پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

لحنی جدی در کلامی ساده


لحنی جدی در کلامی ساده

استاد عبدالعلی دستغیب از چهره های شاخص ادبیات ایران و از ناقدان ادبی درجه یک کشورمان در رابطه با مجموعه شعر«چون کبوتر ساده و چون مار هوشیار» سروده معصومه افراشی می گویند: این …

استاد عبدالعلی دستغیب از چهره های شاخص ادبیات ایران و از ناقدان ادبی درجه یک کشورمان در رابطه با مجموعه شعر«چون کبوتر ساده و چون مار هوشیار» سروده معصومه افراشی می گویند: این کتاب را من به دو قسمت تقسیم می کنم که قسمت اول آن چندان مورد عنایت من نیست و اشکالا تی را در مورد قسمت اول این کتاب می گیرند. یکی از مهمترین اشکالا ت آن عدم تطابق الفاظ با معنا هستند و برخی از شعرهای این قسمت از کتاب قدیمی است و شاعر بیشتر در این قسمت از کتاب تقریبا به اخلا قیات پرداخته است و زبانش جدی است که این یک ضعف است و حرف هایی است که دیگران هم گفته اند اما استاد عبدالعلی دستغیب در ادامه می گویند خطاب به شاعر این کتاب که قسمت دوم کتاب شما امیدوار کننده است و نسبت به مجموعه شعر اول خود پیشرفت شایانی کرده اید به خصوص به شعر زن استثنایی اشاره می کنند که تقریبا شعر خاص این مجموعه کتاب است و ایشان این شعر را فوق العاده دیده اند و آن را شعری امروزی نامیده و گفتند تازگی الفاظ و لحن در آن دیده می شود.

با تمام زن هایی که می شناسی تفاوت دارم / چون کبوتر ساده و چون مار هوشیارم

نمی توانی دستم را بخوانی / دیر سالیست تاریخ خطوط دست هایم را پاک کرده است / درست زمانی تو را برای همیشه / ترک خواهم کرد که بیشتر از همیشه

به تو نزدیک شده باشم / مثل عقابی که برای اوج گرفتن / بیشتر از همه پایین میآید

و باز ایشان خطاب به شاعراین کتاب می گویند که قسمت دوم مجموعه شعری شما به زندگی امروزی نزدیکتر است و تجربه های شاعرانه آن جدیدتر است. مثلا در شعر زن هزار چهره که شاعر می گوید:

کاش زنی هزار چهره بودم / ولی افسوس که نقابی ندارم/ تا تو آن را برداری/ قبل از تولد تمام نقاب هایم را / بخشیده ام

و یا در شعر بازی استاد عبدالعلی دستغیب اشاره می کنند که کلمات این شعر تازگی دارد و به شعر شاعران جدید خیلی نزدیکتر است

تو بازی را نیاموخته بودی / گاه مجبور می شدم / به جای تو نقش بازی کنم / و بازی را یک طرفه آغاز کنم / خودم پنهان می شدم به جای تو/ موقع چیدن پازل ها/آ ن قدر ساده بودی/ که هر پازل را به جای خودش می نهادی (صفحه ۷۲)

استاد در انتها خطاب به شاعر کتاب (چون کبوتر ساده و چون مار هوشیار) می گویند: این مجموعه شعر شما نسبت به مجموعه شعری قبلی تان (قاصدک های بی ادعا) پیشرفت شایانی کرده است و این پیشرفت را می توان در قسمت دوم این کتاب بیشتر مشاهده کرد. توصیه ایشان به شاعر این کتاب آن است که لحن جدی را در شعر باید کنار نهاد و از به کار بردن کلمات معمولی دوری کرد.

این مبحث را با شعر جزیره این کتاب به پایان می رسانیم:

این شعر توسط شاعر و ناقد کشورمان جناب واراند کورکچیان به زبان ارمنی ترجمه شده است.

جزیره نیستم که از خود شروع / و به خود ختم شده باشم/ من به تمام خشکی های جهان/ پیوند خورده ام/ وقتی دستی را می برند/ انگشتهای من بی حس می شوند.

نویسنده : معصومه افراشی