سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

از در و دیوار جهان دروغ می ریزد


از در و دیوار جهان دروغ می ریزد

جهان چگونه بود اگر کسی نمی توانست دروغ بگوید حتی یک دروغ مصلحتی و بی خطر

«اختراع دروغ»، فیلمی عجیب و ناباورانه است. فیلم در فضایی خاص و در شهری دنبال می‌شود که در آن انسان‌ها دروغ گفتن بلد نیستند و در هر حالتی راست می‌گویند و آن را به عنوان یکی از امور روزمره پذیرفته‌اند، درحالی که گاهی کسانی که مورد خطاب قرار می‌گیرند، خیلی هم از این واکنش‌های صادقانه خشنود نمی‌شوند...

نویسنده و کارگردان فیلم «ریکی گرویس» و نقش اصلی را (مارک بیلیسون) بازی می‌کند؛ نقش یک نویسنده ضعیف که هیچ‌کس از داستان‌هایش لذت نمی‌برد و در کل آدم دوست‌داشتنی‌ای نیست، حتی از محل کارش هم اخراج می‌شود و دختری که با او قرار ملاقات دارد، در اولین برخورد از او خوشش نمی‌آید و مادرش در گفت‌وگوی تلفنی او را فردی چاق، بی‌پول، زشت و با دماغی مانند قورباغه توصیف می‌کند. مارک به مادرش می‌گوید نمی‌خواهد با او رابطه‌ای داشته باشد. چون از برخورد دختر (آنا) دلگیر شده، به او می‌گوید با اینکه می‌داند سطح خواسته‌هایش فراتر از اوست، با او بماند ولی آنا (جنیفرگاردنر) قبول نمی‌کند. این جریان ادامه پیدا می‌کند تا مارک که از کارش اخراج شده همان روز به بانک می‌رود تا کرایه صاحب‌خانه را بدهد ولی موجودی حسابش کمتر از کرایه خانه است و او دروغ می‌گوید...

مارک تنها کسی در شهر است که توانایی دروغ گفتن دارد و چون بقیه مردم نمی‌دانند دروغ یعنی چه، تمام حرف‌های او را باور می‌کنند. او برای امتحان این موضوع به دوستانش که در یک بار نشسته‌اند، چند دروغ پیاپی می‌گوید و همه آنها را باور می‌کنند. او در جایی می‌گوید سیاهپوست است و دوستش به او می‌گوید خیلی خوبه من همیشه دلم می‌خواست یه دوست سیاهپوست داشته باشم و این داستان ادامه پیدا می کند...

احتمالا اگر دروغ نبود دنیا می‌توانست مثل دنیای خیالی ریکی گرویس، کمدین انگلیسی در فیلم «اختراع دروغ» باشد؛ جایی که خشونت، روال‌ هر روز بود تا وقتی که شخصیت گرویس بیچاره ناگهان توانست دروغ بگوید یا به قول خودش «چیزی را گفتم که نبود!» بعد از دیدن این جمله، تصویری از مغز او که در‌ آن رشته‌های عصبی به شیوه جدیدی رشد پیدا می‌کنند و متحول می‌شوند، نشان داده می‌شود که ما را حیرت‌زده می‌کند.

به نظر می‌رسد این تصویر خیالی، ایده‌ای مناسب به دانشمندان داد زیرا اخیرا به دنبال کشف علت دروغ‌گویی، توانستند با شیوه اسکن مغز «اثر انگشت مغز» را ببینند که به معنی نوعی ردیابی‌کردن سِر دروغ‌گویی است.

وقتی قسمت‌های مشخصی از مغز شروع به فعالیت می‌کنند، در تصویر اسکن روشن به نظر می‌رسند. با توجه به نتایج این تحقیقات، دانشمندان احتمال می‌دهند می‌توان به وسیله تصویر اسکن مغز، نشان داد که فرد در حال دروغ‌گویی و پنهان‌کاری است یا نه!

● دروغ‌سنجی سنتی، دروغ‌سنجی مدرن

دروغ‌سنجی یک کشف تازه نیست زیرا از خیلی زمان پیش، دروغ‌سنج‌های سنتی با روش اندازه‌گیری تغییرات در واکنش‌های فیزیکی مثل تنفس، ضربان قلب، نبض و ضریب رسانایی پوست می‌توانستند مشخص کنند که آیا فرد مورد نظر دروغ می‌گوید یا اینکه هیچ دروغی در کار نیست. البته این شیوه نامطمئن بود زیرا با وصل‌شدن وسایل دروغ‌سنج به بدن، بسیاری افراد که دروغ هم نگفته بودند، بر اثر استرس دچار این حالت می‌شدند مگر اینکه دروغ‌گویی حرفه‌ای باشند.

به همین دلیل توجه دانشمندان که هنوز در پی پیداکردن روش کشف دروغ بودند به زنان و درک چگونگی قدرت حیرت‌انگیز آنها در به دام‌انداختن جادوی دروغ جلب شد. بررسی در این شیوه نشان داد که ایده انگشت‌نگاری مغز، برای رسیدن به حقیقت بسیار موفق‌تر از دروغ‌سنج‌های سنتی است.

● اسکن مغزی چگونه عمل می‌کند؟

چگونه می‌توانیم این تصاویر اسکن مغزی را طوری تفسیر کنیم که از خطای انسانی دور باشند آن هم وقتی هنوز کاملا از عملکرد سازمان پیچیده مغز آگاه نیستیم؟

ملیسا لیتل فیلد سردسته کسانی است که با تکنولوژی جدید «ذهن‌خوانی» مخالف هستند. او اعتقاد دارد تکنولوژی اساسا بر پایه فرضی اشتباه بنا شده زیرا در این تکنولوژی طبیعت انسان بر پایه حقیقت و راستگویی فرض شده است در حالی که این فرض فقط در دنیای خیالی گرویس می‌تواند درست باشد و جهان واقعی انسان‌ها بسیار پیچیده‌تر از دنیای خیال است.

او می‌گوید: «اسکن مغزی می‌تواند ثابت کند فرد مورد آزمایش دروغ می‌گوید در صورتی که آن فرد از دروغ گفتن خود باخبر باشد.» شاید با خودتان بگویید همه از دروغی که می‌گویند باخبرند، در حالی که این‌طور نیست گاهی برخی افراد نمی‌دانند دروغ می‌گویند یا اینکه آنقدر یک دروغ را تکرار کرده‌اند که در حال حاضر برایشان حکم حقیقت پیدا کرده است. دستگاه اسکن را می‌توان مثل ماشین دروغ‌سنج فریب داد. کافی است دندان‌ها را به هم بکشیم یا سر را به آرامی تکان بدهیم.»

جوشا او گرین، یکی از محققان مدافع این تکنولوژی به نتایجی دیگر و البته جالب رسیده است. او دریافته وقتی افراد راستگویی که مورد آزمایش قرار می‌گیرند، حقیقت را می‌گویند، هیچ فعالیت اضافی دیگری در مغزشان انجام نمی‌شود ولی در نمونه‌های متقلب همیشه فعالیت‌های اضافی در مغز دیده می‌شود حتی وقتی در حال گفتن حقیقت هستند و در پایان نتیجه گرفته است که صادق‌بودن اتفاقی نیست که با نیروی ارادی و تمرین به وجود بیاید؛ صادق‌بودن باید در ذات ما نهادینه شده باشد.

منبع: entertainmenterchange.org

ترجمه: سحر حبیبی