پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

عامل اصلی برنامه ریزی کشور


عامل اصلی برنامه ریزی کشور

قضیه گذشت تا اینکه قطعنامه دوم شورای امنیت در دستور کار قرار گرفت و زمزمه تحریم بنزین شروع گردید اینجا بود که دولت هم خواهان جیره بندی شد, زیرا خطر در بیخ گوش بود, اما با نرخ و عرضه آزاد مخالفت کردند, در واقع قانون بودجه اجرا نشد, بلکه این اراده دولت بود که به تحقق جیره بندی تعلق گرفت و احتمالا ً اگر قانون هم نبود این کار را انجام می دادند زیرا خطر جدی شده بود

هنگامی که در قانون بودجه سال ۱۳۸۶، تصویب کردند که بنزین از خردادماه جیره‌بندی و اضافه بر جیره به قیمت آزاد عرضه شود، قاعدتاً متوجه نبودند که نظام مدیریتی و تصمیم‌گیری را با چالشی جدی مواجه خواهند کرد؛ چالشی که ابتدا با استنکاف دولت از جیره‌بندی و عرضه آزاد در موعد مقرر آغاز شد و این برخلا‌ف نص صریح قانون بود. اینجا بود که اعتراض مجلسی‌ها بلند شد، اما هیچگاه از خود نپرسیدند که اگر مجلس در رأس امور است و قدرت هم دارد، چرا دولت را در اجرای این تخلف آشکار مورد سوال جدی قرار نمی‌دهد؟ دلیل این امر روشن بود. مجلسی‌ها می‌خواستند درباره انرژی و بنزین از خود رفع مسوولیت کنند و تبعاتش را به گردن دولت بیندازند. غافل از اینکه این دولت زیر بار این بازی‌ها نمی‌رفت!

قضیه گذشت تا اینکه قطعنامه دوم شورای امنیت در دستور‌کار قرار گرفت و زمزمه تحریم بنزین شروع گردید. اینجا بود که دولت هم خواهان جیره‌بندی شد، زیرا خطر در بیخ گوش بود، اما با نرخ و عرضه آزاد مخالفت کردند، در واقع قانون بودجه اجرا نشد، بلکه این اراده دولت بود که به تحقق جیره‌بندی تعلق گرفت و احتمالا‌ً اگر قانون هم نبود این کار را انجام می‌دادند زیرا خطر جدی شده بود.

اما این بار مجلسی‌ها با استناد به لزوم عرضه بنزین اضافه بر سهمیه با قیمت آزاد وارد میدان شدند ولی نتوانستند قانون بودجه را تفسیر و دولت را ملزم به عرضه آزاد کنند، زیرا این بار دیگر دست اعمال قدرت مجلس بدون پذیرش مسوولیت رو شده بود، اعتراضات به جایی نرسید و سیاست دولت ادامه یافت.

برخی فکر می‌کردند که مجلس اصولگرا کوتاه نخواهد آمد و بودجه سال ۱۳۸۷ را به نحوی تصویب می‌کند که <مو> لا‌ی درزش نرود (گرچه قبلا‌ً هم نمی‌رفت، اما شتر با بارش را رد کردند)! و دولت را موظف به عرضه بنزین با نرخ آزاد کند، اما گویی که بنزین برخلا‌ف ماهیتش که اگر روی آتش ریخته شود، آن را شعله‌ورتر می‌کند، این بار نقش آب را بازی کرد و هنگامی که این بنزین در بودجه اخیرالتصویب بر آتش هیجان مجلسی‌ها در دفاع از یک تصمیم ظاهراً مطابق با مصلحت عمومی ریخته شد، آن را خاموش کرد و هیچ نکته‌ای در این باره بیان نشد و به قول معروف <چنان بی‌رحم زد تیغ جدایی / که گویی خود نبودست آشنایی>

پرسشی که در این میان مطرح می‌شود، این است که چرا شاهد چنین وضع ناهنجاری هستیم؟ اگر این طرح به گونه دیگری در قانون بوده و اجرا نشده چرا کسی مورد سوال واقع نشد؟ و در هر حال چرا امسال صریح‌تر و با وضوح بیشتر در قانون قید نگردید؟ آیا ضرورت و درستی آن برای همین یک سال جاری بود؟

یک پاسخ این است که مجلسی‌ها برای جلب آرای مردم از قید تصویب روشن طرح گذشته و بی‌خیال مصوبه سال گذشته خود شده‌اند. به عبارت دیگر منافع ملی جامعه را فعلا‌ً مسکوت گذاشته‌اند تا بلکه بتوانند برای بار دیگر بر کرسی مجلس تکیه زنند و حتماً هم در فعالیت‌های انتخاباتی خود خواهند گفت که برای حفظ منافع ملی کشور به ما رأی بدهید! این پاسخ درست است، اما همه مسأله نیست زیرا در ادامه پرسیده خواهد شد که در چه جامعه‌ای برای انتخاب شدن باید از اتخاذ تصمیمی که به نفع مصلحت و منفعت عمومی است اجتناب کرد؟ اینکه خلا‌ف بدیهیات عقلی و منطقی است.

به علا‌وه آیا دولت متوجه این منفعت و مصلحت ملی نیست که قانون مذکور را نادیده گرفت؟ مسلماً اگر دولتی‌ها نسبت به آثار سوء و ویرانگر اینگونه سیاستگذاری درباره انرژی و بنزین درک بهتری از مجلسی‌ها نداشته باشند، درک بدتری هم ندارند، اما چرا آن مصوبه را اجرا نمی‌کنند؟

دلیل اصلی این وضعیت هم در مجلس و هم در دولت از آنجا ناشی می‌شود که برنامه‌ریز واقعی و عنصر مسلط در جامعه ما نه افراد و نهادها بلکه درآمدهای نفتی است. این درآمدهاست که نگرش افکار عمومی را شکل می‌دهد، این درآمدهاست که اولویت‌ها و ترجیح‌های سیاستگذاران را تعیین می‌کند. این درآمدهاست که بر نوع نگاه و رفتار بخش‌های مختلف حکومت با یکدیگر تأثیر تعیین‌کننده دارد اما این بدان معنا نیست که سیاستمداران و قدرتمندان در این میان هیچ نقشی ندارند، ولی نقش آنان بسیار محدود است. نمی‌دانم تاکنون مسابقات قایقرانی را در رودخانه‌های خروشان دیده‌اید؟ در این مسابقات مسیر و جهت کلی حرکت را آب خروشان تعیین می‌کند و مطلقاً نمی‌توان خلا‌ف این جهت حرکت کرد، اما در بهترین حالت اگر قایقران خبره‌ای وجود داشته باشد، شاید بتواند تا حدی در این مسیر متفاوت از دیگری عمل کند، اما همه می‌دانیم که خبرگی در چنین مسیری مستلزم تمرین و ممارست است و هر تازه واردی نمی‌تواند ادعای خبرگی کند، فقط می‌تواند ادای آن را درآورد. بنابراین باید ذهنیت برنامه‌ریزی و اتخاذ تصمیم مطابق برنامه و سپس اجرای کامل آن را در چنین رود خروشانی که جهت و شیوه آن از پیش تعیین شده و روشن است، به کلی از ذهن خود دور کنیم. تا وقتی درآمدهای عظیم نفتی وجود دارد چه باک! هم باک خودروهایمان پر می‌شود و هم پرتقال شب عیدمان تأمین می‌گردد تا باک‌های دیگر نیز خالی نماند، اما نه برای همه مردم،بلکه فقط برای کسانی که انواع باک‌ها را دارند؛ حتی از باب احتیاط باک‌های یدک هم دارند.

عباس عبدی