چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

فقدان برنامه ریزی در حوزه مدیریت انرژی


فقدان برنامه ریزی در حوزه مدیریت انرژی

کشور ایران که دارای تمدن گازی است ۱۶ درصد از ذخایر کل گاز جهان را در اختیار دارد ایران بعد از روسیه, در رتبه دوم ایستاده است اما میزان تولید گاز ایران برابر است با میزان تولید کشور انگلیس یعنی حدود ۵ ۳ درصد تولید جهانی این درحالی است که میزان ذخایر گاز درجای ایران ۱۷ برابر کانادا و ۶ برابر نروژ است

● مقدمه یک

هنگامی که در سال ۱۹۸۹ میلادی علی شمس اردکانی و دکتر آرکی پاچواری پیشنهاد انتقال گاز ایران به هند را تهیه می کردند شاید هیچ کارشناس اقتصادی گمان نمی برد انجام این پروژه تا این حد محل مناقشه باشد. پروژه یی که قرار بود خط لوله هزارکیلومتری را از عسلویه در خاک ایران ادامه دهد تا به استان های بلوچستان و سند در پاکستان برساند و سپس از مسیرهای پیشنهادی آنقدر گسترش یابد تا دولت هند هم بتواند این انرژی پاک و کم آلاینده را به کارگیرد.

در ابتدا هزینه ۴ میلیارد دلاری برای این طرح در نظر گرفته شده بود اما در آخرین ارزیابی ها هزینه برآوردی بالغ بر ۷ میلیارد دلار تخمین زده شده بود.

کارشناسان هندی بسیار مایل بودند که این انتقال از طریق تبدیل گاز به مایع LNG یا از خط لوله های احداثی در عمق دریا صورت گیرد. اما نقش ژئوپولتیک پاکستان و حرکت به سمت پایداری در منطقه این پروژه را به سمتی برد که نقش کشور دوست و همسایه پاکستان در آن به اندازه هند پررنگ باشد، هرچند که انتقال از طرق مذکور نسبت به انتقال از مسیر پاکستان و هند بسیار پرهزینه تر و غیراقتصادی تر بودند.

در این پروژه که زمان اجرای آن ۵ سال در نظر گرفته شده بود، سهم گاز روزانه پاکستان ۶۰ میلیون مترمکعب بود، اما هند در سال اول روزانه ۶۰ میلیون مترمکعب، در سال دوم ۹۰ میلیون مترمکعب و از سال سوم روزانه ۱۲۰ میلیون متر مکعب گاز را از ایران دریافت می کرد، چون این پروژه به قول نخست وزیر پاکستان آقای شوکت عزیز یک پروژه برد -برد- برد نامیده شده بود نام خط لوله صلح برای کلیت طرح بسیار با مسما بود.

از نظر قیمت هم برای یک میلیون بی تی یو عدد ۲/۷ دلار براساس قیمت نفت برنت پیشنهاد شده بود که مربوط به دولت اصلاحات بود و هادی نژاد حسینیان در مقام مذاکره کننده و در وزارت وزیری هامانه برای یک میلیون بی تی یو عدد

۹۳/۴دلار بود که پایه ریزی محاسبات آن قیمت نفت خام ژاپن بود و غنیمی فرد مقام مذاکره کننده.

هرچند که نحوه قیمت گذاری یکی از نقاط چالش برانگیز بود، به روایت کارشناسان سابق قیمت فعلی۳۲ درصد کمتر از قیمت صادرات گاز به ترکیه بود و در حجم بالای صادرات خسران و ضرر زیادی به منافع ملی وارد می شد.

با عنایت به مقدمه فوق سوال اصلی این گونه به ذهن متبادر می شد که آیا در حال حاضر توان صادرات گاز با این حجم تعهدات میسر است؟

● مقدمه دو

برای پاسخ به پرسش فوق شناسایی منابع و میزان مصرف گاز ضروری است.

حوزه های مهم مصرف گاز عبارتنداز؛

۱) بخش خانگی

۲) نیروگاهی

۳) صنایع (به خصوص پتروشیمی)

۴) حوزه پراهمیت تزریق به مخازن.

طبق پیش بینی های صورت پذیرفته مصارف بخش خانگی شتاب روزافزونی گرفته است. در نیروگاه ها تا سال ۱۳۹۰ ، ۸۰ درصد سوخت مورد نیاز از گاز تامین خواهد شد. این رقم در سال ۱۳۹۵ بالغ بر ۹۵درصد خواهد بود. در مورد تزریق حداقلی گاز و برای جلوگیری از افت فشار و حفظ شرایط موجود روزانه حداقل ۱۷۰ میلیون مترمکعب و سالیانه بالغ بر ۶۰ میلیارد متر مکعب گاز مورد نیاز است.

اگر با همین سرعت مصرف حرکت کنیم در افق ۱۴۰۰، عدد روزانه مصرف گاز بالغ بر یک میلیارد مترمکعب خواهد شد. در خوش بینانه ترین حالت در سال ۲۰۰۷ تولید گاز ایران روزانه تقریباً ۴۵۰ میلیون مترمکعب است و اگر پالایشگاه های پارسیان و تنگ بیجار هم با تمام ظرفیت در آن راه اندازی شوند باز با افق ۱۴۰۰ فاصله یی بعید موجود خواهد بود.

در سنوات اخیر، تراز همیشه منفی در ماه های سرد سال و عدم توجه به زیرساخت های تولید و عدم سنخیت منطقی بین توسعه شبکه مصرف و تولید و افت فشارهای مقطعی خطوط انتقال گاز که در بهترین حالت توان انتقال روزانه ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز را دارا هستند و عدم توجه مناسب به بحث راهبردی تزریق به مخازن ما را در مورد استفاده از ذخایر این ثروت و انرژی پاک دچار تردید می کند.

کشور ایران که دارای تمدن گازی است ۱۶ درصد از ذخایر کل گاز جهان را در اختیار دارد. ایران بعد از روسیه، در رتبه دوم ایستاده است اما میزان تولید گاز ایران برابر است با میزان تولید کشور انگلیس یعنی حدود ۵/۳ درصد تولید جهانی. این درحالی است که میزان ذخایر گاز درجای ایران ۱۷ برابر کانادا و ۶ برابر نروژ است.

با کنار گذاشتن آمار پیرامون ظرفیت صادراتی خط لوله صلح و میزان تولید و شبکه مصرف داخلی می توان مهر تایید دیگری بر گزارش این هفته مرکز پژوهش های مجلس زد. در حالی که میادین گازی پارس جنوبی و پارس شمالی به طور شایسته و بایسته یی مورد عنایت قرار نمی گیرند، سودای خام خواهد بود که انتظار داشته باشیم میادین کنگان، نار، آغار و دالان و کبیرکوه به درستی مسیر استحصال سالم را طی کنند.

غالب بودن و تسلط نفت بر ساختار اقتصادی باعث فراموشی گاز به عنوان انرژی برتر قرن ۲۱ شده است. تاخیرات مکرر در بهره برداری از ذخایر گازی و سرمایه گذاری محدود و فاقد استراتژی خاص و معین صنعت گاز را به عنوان صنعتی پرمخاطره و چالش برانگیز شناسانده است. با این حال آیا برای برون رفت از وضع فعلی نمی توان کلان نگری را بر این صنعت حاکم کرد؟ با برنامه ریزی در دوره های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت می توان اقدامات زیربنایی در توسعه ظرفیت تولید انجام داد، با فرهنگ سازی مصرف کنندگان را تشویق به مصرف درست و توسعه پالایشگاه ها و توسعه همه جانبه ۲۴ فاز پارس جنوبی را در دستور کار قرار داد. این روزها که وزارت نفت بدون وزیر و با سرپرست اداره می شود می توان از سرپرست فعلی و نامزد محتمل آتی وزارت نیز درخواست کرد در ساختار ستادی و مدیریتی وزارت نفت تغییراتی ایجاد کند تا راهنمایی و هدایت شبکه مصرف در حوزه انرژی در اختیار مدیریت واحد، یگانه و انحصاری قرار گیرد. قطعاً توازن همه جانبه در مصرف بنزین، نفت کوره، گازوئیل و گاز می تواند در میان مدت و بلندمدت ایران را به سمت برخورداری از برنامه مصرف انرژی به شکل بهینه رهنمون سازد و در کنار آن مدیریت بر شبکه تولید است که با موازنه با شبکه مصرف می تواند قدرت ایران را در صادرات نمایان سازد.

به همین درجه اهمیت، باید سرمایه گذاری خارجی در صنعت گاز را تشویق کرد و در پایان ذکر این مهم ضروری است که کاش می توانستیم اهمیت برنامه ریزی در حوزه مدیریت انرژی کشور را بیش از پیش و نه با سکوت خویش، فریاد کنیم.

روزبه خسرو خاور