جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

توازن جدید در منطقه خاورمیانه


توازن جدید در منطقه خاورمیانه

جنگ آینده, چهره منطقه را تغییر خواهد داد

بیش از نیم قرن است که کشورهای خاورمیانه از مشکلی به نام رژیم صهیونیستی رنج می‌برند. مساله اشغال فلسطین و تعرض هر روزه به مقدسات مسلمانان بخش کوچکی از این مشکل است. طی ۶۰ سال گذشته لحظه‌ای نبوده است که منطقه خاورمیانه تهی از نزاع‌ها و درگیری‌ها و حتی جنگ‌های خونین نباشد که یک سر آن به اسرائیل بازمی‌گردد. آیا اکنون زمان آن فرا نرسیده که با درک واقعیت‌های منطقه راه حلی بنیادین برای این مشکل پیدا شود؟ آنچه را می‌خوانید تحلیل نویسنده از شرایط کنونی و بخصوص پس از به‌وجود آمدن نوعی توازن قوای منطقه‌ای بر محورهای ایران ــ سوریه و آمریکا ــ اسرائیل است.

این‌که محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور ایران با میشل سلیمان، رئیس‌جمهور لبنان و سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله تماس می‌گیرد برای این است که آنچه را هفته گذشته در گفتگوی تلفنی خود با بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه گفته بود یک بار دیگر مورد تاکید قرار دهد. به این معنا که ایران با تمام قدرت در کنار سوریه و لبنان در صورت حمله تل‌آویو خواهد ایستاد و حتی می‌خواهد به صورت تلویحی اشاره کند که موجودیت اسرائیل دیگر به نوعی خاتمه یافته است.

یعنی در واقعیت منطقه نوعی توازن رعب تازه‌ای برقرار شده است که به محور سوری - ایرانی از یک طرف و آمریکایی- اسرائیلی از طرف دیگر مربوط می‌شود و بیهوده نیست که اسرائیل یک بار لبنان و دفعه بعد سوریه و سپس ایران را تهدید نظامی می‌کند!

به معنای دیگر تحلیل‌های واقع‌گرایانه‌تر می‌گوید اینها صرفا یک تهدید است و جنگ دیگر یا به تعویق افتاده و یا در آینده غیرممکن خواهد بود مگر این‌که اسرائیل تصمیم گرفته باشد دست به یک خودکشی وجودی بزند!

اطلاعات موجود حاکی از آن است که بسیاری از تحلیلگران معتقدند ایران یا سوریه و یا لبنان دیگر هرگز اجازه نخواهند داد از امروز به بعد در هرگونه جنگی که اسرائیل سعی می‌کند با تحریک آمریکا انجام دهد یکدیگر را تنها نخواهند گذاشت. یعنی دیگر اسرائیل فرصت نخواهد داشت تا مانند گذشته از همان استراتژی قدیمی «بزن، دررو» استفاده کند بخصوص پس از برخی به ظاهر موفقیت‌هایی که اسرائیل می‌پندارد با ترور عماد مغنیه فرمانده ارشد حزب‌الله و یا برای مثال با ترور محمود المبحوح فرمانده شهید حماس به دست آورده باشد.

چندی پیش ولید المعلم وزیر خارجه سوریه در پاسخگویی به زیاده‌گویی‌های آویگدور لیبرمن وزیر خارجه اسرائیل به‌طور روشن این مساله را نشان داد و این گونه پاسخگویی و برخورد در واقع تکرار همان نحوه برخورد و اظهاراتی بود که سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان نیز هفته گذشته نشان داد و گفت که انتقام ما درباره شهید عماد مغنیه در همان حد او خواهد بود. او تاکید کرد این ما هستیم که زمان و مکان و نوع این پاسخگویی را تعیین می‌کنیم. اگر این اظهارات را ما در کنار سخنان پیشین او بگذاریم که گفته بود خون عماد مغنیه اسرائیل را از زمین محو خواهد کرد روشن خواهد شد که اگر جنگی از این پس در منطقه اتفاق افتد از نوع جنگ‌های عادی نخواهد بود که غالب و مغلوبی داشته باشد بلکه جنگی است که به گفته سید حسن نصرالله چهره منطقه را به کلی تغییر خواهد داد.

تغییر چهره منطقه از یکی از دوحالت زیر خارج نخواهد بود و راه سومی ندارد. یا این‌که نزاع اعراب و اسرائیل را که ما حدود ۶۰ سال است به آن عادت کرده‌ایم باید به یک صلح عادلانه و فراگیر منتهی شود که این امری تقریبا غیرممکن است، زیرا تا زمانی که اسرائیل موجودیتی استعماری و با هدف توسعه شهرک‌سازی‌ها داشته باشد که در پی تغییر هویت منطقه است چنین هدفی تحقق نخواهد یافت یا این‌که در نهایت به وجود این رژیم در منطقه پایان داده شود.

● توازن رعب جدید

توازن رعب موجود بین دو محور سوری - ایرانی و آمریکایی- اسرائیلی که توضیح داده شد احتمال دوم را بیشتر تقویت می‌کند و این همان سخنی است که بارها رئیس‌جمهور ایران نیز بر زبان رانده است.

تغییر چهره منطقه از یکی از این دوحالت خارج نخواهد بود؛ یا نزاع اعراب و اسرائیل به یک صلح فراگیر منتهی شود که این امری غیرممکن است یا وجود این رژیم در منطقه خاتمه می‌یابد.

این واقعیت به این معناست که ایالات متحده یعنی کشوری که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم اصلی‌ترین عامل به‌وجود آورنده رژیم صهیونیستی بوده است باید بداند از امروز به بعد باید به ترسیم خطوط یک خاورمیانه جدید فکر کند. یعنی همان مساله‌ای که سال‌هاست ذهن آمریکایی‌ها را به خود مشغول کرده اما این بار بدون اسرائیل! یعنی دقیقا بدون وجود یک رژیم صهیونیستی. رژیمی فاشیستی و نازیستی و نژاد پرستانه از نوع جدید آن که بویژه با روی کارآمدن تروریسم لیکودی در آمد در حال حاضر دچار انزوایی اخلاقی و بین‌المللی شده است و حتی متحدان قدیمی‌اش نیز از آن رویگردان هستند. در این رابطه هیچ‌کس هرگز نباید فکر کند که اعراب یا مسلمانان به فکر نسل‌کشی یهود هستند کما این‌که تل‌آویو پیوسته در طول تاریخ معاصر خود این زمزمه را بارها تکرار و برروی آن تبلیغات گسترده‌ای انجام داده است. زیرا مسلمانان مشکلی اگر دارند با این غده سرطانی است نه با اقلیت‌های دینی از جمله یهودیان. در حال حاضر اعراب و مسلمانان با همه گروه‌ها و گرایش‌هایشان به جایی رسیده‌اندکه دیگر تحمل این وضعیت را ندارند و این وضعیت تحمیلی از زمان جنگ دوم جهانی تاکنون را دیگر بر‌نمی‌تابند. اکنون به اعتقاد آنان زمان آن رسیده است که این مساله چنانکه رئیس‌جمهور ایران بارها تاکید کرده است به صورت نهایی و قطعی حل شود.

● جراحی ناگزیر

به عبارت دیگر تمام مشکلات و مسائل مربوط به خاورمیانه در گرو حل همین موضوع یا مشکل بزرگ یعنی همان غده سرطانی اسرائیل است. غده‌ای که برخلاف واقعیت‌های تاریخی آن زمان جامعه بین‌المللی با زور در بدن این امت کاشت و سال‌هاست که این وضعیت ادامه دارد. به نظر می‌رسد اکنون امت اسلامی شرایط و امکانات لازم را برای یک جراحی بزرگ توسط فرزندان فداکارش به‌دست آورده باشد. بنابراین در برابر غرب و پیشاپیش آن آمریکا راهی جز این وجود ندارد که یکی از این دو راه حل را برگزیند؛ یا تن به یک مصالحه فراگیر و صلحی پایدار بدهد و یا حاضر به قربانی کردن اسرائیل به عنوان یک غده سرطانی در این منطقه باشد.

این کار می‌تواند با یک جراحی آرام و با استفاده از لیزر انجام شود به نحوی که خون‌ریزی نداشته باشد. در این صورت باید بخش‌های مختلف این لشکرکشی جنگی که به صورت پایگاه‌های مختلف در سراسر سرزمین‌های اسلامی و عربی تاسیس شده برچیده شود در غیر این صورت این ما هستیم که تصمیم به جراحی این غده سرطانی می‌گیریم و آنگاه با روشی که خود می‌پسندیم و بخصوص با توجه به امکاناتی که در اختیار داریم. زیرا ادامه این وضعیت دیگر به هیچ وجه قابل تحمل و تداوم نیست .

اوضاع به سرعت در حال پیشرفت است و کسانی که صلح و عدالت همه جانبه می‌خواهند باید تا فرصت از دست نرفته یکی از این دو راه را انتخاب کنند. زیرا انجام این عمل جراحی امری قطعی است و برای نجات جان بیماری به نام امت اسلامی که همه وجودش برای ما عزیزتر است امری ضروری می‌نمایاند. این کاری است که نه می‌توان بر سر آن چانه زنی کرد و معامله‌گری کرد و برای مثال آن را با طلای سیاه و یا زرد عوض نمود و نه می‌توان در مورد آن کوتاهی کرد. زیرا دیگر زمان اجازه چنین کاری را نمی‌دهد.

محمد صادق الحسینی

منبع: القدس العربی