شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
مجله ویستا

بهائیت آنگونه که هست


بهائیت آنگونه که هست

مسئولین آگاه و بیدار بخش های نظارتی و هدایتی نظام جمهوری اسلامی ایران سربلند نیز با چشمانی باز تمامی این تحرکات را چه در پیدا و چه در پنهان زیر نظر دارند

امروز در شرایطی که جنگ فرهنگ‌ها، تمدن‌ها، اندیشه‌ها، فرقه‌ها و عرفان‌های دروغین در گرفته و جهان به روایت آلوین تافلر (آفریننده‌ی آثاری هم‌چون، موج سوم و شوک آینده) وارد چهارمین انقلاب (انقلاب الکترونیک) شده، کمتر روزی است که از گوشه و کنار میهمن‌مان پیامی نرسد که فعالیت فلان فرقه در فلان منطقه شدت گرفته، پیروان فلان مذهب به توزیع فراگیر و گسترده‌ی کتب دینی خود در نقاط اصلی شهرهای بزرگ مشغول شده و پارتی‌های زیرزمینی با ظاهر دل‌فریب آزادی روابط دختران و پسران برگزار نموده و کمک‌های مالی گزاف با مقاصد شیطانی و ... می‌کنند. مسئولین آگاه و بیدار بخش‌های نظارتی و هدایتی نظام جمهوری اسلامی ایران سربلند نیز با چشمانی باز تمامی این تحرکات را چه در پیدا و چه در پنهان زیر نظر دارند. یکی از این فرق بشرساخته که ریشه در هیچ آیین شناخته شده‌ای ندارد «بهائیت» است که دستاویز استعمارگران قرار گرفته و در کشورهای مسلمان و از جمله ایران فعالیت می‌کند و البته تمام تلاشش به هیچ نمی‌ارزد و به مدد پروردگار متعال و هوشیاری ملت مسلمان ایران توفیقی نداشته و ندارند.

● بیان مسأله:

در شهریورماه ۱۳۸۶ کارشناسان آگاه رسانه‌ی ملی بیست و نهمین شماره‌ی ویژه‌نامه‌ی ایام را با هدف بررسی تاریخ معاصر ایران به بهائیت اختصاص داده و آن را «بهائیت آن‌گونه که هست» نام نهاده و آن‌را در آستانه‌ی میلاد ودیعه‌ی یزدان، موعود ادیان و منجی انسان؛ به حضرت بقیه‌الله الأعظم (عجل الله تعالی فرجه‌الشریف) تقدیم نمودند. مهم‌ترین عناوین این ویژه‌نامه چنین بود: - بهائیت و روس تزاری - بهائیت و انگلیس - بهائیت و آمریکا - بهائیت و اسرائیل - بهائیت و رژیم پهلوی - بهائیت؛ رویاروی جهان اسلام - باب و چالش‌های پیش‌رو و ...

در هفته‌ی اول اسفندماه سال‌جاری توفیقی دست داد و در کارگاه آموزشی یک روزه‌ی آسیب‌شناسی اجتماعی فرهنگی در خدمت مبلغان استان کرمان بودم و در فرصت یک روزه‌ای که داشتم به تفصیل در خصوص مهم‌ترین آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر با سربازان خط مقدم جبهه‌ی تبلیغ اسلام مباحثه نمودم. در خلال بحث عزیزان روحانی مستقر {مبلغینی که با هدایت و سیاست‌گذاری سازمان تبلیغات اسلامی (به تعداد ۱۴۰۰ نفر) به همراه خانواده‌ی خود در روستاهای کشورمان ساکن شده و به تبلیغ دین مبین اسلام مشغولند} از حضور و افزایش فعالیت فرقه‌ی ضاله‌ی بهائیت گفتند و بنده نیز با اطلاعاتی که در این‌خصوص داشتم برای دوستان توضیحاتی دادم و درآخر قرار شد اطلاعات تکمیلی‌تر را از تهران تهیه و به آدرس تک تک آنان ارسال نمایم. به محض ورود به تهران به جستجوی منابع موجود برآمده و در کنار کتب مناسب دانشمندان معاصر هم‌چون استاد فلسفی و استاد سبحانی به بیست و نهمین شماره‌ی ویژه‌نامه‌ی ایام که به صورت تخصصی و کارشناسانه به بهائیت پرداخته بود برخورد کردم. پس از جستجو در مراکزی که می‌شناختم متوجه شدم اثری از این مجموعه نیست و ناشر اصلی نیز از اتمام نسخ موجود و شروع عملیات تجدید چاپ خبر می‌داد. در جستجوی بیشتر از دکه‌های مطبوعاتی از اغلب آن‌ها شنیدم که می‌گفتند: هرچه داشتیم را با چند برابر قیمت خریدند و بردند! چندی پیش نیز اخبار مفقود شدن تمام سخنرانی‌ها و آثار منتشر نشده‌ی استاد فلسفی از گوشه کنار مخابره شده بود.

و این گویای این حقیقت است که اطلاعات موجود در این ویژه‌نامه درست بوده و فعالان این فرقه‌ی ضاله را بر آن داشته که بی‌درنگ نسبت به جمع‌آوری آن‌ها اقدام کنند تا مردم هوشیار ما ماهیت دروغین اینان را بیش از پیش و از دل تاریخ معاصر ایران نشناسند و این راز ناپدید شدن این مجموعه‌هاست. پس از کسب اجازه از ناشر به تعداد مورد نیاز از این مجموعه کپی تهیه کرده و به همراه تعدادی چند از بهترین آثار مکتوب موجود در زمینه‌ی بهائیت، مجموعه‌ای مناسب را تجمیع و برای سربازان گمنام حضرت امام صادق (علیه السلام) ارسال نمودم.

● بهائیت چه می‌گوید؟

جوانی شیرازی به نام «علی‌محمد» حدود ۱۶۰ سال پیش مدعی شد باب (علم) امامان شیعه(ع) و نماینده‌ی آخرینشان؛ حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. اندکی بعد ادعای «قائمیت» و «رسالت» و حتی «ربوبیت» کرد و با آوردن کتابی سست و بی‌بنیان، اسلام و قرآن جاویدان را منسوخ شمرد. این در حالی بود که در بحث با عالمان شیعه در تبریز و اصفهان نتوانست آنان را نسبت به «بابیت» خویش متقاعد کند و به دلیل اشتباهات و تناقض‌گویی‌هایش شبهه‌ی «خبط دماغ» بودنش را در ذهن عالمان ایجاد کرد و عاقبت حکومت وقت ایران وی را در گوشه‌ای از شمال ایران به بند کشید.

جمعی از سر سادگی و برخی با مقاصد پنهان به باب گرویدند و او را تبلیغ نمودند و دوری او از دسترس مردم زمینه را برای «افسانه‌سرایی» و «بزرگ‌نمایی» باب هموار نمود. دست‌های آلوده‌ی خارجی‌ها و خیانت‌کارانی از داخل حکومت، ماده‌ی فتنه را غلیظ‌تر ساخت. با افزایش شکاف باب و یارانش که سودای سلطنت بر ایران و جهان در سر داشتند با توده‌ی مردم که از علمای دین خط می‌گرفتند کار به آشوب و خون‌ریزی در کشور کشید. اما بزرگ‌مرد تاریخ ایران؛ امیر کبیر؛ آن راد مرد اصلاح‌گر در شعبان ۱۲۶۶ باب را در تبریز اعدام و در شعبان سال بعد حسینعلی بهاء را به عراق تبعید کرد و پس از ناکامی «بابیان» در ترور شاه قاجار، باقی‌مانده‌ی آنان را قلع و قمع نمود و ایران عزیز تا آغاز عصر پهلوی از تاخت و تاز رسمی بابیان و بهائیان مصون ماند اما «عناد» و «تضاد» این گروه اندک با ملت مسلمان ایران پایان نگرفت.

حکومت پهلوی که با کودتای انگلیسی سوم اسفند ۱۲۹۹ قدرت را در ایران از آن خود ساخت در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ فرصت زرینی را برای بهائیان فراهم ساخت تا با قبضه‌ی پست‌های کلیدی عقده‌ی دیرین خویش را باز کنند. اما با پیروزی انقلاب اسلامی تشکیلات بهائیت با تمام شاخ و برگ‌هایش برچیده شد. تضاد بهائیان با ایران و اسلام پایان‌پذیر نبود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دست در دست نظام سلطه در برابر نظام جمهوری اسلامی ایران در موضع «براندازانه» قرار گرفت و هر روز رنگ و نیرنگ تازه‌ای از آن‌ها در جراید و سایت‌ها انتشار می‌یابد. (تلخیصی از سرسخن ویژه‌نامه شماره‌ی ۲۹ ایام).

براستی خود ما بهترین نگاهبانان اخلاقی و اندیشه‌ای خانواده‌هایمان هستیم. فراموش نکنیم هدف اصلی ترویج بهائیت در ایران، مقابله‌ی جدی و هدف‌مند با معارف مهدوی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و براندازی نظام خون‌رنگ و مقدس جمهوری اسلامی و تسلط بر ایران است و در این راه به گواه تاریخ از هیچ کوشش و تلاشی فروگذار نکرده‌اند.

داود میرزایی‌مقدم