شنبه, ۱۶ تیر, ۱۴۰۳ / 6 July, 2024
مجله ویستا

شغلی به نام دلاکی


شغلی به نام دلاکی

در حمام‌های آن دوره، دلاک نقش بسیار مهمی برای نظیف و تمیز کردن مشتری ایفا می‌کردند و برخی از رجال و اعیان دلاک مخصوصی داشتند که با خود به حمام می‌بردند. پس از اینکه مشتریان در …

در حمام‌های آن دوره، دلاک نقش بسیار مهمی برای نظیف و تمیز کردن مشتری ایفا می‌کردند و برخی از رجال و اعیان دلاک مخصوصی داشتند که با خود به حمام می‌بردند. پس از اینکه مشتریان در خزینه خود را می‌شستند، نوبت به کیسه‌کشی می‌رسید که ابتدا دلاک لنگ خشکی را که به مناسبت فصول سال داشت برای مشتری پهن کرده و لنگ دیگری را زیر سر مشتری می‌گذاشتند. مقدمه کیسه‌کشی، مشتمال بود که شروع می‌شد. در آغاز ظرفی از جنس مس با دهانه‌ای ناودانی به نام دولچه که درونش آب گرم بود بر سر و تن مشتری ریخته، سپس دلاک با فشار دست‌هایش، بدن مشتری را می‌مالاند. سپس رگ قولنجش را می‌شکست و چندین بار گردنش را به طرف سمت چپ و راست می‌چرخاند تا آنجا که کم‌کم خستگی و کوفتگی مشتری بیرون می‌آمد و حالت سستی او را دربر می‌گرفت و آماده برای مشتمال و نرمش کامل می‌شد.

بعضی از مشتریان علاوه بر مشتمال، کیسه‌کشی می‌خواستند. کیسه همان‌طور که از نامش پیداست کیسه‌ای بود به اندازه دست، بافته از پشم مانند گلیم نازک یا جاجیم که قبل از استعمال آن را برای اینکه نرم‌تر باشد روی شعله آتش گرفته و در آب گرم مالیده و به دست می‌گرفتند. بعد از مشتمال، دلاک باز یکی، دو دولچه آب بر سر و بدن مشتری می‌ریخت سپس با کیسه او را می‌شست که از پشت بدن آغاز می‌شد تا به گردن و دست‌ها می‌رسید و سپس مشتری را به پشت خوابانده سینه و شکم و پاهایش را کیسه می‌کشید و سپس مشتری می‌رفت و خود را آب می‌کشید و از حمام خارج می‌شد.

صابون‌زنی

صابون زدن پس از اتمام کیسه‌کشی بود که معمولا مشتری را روی سکوی پای خزینه می‌نشاندند و دلاک آب را بر سر مشتری ریخته و صابون به دستش می‌داد و اگر انعامی از مشتری می‌گرفت خودش صابون را به سر مشتری می‌مالید و موها و صورت مشتری را می‌شست. البته همه این موارد مشتمال، کیسه‌کشی و صابون‌زنی مختص افراد پولدار و دست‌بده بود.

سرتراشی و ریش‌تراشی

از دیگر کارهای داخل گرمخانه، ریش‌تراشی و سرتراشی بود که به وسیله دلاک انجام می‌گرفت. به این صورت که مشتری پس از خیس شدن سر و تن قبل از کیسه و صابون آماده سرتراشی و ریش‌تراشی می‌شد و دلاک مطابق شأن و آبرو یا بیگانگی و بی‌اعتباری او لنگ نو یا کهنه‌ای به زیرش گسترانیده و تیغ را که با میخی روی دیوار آویخته بودند، آورده و به سنگ تیغ که به نام سنگ سابی معروف است کشیده و تیز می‌کردند و دست به کار می‌شدند. سر و ریش تراشیدن در حمام رونق بسیار داشت چرا که مشتری می‌توانست خود را از خون و جراحت‌هایی که به خاطر مو زدن آشکار شده بود، پاکیزه کند.

سارقان حمام

در آن دوران، یکسری دزد وجود داشت که به سارقان معروف بودند که به دزدی البسه، اسباب حمام مشتریان یا لنگ حمامی‌ها می‌پرداختند که آنها را «لنگ‌زن» می‌گفتند و روزی نبود که از این بابت در حمام غوغایی برپا نشود. کار این دزدان این بود که البسه کهنه خود را با لباس نو و بهتر مشتریان دیگر عوض می‌کردند که البته محتویات جیب‌های آنان را نیز به سرقت می‌بردند و این امور باعث شده بود که حمامی‌های خبره متوجه باشند که افراد غریبه را زیر نظر داشته باشند. از این رو در اواخر حمامی‌ها به این فکر افتادند تا در هر حمام تابلو یا تابلوهایی را به این صورت در سر سربینه نصب نمایند:

هر که دارد امانتی موجود

بسپارد به من به وقت ورود

نسپارد اگر شود مفقود

بنده مسوول آن نخواهم بود

پول حمام و اجرت دلاک

در دوره ناصری برای هر یک از موارد گفته شده در بالا از دوشاهی تا هشت شاهی قیمت گذاشته شده بود. مثلا برای کیسه پنج شاهی، صابون‌زنی پنج شاهی، سر یا ریش‌تراشی چهار شاهی و... اما بسیاری از افراد بودند که همین مبلغ اندک را هم نداشتند و ماه به ماه تن‌شان رنگ آب گرم به خود نمی‌دید و این هم بر سر زبان‌ها بود که: فقیری را گفتند چرا حمام نمی‌روی؟ گفت: دنیا آمدیم ماما شست، از دنیا می‌رویم مرده‌شور می‌شوید.

ساعات کار حمام

ساعت کار حمام از اذان صبح تا غروب بود مگر ماه رمضان که به استثنا حمام‌ها ۲۴ ساعته باز بودند. در بیرون حمام نیز بساطی پر زرق و برق پهن بود که فروشندگانی به فروش آلو تا دوغ می‌پرداختند یا اگر زمستان بود، شیر، شلغم و لبو نیز در اختیار مردم قرار می‌دادند.