سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

این مجمع العجایب متحرک


این مجمع العجایب متحرک

در تاکسی های شهر چه خبر است

غروب است، خودرویی ابتدای صف دراز مسافران می‌ایستد. چهار نفر سوار می‌شوند. صف چند قدم جلو می‌رود. راننده به مسافران می‌گوید کرایه نفری هزار تومان است. دو نفر پیاده می‌شوند. یکی می‌گوید اینجا همان ششصد تومان همیشگی‌اش هم زیاد است. راننده می‌گوید: «نمی‌بینی چه صفی است؟» نفر چهارم ساکت نشسته است. دو نفری که پیاده شده‌اند سر نوبتشان در صف بحث می‌کنند. مسافران در صف از شبی می‌گویند که باران آمده بود و مسافرکش‌های یکی از مسیرهای معمولی پایتخت، نفری ۳۵۰۰ تومان کرایه می‌گرفتند. یکی می‌پرسد مگر وقتی خلوت است و ترافیکی نیست ارزان‌تر حساب می‌کنند؟

دعوای مسافر و تاکسی‌دار بر سر کرایه داستانی همیشگی است. راننده‌ها می‌گویند لوازم گران شده است. شهر شلوغ است و مردم همه پولدارند. تعطیلی و غیرتعطیلی‌شان را پشت فرمان در خیابان می‌گذرانند. «شخصی»ها هم آن‌قدر زیاد شده‌اند که اگر خطی نباشی مسافری کنار خیابان پیدا نخواهی کرد. و این یعنی دعوای مسافر و تاکسی تنها حرف و حدیث تاکسی‌ها نیست. ابتدا و انتهای خط که اغلب محل صرف ناهار و چای بعد از ناهار تاکسی‌هاست، همیشه همین‌قدر مهرآمیز هم نیست. گاهی راننده‌های یک خط سر نوبت بحث و جدل می‌کنند، گاهی هم البته چنان که افتد و دانی، کار از بحث و جدل‌های معمول فراتر می‌رود. گاهی رانندگان از یک طرف با مسافران بحث می‌کنند و وای به‌حال وقتی که یک مسافرکش شخصی نگاه بد به مسافران خط کرده باشد. در حالت آخر ممکن است با صحنه‌هایی دلخراش نیز مواجه شوید.

● شوماخر وارد می‌شود!

در خطوط بین‌شهری دعوای دیگری هم هست که می‌توانید به اینها اضافه کنید: کشاکش میان راننده تاکسی و مسافری که از سرعت بالای ۱۵۰ کیلومتر بر ساعت می‌ترسد. یکی از این راننده‌ها در توضیح سرعت بالایش می‌گوید: «من این شغل را از پدرم به ارث برده‌ام. بابای من همیشه ما را به احتیاط نصیحت می‌کرد و خودش هم اصلا بالای هفتادتا نمی‌رفت که کسی در خط سرعت دیده باشدش. اما در همین خط کمی جلوتر یک روز در باند مقابل اتوبان دو ماشین سرعت بالا تصادف بدی کردند طوری که یکی‌شان پرت شد این طرف گاردریل‌ها و آمد روی ماشین بابای من. خلاصه پدر ما عمرش را به شما داد و ما هم فهمیدیم این شتری است که یک روز در هر خانه‌ای می‌خوابد.» و این‌گونه می‌شود که مسافران فاتحه‌ای نثار روح پدر مرحوم راننده می‌کنند و جایی برای ادامه بحث باقی نمی‌ماند.

● امان از دست بی‌ملاحظه‌ها

دعواهای مرتبط با تاکسی همیشه به راننده مربوط نمی‌شود. گاهی هم ماجرا به نحوه نشستن مسافران مربوط است. این دعواها هم انواع و اقسامی دارد که معروفترین‌شان در صندلی عقب تاکسی رخ می‌دهد. آنجا‌که مثلا گاهی آقایی زیاده از حد راحت می‌نشیند و کاسه صبر خانمی که کنار اوست لبریز می‌شود. هر چند گاهی هم اعتراض آرام و محترمانه خانم با واکنش تند بعضی آقایان روبه‌رو می‌شود. در این مواقع راننده و دیگر مسافران با کسی همصدا می‌شوند که دیرتر پیاده شود. هر کس که زودتر پیاده شد قطعا در دادگاه غیابی محکوم خواهد شد.

● مکانی برای تفاهم‌ها!

تاکسی فقط جای دعوا نیست. از رانندگانی که شرط ورود به ماشینشان را داشتن لبخند عنوان می‌کنند بگذریم، تاکسی عموما محل وقوع بحث‌هایی است که همه به طرز عجیبی با هم موافقند. ترافیک و ماندن طولانی‌مدت در شلوغی، همیشه آغازگر بحث‌هایی آشناست، راننده و مسافران خیلی خوب یادگرفته‌اند با وجود آن که کاملا غریبه هستند به سرعت سر موضوع بحث نشده‌ای همداستان شوند. البته نقش راننده نیز انکارشدنی نیست، چرا که رانندگان اغلب نقش مدیریت بحث و خط‌‌‌دهی کلی به آن را برعهده می‌گیرند. پیاده شدن برخی مسافران و سوار شدن برخی دیگر هم می‌تواند نقاط چرخش ۱۸۰ درجه‌ای در نمودار بحث ایجاد کند. نهایتا هر چند مناظری که در خیابان دیده می‌شود هم در روند ادامه بحث بی‌تاثیر نیست، اما نتیجه یکی است. بحث‌های داخل تاکسی اغلب با اعلام محکومیت کسی یا چیزی خاتمه می‌یابد. چه موضوع بحث دیپلماسی کشورهای جنوب صجرای بزرگ آفریقا باشد و چه تصادف یک موتورسوار با عابر سر تقاطع.

● از مسافربرهای شخصی تا تاکسی‌ران‌ها!

عامل مهم دیگری که در فضای حاکم بر تاکسی و روابط سرنشینان آن موثر است نوع تاکسی است. همه موارد یادشده بیشتر متعلق به تاکسی‌های عمومی است که در بیشتر شهرهای ایران، با رنگ زرد یا نارنجی مشخص شده‌اند. این تاکسی‌ها گاه دارای مسیر خاصی هستند و تنها مجاز به فعالیت در آن خط هستند. همچنین ممکن است مجبور باشند در روزهای خاصی از هفته فعالیت کنند. تاکسی‌های عمومی بیشتر اوقات به صورت مشترک توسط مسافران یک مسیر خاص مورد استفاده قرار می‌گیرند و ظرفیت آنان چهار مسافر است. همین فضای پنج نفره راننده و مسافران محل وقوع مباحث بالاست.

اما تاکسی‌های خصوصی هم هستند که بیشتر با نام آژانس یا تاکسی تلفنی شناخته می‌شوند و بیشتر در سطح یک منطقه خاص فعالیت می‌کنند. این تاکسی‌ها به صورت کرایه‌ای و با درخواست تلفنی فعالیت می‌کنند و گاه برای مشتریان دائمی خود شماره عضویت تهیه می‌کنند. الگوی روابط در این تاکسی تقریبا در نقطه مقابل تاکسی‌های عمومی است چرا که همه‌جا و همیشه مسافر تعیین‌کننده است.

یک ترکیب پیچیده غیرهمگن از این دو حالت را می‌توان در تاکسی‌های نوع سوم دید. برای استفاده از تاکسی‌های بی‌سیم باید با شماره خاصی که ممکن است در هر شهر متفاوت باشد، تماس بگیرید و موقعیت خود را اعلام کنید.

پس از چند دقیقه تاکسی در محل اعلامی حاضر و به‌صورت کامل در خدمت شماست. در واقع الگوی روابط در تاکسی‌های بی‌سیم مثل تاکسی‌های خصوصی است. تاکسی‌های ویژه فرودگاه، تاکسی‌های گردشی، مسافربرهای شخصی و تاکسی‌های رزرو اینترنتی نیز هر کدام بسته به شخص راننده و آب و هوای مسیر، جایی در میان دو سر این طیف قرار می‌گیرند.

نوع دیگری هم هست که نمی‌توان از آن یاد نکرد، اما جای مشخصی هم در این طیف ندارد؛ تاکسی‌های ون ظرفیتی بیش از تاکسی سواری دارند. رانندگان این تاکسی‌ها اغلب خلاقیت بالایی در جا دادن صندلی‌های اضافی و سپس چیدمان هر چه بهینه‌تر مسافران بر این صندلی‌ها دارند. به هر حال این خلاقیت‌ها اغلب صرفا افزایش ظرفیت را هدف گرفته‌اند و کاری به جانمایی بهینه صندلی‌ها ندارند. نتیجه این که هنگام پیاده شدن هر یک از مسافران اغلب چندین نفر دیگر نیز باید پیاده شوند. همین ظرفیت حدود ۱۰ نفری باعث شده کرایه این تاکسی‌ها حدود ۳۰ درصد ارزان‌تر تعیین شده باشد، اما در عمل میزان کرایه پرداختی در اختیار هر که باشد ، در اختیار مسافر نیست. صدالبته در ایران تاکسی‌های ویژه بانوان هم داریم که با رنگ سبز و لباس فرم رانندگان زن مشخص‌ است. داستان این تاکسی‌ها هم خود حکایت مفصلی است که باید جداگانه به آن پرداخت.

مسعود بُربُر