سه شنبه, ۱۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 4 March, 2025
مقدمه ای برای جهانی شدن

هم اکنون ، جهان جولانگاه قدرت نمایی بسیاری از فرایندها و نیروهای جهانی شده است . گذشته از ماهیت این تحولات ، آنچه مسلم است آن است که جهان امروز ما با پویش ها و رویدادهایی هم سازنده و هم مخرب روبرو است . از یک سو ، رشد رسانه های الکترونیکی در قالب نظام ارتباطات جهانی ، جهان را چونان یک دهکده الکترونیک محقر اما پیچیده کرده است و از سوی دیگر ، آفات رشد تکنولوژیک ، این سیاره را در چارچوب مسائلی همچون گرم شدن زمین ، تخریب محیط زیست ، خشونت های قومی و جنایات سازمان یافته آزار می دهد . جملگی این تحولات را باید در قالب رویدادی همچون «جهانی شدن» تبیین نمود ، مفهومی که اگر نگوییم ناشناخته اما قدر مسلم از دامنه ای پراکنده و مصادیقی لجام گسیخته و گاه متناقض برخوردار است .
این مقاله در پی آن است تا در حد وسع خود به بررسی این مفهوم پرداخته و در صورت امکان از برخی زوایای تاریک آن ابهام زدایی نماید ، هرچند که شناخت کامل این پدیده در این مجال نیست . نوشتار حاضر در سه بخش اصلی خلاصه شده است . در بخش نخست ، ما به چیستی جهانی شدن و تعاریف ارائه شده از آن می پردازیم . در بخش دوم ، نگاهی خواهیم داشت به تاریخچه و عوامل شکل دهنده جهانی شدن و بالاخره در بخش سوم تبعات جهانی شدن را بر روی کشورهای جهان سومی بررسی خواهیم نمود .
● چیستی جهانی شدن
جهانی شدن از منظرهای گوناگون و ابعاد مختلف همچون فرهنگ ، اقتصاد و سیاست مورد بررسی قرار گرفته است که این خود بر پیچیدگی و ابهامات این پدیده افزوده است . به طور کلی در یک نگاه اجمالی به این پدیده می توان از پنج ویژگی آن چنین پرده برداشت : نخست آنکه جهانی شدن فرایندی تک بعدی و محدود در یکی از ابعاد اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی نیست بلکه این پدیده ، فرایندی منسجم و یکپارچه است که در تمامی عرصه های اجتماعی رسوخ کرده است . بر این اساس ، بررسی این پدیده را نمی توان محدود به یکی از ساحت های اجتماعی نمود . دوم ، جهانی شدن در اولین معنای خود پدیده ای چالش گراست به گونه ای که ابعاد آن ، قلمرو بسیاری از مفاهیم کلاسیک همچون نظم ، دولت ، اقتدار ، حاکمیت ، فرهنگ ، هویت ، امنیت و را در نوردیده و زمینه را برای تفسیر و باز تعریف آنها فراهم کرده است . گفته می شود که هسته اصلی مفهوم جهانی شدن در این معنا خلاصه شده است که دیگر واحد دولت ملی و چارچوب کارآمد و مناسبی برای تبیین بسیاری از پدیده ها و رویدادهای فعلی نیست . سوم آنکه ، جهانی شدن یک فرایند است نه یک وضعیت غایی . ما در جهانی شدن با فرایند «شدن» سرو کار داریم ، فرایندی که به مدد نیروهای مهمی همچون نظام ارتباط جهانی ، شرکت های چند ملیتی ، سازمانهای بین المللی و مرزهای ملی را در نوردیده و بسیاری از پدیده ها را دستخوش تحویل ، تبدیل و تأثیر پذیری کرده است . گفته می شود که جهانی شدن اولا روندی اجتناب ناپذیر است ، ثانیا پدیده ای منتج از برخی تحولات تاریخی است ، ثالثا این فرایند به صورت یک وضعیت پایدار باقی نمی ماند و عاقبت خود وارد مرحله دیگری می شود که برخی از آن به عنوان «یکپارچگی جهانی» یاد می کنند . چهارم آنکه جهانی شدن با وجود تمامی مخالفتها و موافقت ها با آن ، نه خیر است و نه شر ، بلکه هم می تواند خیر باشد و هم شر . به عبارت دیگر جهانی شدن هم منجی است و هم مهلک . در حقیقت ، این فرایند در تمامی ابعاد خود دارای قواعد بازی خاصی است که اگر دولت ها بخواهند سعادت شهروندان خود را تأمین نمایند ، بناچار باید به آن قواعد تن در دهند . به عنوان مثال ، در کشوری نظیر برزیل که در تلاش برای افزایش رشد اقتصادی خود فعالانه از یک مجموعه موانع تجاری بهره می گیرد ، شاهد بیشترین سهم نابرابری میان مردمان هستیم . از سوی دیگر ، با اینکه در دو کشور دانمارک و ایالات متحده آمریکا طی سالیان اخیر شاهد کاهش موانع تجاری بوده ایم ، اما نابرابری اجتماعی در ایالات متحده افزایش و در دانمارک کاهش یافته است . بهره سخن آنکه هیچگونه همبستگی قاطعی میان تجارت آزاد و نابرابری نیست ، خواه مثبت و خواه منفی . همانطور که این فرایند در برخی کشورها پیام آور کاهش دستمزدها ، نابسامانی شرایط کاری ، ناامنی شغلی ، عمیق تر شدن شکاف میان اغنیاء و فقراء است در برخی دیگر از کشورها منادی رشد و رفاه اقتصادی است .
پنجم ، جهانی شدن ، پدیده ای تناقض نما است که با مفاهیم دوگانه ای همچون جهانی محلی ، منطقه گرایی ، جهان گرایی ، همگرایی واگرایی و همراه است . زیگمونت باومن ، جهانی شدن را حامل نظم جدیدی موسوم به «بی نظمی نوین جهانی» می داند . در خصوص این مسأله باید خاطر نشان نمود که اگر چه این پدیده ظاهری تناقض نما دارد اما فی نفسه اینگونه است . بسیاری همچون رابرتسون بر این باورند که ما در عرصه جهانی شدن شاهد تقویت هویت های محلی در کنار رشد هویت های جهانی هستیم . وی از این نظم به عنوان نظم «جهانی محلی» یاد می کند .
به بیان دیگر ، حرکت هایی همچون واگرایی ، محلی گرایی ، پاره افزایی و استقلال طلبی روندی مکمل جهانی شدن هستند که امروزه در قالب مفهوم ابتکاری «واهمگرایی» از آن نام برده می شود . از بیان ویژگی های این فرایند که بگذریم با این سؤال مهم مواجه می شویم که براستی جهانی شدن چیست ؟ و چه تعریف قابل قبولی می توان از آن ارائه داد .تاکنون تعاریف مختلفی از این مفهوم ارائه شده است که این خود نشان از عدم توافق کلی میان محققان علوم اجتماعی ، بر روی چیستی این مفهوم می باشد . در یک تعریف ساده ، می توان جهانی شدن را حاصل گسترش روابط و تعاملات اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی میان دولتها و جوامع با یکدیگر دانست . ( دازن ویشارد ) جهانی شدن را حاصل تلاشی دراز مدت برای ترکیب مجموعه ای از ابعاد جهانی زندگی با اقتصاد ، سیاست و فرهنگ ملتها می داند . ( مک گرو ) که خود از صاحب نظران این موضوع می باشد جهانی شدن را عبارت می داند از : گسترش روابط متنوع و متقابل بین دولتها و جوامع که به ایجاد نظام جهانی کنونی انجامیده ؛ فرآیندی که بنابر آن ، رخدادها ، تصمیمها وفعالیتها در یک بخش از جهان می تواند پیامدهای مهمی برای افراد و جوامع در بخش کاملا"مجزایی از جهان در برداشته باشد .
جهانی شدن هر چه باشد ، بی تردید حاصل همگرایی اقتصادی ، مالی و زیست محیطی است . در حقیقت جوهر اصلی این فرآیند در بعد اقتصادی آن خلاصه شده است . ادغام ساختارهای اقتصادی دولت ـ ملتها با یکدیگر بر اساس نظام سرمایه داری جهانی ، تحولی شگرف در تمامی عرصه های اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و نظامی به همراه داشته است . دقیق شدن مرزها و تسلیم شدن حاکمیتها در برابر هجوم پدیده های خارجی ، از نتایج قطعی جهانی شدن می باشند . اصولا" جهانی شدن یک پدیده مرز ناشناس و مرز گشا است .ملکولم واترز در برداشت خود از جهانی شدن ، آن را یک فرآیند اجتماعی می داند که در نتیجه آن ، محدودیتهای جغرافیایی از نظامهای اجتماعی و فرهنگی بر چیده شده و به تبع آن ، آگاهی عمومی نیز نسبت به گسترش دامنه نفوذ این پدیده مرز گشا افزایش یافته است .
نکته دیگر در این زمینه آنکه ، جهانی شدن به مدد انقلاب ارتباطات و اطلاعات ، زمان را «کوتاه» و مکان را «کوچک» نموده است ، تحولی که گیدنز از آن به عنوان «جدایی زمان از فضا» و «هاروی» «فشردگی زمان و فضا» یاد می نماید .
● خاستگاه جهانی شدن
به راستی خاستگاه جهانی شدن کجاست ؟ این پدیده از چه مصدر زمانی و مکانی برخاسته است ؟ آیا این فرآیند قدمتی تاریخی داشته است ؟ یا حاصل تحولات سریع بعد از جنگ جهانی دوم می باشد ؟ بالاخره ، چه عناصر و عواملی در شکل گیری این پدیده دخیل هستند ؟
بطور کلی در خصوص آغاز شکل گیری پدیده جهانی شدن ، سه دیدگاه وجود دارد : طبق دیدگاه نخست ، جهانی شدن فرآیندی است که از سپیده دم تاریخ تاکنون وجود داشته است ، و ما همواره از آن زمان تا کنون شاهد گسترش آثار و نتایج آن بوده ایم ؛ لیکن چیزی که نباید از نظر دور داشت ، این است که این فرآیند در دوره معاصر ، سرعت و شدت غیر منتظره ای به خود گرفته است .
دیدگاه دوم ، جهانی شدن را پدیده ای همگام و هم راستا با گسترش نوسازی و توسعه نظام سرمایه داری جهانی می داند که اکنون به سرعت آن ، بسیار افزوده شده است .
بالاخره بر اساس دیدگاه سوم ، جهانی شدن پدیده نوینی است که دیگر فرآیندهای اجتماعی موسوم به ( پسا صنعتی شدن ) و ( پست مدرنیسم ) را در هم آمیخته است .
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست