چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

سلمان هراتی شاعری مرگ آگاه


سلمان هراتی شاعری مرگ آگاه

سلمان هراتی در سال ۱۳۳۸ در روستای مزردشت از توابع تنكابن به دنیا آمد كه روستایی زیبا و همجوار جنگل و دریاست

سلمان هراتی در سال ۱۳۳۸ در روستای مزردشت از توابع تنكابن به دنیا آمد كه روستایی زیبا و همجوار جنگل و دریاست. سلمان پدر خود را اینگونه توصیف می كند:

پدرم كارگر است

به مزرعه می آید

با آخرین ستاره

از آسمان صبح

و بازمی گردد

با اولین ستاره

در آسمان شب

پدرم خورشید است

وی تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش سپری كرد و برای ادامه تحصیل به تنكابن رفت. روزها در دكان خرازی كار می كرد و شب ها درس می خواند. سپس به بیمارستانی در تهران كشیده شد و به كار مشغول گشت. وی با توجه به شرایط سختی كه داشت به صورت متفرقه در امتحانات نهایی ششم دبیرستان شركت كرد و قبول شد.

در زمان انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷سلمان به سربازی رفت و در همان زمان در رشته هنر تربیت معلم پذیرفته شد. خودش اظهار نموده بود كه از سال ۵۰ به صورت حرفه ای پایش به دنیای شعر كشیده شد و به سرودن شعر مبادرت ورزید، سال ۶۱ ازدواج كرد و عاقبت در عصر جمعه نهم آبان ۶۵ در حادثه تصادف جان خود را از دست داد.

كتاب شعر سلمان هراتی شامل چهار دفتر است: دفتر اول «از آسمان سبز» مجموعه اشعار نو غزل، چهار پاره، مثنوی و دوبیتی های شاعر است.

دفتر دوم: «دری به خانه خورشید» نیز از اشعار نو، غزل، مثنوی و رباعی تشكیل شده است. دفتر سوم: افزوده ها، به مجموعه اشعاری از سلمان اختصاص دارد كه پس از مرگش منتشر گشته اند. دفتر چهارم «از این ستاره تا آن ستاره» نیز سرده های سلمان برای نوجوانان است.

در مجموعه اشعار سلمان مخاطب بلافاصله با دیدگاه و آرای وی رودررو می شود. در واقع شاعر بی پیرایه و به طور مستقیم اندیشه و جان مایه هایی كه بر آن پایبند است را مطرح می سازد. او پایبند به رعایت اصول اخلاقی و تعهدات اجتماعی است و از همگان می خواهد تا به هنجارهای اجتماعی، سنن و باورهای دینی پایبند باشد. عشق به ایران در مجموعه اشعار او موج می زند. او از ایرانی معاصر صحبت می كند، به سراغ تاریخ و گذشتگان این سرزمین نمی رود. در كوچه های شهرش قدم می زند و با مردمی كه در كنارش زندگی می كنند ارتباط برقرار می سازد و از دنیای ساه مردم تصویربرداری می كند.

بسیاری از تحلیل گران ادبیات، سلمان هراتی را شاعر دفاع مقدس نیز می دانند.

دلم برای جبهه تنگ شده است

آنجا معنویت به درك نیامده بسیار است

سلمان در اشعاری كه برای نوجوانان سروده نیز از دنیای جبهه ها می گوید. او به انسانیت انسان ارج می نهد و از دنیای پرزرق و برق صنعتی امروز كه پر است از تجدد خواهی و تقدس زدایی و بی اعتباری بیزار است.

او به گونه ای می اندیشد كه حتی وجوه مثبت دنیای غرب را هم مذمت می كند و هیچ گونه سازشی با غرب ندارد. در این میان مخاطبان اشعار او به راحتی مسحور كلامش می شوند و به صداقت كلامش دل می بندند. او به منظور تاثیرگذاری بر مخاطب از زبانی ساده و بی آلایش استفاده می كند و نمی خواهد چون فرمالیسم ها و سایر نحله های ادبی غرب با واژگان ثقیل و دور از ذهن بازی كند و بخواهد از آن طریق فخرفروشی كند.

دكتر محمدرضا سنگری معتقد است شعر سلمان، معرف صادق فرهنگ اسلامی و شیعی است و زبان صمیمی، اندیشه روان و نمادین او كلام او را در ادبیات امروز شاخص كرده است.عباس براتی پور می گوید: «سلمان هراتی از شاعرانی بود كه برخلاف بعضی ها به آن چه می گفت و می نوشت اعتقاد عمیق داشت و اهل ظاهر سازی و ریاكاری نبود.» علیرضا قزوه نیز می گوید: «سلمان را باید یكی از آغازگران شعر اعتراض در ایران دانست، چرا كه او دارای سبك و زبانی ویژه است و نگاه واقع گرایانه به مسایل اجتماعی دارد. هراتی شاعری مرگ آگاه است.»در پایان جا دارد به این مساله اشاره شود كه سلمان هراتی مدتی قبل از مرگش هنگامی كه بر سر قبر سهراب سپهری حاضر می شود اعلام می كند كه مدتی نخواهد گذشت كه دار فانی را وداع خواهد كرد.

همسرش می گوید: سر قبر سهراب كه رفتیم سلمان به دوستش گفته بود كه همین روزها برایم اتفاقی خواهد افتاد. مرا بیاورید همین جا دفن كنید حادثه درست یك ماه و نیم بعد اتفاق افتاد.