سه شنبه, ۲۶ تیر, ۱۴۰۳ / 16 July, 2024
مجله ویستا

فقط «جمهوری اسلامی » نه یک کلمه کم نه زیاد


فقط «جمهوری اسلامی » نه یک کلمه کم نه زیاد

دو هفته گذشته شاهد دو اظهارنظر عجیب درباره بی ارزش بودن نقش و رای مردم در جمهوری اسلامی بودیم که در برخی روزنامه ها منعکس گردید و واکنشها و پاسخ های متفاوت و گسترده یی را برانگیخت نکته مهم آنکه در هر دو اظهار نظر مطالبی به امام خمینی نسبت داده شد که در تضاد با فرهنگ و ادبیات امام و بیگانه با سیره آن بزرگوار بود

آیت‌الله‌ مصباح‌ یزدی‌ بنا به‌ نقل‌ هفته‌نامه‌ پرتو ارگان‌ موسسه‌ ایشان‌ ۷/۱۰/۸۴ در مطلبی‌ با عنوان‌ «ملاک‌ اعتبار قانون‌ اساسی‌ و مصوبات‌ خبرگان‌ رضایت‌ ولی‌ فقیه‌ است‌» می‌فرمایند: «... ولی‌ فقیه‌ یعنی‌ جانشین‌ امام‌ معصوم‌ یعنی‌ کسی‌ که‌ می‌خواهد حق‌ را تعیین‌ کند او گاهی‌ مصلحت‌ می‌بیند بگوید شما رای‌ بدهید... او دستور می‌دهد که‌ رای‌ بدهید چه‌ کسی‌ رییس‌ جمهور باشد. انتخابات‌ ریاست‌ جمهوری‌ اعتبارش‌ به‌ رضایت‌ اوست‌. مصلحت‌ دیده‌ که‌ در این‌ شرایط‌ مردم‌ رای‌ بدهند. اما حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ آنها دارند پیشنهاد می‌کنند و می‌گویند ما این‌ فرد را می‌خواهیم‌ اما الامرالیکم‌ شما باید نصب‌ کنید نخواستی‌ نصب‌ نکن‌. اینکه‌ حضرت‌ امام‌(ره) می‌فرماید رییس‌ جمهور منتخب‌ بدون‌ نصب‌ ولی‌ فقیه‌ طاغوت‌ است‌ یعنی‌ همین‌!» ایشان‌ درباره‌ انتخابات‌ خبرگان‌ می‌فرمایند «... دو راه‌ وجود دارد: مراجعه‌ به‌ آرای‌ عمومی‌ که‌ مردم‌ مستقیم‌ بیایند رای‌ بدهند و کسی‌ را تعیین‌ کنند، یا چند مرحله‌یی‌ باشد یعنی‌ مردم‌ خبرگان‌ را تعیین‌ کنند خبرگان‌ رهبری‌ را معرفی‌ نماید. فعلا این‌ روش‌ در قانون‌ اساسی‌ آمده‌ و امام‌ این‌ را تایید کرد. ما خیالمان‌ راحت‌ است‌. اعتبار قانون‌ اساسی‌ به‌ امضای‌ او است‌... مادامی‌ که‌ ولی‌ فقیه‌ دیگری‌ آن‌ را تغییر ندهد والا او می‌تواند بگوید مصلحت‌ این‌ زمان‌ اقتضای‌ نوعی‌ دیگر از انتخاب‌ را دارد...»

«اینکه‌ امام‌ قانون‌ اساسی‌ را تصویب‌ کرد این‌ یعنی‌ من‌ دستور می‌دهم‌ این‌ گونه‌ عمل‌ کنید و اعتبار پیدا می‌کند چون‌ او امضا کرده‌ است‌. اگر امضا نکرده‌ بود هیچ‌ اثری‌ نداشت‌. حتی‌ اگر تمام‌ مردم‌ هم‌ رای‌ می‌دادند هیچ‌ اعتبار قانونی‌ و شرعی‌ نداشت‌»

چند روز پیش‌ از این‌ آقای‌ محسن‌ غرویان‌ از اساتید حوزه‌ و شاگرد آقای‌ مصباح‌ در مصاحبه‌یی‌ مفصل‌ درباره‌ دو رکن‌ بارز از اندیشه‌ سیاسی‌ امام‌خمینی‌ یعنی‌ «جمهوریت‌» نظام‌ اسلامی‌ و میزان‌ بودن‌ رای‌ مردم‌ در نظام‌ اسلامی‌، نظریه‌ عجیبی‌ ابراز می‌کند که‌ حاصل‌ آن‌ هم‌ خلاف‌ واقع‌ است‌ و هم‌ نسبتی‌ ناروا به‌ اندیشه‌ امام‌. نتیجه‌ اظهارات‌ ایشان‌ آن‌ است‌ که‌ امام‌خمینی‌ از سر اضطرار و بخاطر شرایط‌ خاص‌ سال‌ ۵۷ و ۵۸ از اتکا به‌ رای‌ مردم‌ و میزان‌ بودن‌ آن‌ سخن‌ گفته‌اند و به‌ تبع‌ سخن‌ خبرنگاران‌ در آستانه‌ پیروزی‌ انقلاب‌ واژه‌ «جمهوری‌» را به‌کار بردند ولی‌ در واقع‌ عقیده‌ ایشان‌ حکومت‌ اسلامی‌ و چیز دیگری‌ بوده‌ است‌! پیش‌ از آنکه‌ با استناد به‌ متن‌ سخنان‌ امام‌خمینی‌ به‌ نقد و ارزیابی‌ این‌ نظریات‌ بپردازم‌ چند نکته‌ را یادآور می‌شوم‌:

۱. متواضعانه‌ از خوانندگان‌ محترم‌ تقاضا می‌کنم‌ به‌ لحاظ‌ اهمیت‌ موضوع‌ چنانچه‌ در مقام‌ داوری‌ نسبت‌ به‌ مقاله‌ هستند، مطلب‌ را تا پایان‌ مطالعه‌ فرمایند و بویژه‌ مطالبی‌ که‌ از امام‌ با ذکر آدرس‌ نقل‌ می‌کنم‌ به‌ دقت‌ بنگرند.

۲. هر چند که‌ مشابه‌ این‌ اظهارنظرها در چند سال‌ قبل‌ نیز در باب‌ بی‌اثر بودن‌ نقش‌ و رای‌ مردم‌ مطرح‌ شده‌ بود و در آن‌ زمان‌ نیز این‌ بنده‌ کوچک‌ خداوند بنا به‌ وظیفه‌ مطالبی‌ را در روزنامه‌ها منتشر نمودم‌ اما اکنون‌ در شرایطی‌ که‌ بحث‌ از برگزاری‌ انتخابات‌ خبرگان‌ رهبری‌ مطرح‌ است‌ و جلب‌ مشارکت‌ گسترده‌ مردم‌ در آن‌ بنا به‌ سفارش‌های‌ مکرر امام‌خمینی‌ یک‌ امر مهم‌ دینی‌ و ملی‌ به‌ شمار می‌آید، طرح‌ این‌ مباحث‌ با چنین‌ رویکرد وادبیاتی‌ جای‌ تامل‌ فراوان‌ دارد خصوصا آنکه‌ خبرهایی‌ جسته‌ و گریخته‌ حاکی‌ از مطرح‌ بودن‌ بحث‌ تبدیل‌ «جمهوری‌ اسلامی‌» به‌ « حکومت‌ اسلامی‌» و جایگزینی‌ روشهایی‌ به‌ جای‌ نقش‌آفرینی‌ رای‌ مردم‌ در برخی‌ از محافل‌ حزبی‌ و سیاسی‌ نزدیک‌ به‌ جریان‌ مذکور شنیده‌ می‌شود. بنابراین‌ مساله‌ را سرآغازی‌ بر یک‌ سلسله‌ مباحث‌ و مجادلات‌ آینده‌ و زمینه‌سازی‌ برای‌ تغییر مفاهیم‌ و فرهنگ‌ امور بدیهی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ که‌ در ادبیات‌ امام‌خمینی‌ تبدیل‌ به‌ اصول‌ مسلم‌ مورد تایید ملت‌ شده‌اند ارزیابی‌ می‌کنم‌.

۳. نسل‌ اول‌ و دوم‌ انقلاب‌ که‌ از نزدیک‌ عمق‌ اعتقاد امام‌خمینی‌ به‌ تاثیر نقش‌ مردم‌ و رای‌ آنان‌ در نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ و تاکید آن‌ بزرگمرد بر مقوله‌های‌ بنیادین‌ انقلاب‌ یعنی‌ آزادی‌، استقلال‌ و جمهوری‌ اسلامی‌، و پافشاری‌ ایشان‌ بر «جمهوری‌ اسلامی‌» با تعبیر «نه‌ یک‌ کلمه‌ کم‌ و نه‌ یک‌ کلمه‌ زیاد» و معیاری‌ که‌ امام‌ آن‌ را دایما تاکید و تکرار می‌فرمود یعنی‌ «میزان‌ بودن‌ رای‌ ملت‌» آگاهی‌ دارند از ناحیه‌ این‌گونه‌ نسبت‌ها و قرائت‌ها دچار تردید نمی‌شوند اما موج‌ عظیمی‌ از نوجوانان‌ و جوانان‌ نسل‌ سومی‌ و چهارمی‌ آماده‌ حضور در عرصه‌های‌ اجتماعند که‌ اطلاعات‌ خود را از مسائل‌ گذشته‌ انقلاب‌ و آرای‌ امام‌ از همین‌ نقلها و تحلیل‌های‌ با واسطه‌ می‌گیرند.

و اگر آگاهان‌ بر مسائل‌ آن‌ دوران‌ و آشنایان‌ اندیشه‌ امام‌ به‌ بیان‌ واقعیتها و روشنگری‌ نپردازند چهره‌ مردی‌ که‌ تمام‌ عمرش‌ را برای‌ تشکیل‌ نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ و احقاق‌ حقوق‌ ملت‌ ایران‌ سپری‌ نمود و ترجیع‌بند سخنانش‌ اتکا به‌ رای‌ مردم‌ بود و سفارش‌ و وصیت‌ همیشگی‌اش‌ به‌ مشارکت‌ مردم‌ در انتخاب‌ حاکمان‌ و مدیران‌ جامعه‌ از صدر تا ذیل‌ بود به‌ گونه‌یی‌ ترسیم‌ می‌شود که‌ در لابلای‌ دو اظهارنظر فوق‌ معرفی‌ شده‌ است‌. و این‌ جفای‌ به‌ مردم‌ و امام‌ و رهبری‌ و جفا به‌ نظریه‌ مترقی‌ ولایت‌ فقیه‌ است‌ که‌ در قرائت‌ امام‌خمینی‌ به‌ مثابه‌ نماد وحدت‌ امت‌ و ملت‌ اسلامی‌ و تجلیگاه‌ انتخاب‌ آگاهانه‌ نمایندگان‌ خبره‌ ملت‌ بر مدار احکام‌ الهی‌ است‌ که‌ از سوی‌ جامعه‌ اسلامی‌ آزادانه‌ مورد انتخاب‌ و بیعت‌ قرار می‌گیرد تا ضامن‌ حفظ‌ قانون‌ اساسی‌ و حقوق‌ ملت‌ و مظهر مقابله‌ با دیکتاتوری‌ و تحمیل‌ رای‌ و ناظر بر اجرای‌ احکام‌ نورانی‌ اسلام‌ باشد. در ادامه‌ مقاله‌ مستندات‌ این‌ قرائت‌ را در متن‌ سخنان‌ امام‌ خواهیم‌ خواند.

● تبیین‌ موضوع‌ بحث‌ و محل‌ نزاع‌

موضوع‌ نقد حاضر بررسی‌ و مقایسه‌ دیدگاهها و مواضع‌ امام‌خمینی‌ درباره‌ نقش‌ و جایگاه‌ رای‌ مردم‌ در حکومت‌ مطلوب‌ ایشان‌ و نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ و ساختارهای‌ اساسی‌ آن‌ از جمله‌ رفراندوم‌ اصل‌ نظام‌، قانون‌ اساسی‌، تعیین‌ رهبری‌ و ولایت‌ فقیه‌ و مطالبی‌ است‌ که‌ حضرت‌ آیت‌الله‌ مصباح‌ یزدی‌ و غرویان‌ در این‌ باره‌ به‌ امام‌ نسبت‌ داده‌اند.

دلیل‌ اعتراضات‌ گسترده‌یی‌ که‌ نسبت‌ به‌ مواضع‌ اعلام‌ شده‌ از سوی‌ نامبردگان‌ صورت‌ گرفت‌ و بویژه‌ علت‌ واکنش‌ موسسه‌ تنظیم‌ و نشر آثار حضرت‌ امام‌ و اعتراض‌ پیروان‌ امام‌ آن‌ است‌ که‌ چرا آرای‌ خویش‌ و مطالبی‌ را به‌ امام‌ نسبت‌ می‌دهید که‌ نه‌ تنها در فرهنگ‌ و اندیشه‌ امام‌ تایید نشده‌ است‌ بلکه‌ سراسر ادبیات‌ و سیره‌ امام‌ و متن‌ وصیتنامه‌ جاوید ایشان‌ برخلاف‌ آن‌ است‌.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.