یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

نشر از جیب می خورد


نشر از جیب می خورد

بررسی وضعیت نشر کتاب در حوزه اندیشه بر اساس آمار رسمی

پذیرش این سخن رییس نمایشگاه کتاب تهران و سرپرست معاونت فرهنگی وزارت ارشاد که «دولت‌های نهم و دهم فرهنگی‌ترین دولت‌های پس از انقلاب اسلامی بوده‌اند» دست‌کم برای کسانی که در فضای فرهنگی و نشر کشور تنفس می‌کنند یا هرازچندگاهی در راسته کتابفروشان خیابان‌های انقلاب یا کریم‌خان تهران قدم می‌زنند، آسان نیست. علی اسماعیلی، آمار نشر کتاب در هشت سال اخیر را برای درستی سخن خود گواه آورده است. البته در این مورد نیز همانند ادعای کاهش بیکاری در جامعه، آمار و ارقام به کمک مسوولان می‌آید. در آن مورد، دولت با تغییر بعضی تعاریف مانند «کار»، «بیکاری» و... به آمار مورد نظر خود دست یافت، ولی در مقوله نشر و کتاب «ظاهر» امور شکل دیگری دارد.

● شمارگان غیرواقعی

برخلاف نشریات که معمولا شمارگان واقعی خود را مخفی می‌کنند، تیراژ کتاب‌ها مخفی نیست. در واقع، ناشران برای دریافت مجوز انتشار یک کتاب از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ابتدا باید اطلاعات آن کتاب و از جمله شمارگان آن را در کتابخانه ملی کشور ثبت و فیپای آن را دریافت کنند. این روند به ثبت اطلاعات در زمینه نشر کتاب کمک بسیاری می‌کند، اما این اطلاعات چقدر قابل اعتماد است؟ مدیر یک انتشارات که در زمینه علوم انسانی فعالیت می‌کند، با بیان اینکه تیراژ بسیاری از کتاب‌هایی که منتشر می‌کند واقعی نیست، می‌گوید: در شرایط کنونی و با افزایش بی‌سابقه هزینه‌های نشر، امکان انتشار کتابی با شمارگان سه‌هزار یا دوهزار نسخه برایمان وجود ندارد. حتی بسیاری از کتاب‌ها را با شمارگان ۵۰۰ نسخه منتشر می‌کنیم، اما در شناسنامه کتاب و فیپای آن، شمارگان هزار نسخه را ثبت کرده‌ایم. او ادامه می‌دهد: پس از سال‌ها انتشار کتاب در حوزه فلسفه، علوم اجتماعی و ادبیات که بیشتر آنها در همان سال اول نشر، تجدید چاپ شدند و بعضی نیز از کتاب‌های پرفروش در رشته‌های علوم انسانی هستند، انتشار کتابی با شمارگان اندک در شأن انتشارات ما نیست. به همین دلیل، راه دیگری نداریم جز اینکه تیراژ واقعی بعضی کتاب‌هایمان را اعلام نکنیم. البته تلاش ما این است که تیراژ کتاب‌هایمان از هزار نسخه کمتر نشود، اما هزینه‌ها آن‌قدر زیاد شده که گاه چنین کاری ممکن نیست. نمودار ۱، تیراژ متوسط کتاب در موضوع فلسفه را در دهه گذشته نشان می‌دهد. آمار این نمودار از سایت خانه کتاب، وابسته به معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برداشته شده و نشان می‌دهد متوسط شمارگان کتاب در سال ۱۳۸۰ بیش از سه‌هزارو۸۰۰نسخه برای هر کتاب بوده است، اما با روی کار آمدن دولت نهم، این عدد از سال ۸۴ به بعد به تدریج کاهش یافته است.

● سال‌های رونق نشر

نیمه دوم دهه ۷۰ پررونق‌ترین سال‌های نشر در ایران، در دو دهه اخیر بوده است. تعداد عناوین کتاب‌هایی که در کشور منتشر می‌شود، همچنان رو به افزایش است، اما این افزایش به کندی ادامه دارد. نمودارهای دو و سه تعداد عناوین منتشرشده در دهه اخیر را به‌ترتیب در حوزه فلسفه و علوم اجتماعی نشان می‌دهد. این نمودار نشان می‌دهد روند افزایش تعداد عناوین منتشرشده با موضوعات علوم اجتماعی و فلسفه در سال‌های نخست دهه ۸۰، رشدی چشمگیر داشته است مثلا در حوزه علوم اجتماعی، در چهار سال نخست این دهه، تعداد عناوین منتشرشده به ترتیب، ۳۶۲۶، ۱۱۴۸، ۱۲۷۹، ۱۸۲۰ و نهایتا ۶۷۷۷ نسخه بوده است، در واقع، از سال ۸۱ تا ۸۴ (نخستین سالی که دولت محمود احمدی‌نژاد متصدی قوه مجریه کشور شد) با افزایش حدود شش‌برابری کتاب‌های منتشرشده روبه‌روییم. اما از سال ۸۴ تا ۸۹ (یعنی آخرین سالی که آماری دقیق از نشر کتاب در این حوزه منتشر شده است) این عدد فقط ۲/۱ برابر شده است. بنابراین عجیب نیست که ناشران، کتابفروشان، نویسندگان، مترجمان و دیگر فعالان در حوزه نشر هنوز سال‌های ۷۶ تا ۸۴ را بهترین سال‌های نشر در دو دهه اخیر می‌دانند.

● از جیب می‌خوریم

یک نویسنده و مترجم که در حوزه فلسفه فعالیت می‌کند، با بیان اینکه دیگر انگیزه چندانی برای نوشتن یا ترجمه ندارد، می‌گوید: ماه‌ها و گاهی سال‌ها، نیرو و زمان خود را برای به‌نتیجه رساندن یک کتاب صرف می‌کنیم، اما گاه بیش از این زمان و انرژی را باید صرف دریافت مجوز از ارشاد کنیم. حذفیات یا تغییر در متن نیز دیگر انگیزه‌ای برای ادامه کار نمی‌گذارد. او ادامه می‌دهد: بسیاری از نویسندگان و مترجمان در این حوزه اکنون فقط به کارهای گذشته دلخوش کرده‌ یا اصطلاحا «از جیب» می‌خورند! بیشتر کتاب‌هایی که اکنون در کتابفروشی‌ها داریم، همان کارهایی است که سال‌ها پیش نوشته یا ترجمه کرده‌ایم و تجدید چاپ شده‌اند. کار جدید، انگیزه می‌خواهد! بررسی درستی یا نادرستی سخنان این نویسنده و مترجم پرکار و شناخته‌شده کار دشواری نیست. آمار «خانه کتاب» از عناوین چاپ اول و تجدید چاپ نشان می‌دهد که میراث «سال‌های رونق نشر» همچنان مورد استقبال بازار کتاب است، مثلا در نخستین سال آغاز به کار دولت اصولگرای احمدی‌نژاد (۱۳۸۴) تعداد عناوین تجدید چاپ ‌‌شده با موضوع فلسفه بیش از ۷/۳ برابر شده است (نمودار ۴). اما آمار تعداد عناوین چاپ اول با موضوع علوم اجتماعی نشان‌دهنده رشد چندانی نیست.

● رده‌بندی‌های گمراه‌کننده

آنچه در آمار و ارقام منتشرشده درباره کتاب‌ها گمراه‌کننده به نظر می‌رسد، نحوه رده‌بندی آنها در موضوعات مختلف است. بر اساس اطلاعاتی که در فیپای کتاب‌ها درج می‌شود، مشخص است که کتابخانه ملی آنها را بر اساس دو رده‌بندی دیویی و کنگره، موضوع‌بندی می‌کند که دارای استانداردهای جهانی هستند. در رده‌بندی کنگره کتاب‌هایی که با موضوعات زیر منتشر شوند، در حوزه علوم اجتماعی قرار می‌گیرند: آمار؛ نظریه اقتصادی؛ تاریخ و شرایط اقتصادی؛ حمل‌ونقل و ارتباطات؛ تجارت و بازرگانی؛ امور مالی بانک، بیمه؛ مالیه عمومی؛ جامعه‌شناسی؛ تاریخ، شرایط، مسایل و نوسازی اجتماعی؛ خانواده، ازدواج، زنان؛ جوامع؛ طبقات، نژادها؛ آسیب‌شناسی اجتماعی، رفاه اجتماعی، جرم‌شناسی. همچنین بر اساس رده‌بندی دیویی، کتاب‌هایی با موضوعات زیر، در حوزه فلسفه قرار می‌گیرند: متافیزیک، معرفت‌شناسی، علوم غریبه، مکاتب فلسفی، روانشناسی، منطق، اخلاق فلسفی، فلسفه قدیم و فلسفه جدید. به‌این‌ترتیب، عجیب نیست که در فیپای کتاب «آموزش المپیک: آرمان المپیک در آموزش ورزش‌های نوین، تاریخچه و گسترش آموزش المپیک، مفاهیم تعلیمی و روش‌های تدریس» که در سال ۹۱ منتشر شد، «فلسفه» یکی از موضوعات این کتاب ثبت شود. کتاب‌های درسی و کمک‌درسی نیز در این رده‌بندی‌ها و آمارها تفاوتی با کتاب‌های دیگر ندارند، مثلا دوره شش‌جلدی کتاب «آزمون حضوری علوم ارتباطات اجتماعی، ویژه آزمون ارشد» یا «۲۰ آزمون در ۲۰ روز تعلیمات‌ اجتماعی اول راهنمایی» که در سال ۱۳۹۱ منتشر شدند، در آمارهای وزارت ارشاد در حوزه علوم اجتماعی ثبت شده‌اند. با توجه به این موارد، نمودارهای ۲ و ۳ را می‌توان به گونه‌ای دیگر بررسی کرد.

● در جست‌وجوی معیار

در زمینه ارایه آمار، یک نکته را نمی‌توان و نباید نادیده گرفت: در حوزه علوم انسانی و زمینه‌های وابسته به آن، آمار و معیار مشخصی وجود ندارد که بر اساس آن بتوان فعالیت‌های فرهنگی را ارزیابی کرد. در این میان، نکته‌ای دیگر رخ می‌نمایاند که پرداختن به آن، به دلایل بسیار، دشوار است و البته در افزایش آمار نشر در کشور به‌ویژه در حوزه علوم انسانی (فلسفه، جامعه‌شناسی، روانشناسی و...) نقش بسیاری داشته: حمایت‌های دولت و نهادهای مرتبط دیگر از ناشرانی «ویژه». این ناشران که بعضی از آنها به سازمان‌ها، نهادها یا حتی نویسندگانی «خاص» مرتبط هستند، نه‌تنها از نظر مالی توان انتشار کتاب‌های بسیاری را دارند، بلکه در جشنواره‌ها، جوایز مختلف فرهنگی، نشست‌های نقد و بررسی، برنامه‌های معرفی و نقد کتاب در صداوسیما و... نیز جایی ثابت دارند. بررسی آمار نشر کتاب در ایران، مسلما مستلزم توجه به موارد بسیاری از جمله نحوه فعالیت ناشران خصوصی و دولتی نیز هست. بنابراین گرچه خانه کتاب و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمار نشر کتاب در ایران را در دوره‌های زمانی مختلف و با در نظر گرفتن مولفه‌های مختلف منتشر می‌کنند، اما این اعداد و ارقام فقط «رنگ رخساره»ای است که با وجود همه تلاش‌ها، باز هم تا حدی «سِرّ درون» نشر را در کشور نشان می‌دهد.

حامد نیری‌عدل



همچنین مشاهده کنید