جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فاطمه س , انسان کامل


فاطمه س , انسان کامل

خداوند رحمان و رحیم به حکم حکمت و عدالت و رحمت خود, ضمن این که راه رسیدن به کمال بایسته و شایسته هر موجودی را تکویناً یا تشریعاً همراه خلقت نموده و دورنمایی از کمال و مقام قرب را نیز به بندگان خود نمایانده است و در مقابل زمینه های خسران و درکات را به منظور پرهیز کردن انسان ها از آن زمینه ها بیان داشته, در کنار آن صراط مستقیم و نقشه راه نمای بی عیب و نقص, الگوها و ترازوهایی نیز ارسال کرده تا مشتاق کمال و کسی که در پی بهره مندی از قانون تکوین و تشریع است به واسطه عصیان یا خطا نه در افراط افتد و نه تفریط او را از راه به در ببرد

● لزوم تبعیت از الگوهای کامل انسانی

خداوند رحمان و رحیم به حکم حکمت و عدالت و رحمت خود، ضمن این که راه رسیدن به کمال بایسته و شایسته هر موجودی را تکویناً یا تشریعاً همراه خلقت نموده و دورنمایی از کمال و مقام قرب را نیز به بندگان خود نمایانده است و در مقابل زمینه های خسران و درکات را به منظور پرهیز کردن انسان ها از آن زمینه ها بیان داشته، در کنار آن صراط مستقیم و نقشه راه نمای بی عیب و نقص، الگوها و ترازوهایی نیز ارسال کرده تا مشتاق کمال و کسی که در پی بهره مندی از قانون تکوین و تشریع است به واسطه عصیان یا خطا نه در افراط افتد و نه تفریط او را از راه به در ببرد.

طی این مرحله بی همرهی خضر مکن

ظلمات است بترس از خطر گمراهی

الگوها و ترازوهای نوامیس و قوانین هستی چه در قالب تکوین و چه در حیطه تشریع، بایستی در چهره و نمای انسان باشند تا امکان همدلی و همراهی و بهره مندی از آنان به سهولت حاصل گردد. لیکن از جنبه شخصیتی چنین انسان هایی بنابر قواعد عرفانی و فلسفی در مرتبه ای دیگر و خلقتی دیگرند. از این رو این انسان های برتر و در واقع انسان های کامل و جلوه های حقیقی خلقت حق تعالی که عین دین و در اوج و نهایت کمال ممکن هستند را از دو دیدگاه و از دو منظر می توان نگریست، یکی از جنبه بشری و زمینی بودن آن ها و دیگر از جنبه الهی و آسمانی بودنشان.

بیان علو مقام و اوج رتبت این کسان به معنی قرار دادن آنها در جایگاهی که دست هیچ انسانی به آن ها نرسد و راهی برای توجیه گناه و عدم الگوپذیری از آنان باشد، نیست؛ بلکه به قصد این مطلب است که مخاطبان دریابند انسان های معصوم و الگو از چنان جایگاهی برخوردارند که اطاعت از آن ها و بهره مندی از کمالات وجودی آن بزرگان بی کم و کاست درست و صحیح بوده و مقتدی را بدون هیچ شک و اما و اگری به کمال مطلوب می رساند. در واقع باید بدانیم که هیچ انسانی نمی تواند پیامبر(ص) و علی(ع) و فاطمه(س) و دیگر ائمه شود و قرار هم نیست که مثل آن ها شویم؛ چرا که آن ها چراغ راهند و ما راهرویی که در پرتو چراغ باید راه را باز شناسیم. اما باید و می توانیم ازنور وجود و خلق بی عیب و کاست آن انسان های راه یافته، بهره مند شده و نبوی و علوی و فاطمی شویم.

● فاطمه، کون جامع

پیرامون کمالات و فضایل و جایگاه فاطمه زهرا(س) در نظام هستی سخن راندن آن قدر دشوار است که پیرامون انسان کامل سخن گفتن. چه این که او انسان کامل و کون جامع است.

در عرفان ناب و اصیل اسلامی مراتب هستی را عبارت می دانند از لاهوت، جبروت، ملکوت، ناسوت و کون جامع. منظور از لاهوت مقام بلند حق تعالی و پروردگار خالق یگانه هستی است. مقصود از جبروت، عالم عقول و فرشتگان مقرب و مراد از ملکوت عالم غیب و فرشتگان واسط، ناسوت مرتبه دنیای مادی و عالم طبیعت و بالاخره منظور از کون جامع، مظهر تمام نمای حق یعنی انسان کامل می باشد که جامع همه کمالات و اسماء و صفات حق تعالی پس از تجلی است.

توضیح این که حق تعالی که تمام وجود است و بی حد و نهایت کمالات جمال و جلال را داراست، در مرتبه تجلی ذات و صفات که خود را می نمایاند و فاطر می شود تا ظلمت عدم را به نور وجود برساند، از رسول گرامی و نبی مکرم اسلام به عنوان «اول ما خلق الله» آغاز می کند که فاطمه(س) و علی(ع) نهفته در آن هستند.

فاطمه(س) به عنوان نفس کل و علی(ع) به عنوان عقل کل. این نکته ثمین از روایات نبوی و ائمه اطهار مستفاد است.

پیامبر اکرم(ص) فرمود: «خداوند نور فاطمه را قبل از این که زمین و آسمان را خلق کند آفرید.» (بحار/۴۳/۴) و فرمود: «فاطمه حوراء انسیه است، ]یعنی مافوق فرشته به صورت انسان[ زیرا خداوند از نورش او را آفرید قبل از آن که آدم را خلق کند.» (همان) این سخن به این معنی است که فاطمه واسطه ای در خلقت جز نور پدرش رسول اکرم(ص) ندارد. ضمن این که خود واسطه در خلقت ما سوی الله است. این را از آن جا می توان دریافت که علی(ع) فرمود: من و پیامبر از یک نوریم و پیامبر(ص) در جواب سؤالی به حضرت علی(ع) می فرماید: «فاطمه هم از نور ماست» (همان/ ص ۸) و خود حضرت فاطمه(س) به حضرت علی(ع) عرضه داشت: «یابن الحسن خداوند خود نور مرا خلق کرد.(همان)

همچنین رسول خدا(ص) فرمود: «خداوند مرا و علی و فاطمه و حسن و حسین را از یک نور آفرید. پس از آن نور شیعیان ما را آفرید و ما تسبیح و تقدیس و تهلیل و تمجید می کردیم و شیعیان ما نیز چنین می کردند. آن گاه خداوند زمین و آسمان و فرشتگان را آفرید و آنان صد سال درنگ کردند در حالی که تسبیح و تقدیس نمی دانستند.»(بحار / ۲۷/۱۲۲)

● فاطمه، ولی الله و حجت الله

از آن رو که در نظام هستی شرافت مخلوقات به نحو اکمل و اتم در انسان کامل نهفته است و او خلیفه خداوند بر روی زمین و واسطه روزی و مرگ و حیات و مانند آن است، در حدیث است که هنگام قبض روح مؤمن، رسول خدا و فاطمه به همراه امامان ممثل می شوند (المیزان/۱/۵۱۳) پس چنین کسی صاحب ولایت و رسالت و نبوت نیز می باشد. با ذکر این توضیح که ولایت و امامت و رسالت بر دو نوع است: تشریعی و مقامی. صاحبان رسالت و ولایت و امامت تشریعی همگی از میان عقول کامله یعنی مردان بوده اند، لیکن واجد رسالت و ولایت و امامت مقامی، زن و مرد ندارد. عقل کل و نفس کل که انسان کاملند در هیبت مرد و زن، هر دو را بایسته است که دارای مقام رسالت و ولایت و امامت مقامی باشند و از خلافت کبری و ولایت تکوینی برخوردار. دقت در زیارات وارده در مورد حضرت فاطمه اطهر(س) این معنی را روشن می کند.

در زیارتی می خوانیم: انی ظاهر بولایتک و ولایه آل بیتک صلوات الله علیهم اجمعین. (مفاتیح الجنان/ ص۱۰۰) یعنی من گواهی می دهم به ولایت تو و ولایت فرزندانت که درود و سلام خداوند بر همه آن ها باد. و در زیارت مخصوص به روز وفات حضرتش می خوانیم: «السلام علیک یا سیده نساء العالمین، السلام علیک یا والده الححج علی الناس اجمعین.» (همان/ص ۹۳۵)

یعنی سلام بر تو ای سرور همه زنان عوالم هستی، سلام بر تو ای مادر حجت های خدا بر همه مردم و در زیارتی دیگر آمده است: یا ممتحنه امتحنک الله الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لما امتحنک صابره و زعمنا انا لک اولیاء و مصدقون و صابرون لکل ما اتانا به ابوک صلی الله علیه و آله و اتانا به وصیته فانا نسئلک ان کنا صدقناک الا الحقتنا بتصدیقنا لهما لنبشر انفسنا بانا قد طهرنا بولایتک. (همان/۱۷۵)

یعنی ای آن که خدایی که تو را خلق کرد پیش از خلقت، تو را آزمود و در آن آزمایش بر هرگونه بلا و مصیبت تو را شکیبا و بردبار گردانید و ما چنین پنداریم که دوستان شما هستیم و مقام بزرگ شما را تصدیق می کنیم و بر هر دستور و تعلیمات الهی و پدر شما و وصی او که درود حق بر او و آلش باد که برای ما آورد صبور و مطیع خواهیم بود. پس ما درخواست می کنیم هرگاه که تصدیق کننده و مومن به شما هستیم، ما را به واسطه این تصدیق به رسول و وصیش، به شما ملحق فرماید تا به ما مژده رسد که به واسطه ولایت شما، ما را از گناهان پاک سازد.

براین اساس چنین انسانی از جنبه، تکوینی مطاع تمام هستی است و از جنبه تشریعی اطاعت از او کلید ورود به مقامات و کمالات عالی و بهشت لقاء و سعادت اخروی است.

به همین دلیل امام باقر(ع) فرمود: «اطاعت از فاطمه(س) بر تمام بندگان الهی حتی جن و انس، پرندگان و حیوانات، پیامبران و فرشتگان واجب است.» (الخصائص الفاطمیه/ ۳۸)

علاوه بر این که به خاطر تقدم در خلقت بر تمام پیامبران به جز حضرت ختمی مرتبت(ص) و امامان به جز علی(ع) نیز حجت است. امام حسن عسکری(ع) فرمود: «ما حجت های خداوند بر آفریدگانش هستیم و مادرمان فاطمه حجت خداوند بر ماست.» (همان/۱۸)

و رسول خدا(ص) فرمود: «آسمان ها و زمین از نور دخترم فاطمه و نور دخترم فاطمه از نور خداست و دخترم فاطمه از آسمان ها و زمین برتر است.» (همان/ ۵۸)

همچنین حضرت(ص)فرمود: «حسن و حسین بعد از من و بعد از پدرشان و مادرشان که سرور و برتر از همه زنان اهل زمین است، بهترین اهل زمین هستند.» (بحار/۴۳/۴۶۲)

فاطمه معصومه، واجد علم لدنی

واضح است که به دلیل جایگاه رفیع حضرت زهرا(س) و این که او قرآن ناطق و کون جامع است، تمام قرآن با همه بطون آن در او متجلی باشد. از این لحاظ اگر مفسرین قرآن با تکیه بر روایات، یکی از بارزترین مصادیق برخی آیات قرآن و بلکه باطن آن آیات را حضرت فاطمه(س) به شمار آورده اند، جای شگفتی نیست.

از آن جمله در ذیل آیات: «مرج البحرین یلتقیان بینهما برزخ لایبغیان فبای آلاء ربکما تکذبان یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان.» (رحمن/۲۲) یعنی دو دریا را به هم متصل کرد و بین آن دو، فاصله ای قرار داد تا به یکدیگر تجاوز نکنند، پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را تکذیب می کنید و از آن دو، لؤلؤ مرجان بیرون می آید، حدیثی در تفسیرالمیزان آمده است مبنی بر این که منظور از دریا، علی و فاطمه است و منظور از برزخ و حائل میانه آن دو، رسول خدا و منظور از لؤلؤ و مرجان، حسن و حسین است. (المیزان /۱۹و۰۲)

همچنین در ذیل آیه، «الله نور السموات و الارض مثل نوره کمشکوه فیها مصباح المصباح ... الخ.» (نور/۶۳) طبق حدیثی از امام صادق(ع) آمده است: منظور از مشکاه فاطمه است و منظور از بیت، خانه فاطمه و علی است (المیزان/۱۵/۱۰۲)

آیات و احادیث دراین مورد فراوان است که ذکر همه آن ها در این مقاله نمی گنجد.

فاطمه (س) چون انسان کامل است؛ پس معصومه نیز هست. بنابر این کفو او تنها می تواند معصوم باشد. از این رو کسی جز علی (ع) نمی تواند همسر او باشد.

امام صادق(ع) می فرماید: اگر امیرالمومنین (ع) با فاطمه (س) ازدواج نمی کرد تا روز قیامت کسی روی زمین کفو و هم شأن او پیدا نمی شد. (بحار/۴۳/۰۱، علل الشرائع/۱/۵۸۵)

خود حضرت(س) در وصیت نامه خود آورده است:«یا علی خدا مرا همسر تو قرارداد تا در دنیا و آخرت با هم باشیم و اختیارم در دست تواست. یا علی در شب مرا غسل بده و کفن کن و حنوط کن و به خاک بسپار.» (بحار/۴۲/۴۱۲)

همچنین جز معصوم کسی نمی تواند او را غسل دهد. (کافی/۲/۴۲۲) این است که فاطمه را علی (ع) غسل داد.

فاطمه (س) به حکم مرتبت خلقی و خلقی واجد علم لدنی نیز هست. حضرت (س) فرمود: من علم گذشته و آینده و آن چه که واقع نخواهد شد را می دانم. (بحار/ ۳۴/۸)

● فاطمه، شب قدر

درکتاب نفیس ممدالهمم درشرح فصوص الحکم مؤلف عارف، درفص حکمه عصمتیه فی کلمه فاطمیه بیان می دارد که بنابر احادیث فاطمه (س) لیله القد ر بود و از رسول خدا(ص) نقل می کند که فرمود: هر کس فاطمه را آن گونه که حق فاطمه است بشناسد، شب قدر را ادراک کرده است و علت نامگذاری آن حضرت به فاطمه آن است که خلایق از کنه معرفت وی بریده شدند. (ممدالهمم درشرح خصوص، الحکم/ ۴۷۶)

امام صادق (ع) فرمود: انا انزلناه فی لیله القدر لیله فاطمه است و قدر، الله است، پس آن کس که فاطمه را آن گونه که سزاست بشناسد لیله القدر را ادراک کرده است. علت نامگذاری وی به فاطمه آن است که خلایق از معرفت فاطمه محروم و بریده شدند. (بحار ۳۴/۵۶) و سخن خداوند «و ما ادریک ما لیله القدر، لیله القدر خیر من الف شهر» یعنی چه می فهمی که لیله القدر چیست؟ لیله القدر بهتر از هزار ماه است. یعنی شب قدر بهتر ازهزار مؤمن است زیرا فاطمه مادر مومنان است، تنزل الملائکه و الروح فیها، ملائکه و روح دراین شب فرودمی آیند و ملائکه مؤمنانی اند که علم آل محمد(ص)را واجدند و مراد از روح القدس فاطمه است. باذن ربهم من کل امر سلام هی حتی مطلع الفجر یعنی از هر امری به اذن پروردگارشان در حالی که سلام می گویند تا فجر طلوع کند یعنی تا حضرت قائم خروج کند.(ممدالهمم/ ۴۷۶)

توضیح سخن این که از مراتب سیر وجودی در قوس نزولی خلقت به لیل و لیالی تعبیر می شود و در قوس صعودی به یوم و ایام. لذا حضرت فاطمه (س) همان گونه که لیله القدر است یوم الله نیز می باشد. چرا که انسان کامل است و انسان کامل ظرف حقایق قرآن است. بلکه می توان گفت که انسان کامل، قرآن ناطق است. پس یازده قرآن ناطق از این شب مبارکه ای که شب قدر و مادر امامان می باشد، نازل شده. این است که حق تعالی به رسولش فرمود: انا اعطیناک الکوثر، ما به توخیر کثیر بخشیدیم. (همان)

امام باقر(ع) فرمود: فاطمه (س) همان شب قدر است، هر کس حقیقت کنه حضرتش را بشناسد حقیقتاً که شب قدر را درک کرده است و همانا فاطمه نامیده شده است چون که مردم از شناخت آن حضرت عاجزند و نبوت هیچ پیامبری تکمیل نشد مگر اینکه به فضل و محبتش اقرار کرد و فاطمه (س) صدیقه کبری است و قرون نخستین به معرفت او دائر شده است. (الخصائص الفاطمیه/ ۸۸)

البته صاحبان بصیرت می دانند که روایات فوق نافی لیله القدر بودن خود حضرت ختمی مرتبت (ص) نیست.

در برخی روایات آمده است که شب ها همه مخصوص حضرت زهرا (س) است.

از امام صادق (ع) سؤال شد که چگونه است به هر یک از معصومین روزی اختصاص یافته، یعنی شنبه مربوط است به رسول اکرم (ص) یکشنبه متعلق به امیرالمومنین (ع) و دوشنبه مرتبط به امام حسن مجتبی (ع) و امام حسین(ع)، سه شنبه مربوط به امام زین العابدین (ع) و امام محمدباقر (ع) و امام جعفرصادق(ع) چهارشنبه متعلق به حضرت امام موسی کاظم (ع) و امام رضا(ع) و امام جواد (ع) و امام هادی (ع) پنج شنبه وابسته است به حضرت امام حسن عسکری(ع) و جمعه مربوط به وجود نورانی حضرت حجت بن الحسن العسکری (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و دراین باره هیچ روزی به حضرت صدیقه کبری (س) تعلق نیافته است.؟

حضرت درجواب فرمودند: آیا درسوره دخان خوانده ای که فرمود:«اناانزلناه فی لیله مبارکه.» بعد فرمود آن لیله مبارکه مرتبط با مادرمان حضرت فاطمه زهرا (س) است.(همان/ ۵۹)

و وقتی شب قدر مربوط به حضرت فاطمه باشد، شب های دیگرچنین خواهد بود.

غرض این که حضرت فاطمه (س) انسان کامل و قرآن ناطق است پس علم لدنی است و بدین جهت میزان قسط نیز هست. همان گونه که فرزندش امام صادق (ع) فرمود: نحن موازین القسط. یعنی ما ترازوهای قسط هستیم.

از این رو فاطمه نیز مهبط وحی است چنان که در روایات این موضوع مذکور است. امام خمینی (ره) در وصیت نامه سیاسی الهی خویش می فرماید:«ما مفتخریم که ادعیه حیات بخشی که او را قرآن صاعد می خوانند از ائمه معصومین ما است. مناجات شعبانیه امامان و دعای عرفات حسین بن علی علیهما السلام و صحیفه سجادیه این زبور آل محمد و صحیفه فاطمیه که کتاب الهام شده ازجانب خداوند تعالی به زهرای مرضیه است از ما است.» (وصیت نامه سیاسی الهی ص ۵)

حضرت فاطمه (س) ۵۷ یا ۵۹ روز پس از پدرگرامیش زنده بود. دراین فاصله جبرئیل نزد او می آمد و مطلبی را وحی می نمود که علی (ع) آنها را می نوشت.

امام صادق(ع) درپاسخ سوالی که پرسیده شد مصحف فاطمه (س) چیست؟ فرمود: مصحفی است سه برابر قرآنی که در دست شماست. به خدا حتی یک حرف قرآن هم درآن نیست. (کافی/ ۱/۶۴۳) و نیز فرمود: زمانی که خدای تعالی پیغمبرش(ص) را قبض روح فرمود، فاطمه (س) را از وفات آن حضرت اندوهی گرفت که جز خدای عز وجل مقدارش را نداند. از اینرو خدا فرشته ای فرستاد که او را دلداری دهد و با او سخن گوید، فاطمه به امیرالمؤمنین خبرداد و آن حضرت هرچه می شنید می نوشت. تا آن که از آن سخنان مصحفی ساخت. اما در آن مصحف چیزی از حلال و حرام نیست، بلکه در آن، علم به پیشامدهای آینده است. (همان و نیز بحار/۳۴/۹۷)

همچنین فاطمه(س) را محدثه نامیده اند از آن جهت که با فرشتگان سخن می گفت. از امام صادق(ع) نقل است که فرمود: فاطمه را به خاطر این محدثه نامیده اند که فرشتگان از آسمان فرود می آمدند و آن حضرت را می خواندند همان طوری که مریم دختر عمران را صدا می زدند، فرشتگان می گفتند: «یا فاطمه الله اصطفاک و طهرک و اصطفاک علی نساءالعالمین یا فاطمه اقنتی لربک واسجدی و ارکعی مع الراکعین» یعنی ای فاطمه خدا ترا برگزید و پاکیزه ات نمود و بر تمام زنان عالم اختیارت کرد. ای فاطمه پروردگارت را بخوان و سجده اش نما و با رکوع کنندگان رکوع کن و بدین ترتیب حضرتش با آن ها سخن می گفت و آن ها نیز با او حدیث و سخن می گفتند. تا آن جا که شبی به او عرضه داشتند مریم سرور زنان عالم خودش بود و خداوند عز و جل تو را بانو و سرور زنان عالم خودت و عالم مریم قرار داد و بدین ترتیب تو سرور تمام زنان عالم هستی از اولین تا آخرین. (علل الشرایع/۱/۴۹۵، بحار/۳۴/۸۷)

در حدیث است که روزی علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام نزد پیامبر(ص) بودند. فرمود: خداوندا تو می دانی که اینان اهل بیت من و گرامی ترین مردم نزد من هستند، پس دوست بدار هر کس که آنان را دوست بدارد و دشمن بدار هر کس را که با آن ها دشمن باشد و یاری کنندگان آن ها را یاری کن و از تمام بدی ها پاکشان گردان. از تمام گناهان محفوظشان بدار و به واسطه روح القدس آن ها را تأیید نما. سپس فرمود: یا علی تو امام امت و جانشین من هستی. مؤمنین را به سوی بهشت هدایت می کنی. گویا دخترم فاطمه(س) را می بینم که در روز قیامت بر مرکبی از نور سوار شده، در جانب راستش هفتاد هزار ملک و در جانب چپش هفتاد هزار و پیش رویش هفتاد هزار و پشت سرش هفتاد هزار فرشته حرکت می کنند و زنان مؤمن امتم را به سوی بهشت می برند.

پس هر زنی که نمازهای پنجگانه را بخواند و ماه رمضان روزه بگیرد، حج خانه خدا را به جای آورد و زکات اموالش را بپردازد و از شوهرش اطاعت کند و علی(ع) را دوست بدارد، به واسطه شفاعت فاطمه داخل بهشت خواهد شد. فاطمه(س) بهترین زنان جهان است.

گفته شد یا رسول الله، آیا فاطمه بزرگ زنان عصر خودش است؟ فرمود: آن مریم است که بزرگ زنان عصر خودش بود، دخترم فاطمه، بهترین زنان گذشته و آینده است. وقتی در محراب عبادت قرار می گیرد هفتاد هزار از فرشتگان مقرب الهی به او سلام می دهند و می گویند ای فاطمه، خدا ترا برگزید و پاکیزه نمود و بر جمعی زنان عالم برتری داد.

سپس متوجه علی(ع) شد و فرمود: «یا علی فاطمه پاره تن من و نور چشم من و میوه دل من است. هر که او را ناراحت کند مرا ناراحت می کند و هر که او را خشنود سازد مرا خشنود نموده است.» (بحار/۳۴/۴۲)

این که رسول اکرم(ص) فاطمه(س) را نور چشم و پاره تن خود می نامد نه از روی وابستگی پدر و فرزندی است چرا که پیامبر(ص) دختران دیگری نیز داشت که در وصف هیچ کدام چنین نفرمود. این دلبستگی و سفارش اکید به حفظ حرمت او به واسطه مقامی است که حضرت زهرا(س) در پیشگاه حق تعالی و نظام تکوین و تشریع هستی و قوس نزول و صعود وجود، دارا می باشد.

امام جواد(ع) فرمود: «خدای تبارک و تعالی پیوسته در یکتایی خویش، یگاه و تنها بود. سپس محمد(ص) و علی(ع) و فاطمه(س) را آفرید. آن گاه پس از درنگی به طول هزار زمانه، تمام آفریده ها را هستی داد و آن سه را به آفرینش اینان گواه گرفت. سپس پیروی آفریده ها از آن سه را واجب کرد و کارشان را به این نیک گوهران سپرد. بنابراین پیامبر(ص) و علی(ع) و فاطمه(س) هر آن چه را بخواهند، حلال می دارند و البته جز خواسته خدای تعالی را نمی خواهند.» (غم خانه فاطمه زهرا، ترجمه بیت الاحزان/۵۳)

و این همه توصیه و سفارش به الگوپذیری از آن حضرت و اطاعت از او و محبت نسبت به او و فرزندانش دارای حکمتی درخور است.

رسول خدا(ص) فرمود در قیامت خدای تعالی به او وحی می فرستد: «فاطمه! به عزت و جلال و بلندمرتبگی خود سوگند که دو هزار سال پیش از آن که آسمان ها و زمین را بیافرینم، بر خویشتن پیمان بسته بودم تا دوستدار تو و عترت تو را در آتش عذاب نکنم.» (همان/۷۵)

از این روست که پیامبر فرمود: «یا فاطمه، خداوند تبارک و تعالی به خشم تو خشمگین می شود و به رضای تو راضی.» (بحار/۳۴/۲۲)

● فاطمه، جداکننده از آتش

کلام آخر این که فاطمه، فاطمه الله است از چند جهت:

الف) پیامبراکرم(ص) فرمود دخترم را فاطمه نامیدم زیرا خداوند عزّوجلّ او و دوستدارانش را از آتش جهنم جدا کرده است.

(بحار/۳۴/۵۱)

ب) امام باقر(ع) فرمود:

فاطمه(س) بر درب جهنم توقفی دارند، چون روز قیامت شود بین دیدگان هر شخصی نوشته می شود که او مؤمن است یا کافر، بسا شخصی را که دوستدار اهل بیت پیامبر است می آورند و به واسطه کثرت گناهانش امر می شود وی را در آتش بیندازند. فاطمه(س) بین دو دیدگانش را می خواند که نوشته شده او محبّ اهل بیت است. به درگاه پروردگار عرض می کند: پروردگارا تو مرا فاطمه نام نهادی و وعده داده ای هرکسی که من و ذریه ام را دوست دارد از آتش دوزخ برحذر داری و وعده تو حق بوده و تخلف پذیر نیست.

خداوند عزّو جلّ می فرماید: ای فاطمه تو راست می گویی، من تو را فاطمه نام نهاده ام و وعده داده ام که هر کس که محبت و ولایت تو و فرزندانت را داشته باشد از آتش جهنم جدایش کنم. وعده من حق بوده و خلف وعده نخواهم نمود و این که به بنده ام امر کردم به جهنم برود به خاطر آن بود که تو او را شفاعت کنی و من شفاعت تو را پذیرفتم تا موقعیت و منزلت تو در پیش من، برای فرشتگان و رسولان معلوم گردد پس هر کسی را که دیدی بین دیدگانش مؤمن نوشته شده دستش را بگیر و به بهشت داخل نما. (علل الشرایع/۱/۷۸۵)

ج) امام باقر(ع) فرمود:هنگامی که حضرت فاطمه(س) متولد شدند خداوند عزوجل به فرشته ای وحی فرمود که بر زبان محمد(ص) جاری کند نام آن مولود را فاطمه گذارد. سپس فرمود: تو را به واسطه علم از جهل جدا و قطع نمودم، چنانکه از آلودگی برحذر داشتم. آن حضرت سپس فرمودند: به خدا سوگند حق تعالی طبق عهد و میثاقی که نمود به واسطه علم، فاطمه(س) را از جهل و نیز از رجس و آلودگی برحذر و برکنار داشت.

(بحار/۳۴/۳۱ و نیز علل الشرایع/ ۱/۷۸۵)

احمدرضا بسیج