شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
مجله ویستا

بلوف تسلیحاتی


بلوف تسلیحاتی

مدودف از کارت نظامی در بازی با اوباما زیاد استفاده می کند

در این مقاله نویسندگان با ذهنیتی منفی نسبت به اصلاحات نظامی در روسیه می نگرند. آنها معتقدند وضعیت نظامی روسیه در حد قرن بیست و یکم نیست و تجهیزات نظامی روسیه کهنه شده است و برای جنگ های امروزی مناسب نیستند. سیاست اصلاح اوضاع نظامی نیز به دلیل مشکلات اقتصادی این کشور در حال حاضر جواب نمی دهد و اگر هم مفید باشد عملی زمان بر خواهد بود که البته ممکن است در زمان آینده هم این تجهیزات نسبت به آن زمان کهنه باشند. نویسندگان معتقدند در واقع مدودف قصد دارد با مطرح کردن اصلاحات نظامی بتواند با کارت نظامی به غرب و اوباما فشار وارد و از این طریق وزنه روسیه را سنگین تر کند. بخش نخست مقاله را می خوانیم.

دیمتری مدودف رئیس جمهور روسیه در سخنرانی ۱۷ مارس سال ۲۰۰۹ خود در جمع سران نظامی روسیه روحیه قوی و مقاوم نظامیان این کشور را افزایش داد. واقعیت این است که روسیه در حال انجام یک اصلاحات اساسی در نیروهای مسلح خود بوده و تزریق پول به این بخش را آغاز کرده است؛ کاری که طبق نظر برخی فرماندهان روسی این امر چندین سال (تا سال ۲۰۲۰) طول خواهد کشید. واقعیت این است که نیروهای نظامی روسیه در جایگاهی نیستند که بتوانند کسی را تهدید کند. برخی ژنرال های روسی جنگ گرجستان را حتی یک فاجعه عنوان کردند. روسیه در این جنگ پیروز شد اما بیشتر از آنکه از تجهیزات مدرن استفاده شود تنها با استفاده از تسلیحات و تجهیزات خارج از رده و حمله نظامی مستقیم که یادآور جنگ جهانی دوم بود این پیروزی بدست آمد. خلاصه اینکه تلاش مدودف برای بازی با کارت نظامی چیزی بیش از تلاش برای بدست آوردن یک امتیاز دیپلماتیک از طریق پنهان کردن واقعیت ها برای غرب نیست.

● اصلاحات اساسی نظامی در روسیه

همه شواهد حاکی از آن است که مسکو تغییرات اساسی را در تجهیزات نظامی ایجاد کرده است که شباهت چندانی با تلاش های گذشته اش از سال ۱۹۴۵ به این سو ندارد. در واقع ما معتقدیم اگر از انجام این اصلاحات حمایت شود به لحاظ ساختاری هم ارزش با انقلاب در امور نظامی در زمان نیکلای اوگارنف خواهد بود. به علاوه آن طور که به نظر می رسد اقدامات انجام شده باعث می شود آینده نظامی روسیه برای کسانی که تکامل نیروهای مسلح شوروی یا روسیه اخیر را دیده اند غیر قابل پیش بینی باشد. تغییرات درحال جریان در حال حاضر عبارتند از:

۱) طرح هایی برای اعضای انسانی: مجموع افراد یگان های نظامی از ۳۵۵ هزار نفر، در حال کاهش به ۱۵۰ هزار نفر است. برای نمونه، مسکو تصمیم دارد نسبت افسران را از ۲ تا ۵/۲ به یک، برای هر ۵۰ نیروی نظامی کاهش دهد. افرادی که در دایره این تحولات قرار دارند باعث شگفتی هستند. برای مثال تعداد ژنرال های فعال از ۱۱۰۷ به ۸۸۶ و تعداد سرهنگ ها از ۲۵۶۶۵ به ۹۱۱۴ کاهش خواهد یافت. تعداد سرگردها از ۹۹۵۵۰ به ۲۵۰۰۰ کاهش خواهد یافت در حالی که درجات سروانی از ۹۰۰۰۰ به ۰۰۰/۴۰ خواهند رسید. تنها تعداد ستوان ها افزایش می یابد و به بیش از ۱۰ هزار نفر خواهد رسید. هیچ بخشی از این تحولات در امان نماند. ۱۴۰ هزار نفر شاغل با درجه ستوان سوم تا پایان سال ۲۰۰۹ به ۲۰ هزار نفر کاهش خواهند یافت که این کاهش ابتدا در نیروهای دریایی خواهد بود. حتی کارمندان بخش بهداشت هم لطمه شدیدی خوردند.

تعداد فعلی این کارمندان ۷۹۶۷ نفر است که به ۲۲۰۰ نفر کاهش خواهد یافت. در اغلب موارد، مراقبت بهداشتی به نهادهای مدنی واگذار خواهد شد، لذا تعدادی از بیمارستان های نظامی در حال بسته شدن هستند. پرسنل نظامی و مدنی هم کاهش خواهند یافت. به علاوه، ۸۰ درصد حقوقدانان را هم محترمانه اخراج کردند. افزون بر این، همه ۲۰ جایگاه نظامی در سازمان های رسانه ای نظامی بسته خواهد شد. آنچه که هم برای ما و هم برای کسانی که تحولات شوروی و سپس تحولات نظامی روسیه را دنبال می کنند تعجب بر انگیز است، حمله به ستاد کل فرماندهی است؛ ساختاری که ژنرال معروف بوریس شاپوشنیکف آن را مغز ارتش نامید. کرملین تصمیم به کاهش یونیفرم ها در مسکو گرفته است. بر این اساس، افسران وزارت دفاع و ستاد کل فرماندهی در طول یک دوره چهار ساله از مجموع ۲۷۸۷۳ نفر به ۸۵۰۰ یعنی کاهش می یابد.

۲) تغییر فرهنگ نظامی: چگونه این شکاف پر می شود؟ روس ها بعد از تحمل چندین ساله مسائل به این نتیجه رسیدند که اکنون زمان پیروی از الگوی غربی است، لذا تصمیم گرفتند از این روش پیروی و یگان های درجه دار مشخصی را معرفی کنند. ایجاد یگان های درجه دار آسان نخواهد بود. این موضوع در قلب یکی از بزرگ ترین مسایل نظامی روسیه قرار می گیرد: خودداری از تفویض اختیار. با این وجود، در میان نظامیان غربی، سازمان حکومت می کند؛ هر کسی در نیروی نظامی ناتو خدمت کرده باشد از این امر آگاه است. یگان های درجه دار زمانی مفید هستند که به آنها اجازه فعالیت داده شود و برای نشان دادن ابتکار خود تشویق شوند.

مسکو همچنین تصمیم گرفت تعداد نهادهای آموزشی را از ۶۵ به سه مرکز آموزشی و نظامی، شش آکادمی و یک دانشگاه نظامی کاهش دهد. این همچنین یک تغییر مهم محسوب می شود: نظامیان روسی ده ها سال به داشتن یکی از وسیع ترین ساختارهای آموزش نظامی در جهان فخر می کردند. با این وجود، در حال حاضر کرملین تصمیم گرفته است تعدادی از این مراکز را منحل کند. چرا پرسنل نیروی دریایی و ارتش به همان مدرسه برای یادگیری فرستاده نمی شوند؟ آیا نتیجه این است که تعدادی از کارکنان آموزشی حکم اخراج خواهند گرفت؟

تغییر دیگری که توسط برخی متخصصان تحولات شوروی و سپس روسیه پیش بینی می شد، معرفی تست های سلامتی بدنی است. برای سال ها به نظر می رسید که بین دور کمر و تعداد ستاره هایی که یک ژنرال بر دوش خود داشت ارتباط وجود داشت.

با این وجود، و با وجود اضافه وزن افسران روسی، همه پرسنل نیاز دارند تا امتحان تناسب بدنی سالیانه را بگذرانند. در نیمه اول سال ۲۰۰۸ حدود ۲۶ درصد افسران جوان در این آزمون رد شده اند. یکی از انگیزه های مهمی که پشت این طرح های اصلاحی اخیر وجود دارد نگرانی عمیقی بود که از گسترش فساد در درون ارتش وجود داشت. در سال ۲۰۰۷ سرگئی ایوانف وزیر سابق دفاع، شخصاً حسابرسی در بودجه نظامی را به عهده گرفت. چیزی که او پی برد این بود که فساد حتی وسیع تر از حدی بود که او پیش بینی کرده بود. در ۳ آوریل، رئیس بازرسی وزارت دفاع اعلام کرد که بیش از ۱/ ۱۶۴ میلیون روبل از وزارتخانه از طریق کلاهبرداری و سرقت آشکار دزدی شده است. بر اساس گزارش دیگری از سوی وزارت دفاع بالغ بر ۷۰ درصد منابع بودجه برای اهدافی غیر از اهداف تعیین شده توسط مقامات استفاده شده است. در گذشته ایوانف آژانس های درون وزات دفاع که می توانند برای نیروهای نظامی خرید کنند را کاهش داد. سپس او یک آژانس جدید تهیه تسلیحات ایجاد کرد که تماماً بوسیله غیر نظامیان اداره می شد. نتیجه این بود: افسرانی که مسئول خریدها بودند یک گام از موقعیت خود به عقب برگشتند.

● تغییرات ساختاری

همچنین روسیه طرح هایی برای ایجاد برخی اصلاحات مهم ساختاری دارد. برای مثال به جای وجود چهار سطح فرماندهی (منطقه نظامی، ارتش، لشکر و گردان)، روسیه به سمت استفاده از سه سطح حرکت کرده است (منطقه نظامی، فرماندهی عملیاتی و تیپ). این بازسازی قبلاً در برخی مناطق شروع شده است و روس ها اکنون در حال تست مانورهایشان در خارج هستند.

بزرگ ترین شوک برای نیروهای نظامی، تصمیم پرزیدنت پوتین برای انتقال ایوانف به سمت معاون اول نخست وزیر در ۱۵ فوریه سال ۲۰۰۷ و انتصاب آناتولی سردیکف (که تا به حال ناشناخته بود) به جای او بود. از دید نیروهای مسلح این مسئله چیزی کمتر از یک توهین نبود. انتصاب شخصی که همه دو سال خدمت سربازی اش به عنوان یک ستوان جزء طول کشید و کسی که اغلب زندگی اش در تجارت مبل گذشته بود، این جایگاه را بی اعتبار ساخت. آنچه که موضوع را بدتر می کند این است که سردیکف از دایره مالیات بود و با خودش ۲۰ حسابرس آورد که پیدا کنند پول ها به اشتباه در کدام قسمت نیروهای مسلح هزینه شده است. سردیکف آشکار کرد که او تجارت را در نظر دارد.

او در طول مسافرتش به سن پطرزبورگ در مارس سال ۲۰۰۷، بدون اطلاع قبلی به مدرسه دریایی ناخیموف رفت. به علاوه، به جای آنکه از درب اصلی وارد شود، از راه های پنهانی این مرکز استفاده کرد؛ جایی که او ترتیبات بهداشتی نامناسب و مخوف، رطوبت در اتاق های دانشجویان دانشگاه، آب در زیر زمین ساختمان، قارچ روی دیوارها و خرد شدن گچ ها را کشف کرد. در نتیجه این بازدید رئیس دانشگاه دریادار الکساندر بوکین فوراً اخراج و برکنار شد. زیاد طول نکشید که تقریباً همه افسران ارشد کشور که بوسیله یوری بالیوفسکی رئیس ستاد کل رهبری می شدند استعفا کردند.

سردیکف مصمم است یک ارتش ۱۰۰ درصد حرفه ای ایجاد کند که بوسیله نیروهای ذخیره و سربازان حمایت شود. او نگران یک جنگ مهم با ناتو نیست بلکه در عوض مصمم است یک نیروی نظامی انعطاف پذیر، پر تحرک و کاملاً آموزش دیده ایجاد کند که قادر باشد به مسایل به موقع و با یک روش پر قدرت پاسخ دهد.

● موانع اصلاحات

اول: نشانه های آشکاری از نارضایتی در درون یگان های نظامی وجود دارد که البته بروز این حالت اصلاً عجیب نیست. آنها سه نوع امتیاز برای رها شدگان از خدمت در نظر گرفته اند: آنهایی که کمتر از ۱۰ سال خدمت دارند باز خرید خواهند شد، آنهایی که میان ۱۰ تا ۲۰ سال خدمت دارند هم بازخرید خواهند شد و هم یک آپارتمان می گیرند، و در نهایت، آنهایی که ۲۰ سال یا بیشتر از ۲۰ سال خدمت دارند نیز یک آپارتمان می گیرند و هم بازنشسته خواهند شد. همچنین مسکو ادعا می کند برنامه های بازآموزی جدیدی در دست تدوین هستند. بعد از همه اینها، چیزی که هیچ کس مایل نیست با آن مواجه شود بیکاری وسیع در میان این افسران سابق است. با این وجود در میان نظامیان روسی افرادی هستند که نسبت به خلوص دولت ابهام دارند. بازآموزی برای کسانی که در زیر دریا یا کسانی که هشت تا نه ساعت در یک هنگ هوابرد خدمت می کنند سئوال بر انگیز است. مسکن ممکن است در نقاط حاشیه ای کشور در مناطق روستایی ایجاد شود. همچنین گزارش هایی وجود دارد که برخی افسران ارشد در حال خرید توصیه نامه هایی هستند که اجازه می دهد یک افسر در ارتش بماند. در حال حاضر اخلاق در نیروهای نظامی در سطح بسیار پایینی قرار دارد.

سردیکف ادعا می کند با کاهش یگان های نظامی پول ذخیره می شود؛ همان طور که صندوق های موجود از حراج اموال نظامی پر شده اند و از آنها برای بازسازی زیرساخت هایی همچون مسکن، مدارس، بیمارستان ها و... استفاده خواهد شد. اما چه ضمانتی وجود دارد که این امر امکانپذیر باشد؛ برای مثال اغوا کردن یک پزشک توانا برای ترک شهر بزرگ و ایجاد یک دفتر نزدیک یک پایگاه نظامی؟ چه ضمانتی وجود دارد که معلمان یک مدرسه خوب بخواهند در یک پادگان دور افتاده به بچه های سربازان آموزش دهند؟

آشکار است که سردیکف می خواهد قدرت را از نظامیان اونیفورم پوش بگیرد و آن را به غیرنظامیان بدهد؛ همان طور که شواهد حاکی از تلاش او برای کاهش تعداد افسران در حال خدمت در ستاد کل یا وزارت دفاع است (تقریباً همه افسران ارشد جایگزین شده اند). این ایده که مسکو می تواند بدون دخالت دادن ستاد کل وارد یک جنگ شود خنده دار است.

برای مثال یکی از دلایلی که باعث شد ژنرال ها از وقایع گرجستان متعجب شوند این است که ستاد کل در حال انتقال از ساختمانش به ساختمان پیمان قدیمی ورشو بود. ارتباطات پایین بود و برای مدتی مسکو نسنجیده رفتار می کرد. در این شرایط برای سربازان ضروری بود که از طریق کرملین فعالیت های خود را هماهنگ کنند.

تا کنون، تلاش های مسکو برای گسترش یگان های درجه دار به نحو خفت باری ناکام مانده است. در وهله اول، علی رغم تلاش های کرملین، دستمزدها پایین باقی ماند. مطمئناً این حقوق برای متقاعد کردن میانگین مردان روسی برای وارد شدن به ارتش یا حتی مهم تر از آن برای متقاعد کردن آنهایی که وارد ارتش شدند برای ماندن در ارتش یا اگر دوران خدمت خود را به طور کامل انجام داده اند جهت ورود مجدد به ارتش کافی نیست.

یکی از نشانه های این مسئله آن است که کرملین تلاش کرد تا مدرسه ویژه ای جهت آماده کردن یگان های درجه دار آینده با نوعی آموزش های ویژه ایجاد کند که در آینده به شکل مؤثری فعالیت کنند. متأسفانه، این تجربه در حال حاضر ناکام مانده است. به نظر می رسد که دوره اول اوایل سال جاری شروع شده است اما متولیان امر نتوانسته اند تعداد کافی از افراد را جذب این مدرسه کنند، لذا این دوره را تا آخر تابستان به تعویق انداختند. آنچه موضوع را بدتر می کند این است که میزان جرم در میان این افراد حرفه ای بسیار بالا است.

هر کسی با یگان های درجه دار در غرب برخورد کرده می داند که پیشرفت دادن یک شخص کاری دراز مدت و اغلب دشوار است. اینکه اپوزیسیون روسی اختیار خود را تفویض می کند یا خیر خود یک مسئله است اما حتی در غیر این صورت، آموزش مردان و زنان جوان برای اینکه بتوانند یگان های درجه دار مفیدی باشند زمان زیادی می برد و چیزی نیست که بتوان آن را یک شبه انجام داد. فرض کنیم افسران روسی تفویض اختیار را بیاموزند اما سخت است که تصور کنیم در مدتی کمتر از ۱۰ سال، یک نظامی مفید و دارای آموزش خوب بتواند به یک درجه دار ماهر تبدیل شود.

فراسوی مسئله یگان های درجه دار، کمبود شدید افسران ماهر نیز از مشکلات بزرگ است. از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ از آموزش های مختص واحدهای بزرگ تقریباً هیچ خبری نبود. در واقع، آموزش با یک فاجعه مواجه بود. به همین دلیل اکنون وقتی مسکو به دور و اطراف خود می نگرد تا افسران را به گرجستان بفرستد می بیند تعداد کمی افسر با تجربه لازم را در اختیار دارد؛ برای مثال برخی خلبانان نیروی هوایی شرکت کننده در این عملیات، یا خلبانان آزمایشی بودند یا افسران در حال آموزش. به اندازه کافی افسران آموزش دیده وجود نداشت. این مسئله بعد از جنگ گرجستان آشکارا بوسیله ژنرال های روسی تائید شد. نیاز به گفتن نیست که پیدا کردن و آموزش یگان های درجه دار و همچنین آموزش افسران نیاز به زمان دارد.

● نواقص جنگ گرجستان

علی رغم اینکه دولت روسیه بیشترین تلاش ها را به کار برد تا از جنگ ۵ روزه با گرجستان در آگوست سال ۲۰۰۸ به عنوان یک موفقیت نظامی یاد کند اما این پیروزی را باید بدتر از شکست دانست. درس های گرفته شده از جنگ پنج روزه گرجستان برای دولت یک شوک بود و مفاهیم جدی در بر داشت. بازتعریف کشمکش از دید یک نظامی روسی نشان می دهد بهانه اصلی جنگ این بود که وسیع ترین و افراطی ترین تغییرات در نیروهای مسلح متعارف این کشور از زمان جنگ جهانی دوم را اعلام کنند. در مجموع این کشمکش نقاط ضعف، نواقص و وضعیت به هم ریخته نیروهای مسلح روسی را بخوبی برجسته ساخت.

در طول پائیز سال ۲۰۰۸، ستاد کل نیروهای مسلح روسیه، وزارت دفاع و دیگر آژانس های دولتی فهمیدند نیروهایی که در خدمت دولت هستند شرایط شرکت در یک جنگ مدرن را ندارند. در اصل جنگ پنج روزه گرجستان جنگ آخر قرن بیستم، جنگ با تاکتیک ها، تجهیزات، تسلیحات و ساختارهای منسوخ شده را به روسیه نشان داد و مشخص نمود که این تجهیزات بیش از آنکه مناسب جنگ های متعارف در سطح وسیع باشد مناسب استقرار در یک محل و یک جنگ غیرمستقیم است. از نظر تجهیزات و تسلیحات استفاده شده و عملیاتی کردن آنها، تجهیزات، وسایل و تسلیحات کهنه به نحو خطرناکی به عواملی چون فرماندهی نالایق، کنترل آژانس ها و سیستم ها، فقر اطلاعاتی و همچنین به نواقص و ناکامی سیستم هوانوردی GLONASS پیوند خورد و این مسایل توانایی ها و امکانات رزمی محدود شده نیروهای پساشوروی را نشان داد. در آگوست سال ۲۰۰۸، ۶۰ تا ۷۵ درصد از یگان پنجاه و هشتم تانک های ارتش مستقر در میدان عملیات در واقع مدل قدیمی تر T-۷۲M، T-۶۲ و T-۷۲BM بود که هیچ یک از اینها نمی توانست در مقابل موشک های ضد تانک گرجی مقاومت کند.

در نتیجه، بیانیه رسمی اصلاح و نوسازی نظامی پس از جنگ پنج روزه خبر از عصر جدیدی می دهد که نیروهای متعارف با تجهیزات و تسلیحات مدرن نوسازی خواهند شد. قرار شد که تا سال ۲۰۱۲، ۱۵۰۰ مورد تحقیق عملی و تجربی انجام شود تا ۴۸۷ مدل جدید تسلیحات و تجهیزات نظامی را جهت رفع نیازمندی های دولت معرفی کنند. بیش از ۷۰ موشک هسته ای استراتژیک، بیش از ۳۰ سیستم موشکی تاکتیکی عملیاتی اسکندر، ۴۸ هواپیمای رزمی، بیش از ۶۰ هلی کوپتر، ۱۴ کشتی از درجه های مختلف، تقریباً ۳۰۰ تانک و بیش از ۲۰۰۰ وسیله حمل تسهیلات جهت خرید و تحویل مطرح شده اند. اگر اصلاحات موفقیت آمیز باشد تا سال ۲۰۲۰ نیروی نظامی مدرن شده روسی پروژه جدید زیر دریایی ۹۵۵ Borey را خواهد دید و موشک بالستیک نوسازی شده Topol-m به طور کامل جایگزین Topol های متعارف خواهند شد.

تانک های مدرن T۹۰ و تانک های جدید T-۹۵، سیستم دفاع هوایی مدرن شده و تعداد کافی از نسل پنجم جنگنده های روسی نیز از دیگر موارد مطرح شده هستند. با این وجود علی رغم ارائه دستور کار نوسازی و اصلاحات، چالش ها و موانع اساسی و زیر بنایی برای اجرای این طرح ها وجود دارد که حتی عمیق تر از بحران مالی جهانی و سقوط درآمدهای نفتی در نیمه دوم سال ۲۰۰۸ است. برخی مدارک در طرح ویژه و تهیه مسایل مربوط به صنایع دفاعی وجود دارد که زمان بندی نوسازی نیروهای متعارف را مورد تردید قرار می دهد؛ همان طور که تونایی مالی روسیه برای تحقق این جاه طلبی اش مورد تردید است.

● تانک T ۹۰: سمبل پیشرفت یا رکورد؟

روسیه تنها کشور در جهان است که ارتشش از دو نوع تانک جنگی استفاده می کند: T۸۰ (T-۸۵ u) و T-۹۰(T-۹۰s) ؛ هردو وزن و اندازه شان برابر است و هر دو ویژگی های رزمی بالایی دارند. انواع قدیمی تر که در حال استفاده شامل T ۶۴، T-۶۲ و T ۷۲ و یا حتی T-۵۵ می باشد. این مسئله فشار مضاعفی جهت تهیه سوخت، قطعات یدکی و تجهیزات مورد نیاز جهت حفظ آنها وارد می کند. به علاوه، تعداد زیادی از تانک ها نیازمند سرویس مناسب هستند اما هرگز بودجه دولتی مناسب برای آن در نظر گرفته نشده است.

سیاست ساخت تانک در روسیه از دهه ۱۹۶۰ به بعد بدون تغییر ماند. اگرچه اخیراً تغییر تدریجی جهت بهبود اوضاع دیده شده است، اما این تغییر آن چنان وسیع نیست که بتواند تأثیر کافی داشته باشد. در جولای سال ۲۰۰۸ فرمانده کل نیروی زمینی، ژنرال ارتش آلکسی ماسلوف پذیرفت که تانک های روسی از وسایل مدرن در حال استفاده در کشورهای دیگر عقب افتاده تر هستند. او گفت اگرچه تلاش برای توسعه سیستم مدیریت اطلاعات یک تانک در میدان جنگ در جریان است اما نصب آن در مدل های قدیمی خیلی هزینه بر است و بنابراین توصیه نمی شود. تجهیزات جدید طراحی شده بر وسایل مسلح سوار هستند. T-۹۰ به عنوان یک تانک مدرن جنگی وارد ساختار نظامی شده است و در گردان های نخبه تانک Kantemirovskaya و Tamanskaya به کار گرفته خواهد شد؛ در اصل تا سال ۲۰۱۰ باید گردان های مذکور به این تانک تجهیز شوند، و این در حالی است که در سال ۲۰۱۰ این تانک نیز کهنه خواهد شد. جالب آنکه سیستم مدیریت اطلاعات در میدان جنگ بر روی آن نصب نشده است و عمل تیراندازی را بدون هدف در میدان جنگ انجام می دهد. این تانک ها فاقد سیستم نشانه روی و شناسایی هستند، در نتیجه خط نشانه روی و آتش در سطح پائینی قرار دارد و در عمل غیر ممکن است که بتوان هدف را درست تشخیص داد و یا آن را بخوبی شناسایی کرد. این سیستم همچنین فاقد ارتباطات با کیفیت بالاست و کنترل روی واحدهای تانک را کاهش می دهد. حتی سیستم GPS هم در این تانک وجود ندارد که باعث افزایش ابهام در قابلیت جنگی این تانک می شود. بنابر گزارش های رسیده T-۹۰ از مشکلات جدی ای در ارتش هند رنج می برد و استفاده از آن در شرایط بیابانی مورد تردید است. رئیس وزارت دفاع روسیه در پاسخ می گوید که نسل جدید T-۹۵ که خیلی بهتر از مدل های موجود می باشد در راه است.

تانک های جدید جنگی روسیه هنوز در ردیف تولید نیستند اما او مدعی است نسل جدید دارای تسلیحات، کنترل آتش و ویژگی های شناسایی هدف هستند. اما ورود این تانک های جدید برای یک دوره حدوداً ۱۵ ساله مطرح می شود. همزمان با تأخیر در این فرایند، برخی کشورها (از زمانی که تانک فاکتور تهاجمی اصلی برای نیروهای زمینی محسوب شده است) در جهت تحقیق و گسترش موشک های ضدتانک به شدت فعالیت می کنند. این موشک های ضدتانک به چاشنی های غیر تماسی مجهز هستند که قابلیت نفوذ در هر نوع زره واکنشی انفجاری را دارا است. در واقع تجهیزاتی که توسط کشورهای دیگر ساخته شده است از تکنولوژی های پیشرفته تری برخوردارند. مجموعه این شرایط در صنعت دفاعی روسیه با بحران مالی اخیر بدتر شده و این بحران از تولید و تهیه تعداد زیادی از این تانک ها در نیروی زمینی جلوگیری کرده است و در واقع در زمانبندی مطرح شده توسط دولت هم خلل ایجاد می کند. این مسئله از کمبود پرسنل متخصص صنایع دفاعی هم ناشی می شود. پرسنل دارای مهارت بالا در صنایع دفاعی در حال کم شدن هستند. تعدادی از این کارگران ماهر به دنبال بازنشستگی و حتی مهندسین جوان فارغ التحصیل شده ای هم که در جستجوی شغل هستند مایل نیستند که با حقوق پائین در بخش دفاعی کار کنند. تجهیزات در حال کهنه شدن هم اوضاع را بدتر می کند. برخی کارخانه هایی که در مدرن کردن تانک های جنگی درگیرشده اند نیازمند احیای اقتصادی وسیع و تجهیز مجدد هستند. نتیجه اینکه جدایی برخی طرفداران تولید باعث شد تکنولوژی های اصلی از دست بروند. خلاصه اینکه صنعت دفاعی از قبل مستعد کشمکش با امور دفاعی حکومت از نظر اولویت و کیفیت بود حتی قبل از اینکه بحران مالی به روسیه ضربه بزند.

● صنعت دفاعی ضعیف و بحران مالی جهانی

مسایل ذکر شده در جاه طلبی های دولت در دیگر زمینه ها - چیزی که پرزیدنت مدودف در ۱۷ مارس سال ۲۰۰۸ در هیئت رئیسه وزارت دفاع در مسکو به عنوان طرح های تجدید تسلیحات توصیف کرد - هم تأثیر می گذارد. ناکامی در مرحله طرح موشک جدید بالستیک پرتاب شونده از دریا موسوم به Bulava باعث به تاخیر افتادن ارائه طرح شد. داستان در حال جریان نسل پنجم جنگنده های نیروی هوایی روسیه با شرایط غم انگیز جنگنده های Mig-۲۹ توأم شد که بعد از یک سانحه هوایی دسامبر سال ۲۰۰۸ اجازه پرواز نیافت که علت این سانحه فرسودگی در بخش مربوط به حمل تجهیزات و همچنین فرسودگی در قسمت دم هواپیما بود. کنترل های امنیتی اولیه در ۲۰۰ فروند Mig-۲۹ تنها در یک سوم هواپیماها نتیجه داد. این مسئله همچنین مانع صادرات این هواپیما شد. ژنرال آناتولی کریلیوک رئیس کمیته فنی – نظامی ستاد کل، سال ۲۰۰۹ را سالی حساس در توسعه برنامه تسلیحات دولتی تا سال ۲۰۲۰ معرفی کرد. بعد از جنگ گرجستان، رئیس جمهور دستور داد که هزینه های دفاعی در سال ۲۰۰۹ تا ۲۸ درصد افزایش یابد. با این وجود همان طور که این مسایل توسط ژنرال کریلیوک بازبینی شد زمینه های مضاعف دیگری را بوجود آورد که در آینده تحقیقات فنی – نظامی روسیه بر آنها متمرکز خواهد شد: گسترش اطلاعات نرم افزاری، مزایای اطلاعاتی، عملیات ضداطلاعاتی و تسلیحات. با این وجود، ژنرال کریلیوک معتقد است که این مسایل تنها در یک دوره ۳۰ ساله رخ خواهد داد و اشاره دارد که حداقل برخی افسران روسی تشخیص می دهند که برنامه نوسازی نظامی زمان بیشتری نیاز دارد تا بتوان به اهداف این برنامه دست یافت.

در ۳۰ دسامبر سال ۲۰۰۸ نخست وزیر پوتین گفت که دولت تمایل دارد ۵۰ میلیارد روبل، معادل ۷/۱ میلیارد دلار کمک مالی فوری به مجتمع های صنعتی – دفاعی ارائه دهد که ۷۰ درصد آن در مؤسسات استراتژیک در صنعت دفاعی سرمایه گذاری خواهد شد. اهداف اولیه این کمپانی ها در صنعت دفاعی در آستانه ورشکستگی با ضمانت دولت برای دادن وام بانکی ۱۰۰ میلیارد روبلی معادل ۴/۳ میلیارد دلار دنبال خواهد شد. برای تحقق این اهداف حمایت مضاعفی پیشنهاد شد که شامل سوبسیدهایی برای نرخ وام ها، تخصیص سوبسیدها، اعتبارهای مالیاتی و کمک مالی می شود. در مقابل، پوتین اعلام کرد که ۳۲ میلیارد روبل برای حمایت از مؤسسات هوانوردی و ۳۹ میلیارد روبل برای کمک به صنعت اتومبیل اختصاص داد.

علی رغم این اقدامات، چالش های سیستماتیک واقعی به عنوان نتیجه بحران مالی اخیر در معرض دید قرار دارند که اگر روسیه می خواهد برنامه نوسازی اش موفقیت آمیز باشد باید به آنها توجه کند. خطر این است که فرایند های تولیدی بی ثمر ممکن است به طور جدی مانع توسعه اقتصاد روسی و خروج از این بحران شود مگر اینکه این اقدامات اضطراری بوسیله تشدید اصول رقابتی تکمیل شود. ژنرال ولادیمیر پوپفکین رئیس تسلیحات نیروهای مسلح و معاون وزیر دفاع معتقد است کاهش ارزش روبل و ترکیب این مسایل از افزایش هزینه های کالاهایی که صنعت دفاعی نیاز دارد ناشی می شود. ضروری است که مکانیسمی برای جبران رشد قیمت های مواد خام طرح ریزی شود که به موجب آن امکان دارد وزارت دفاع بتواند تولیدات با کیفیت بالایی را تهیه و تضمین کند. اقدامات حمایتی ضروری می تواند فرصت های بیشتری را فراهم کند؛ مثل قراردادهای طولانی مدت سه ساله یا بیشتر. این عمل ممکن است با اجازه دادن به شرکت ها برای سفارش و تهیه مواد خام باعث کاهش فشار بر صنعت دفاعی شود اما منطقی است که انتظار موانع، تأخیرها و فرایندی طولانی مدت را داشته باشیم.

به هر چیزی که نگاه می کنیم فساد به عنوان یک مسئله جدی در آن دیده می شود. دادستان کل نظامی دائماً شکوه می کند که فساد نه تنها در میان سربازان بلکه در میان افسران هم وجود دارد. سردیکف تلاش کرد تا با ایجاد تغییرات با فساد برخورد کند: ابتدا در هیئت گزینش و سپس در نمایندگی های نظامی در کارخانه ها. در مورد اول تعداد پرسنل نظامی کاهش یافته است و پی در پی به صورت چرخشی تغییر خواهند کرد.

● نتیجه گیری

شک نداریم که سردیکف در مورد اصلاح نیروی نظامی روسیه جدی است. به علاوه، در حالی که ما از ناخرسندی افسران روسی در مقابل اعمال او آگاه هستیم اما علامتی هم وجود ندارد که یگان های نظامی بتوانند او را از انجام این تغییرات منصرف کنند. آشکار است که اغلب ناظران خارجی از شخصیت سردیکف در برخورد با افسران نظامی انتقاد می کنند اما تغییرات مورد نظر او به شدت ضروری است. برای اینکه این تغییرات تأثیر کافی بر ارتش و نیروهای نظامی داشته باشند سال ها زمان خواهد برد.

از منظر سیاسی بر اساس آنچه ذکر شد پیش بینی می شود ادعاهای مدودف مبنی بر ایجاد یک نیروی نظامی قوی صرفاً یک بلوف است با این هدف که غرب را متقاعد کند به نفعشان است با روسیه روابط خوبی داشته باشند. در حالی که ما هیچ جایی در این سیاست نداریم، فکر می کنیم مهم است تأکید شود که نیروی نظامی نباید به عنوان یک فاکتور مهم در مذاکره با روس ها دیده شود.

نویسنده: راجر ان. - مک درموت / دیل - هرسپرینگ

مترجم: سید رضی - عمادی

منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از Center For Contemporary Conflict

* دیل هرسپرینگ: Dale Herspring

* راجر ان. مک درموت: Roger N. McDermot