت می کند. اینجا سالک به سبب همان نور به نفس خود محیط و به سایر نفوس نیز احاطه پیدا می کند. بالنتیجه به مراتب اعمال و احوال آنها آشنا می گردد. در حقیقت در این مرتبه فکر سالک نیست که این مراحل را زیر نظر می گیرد، نور بصیرت حق است که برای سالک وضع حال و عمل افراد و اشخاص را روشن می سازد. ۱

۱- مقامات معنوی، محسن بینا، ج ۱، ص ۶۰