یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

نقش انجمنهای مخفی در انتشار شایعات در عصر مشروطه


نقش انجمنهای مخفی در انتشار شایعات در عصر مشروطه

دستگاه شایعه سازی انجمن های مخفی از طرقِ مختلف نظیر مطبوعات , شب نامه و پخش افواهی شایعات دست اندرکار تخریب چهره های اصیل نهضت بود

دستگاه‌ شایعه‌سازی‌ انجمن‌های‌ مخفی‌ از طرقِ مختلف‌ نظیر مطبوعات‌، شب‌نامه‌ و پخش‌ افواهی‌ شایعات‌ دست‌اندرکار تخریب‌ چهره‌های‌ اصیل‌ نهضت‌ بود. گستردگی‌ انجمن‌ها و جسارت‌ و هتاکی‌ آنها قدرت‌ هر نوع‌ اظهارنظر مخالفی‌ را گرفته‌ بود. بی‌باکی‌ آنان‌ در ترور کشتار مخالفان‌ و نیز بی‌آبرو کردن‌ افراد فضای‌ سهمگین‌ را در کشور به‌ وجود آورد. که‌ ندای‌ حقیقت‌طلبان‌ را در میان‌ امواج‌ تبلیغاتی‌ گسترده‌ خفه‌ می‌کرد در چنین‌ شرایطی‌ حاج‌ شیخ‌ فضل‌الله‌ نوری‌ پس‌ از غارت‌ روزنامه‌ صبح‌ صادِق توسط‌ آزادیخواهان‌!! به‌ جرم‌ درج‌ اعلامیه‌ شیخ‌ در خصوص‌ اصل‌ دوم‌ متمم‌ قانون‌ اساسی‌، در حالی‌ که‌ به‌ حضرت‌ عبدالعظیم‌ پناهنده‌ شده‌ بود دردمندانه‌ برای‌ ایضاح‌ حقیقت‌ می‌گوید.

● لوایح‌ حاج‌ شیخ‌ فضل‌الله‌ نوری‌ در حضرت‌ عبدالعظیم‌

خدای‌ تعالی‌ راضی‌ مباد از کسی‌ که‌ دربارة‌ مجلس‌ شورای‌ ملی‌ غیر از تصحیح‌، تکمیل‌ و تنقیح‌، خیالی‌ داشته‌ باشد، و بر سخط‌ و غضب‌ الهی‌ گرفتار باشند کسانی‌ که‌ مطلب‌ مرا برخلاف‌ واقع‌ انتشار می‌دهند و با تدلیس‌، مسلمانان‌ آنان‌ را به‌ اشتباه‌ می‌اندازند و راه‌ رفع‌ شبهه‌ را از هر جهت‌ مسدود می‌سازند، تا سخن‌ ما به‌ گوش‌ مسلمانان‌ نرسد و به‌ خرج‌ مردم‌ بدهند که‌ فلانی‌ و سایر مهاجرین‌ منکر اصل‌ مجلس‌ شورای‌ ملی‌ شده‌اند.

آنچه‌ خیلی‌ لازم‌ است‌ برادران‌ بدانند و از اشتباه‌کاری‌ خصم‌ بی‌مروت‌ بی‌دین‌ تحرّز نمایند، این‌ است‌ که‌ چنین‌ ارائه‌ می‌دهند که‌ علماء دو فرقه‌ شده‌اند و با هم‌ حرف‌ دینی‌ دارند، با این‌ اشتباه‌کاری‌، عوام‌ بیچاره‌ را فریب‌ می‌دهند که‌ یک‌ فرقه‌ مجلس‌ خواه‌ و دشمن‌ استبدادند و یک‌ فرقه‌ ضد مجلس‌ و دوست‌ استبدادند. لابد عوام‌ بیچاره‌ می‌گویند حق‌ با آنهاست‌ که‌ ظلم‌ و استبداد را نمی‌خواهند. افسوس‌ که‌ این‌ اشتباه‌ با هر زبانی‌ و به‌ هر بیانی‌ بخواهیم‌ دفع‌ شود، خصم‌ بی‌انصاف‌ نمی‌گذارد، یعنی‌ اصلاً نمی‌گذارند.

● لوایح‌ حاج‌ شیخ‌ فضل‌الله‌ نوری‌

شیخ‌ فضل‌الله‌ نوری‌:

من‌ مخالف‌ مشروطه‌ نیستم‌.

قرآن‌ را شاهد عقیده‌ام‌ قرار دادم‌ که‌ مخالف‌ با مشروطه‌ نیستم‌.

علماء اسلام‌ مأمورند برای‌ اجرای‌ عدالت‌ و جلوگیری‌ از ظلم‌ چگونه‌ من‌ مخالف‌ با عدالت‌ و مروج‌ ظلم‌ می‌شوم‌...

ادیب‌ هروی‌، تاریخ‌ پیدایش‌ مشروطیت‌، ص‌ ۱۳۹.

● نظر شیخ‌ فضل‌الله‌ نوری‌ راجع‌ به‌ مشروطه‌:

والله‌ من‌ با مشروطه‌ مخالفت‌ ندارم‌. با اشخاص‌ بی‌دین‌ و فرقة‌ ضالّه‌ و مضلّه‌ مخالفم‌ که‌ می‌خواهند به‌ مذهب‌ اسلام‌ لطمه‌ وارد بیاورند.

ادیب‌ هروی‌، تاریخ‌ پیدایش‌ مشروطیت‌، ص‌ ۱۳۹.

راپورت‌ یکشنبه‌ ۱۳ ربیع‌الثانی‌ [ ۱۳۲۴]

... شیخ‌ محمد نامی‌ رفت‌ بر بالای‌ بلندی‌ بنا کرد فریاد زدن‌ که‌ ای‌ مردم‌: اگر شاه‌ مشروطه‌ را قبول‌ کرد که‌ هیچ‌ والاّ ما می‌گوییم‌ که‌ او پسر مظفرالدین‌ شاه‌ نیست‌، از اولاد کس‌ دیگر است‌... حلال‌زاده‌ نیست‌ و ما او را قبول‌ نداریم‌ کسی‌ دیگر را حاضر خواهیم‌ کرد برای‌ پادشاهی‌....

[ بنازم‌ مشروطه‌ ایران‌ را که‌ قدرت‌ آن‌ از تمام‌ مشروطه‌ههای‌ عالم‌ بیشتر است‌، یک‌ مرد عامی‌ شاه‌ قانونی‌ مملکت‌ را معزول‌ و شخص‌ دیگر را شاه‌ می‌کند، پس‌ آن‌ دشمنان‌ که‌ مرا سخریه‌ می‌کنند که‌ توده‌ها حق‌ حقوقی‌ نداشتند، ببینند ]

یغما، سال‌ ۱۴، ۱۳۴۰، ص‌ ۱۴۳.

ابن‌ نصرالله‌ مستوفی‌ در خصوص‌ آراء حاج‌ شیخ‌ فضل‌الله‌ و نسبت‌هایی‌ که‌ نمایندگان‌ مجلس‌ به‌ او می‌دهند می‌نویسد:

اما اینکه‌ در جریده‌ شریفه‌ مجلس‌ کراراً دیده‌ می‌شود که‌ وکلای‌ محترم‌ می‌گویند حاج‌ شیخ‌ فضل‌الله‌ نسبت‌ به‌ وکلاء بد گفته‌ و بد نوشته‌ (۱۵۶)، می‌خواهیم‌ این‌ را بدانیم‌ این‌ مطالبی‌ که‌ در روزنامه‌ حاج‌ شیخ‌ فضل‌الله‌ که‌ در صفحة‌ (۶۸) مرکوز شد چه‌ توهینی‌ نسبت‌ به‌ وکلاء محترم‌ کرده‌ بود غیر اینکه‌ می‌نویسد: مقاصد مهاجرین‌ زاویه‌ مقدسه‌ با مقصود تمام‌ مسلمانان‌ یکی‌ است‌ و مرقومه‌ علماء نجف‌ اشرف‌ را هم‌ ما و تمام‌ مسلمین‌ اطاعت‌ داریم‌. و همان‌ شرایط‌ و قیدی‌ که‌ در تلگراف‌ علماء منظور است‌ مسلمانان‌ همان‌ را می‌خواهند ما مهاجرین‌ زاویه‌ مقدسه‌ هم‌ همان‌ را می‌خواهیم‌ پس‌ فیمابین‌ ما و تمام‌ مسلمین‌ اختلافی‌ نیست‌ و تماماً یک‌ رأی‌ هستیم‌.

در اینجا نسبت‌ به‌ طایفه‌ بهایی‌ بعضی‌ چیزها می‌نویسد که‌ دخلی‌ به‌ وکلاء محترم‌ ندارد و فعلاً ما هم‌ از این‌ مطالب‌ می‌گذریم‌ و همین‌ مختصر عباراتی‌ که‌ در فوِ مرکوز است‌ واضح‌تر توضیح‌ می‌کنیم‌.

خوب‌، ای‌ مسلمانان‌ اثنی‌عشری‌ و ای‌ پیروان‌ مذهب‌ جعفری‌ شما را به‌ خدا قدری‌ غور کنید در این‌ حرف‌، ببینید حاج‌ شیخ‌ فضل‌الله‌ نوری‌ در این‌ مختصر مطلب‌ آیا رده‌ گفته‌ و نوشته‌، آیا نسبت‌ به‌ وکلاء و هر کس‌ که‌ مسلمان‌ است‌ توهین‌ کرده‌، آیا ناسزایی‌ نسبت‌ با مجلس‌ مقدس‌ شورای‌ ملی‌ گفته‌، آیا گفته‌ است‌ ما مجلس‌ و مشروطه‌ را نمی‌خواهیم‌؟ از تمام‌ این‌ مطالب‌ که‌ مبراست‌، اینجا که‌ نکته‌ نداشت‌.

آیا در آنجا که‌ می‌نویسد: تلگراف‌ علمای‌ نجف‌ اشرف‌ را ما و تمام‌ مسلمانان‌ قبول‌ داریم‌ و از قرار همان‌ قیوداتی‌ که‌ علماء فرموده‌ رفتار نمایید، شاید در اینجا نکته‌ای‌ دارد؟ خیر اینجا هم‌ نکته‌ای‌ ندارد.

پس‌ انصاف‌ چیز خوبی‌ است‌ حاج‌ شیخ‌ بد ننوشته‌ بلکه‌ خوب‌ نوشته‌اند. مگر این‌ مضمونی‌ که‌ در این‌ تلگرافست‌ مسلمانان‌ چیز دیگر می‌خواهند یا حاج‌ شیخ‌ مطلب‌ و چیز دیگر می‌خواهد. مگر از ابتدای‌ مشروطیت‌ مسلمین‌ غیر این‌ شرایط‌ قصدی‌ داشتند؟ پس‌ ضدیت‌ و مخالفت‌ شیخ‌ نوری‌ کدام‌ است‌؟ به‌ قول‌ خودش‌ مهاجرین‌ و مسلمانان‌ که‌ یک‌ رأی‌ هستند، پس‌ چه‌ جماعتی‌ با ما طرف‌ ضدیت‌ هستند مگر مسلمانان‌ هم‌ دو فرقه‌ هستند مگر کسی‌ می‌خواهد غیر این‌ تلگراف‌ یا بر ضد او رفتار نمایند. یا بالعکس‌ این‌ شرایط‌ قوانین‌ مملکت‌ را بگذارند.

پس‌ در اینجا می‌توان‌ مطالب‌ جناب‌ حاج‌ شیخ‌ را تصویب‌ کرد واللّه‌ تمام‌ مسلمانان‌ که‌ قصدشان‌ این‌ است‌. پس‌ جماعت‌ دیگر که‌ غیر مسلمان‌ هستند مخالف‌ و ضدیت‌ دارند.

در حقیقت‌ بر هر مسلمانی‌ لازم‌ است‌ که‌ به‌ موجب‌ تلگراف‌ علمای‌ نجف ‌اشرف‌ متحداً قوانین‌ مملکت‌ مدون‌ نمایند زیرا که‌ فرِ اسلامی‌ که‌ در این‌ شرایط‌ حاضرند آن‌ وقت‌ اگر کسی‌ بر ضد این‌ قوانین‌ اقداماتی‌ کرد معین‌ است‌ که‌ از طریقة‌ اسلامیت‌ خارج‌ است‌.

اما ای‌ خوانندگان‌ محترم‌ و ای‌ مسلمانان‌ مکرم‌ شما را به‌ وجدان‌ سلیمتان‌ قسم‌ می‌دهم‌ که‌ اندکی‌ در این‌ حرف‌ غور کنید ببینید چه‌ خاکی‌ بر این‌ مردم‌ افشانده‌اند یا به‌ قول‌ قائلش‌: مغز خر بخورد ایشان‌ داده‌اند.

ببینید این‌ مردم‌ مسلمان‌ هستند مذهب‌ جعفری‌ دارند قوانین‌ مملکتی‌ را هم‌ مطابق‌ با قرآن‌ می‌خواهند از این‌ طرف‌ هم‌ حاج‌ شیخ‌ فضل‌الله‌ نوری‌ را که‌ مقاصدش‌ با مسلمانان‌ یکی‌ است‌ و نکته‌ای‌ اختلاف‌ فیمابین‌ او و سایر مسلمین‌ نسبت‌ با این‌ حالت‌ اکثر از مسلمانان‌ بی‌علم‌ او را مخرب‌ دین‌ می‌خوانند و بدخواه‌ مجلس‌ شورا می‌دانند فحش‌ و ناسزا نسبت‌ به‌ او می‌نویسند او را جزء مفسدین‌ فی‌الارض‌ قلمداد می‌نمایند او را از طریقه‌ تمدن‌ منحرف‌ می‌دانند همیشه‌ طرد و نفی‌ او را می‌خواهند بلکه‌ او را واجب‌القتل‌ می‌دانند.

خوب‌ در حالی‌ که‌ مقاصد این‌ هر دو گروه‌ یکی‌ است‌ چرا مسلمانان‌ بر ضد او هستند آنچه‌ به‌ عقل‌ ناقص‌ نگارنده‌ می‌رسد این‌ است‌ که‌ جمعی‌ مردمان‌ آشوب‌طلب‌ فتنه‌خواه‌ مطلب‌ را بر مسلمین‌ مشتبه‌ کرده‌اند و نمی‌گذارند مسلمانان‌ بی‌علم‌ بیچاره‌ نادان‌ چیزی‌ ملتفت‌ بشوند این‌ است‌ که‌ رشته‌ امور مسلمانان‌ کلیه‌ از یکدیگر گسیخته‌ و هیچ‌وقت‌ هم‌ گمان‌ نمی‌توان‌ کرد که‌ فیمابین‌ جناب‌ حاج‌ شیخ‌ فضل‌الله‌ و این‌ مسلمانان‌ نادان‌ اصلاح‌ شود.

چه‌ قدر افسوس‌ می‌خورم‌ که‌ مجلسی‌ به‌ این‌ خوبی‌ بی‌محنت‌ و مشقت‌ به‌ دست‌ آورده‌اند آنقدر کار را بر یکدیگر سخت‌ گرفته اند که‌ یک‌ وقت‌ بیدار و خبردار می‌شوند که‌ نه‌ از مشروطیت‌ نام‌ و نشانی‌ خواهد ماند و نه‌ مملکت‌ خود را دارا هستند آن‌ وقت‌ است‌ که‌ پشیمانی‌ سودی‌ ندارد.