دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
پرتنش و ناآرام
«زودیاك» آخرین ساخته دیوید فینچر كارگردان مطرح آمریكایی است كه قریب ۲۳ سال است در عرصه فیلمسازی سینما و تهیه موزیك ویدئو فعالیت میكند.
نگاهی اجمالی به آثار فینچر این واقعیت را روشن میسازد كه این كارگردان جسور در بیشتر فیلمهایش ایماژهای تاریك را از تجربیات بشری و روابط سیاه انسانی به تصویر میكشد. بسیاری شهرت او را مرهون همین قدرت منحصر به فردش در بیان ناگفتنیهایی میدانند كه اكثر فیلمسازان از پرداختن به آنها وحشت دارند یا بدون موضعگیری از آن طفره میروند.زودیاك فیلمی است كه بعد از «هفت» و «باشگاه مشتزنی» نقطه عطفی در كارنامه هنری او محسوب میشود.
فیلمنامه آن برگرفته از مجموعه كتابهای رابرت گری اسمیت است و استودیو پارامونت آنها را تهیه و پخش كرده. این فیلم با استقبال گرم مخاطبین روبهرو شده است.تریلر جنایی فینچر داستان زندگی واقعی زودیاك قاتل سریالی است كه مردم آمریكا او را از منفورترین جنایتكاران تاریخ كشورشان میدانند.
زودیاك در اواخر دهه ۱۹۶۰ در شمال كالیفرنیا پنج نفر را به قتل رساند و دو نفر را زخمی كرد. او این جنایتها را در محلها و زمانهای مختلف مرتكب میشد و هیچ ردی از خود بهجای نمیگذاشت.
تلاشهای پلیس، مردم و حتی اهالی مطبوعات هم نتیجهای نداشت و هویت اصلی او هیچوقت فاش نشد. اكنون بعد از گذشت سالها فینچر بار دیگر این داغ كهنه را تازه میكند آن هم با كمك گری اسمیت كه هنوز نتوانسته عطش یافتن این قاتل را در خود فرو بنشاند. آنها به دنبال سرنخهای قتل قربانیانی هستند كه سالهاست استخوانهایشان زیر خروارها خاك پوسیده است.
زودیاك ۱۵۵ دقیقه طول میكشد و در تمام این مدت حرفهای تازهای برای گفتن دارد! تماشاگر را به صحنههای قتل میبرد و او را در حال و هوایی پرتنش و ناآرام نگه میدارد كه خود برای یافتن قاتل میان فرضیات موجود ارتباط منطقی برقرار كند.
با وجود اینكه صحنههای زیادی از خشونت، قتل و استعمال مواد مخدر در فیلم وجود دارد، زودیاك در مقایسه با نوآرهای مدرن فینچر از ساختاری سادهتر برخوردار است. این كارگردان درست مثل یك نوازنده جاز در هر صحنه از فیلم با رو كردن شگردی در قالب دیالوگ جالب، صحنهسازی زیبا یا یك حقه سینمایی دور از ذهن، تواناییها و مهارتهای ممتازش را به رخ تماشاگر میكشاند. همانطور كه پیشتر اشاره كردیم، جیمز واندربیلت در نگارش سناریوی این اثر از دو كتاب پرطرفدار گری اسمیت استفاده كرده و همچنان بعد از چند دهه معمای این پرونده را حل نشده میداند.
زودیاك تریلری است كه بیشتر تمركز آن روی تحقیقات و بازجوییهای مأموران پلیس و خبرنگاران از مظنونین است تا چگونگی ارتكاب قتلها و جنون و دیوانگی خود زودیاك.
قاتل ایالت كالیفرنیا هم درست مثل جك ریپر لندن در عالم مخوف اموات (اسفل) بین زندگی واقعی قاتل و افسانه خونخواری او سیر میكند.
با گذشت سالها قاتل بیرحم و شریری كه خودش را زودیاك معرفی كرده بود آنچنان نامش را بر سر زبانها انداخته و شایعات جرایمش را در همه جا پخش كرده كه به چهرهای تقریباً افسانهای در میان مردم تبدیل شده است؛ درست مثل دراكولا در دوره هیپیها. فیلم تازه فینچر كه تقلایی برای اثبات شواهد یافته شده درباره این پرونده است، بعد از ۱۵۵ دقیقه پرهیجان ما را نهایتاً به این باور میرساند كه یكی از مظنونهای اصلی قاتل است؛ هرچند كه در دنیای واقعی هیچكس محكوم به ارتكاب این جرایم نشده باشد.
تئوریهای زیادی درباره هویت زودیاك و تعداد قربانیان او وجود دارد، اما هیچكس نتوانسته به حقیقت آنها پی ببرد و بیشتر آنچه كه در فیلم میبینیم یا به آنها برمیخوریم بر اساس واقعیتهای موجود و یافتههای پلیس FBI است؛ حتی نام مأموران پلیس، قربانیها و گزارشگران.
از طرفی جزئیات دقیقی از ارتكاب قتلها كه بر اساس اظهارات، شواهد و مدارك موجود در پرونده صحنهسازی شده را در اختیار ما قرار میدهد. اما ممكن است كه ذهن خلاق نویسنده برای ارتباط این مضامین و صحنهها شكلی داستانی به آن بدهد. در اواخر دهه ۱۹۶۰ بود كه سیل نامههای تهدیدآمیزی از جانب این قاتل بیمار روانه دفاتر تحریریه سه روزنامه بزرگ در Bay area شد.
این نامههای سری بهقدری هوشمندانه و با سیاست نوشته شده بود كه خوانندگان را گمراه میكرد و هیچ سرنخی را به پلیس نمیداد. نویسنده نامهها مسئولیت قتل این دو زوج را به گردن گرفته بود و همه را تهدید كرده بود كه اگر پیگیر این ماجرا شوند، بیش از پیش برایشان دردسرآفرین خواهد شد.
جیك لیگنهال همان رابرت گری اسمیت است. كاریكاتوریست پیشین روزنامه ایگل اسكوتی كه خیلی كلهشق و سرسخت مینماید. او در این ماجرا به كارآگاه آماتوری تبدیل میشود كه برای پرده برداشتن از راز این قتلها اشتیاق زیادی از خود نشان میدهد. كاراكتر آوری كه نقش آن را داونی بازی میكند، فردی بسیار ناآرام، معتاد به الكل و مواد مخدر و شدیداً افسرده است كه خودش موجبات سقوط و نابودیاش را فراهم میكند.
مارك روفالو و انتونی ادوارز پلیسهای دایره جنایی هستند كه مسئولیت رسیدگی به این پرونده را به عهده دارند و برای این كار گاهاً از راهنماییها و نظریات آوری و گری اسمیت هم استفاده میكنند. از آنجایی كه این قتلها در حوزه گستردهای انجام میشدند و از حدود اختیارات پلیس یك ناحیه فراتر رفته و تقریباً همه نیروهای اف.بی.آی را درگیر این پرونده كرده بود. موضوع این قتلهای سریالی، آنقدر سروصدا كرد كه حتی همه مردم هم به دنبال قاتل زودیاك بودند.
بنا به درخواست خود قاتل یكی از تاكشوهای تلویزیونی در برنامهای خاص با حضور ملوین بلی، یكی از وكلای مطرح و كارآمد به این موضوع پرداخت. در این برنامه به تلفنهایی پاسخ داده شد كه بسیاری معتقد بودند از طرف خود زودیاك است اما باز هم نتوانستند با ردیابی این تماسها مخفیگاه او را پیدا كنند. بهتدریج بازرسان این پرونده به صحت نامهها هم شك كردند و این ماجرا بهدست فراموشی سپرده شد.
ماهها و سالها گذشت و دیگرحتی یك نامه هم از او نیامد. بیشتر مأمورین پلیس و خبرنگارانی كه روی این موضوع كار میكردند از نفس افتادند و آن را رها كردند. همه بهجز كاریكاتوریست ما، گری اسمیت لحظهای از فكر و خیال زودیاك آرامش نداشت.
این موضوع آنقدر فكرش را مشغول كرده بود كه حتی كار و خانوادهاش را نیز رها كرد. او وقتی كه دید بعد از این همه تلاش هم نتوانسته زودیاك را بیابد شروع به نوشتن كتابی كرد كه داستان این قتلها و پیگیری همه نیروهای مردمی و یگانهای پلیس برای جستوجوی عامل آن را بازگو میكرد. او سالها انتظار كشید تا فقط یك لحظه با این قاتل رودررو شود، در چشمهایش نگاه كند و به او بفهماند كه حداقل یك نفر در دنیا پیدا شده كه هیچ شكی درباره هویت او ندارد.
اگر قرار بود فیلمساز ضعیفی زودیاك را بسازد قطعاً كلیشهای جنایی میساخت درباره مرد ناامیدی كه همه راهها را برای رسیدن به هدفش رفته اما به بنبست خورده است؛ مردی كه همه زندگیاش را روی این ماجرا گذاشته و دست آخر دست خالی روانه محكمه میشود. اما فینچر تریلری بسیار قوی ساخته كه سراسر تب و تاب است. او با تمسك به فرهنگ تأثیرپذیر كالیفرنیا و بازسازی فضای تاریخ سانفرانسیسكو در لوكیشن فیلم آن را به فضای دهه ۷۰ نزدیك كرده است.
زودیاك از معدود آثار مدرنی است كه طراحی صحنه، لباس هنرپیشگان و حتی محل فیلمبرداری آن مضحك نیست و عین حقیقت آن زمان را منعكس میكند. با این همه مهمترین عامل موفقیت این كارگردان اجراهای عالی و بدون نقصی است كه از بازیگرانش گرفته است. او به روابط تلهپاتی و انتقال افكار معتقد است و در این فیلم به این باور پروبال بیشتری داده است و همین امر باعث شده كه كاراكترهایش بیش ازآنكه انتظار میرفت چندبعدی شوند.
بهرهگیری از این الگوها و بازتاب آن در روابط انسانی زودیاك را از دیگر فیلمها در ژانر خودش متمایز ساخته و مهارتهای منحصر به فرد او را به اثبات رسانده است. نقشآفرینی همه هنرپیشگان عالی است و فضای فیلم بهگونهای است كه قبل از هر حادثه قلب تماشاگر به وقوع آن گواهی میدهد و احساس ترسی را به او القا میكند. شاید مدت زمان فیلم طولانی باشد اما آنقدر بیننده را درگیر خود میسازد كه اصلاً گذشت زمان را احساس نمیكند.
در یك نظرسنجی از مخاطبین مشخص شد كه فیلم تا حدی روی آنها تأثیر گذاشته كه در زندگی روزمرهشان وقتی در موقعیتهایی مثل صحنههای فیلم قرار میگرفتند دلشورهای تمام وجودشان را فرا میگرفت. مدام تصاویر از جلوی چشمانشان میگذشت و خود را نیز یكی از قربانیان زودیاك تصور میكردند.
این فیلم حس وحشت واقعبینانهای را در خلال داستان القا میكند كه یكی از نقاط قوت آن محسوب میشود و با دیدی كلیتر ما را به وجود دیوصفتانی هشدار میدهد كه در همین دنیای زیبا و آرام در كنار ما زندگی میكنند. این فیلم هم چون
Sammer of sam اثر اسپایكلی خوشی و شادمانی قاتلی را نشان میدهد كه از ارتكاب جرایم شرمآورش سرمست است و دنیایی را ناكام به دنبال خود میكشاند.
منابع: Movies.MSN.com
ژوئن ۲۰۰۷ / Wikipedia.com
مترجم-ناهید پیشور
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست