چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
اصلاح نظام اطلاع رسانی , یا ترویج فرهنگ مطالعه و تحقیق
سالهاست که از مشکلات موجود در نظام اطلاع رسانی و کتابخانه های کشور صحبت می شود. و این امر ، به عنوان مانع اصلی برای پیشرفت روند تحقیق و پژوهش معرفی می گردد . مقالات فراوان اما پراکنده ای در این زمینه ، در نشریات مختلف به نگارش در آمده و حتی در سمینارهای چندی مانند : سمینار کتاب و کتابداری در سال ۱۳۶۰ در دانشگاه مشهد ، سمینار کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی در سال ۱۳۶۷ در دانشگاه علوم پزشکی مشهد ، سمینار کاربردی مراکز و سارمانهای پژوهش فرهنگی و اطلاع رسانی در سال ۱۳۶۹ در تهران ( توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ) ، سمینار کتابداری در سال ۱۳۷۱ در دانشگاه مشهد ، و غیره برگزار گردیده ؛ اما مشکلات همچنان به قوت خود باقی است و چه بسا بیشتر هم شده است . دلیل عمده این وضعیت ، آن است که ضعف در سیستم اطلاع رسانی ، خود نه تنها مسئله اصلی محسوب نمی شود ؛ بلکه صرفا یک معلول است و مشکل در درجه اول ، نه از مراکز اطلاع رسانی ، که از ضعف در فرهنگ مطالعه و تحقیق در جامعه ما نشات می گیرد و کمی و کاستیها ریشه در آن دارد . و در واقع ، همین نکته مهم است که باید درابتدا مورد توجه قرار گیرد . دراین مقاله ، سعی شده است ریشه های ضعف در فرهنگ مطالعه و تحقیق و ارتباط آن با نظام اطلاع رسانی مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار گیرد .
من در اینجا به عنوان یکی از دست اندرکاران کتابخانه های دانشگاهی که بیست و چند سال است با این گونه کتابخانه ها ارتباط نزدیک دارم ، می خواهم برای اولین بار اعلام کنم که : با توجه به نیاز و تقاضا ، عرضه کتابخانه های ما بسیار خوب بوده و در حد کاملأ قابل قبولی است ! ما از جهت کمبود کتابخانه و مراکز اطلاعاتی و منابع تحقیق ابدا مشکل نداریم ! این همه شکوه ها از کمبود ، بدون توجه به نیاز مراجعان و متقاضیان اطلاعات از کتابخانه ها نوشته شده و اصلأ درد دل واقعی اکثریت قریب به اتفاق جامعه ما نیست ؛ بلکه همه دردهای فرضی است دردهایی که نه مال مردم بلکه مال نویسندگان این مقاله ها است و شاید هم مال خود آنها نباشد ؛ بلکه به نیابت و با تصور ذهنی از خواست مردم ، چنین مطالبی را به نگارش درآورده اند ! اصولأ کتابخانه های ما ، در عرصه " عرضه و تقاضا " گاهی حتی بیش از تقاضا و نیاز عرضه کرده اند ، به خاطر همین مسئله اگر از دیدگاه اقتصادی صرف به آن نگاه کنیم "اسراف " هم کرده اند ، به جای آنکه متهم به تعلل و رکود شوند به ولخرجی و عرضه بیش از نیاز هم متهم هستند !
از بیان حقایق فوق آن هم از یک آشنای با کتابخانه های امروز ، تعجب نکنید و به شگفت نیایید ، زیرا اگر از لایه اظهار نظرهای رایج و کلاسیک و یک شکل که بارها و بارها شنیده ایم و هیچ کدام هم مشکلی را حل نکرده بگذریم و به عمق واقعیات برسیم ، از چنین ادعایی دیگر تعجب نخواهیم کرد . و چگونه تعجب کنیم که : به عیان می بینیم میلیونها دانش آموز درس می خوانند و دیپلم می گیرند ، بدون آنکه نیازی به مراجعه به کتابخانه ای داشته باشند . هزاران آموزگار و دبیر همه روزه تدریس می کنند ، بدون آنکه سالی یک بار از کتابخانه ای گذر کنند . صدها هزار دیپلمه ، هرسال در کنکور دانشگاهها شرکت می کنند و هزاران نفر از آنها نیز در امتحانات آن قبول می شوند . درحالیکه اکثریت آنها حتی در تمام عمرشان از کتابخانه ای استفاده نکرده اند . هزاران دانشجو در دانشگاههای کشور مشغول تحصیل اند که اکثر آنها با کتابخانه کاری ندارند و آنهایی هم که مراجعه میکنند ، یا برای خواندن جزوه درسی شخصی است ، و یا برای استفاده از چند کتاب محدود درسی که به وفور و به تعداد مکرر در کتابخانه دانشکده موجود است . این جریان ، حتی به شکلی درمیان استادان دانشگاهها اگر که از استثناء نمی تواند به عنوان قاعده به حساب آید نیز کم و بیش دیده می شود .
اینجانب خود ، بارها شاهد بوده ام که برخی از اعضاء هیئت علمی ، پس از پا فشاری زیاد برای سفارش و خرید سریع نشریه و یا کتابی علمی از خارج توسط کتابخانه ، پس از رسیدن آن ، خود هیچ گاه به سراغ آن نیامده اند تا چه رسد به دیگران ! و در چنین اوضاع و احوالی ، نه تنها دانشجویان با الفبای تحقیق آشنایی ندارند ؛ بلکه حتی کم نیستند استادانی که آنها نیز با امر تحقیق بیگانه اند .
با این اوصاف ، آیا هنوز باید بگوییم که کتابخانه های ما مشکل دارند ؟ میزان مراجعه با سوادان ما به مراکز اطلاع رسانی این چنین است . بیسوادن که اکثریت افراد جامعه را تشکیل می دهند که واقعا نمی توانند کاری با کتابخانه داشته باشند .
زمانی که می بینیم دانشگاههایی حتی بدون داشتن کتابخانه شروع به کار می کنند ، دانشجو آموزش می دهند ، باید قبول کنیم که اگر بالاترین مراکز آموزشی به این نحو ازخدمات کتابخانه ای و کتابخانه بی نیازند ، ما کتابداران یا دست اندر کاران مراکز اطلاع رسانی به منزله" کاسه های " داغتر از " آش " خواهیم بود . اگر سخن از کمبودها و کاستیهای آن به میان آوردیم و ناله و شکوه سر دهیم .و بیخود نیست که کسی هم به این انتقادات توجه نمی کند و اصلأ گوش شنوایی برای آن پیدا نمی شود و به عبارت دیگر ، خود می گوییم و خود هم می شنویم و سخن فراتر از این هم نمی رود .
مگر غیر از این است که ما آشنایان با امور کتابخانه ، چه بسا دیده ایم حتی زمانی که تنها متخصص امور اطلاع رسانی و کتابداری یک دانشگاه که عهده دار و مسئول اداره کتابخانه های آن بوده بدون دلیلی توسط مسئولان دانشگاه برکنار می شود و فردی کاملأ ناآشنا و بدون اطلاع از این فن به جایش گذاشته می شود . اصلأ آب از آب تکان نمی خورد : نه کوچکترین خللی ، در امر آموزش دانشگاه به وجود می آورد و نه کمترین ضایعه ای در امر پژوهش ( اگر که واقعا وجود داشته باشد ) ؛ نه دانشجویی متوجه این تغییر می شود و نه حتی استادی دچار مشکل می گردد . و این چنین است که ، بودجه فراوانی که صرف تاسیس و راه اندازی این کتابخانه ها ، از جهت ساختمان و تجهیزات ، حقوق پرسنل ، خرید مواد و منابع و غیره می شود ( حتی در حد موجود ) ، اکثرا هرز می رود و بازده اش ، بسیار کمتر از سرمایه گذاری برای آن است .
بنابراین ، مشکل بنیادی را ، نه در نظام اطلاع رسانی ، بلکه درپدیده دیگری که علت آن محسوب می شود ، یعنی فرهنگ مطالعه و تحقیق در جامعه ، باید جستجو نمود که منشا همه مشکلات دراین زمینه است . زیرا که اگر کم کاری کبد به صورت لک صورت پدیدار گردد ، راه معالجه آن استفاده ازکرم ضد لک نیست ؛ بلکه چاره اساسی رفع مشکل کبد است .
درزمان ما ، علی رغم کوششهای گوناگونی که برای باسواد کردن مردم صورت می گیرد ، هنوز خیل عظیمی از مردم کشور ما را افراد بی سواد تشکیل می دهد . " تمدن امروز رشد اجتماعی را به مقیاس وسیع مدیون سطح دانش عمومی می پندارد . بر اساس این باور نسبت با سوادی جمعیت به عنوان یکی از مظاهر پیشرفت مورد توجه است خواندن و نوشتن اولین و ساده ترین وسیله رشد فکری است و تعمیم آن منشا رشد و توسعه اجتماعی است . آنجا که بیسوادی ، به صورت پدیده غالب ، اکثریت افراد جامعه را در برمی گیرد ، بی خبری نیز مشخصترین ویژگی جمعی است و در بی خبری ، هیچگونه رشد و تعالی نمی توان یافت در دنیای امروز ، نسبت باسوادی جامعه به عنوان یکی ار شاخصهای رشد و توسعه شناخته می شود " ۱
بعد از مشکل بزرگ بی سوادی ، مسکل نوسوادان به چشم می خورد . این گروه که با زحمات زیاد و صرف بودجه ای قابل توجه ، در جریان سوادآموزی ، خواندن و نوشتن رایاد می گیرند ، عملأ مواد خواندنی مورد نیاز خود را در اختیار ندارند و اگر پس از گذشت زمان ، آنچه را که یاد گرفته اند فراموش نکنند ، حداقل در جرگه کسانی قرار می گیرند که دارای سوادی مرده و غیر قابل تحرک اند و آن طور که انتظار می رود از این سواد بهره ای نخواهند برد . از طرفی در طبقه باسواد و تحصیل کرده نیز ، همان طور که اشاره شد ، نه اقبالی جدی به مطالعه وجود دارد و نه احساس نیاز و نه عادت به آن . و این در حالی است که : " ما در عصر اطلاعات زندگی می کنیم . اطلاعات تولید شده در جهان ، به قدری زیاد است که ما را با " انفجار اطلاعات " ، " آلودگی اطلاعات " و " رشد بیش از حد اطلاعات " مواجه ساخته است .تخمین زده می شود که هر ساله تنها نزدیک به ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار گزارش تحقیق در دنیا منتشر می شود . و این رشد شتابان ، همچنان ادامه دارد . چکیده نوشته های مربوط به علوم شیمی Chemical Abstract" " قریب ۰۰۰/۴۵۰ قلم در هر سال است . چکیده نوشته های علوم زیستی Biological Abst" " ۰۰۰/۲۵۰ ، چکیده نوشته های مربوط به علوم فیزیک " Physics Anstracts " ۰۰۰/۱۶۵ ، چکیده نوشته های علوم مهندسی "Engineering Index " به حدود ۰۰۰/۱۰۵ در سال می رسد " . ۲ " در هرسال فقط در زمینه علوم و تکنولوژی متجاوز از یک میلیون و پانصد هزار مقاله معتبر ، در پنحاه و پنح هزار نشریه ادواری منتشر می شود . عصر ما را دوران " انفجار انتشارات " و "انقلاب اطلاعات " می خوانند . پیشقراولان این عصر جدید ، محققان ، نویسندگان ، مترجمان ، ناشران ، کارگزاران و متخصصان چاپ ، متخصصان ارتباطات و کامپیوتر و همچنین کتابداران دکومانتالیستها ، اطلاع رسانان و آرشیویستها هستند . سرمایه و نیروی فکر و کار بسیار زیادی برای سازماندهی ، انباشت و بازیابی اطلاعات صرف می گردد . تا آنجا که شاخص عقب ماندگی و پیشرفت جوامع بشری از میزان درآمد سرانه ، به میزان اطلاعات سازمان یافته و قابل دسترسی در جامعه تبدیل شده ایت . در استفاده از اطلاعات از همه مهمتر آماده سازی محیط اجتماعی فرهنگی و آموزش افراد است که نباید از آن غافل ماند " . ۳
بنابراین ، در چنین شرایطی از زمان ، با توجه به گسترش و اهمیت روزافزون اطلاعات علمی و نیاز به استفاده از آن ، و برای آماده کردن و مستعد نمودن زمینه بهره وری از این اطلاعات ، و ایجاد احساس نیاز واقعی به آن ، قبل از همه به یک برنامه ریزی وسیع و حساب شده در جهت ترویج فرهنگ مطالعه و تحقیق نیاز داریم که در اینجا ، فقط به صورت بسیار مختصر و فهرستوار ، به رئوس آن اشاره می شود :
الف) انجام تغییرات لازم در نظام آموزشی مدارس ، بدانگونه که مطالعه کتابهای جنبی و انجام تحقیقات ابتدایی جزو برنامه موظف درسی دانش آموزان قرار گیرد . و در این ارتباط ، کتابهای سودمند مناسبی در زمینه های موضوعی متنوع به طور گسترده و با استفاده از آخرین روشها و تکنیکهای فنی و علمی برای هر سطح و هر کلاس ، تالیف و انتشار یافته و در کتابخانه هر مدرسه دراختیار دانش آموزان قرار گیرد ؛
ب) آموزش روشهای ساده و عملی کتابداری به " کتابدار معلم " های تمامی مدارس هر شهر و منطقه ، در خلال تعطیلات تابستان ؛
ج) روش استفاده از کتاب و کتابخانه و انجام تحقیقات ابتدایی ، به عنوان یک کتاب درسی تدوین و به دانش آموزان ارائه شده و برای هر درس تعیین گردد . و در این میان ، کوشش به عمل آید که با استفاده از تجربیات علمی ، دانش آموز نه فقط یک کار اجباری و موظف درسی ، بلکه با علاقه و انگیزه به مطالعه و تحقیق روآور گردد ؛
د) به امر تحقیق و پژوهش در دانشگاهها و مراکز پژوهشی توجه بسیار جدیتر مبذول ، و برنامه های موظف تحقیقاتی و نیز درس " آشنایی با کتابخانه و روش تحقیق " در برنامه درسی کلیه رشته های دانشگاه گنجانیده شود ؛
ه) برای نظام تحقیقات در کشور ، با جمع آوری و استفاده از نظریات و تجربیات کلیه محققان و پژوهشگران ، در طی سمینارهای تخصصی و مستمر و جدی و با پشتوانه اجرایی ، برنامه ریزی جامع و مدونی به عمل آمده تا بدان وسیله :
۱) اولویتها را در این زمینه شناسایی و معرفی نماید .
۲) مانع کارهای تکراری و موازی در تحقق گردد .
۳) مشوق تحقیق و پژوهش و رواج فرهنگ آن شود .
۴) شبکه ای منسجم و فعال در امر پژوهش را پایه گذاری نماید .
۵) با رشد وشکوفایی تحقیق و پژوهش و در نتیجه ایجاد نیاز روزافزون و واقعی به مراکز اطلاع رسانی ، همزمان به طور جدی به گسترش این مراکز اقدام نموده و برای رفع مشکلات آنها درجهت ارائه خدمات مورد تقاضا به پژوهشگران چاره اندیشی اساسی نماید .
۶) از آنجا که در اکثر رشته ها هر گونه پژوهش بنیادی ، به اطلاعات وسیع در سطح جهانی نیاز دارد با استفاده از تکنولوژی پیشرفته اطلاع رسانی ، ارتباط محققان داخلی را با آخرین فعالیتهای انجام شده و داده های علمی در آن زمینه در دنیا برقرار نماید .
۷) رهبری و ترویج امر پژوهش و حمایت از پژوهشگران را با فراهم آوردن امکانات تحقیق به جای مدرک گرایی در دانشگاهها و به طور کلی ایجاد انگیزه های لازم برای انجام پژوهش در میان جامعه تحصیل کرده مملکت ، بر عهده گیرد .
۸) و بالاخره با انتشار مرتب نشریات نقد کتاب و آثار تحقیقی ، معرفی و تشویق فعالیتهای پیشرفته پژوهشی ، اخبار و رویدادهای پژوهشی و غیره علاقه مندان به تحقیق را در جریان این گونه مسائل قرار دهد .
ارجاعات
۱ – محمد طاهر ، مسائل آموزش و پرورش ( تهران : امیر کبیر ، ۱۳۶۴ ) .
۲ – محمد تقی مهدوی ،مدیریت اطلاعات (تهران : مرکز اسناد و مدارک علمی ، ۱۳۶۸ ).
۳ – فصلنامه کتاب ، نشریه کتابخانه ملی ایران ، شماره اول ( بهار ۱۳۶۹ ) ص ۳ و ۴ .
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست