جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
جنگاوری کامپیوتری
کامپیوترها ظاهراً تواناییهای گوناگونی را برای انسان ایجاد کرده و تسهیلاتی را در اختیار، گذاشتهاند، اما همهی این تواناییها و تسهیلات ستودنی نیستند. یکی از این تواناییها، هدایت و کنترل جنگهای عظیم و گستردهی اتمی است که میتواند تنها در چند دقیقه به نابودی جهان بیانجامد. بعد خطرناک مسأله در آنجاست که در این بخش، کامپیوتر بیش از انسانها در روند تصمیمگیری نقش ایفا میکند
پیش از اختراع کامپیوترها، نابود کردن جهان امکانپذیر، اما بسیار دشوار و دور از تصور بود. اختراع کامپیوتر، سرعت وقوع جنگ، فراگیری تأثیرات آن و میزان تخریب را به میزان قابل توجهی افزایش داد.
تکنولوژی کامپیوتر، اخیراً درجهی بیسابقهای از تمرکز نظامی را ایجاد کرده است. ژنرالها در حالی که در اتاق جنگ زیرزمینی خود، جایی بیرون از واشنگتن نشستهاند، میتوانند در یک لحظه، وضعیت و آمادگی تجهیزات نظامی کل ایالات متحده و درصد قابل توجهی از تجهیزات رقیب را مشاهده کنند.
برای مراکز نظامی، همچنین این امکان وجود دارد که بعد از شلیک موشک، مسیر آن را توسط نمایشگرهای کامپیوتری دنبال کنند که بیشباهت به آنچه در فیلم «بازی جنگ» به تصویر کشیده شده، نیست.
در حقیقت، مدیریت جنگاوری مانند بازی کردن با یک بازی ویدئویی عظیم است (دنبال رادارهای الکترونیکی بر روی یک صفحهی نمایش بزرگ، ساده، مرکزی و بدون دخالت مستقیم). در اینجا کسی ممکن است بگوید، این گونه جنگافروزی، جنگ را منطقیتر و معقولتر میسازد، زیرا انسانها ـ برخلاف جنگهای تن به تن که سرنیزهها به بدن انسانها برخورد کرده و خونریزی آنها دیده میشود ـ از تأثیرات مستقیم جنگ بر کنار هستند، اما چنین نیست، زیرا وقتی نیروهای دشمن به تصاویری بر روی رادار تبدیل میشوند که مشاهدهی مستقیم آنها امکانپذیر نیست، احتمال خطای بیشتری وجود دارد. در یک دورهی ۱۸ ماهه که در ۳۰ ژوئن ۱۹۸۰ پایان یافت، نیروهای استراتژیک ایالات متحده، با ۱۵۱ هشدار اشتباه رادارهای کامپیوتری مواجه شدند که ۵ تای آنها آنقدر مهم بودند که نیروهای ما را به حالت آماده باش کامل درآوردند. در بسیاری از این موارد، این اعلان خطر در پاسخ به پرواز پرندگان در محدوده رادارها بود. در یک مورد هم با بالا آمدن ماه، زنگ هشدار به صدا درآمد.
مشکل خطای کامپیوتری در موقعیت جنگی، یکی از نگرانیهای اصلی متخصصین کامپیوتر، برای گروه (CPSR) ـ گروهی از مدیران اجرایی شرکتهای (سیلیکن ولی، کالیفرنیا)، برنامهنویسان و مهندسین ـ است که دربارهی قابلیتهای نظامی کامپیوترها کار میکنند.
بنا به گفته CPSR: «در تمامی برنامههای کامپیوتری و حتی سادهترین آنها عیوب و نقصهای پنهانی طراحی آن، گاهی برای ارسال باقی میماند و حتی ممکن است به نظر برسد که سیستم به خوبی کار میکند. هیچ روش و تدبیر شناخته شدهای وجود ندارد تا این عدم اطمینان را در برنامههای کامپیوتری عظیم و پیچیده از بین ببرد. آزمایشها و تستهای مختلف در شرایط بازسازی شده، هیچ کدام نمیتوانند جای آزمایش اصلی که در شرایط واقعی رخ میدهد و اصولاً برنامه برای آن طراحی شده را بگیرند. (مانند جنگ اتمی) اما تمام تجربهها در مورد سیستمهای کامپیوتری پیچیده نشان میدهد که در پیشبینی شرایط واقعی شکست میخوریم و این مسأله، مشکلات عدیدهای را ایجاد میکند».
CPSR استدلال میکند، خطای کامپیوتری تنها با دخالت انسان خفیفتر میشود. مسألهای که همکاری دائم ارتش و کامپیوتر را بسیار وحشتناک میسازد، این است که کامپیوترها مقدار زمان مورد نیاز برای تصمیمگیری را تا جایی کاهش دادهاند که تقریباً خودکار شدهاند؛ انسانها تقریباً نقشی ندارند.
اگر وضعیت امروز را با آنچه در سالهای ۱۹۴۰ جریان داشت مقایسه کنیم، اطلاعات خوبی به دست خواهیم آورد. حتی بعد از اختراع بمبهای اتمی، تخریب کل جهان دور از تصور بود، زیرا مقدار زمان و میزان شرکت نیروی انسانی در فرایند تخریب بسیار اهمیت داشت. علاوه بر این، بمبها باید به صورت فیزیکی در هواپیماهای بمبافکن جاسازی شده و فواصل بسیار زیادی را با سرعت نسبتاً کم به سمت اهدافشان پرواز میکردند. عملیات ساعتهای متمادی طول میکشید و زمان کافی برای رخ دادن اتفاقات دیگر نیز وجود داشت. علاوه بر این، هر بمب توسط گروهی از انسانها حمل میشد؛ در حالی که امروزه تنها با فشار دادن یک دکمه، به صورت خودکار شلیک میشوند. در آن زمان، حتی اگر یک بمب میافتاد، زمان کافی وجود داشت تا بتوان محل بمباران را تخلیه کرد. سیستم بر مبنای برگشتناپذیر «رفتن» اداره نمیشد و اختراع کامپیوترها، که فن پرتاب موشکهای پیشرفته را ممکن ساخت، زمان میان تصمیمگیری و عمل را به کوتاهی زمان «فشار دادن یک دکمه» و نتیجه را به شدت کوتاه کرد؛ امروزه دیگر کلاهکهای موشک در بمبافکنهایی که صدای گوش خراش دارند، حمل نمیشوند بلکه توسط موشکهای تحت کنترل کامپیوتری هدفگیری شده و با سرعت خارقالعادهای از مرکز کامپیوتر نظامی به فضا شلیک میشوند. امروزه به این علت که امکان عکسالعمل سریع دشمن وجود دارد، این احتمال که تمامی موشکها به یک باره شلیک شوند نیز بسیار قوی است. اگر جنگی درگیرد، خرابی فراگیر نه تنها ممکن است بلکه دور از تصور هم نیست.
[موشکهای آمریکا و روسیه تنها ۶ دقیقه وقت نیاز دارند تا به مرزهای دو کشور برسند. اگر کامپیوترهای ایالات متحده تشخیص دهند که حملهای از سوی دشمن در راه است، تنها ۶ دقیقه برای تأیید درستی اطلاعات، پیدا کردن محل رئیس جمهور و مطلع نمودن او نیاز است و در زمان باقیمانده، رئیس جمهور باید تصمیم نهایی را بگیرد. در واقعیت، زمانی برای در نظر گرفتن تمامی جوانب نیست، تصمیم از پیش گرفته شده است. در جنگاوری کامپیوتری مدرن، حضور انسان در لحظات بحران آنچنان کمرنگ شده که تقریباً بیمعنی به نظر میرسد]
برای درک دشواری تصمیمگیری انسان در جنگاوری مدرن، میتوان به سیستم «شلیک بعد از هشدار» (شلیک بلافاصله موشکها بعد از نخستین هشدار کامپیوتر)، به عنوان سیاست مورد قبول و اجرا شدنی اشاره کرد.
از لحاظ فنی، این قابلیت که در این سیستم، انسانها دیگر نقشی در تصمیمگیری نداشته باشند و ما با جنگاوری اتوماتیک روبهرو شویم، دور از تصور نیست: کامپیوترهای ما علیه کامپیوترهای دشمن. بنابراین، آنچه که جنگ اتمی نامیده میشود، این جنگ نیست. این جنگ در حقیقت جنگ میکروالکترونیک است، جنگی که انسانها در آن نقشی ندارند و تا آنجا ادامه مییابد که یکی از دو طرف، از نظر سختافزاری، مغلوب شود.
در ۲۸ اکتبر سال ۱۹۸۳، آژانس پروژههای تحقیقاتی ـ دفاعی پیشرفته (قسمتی از وزارت دفاع ایالات متحده) پروژهای را با نام «برنامه استراتژیک کامپیوتری» اعلام نمود. این پروژه، یک برنامه پنج ساله ۶۰۰ میلیون دلاری برای ساخت و گسترش نسل جدیدی از تجهیزات نظامی برای کامپیوترها بود. این پروژه شامل افزایش همه جانبهی قدرت کامپیوتری بود و پیش از هر چیز، در آن بر هوش مصنوعی تأکید شده بود. در این پروژه، «وسایل نقلیه هوایی، دریایی و زمینی کاملاً مستقل که قابلیت شناسایی و عملیات هجومی در سطوح بالا را دارا هستند» به تصویر کشیده شده بود. این تجهیزات و ماشینها، قابلیتهای انسانی مانند بینایی، قدرت تکلم، فهم زبانهای طبیعی و استدلال را دارا بودند. برنامه استراتژیک کامپیوتری، این دیدگاه را که حضور انسان در بسیاری از موارد تصمیمگیری در شرایط بحرانی میتواند به طور گسترده یا کاملاً جای خود را به ماشین بدهد، تقویت میکند. برای مثال، این برنامه در مورد ضرورت استفاده از «خلبان اتوماتیک» این گونه استدلال میکند: «خلبانها اغلب در برابر حجم زیادی از دادهها، اطلاعات و ارتباطات مختلف قرار دارند که باید در آن شرایط، تصمیماتی که به مرگ و زندگی بستگی دارد، بگیرند». اکنون ماشیم آن را انجام خواهد داد. تنها کاری که خلبان باید انجام دهد، بلند کردن و فرود آوردن هواپیما است.
مؤسسه «متخصصین کامپیوتر» CPSR، پژوهشی را در مورد برنامه استراتژیک کامپیوتری به چاپ رساندهاند. این مؤسسه، نتیجهگیری میکند «پیشرفت، در سرعت و گسترهی سلاحها، باعث افزایش احتمال جنگ و درگیریها شده و منجر به گسترش استفاده از کامپیوترها به منظور کمک به جریان اطلاعات و تصمیمگیریها در تمامی سطوح سازمان نظامی شده است. یکی از عوارض این رویه، کاهش شدید رخدادهای قابل پیشبینی نظامی است فرماندهان به ویژه نگران نقشی هستند که سیستمهای کامپیوتری مستقل در زمان انتقال از صلح به جنگ بازی خواهند نمود و این در حالی است که قوانین جنگ ممکن است به سرعت در حال تغییر باشند. یکی از نمونههای تنشزا و دلهرهآور در این مورد، دفاع برنامهریزی شده در برابر موشکهای اتمی استراتژیک است؛ جایی که سیستمها باید سریعاً عکسالعمل نشان دهند و تقریباً تمامی سیستمها خودکار میباشند. اینجا است که پیچیدگی و غیرقابل پیشبینی بودن شاخصهایی که تصمیمات ما را تحت تأثیر قرار میدهند، بسیار بالا خواهد بود. اعتماد و اتکا به کامپیوترها، میزان جنگ و درگیریها را بیشتر از میزانی که انسانها قادر به دفع و مقابله با آن باشند، بالا برده است. پاسخی که نظامیان و ارتش به این مشکل میدهند، طراحی کامپیوترهایی است که بتوانند بهتر از انسان فکر کرده و عکسالعمل نشان دهند.و حتی اگر چنین ماشینهای «زیرکی» قابل طراحی باشند، یک ویژگی مختص به انسان قابل اعمال نیست: درک عمومی برای استدلال. متخصصین کامپیوتر در امور اجتماعی به این نقیصه اشاره کردهاند:
«آنچه درک عمومی برای استدلال را تبدیل به یک ویژگی منحصر به فرد میکند، استفاده از پشتوانهی عظیمی از تجربیات در موقعیتهای غیرمنتظره و پیشبینی نشده است. برای مثال، وقتی شما به دوستتان آدرس منزل را میدهید، لازم نیست در مورد تمامی اتفاقاتی که ممکن است در راه برایش پیش بیاید، به او توضیح بدهید: درختهایی که ممکن است سر راه افتاده باشند، تصادفات، پنچر شدن لاستیک و در اینجا حجم قابل توجهی از دانستهها و تجربیات به کمک انسان میآیند. ما هرگز نمیدانیم چه زمانی به چه چیزی نیاز پیدا خواهیم کرد. ما حتی گاهی اوقات متوجه نیستیم چه زمانی از این دانستهها استفاده میکنیم.
این ادراک، نوعی دانستن است که حتی در مواردی که کاملاً مشخص و بدون اشکال به نظر میرسند، ما را وامیدارد که بگوییم: یک جای این کار میلنگد و این ادراک نتیجهی دانش دقیقی است که بر تجربههایی که در طی سالها در موقعیتهای مشابه به دست آمده، متکی است.
CPSR ادامه میدهد:
«قوانینی که تمامی سیستمهای کامپیوتری بر پایه آن قرار دارند، به گونهای به جهان خارج نگاه میکنند که گویی این جهان از بلوکهای ساختمانی از پیش تعریف شدهای ساخته شده است، منتهی به گونهای دقیق و معین. سیستمهای هوش مصنوعی در مواجههی با این بلوکهای ساختمانی پیچیده، بهتر از برنامههای کامپیوتری قدیمی و سنتی عمل میکنند، اما آنها برای عکسالعمل نشان دادن در برابر بلوکهای جدید، به خوبی مجهز نیستند. این کامپیوترها در محیطهای پیچیده و رخدادهای پیشبینی نشده، ممکن است عکسالعملهای غیرمنتظره و ناسنجیدهای را از خود نشان دهند. این موضوع، پاسخی به این سؤال است که چرا انعکاسهای راداری ماه، سیستم Norad را مختل کرد: ماه در میان بلوکهای ساختمانی (جهان تعریف شده برای کامپیوتر) با توجه به آنچه برای کامپیوترها برنامهریزی شده، جایگاهی ندارند!
بر عهدهی برنامهنویسان است که جلوتر از زمان، مشکلاتی را که سیستم کامپیوتری ممکن است با آنها روبهرو شود، پیشبینی کنند. رفتاری که سیستم از خود نشان میدهد، کاملاً به ساختار برنامهها بستگی دارد، به قوانین و روشهایی که این برنامهها بر پایه آن طراحی شدهاند، اما همانگونه که طرح استراتژیک کامپیوتری میگوید، این غیرقابل پیشبینی بودن جنگ است که چنین تهدیدهای جدی را در مقابل ما قرار میدهد».
● آیا میتوان کامپیوترها را مقصر دانست؟
در اینجا سؤالی اساسی پیش میآید: آیا این عادلانه است که کامپیوترها را مقصر تمامی یا برخی از مسایل ذکر شده بدانیم؟ بیشتر مردم، حتی آنهایی که از ارتباط بین کامپیوترها و نیروی بالقوه تخریبی روبه افزایش آنها آگاهند، کامپیوترها را به خودی خود بیضرر، بدون ارزش مستقل و خنثی میدانند! انسانها ماشینها را اختراع میکنند، آنها را برنامهریزی میکنند، دکمه را فشار میدهند و ، اینها باور عمومی مردم است و هنوز، این حقیقت ساده که اگر کامپیوترها نبودند، فرایند و روند جنگ طولانیتر میشد و زمان بسیار بیشتری برای انسانها وجود داشت تا به فکر جانشینهای بهتری برای جنگ باشند، این تنها به خاطر وجود کامپیوترها است که امکان و احتمال یک جنگ مجازی خودکار و جهانی، که در آن تخریب کامل جهان وجود خواهد داشت، مورد پذیرش عمومی نیست و همچنان بر خنثی بودن کامپیوترها تأکید میشود! همچنین نباید این حقیقت را از یاد ببریم که اگر کامپیوترها به گونهای حذف میشدند، جهانی به مراتب بهتر و امنتر داشتیم. در آن صورت حتی اگر بمبهای اتمی وجود داشتند، سرویس انتقال کارآمدی برای استفاده از آنها وجود نداشت. پاکستان میتوانست بمب اتم بر سر هند بیندازد؛ اما امکان رخ دادن یک جنگ اتمی تمام عیار و جهانی که بتواند نوع بشر را از بین ببرد، امکانپذیر نبود.
جامعهی ما از عقیدهی محکم آرمانگرایی تکنولوژیکی حمایت میکند. ما عقیده داریم که میتوانیم بهترینها را توسط تکنولوژی دریافت کنیم، بدون اینکه در ورطه مشکلات ذکر شده در این مقاله قرار بگیریم.
ما در حالی از این آرمانگرایی حمایت میکنیم که هیچ مدرکی مبنی بر این که تاکنون از تکنولوژی به صورت بهینه و تحت کنترل کامل و ایدهآل استفاده شده باشد، نداریم. همه میدانیم که اتومبیلها حقیقتاً جهان طبیعت را نابود کردهاند و همچنین میدانیم، تلویزیون تسخیرگر ذهنها است و نسل انرژی الکتریکی بیاندازه به ضرر سیاره زمین عمل کرده است. بیشتر فناوریها به گونهای به خدمت گرفته شدهاند که تنها برای مؤسسات بزرگ سودمند باشند و اساساً سودی برای عموم مردم یا سلامت کرهی زمین ندارند.
ما همچنین عمیقاً تحت تأثیر این نظریه که تکامل تکنولوژیکی چیز خوبی است و هیچ حد و مرزی برای دانش نباید وجود داشته باشد، قرار داریم. جوامع دیگر در برخورد با تمایلات تخریبگرایانه، به نوعی تابو و منع اخلاقی معتقدند، در حالی که در جامعهی ما ایدهی تابو و اعمال محدودیت نسبت به چیزی، خود نوعی تابو و زشتی محسوب میشود. همان گونه که استدلال کردیم، جامعهی ما سازوکاری برای ارزشیابی جنبههای منفی تکنولوژی نداشته و ما کورکورانه حتی در عرصههای نظامی از آن پیروی میکنیم.
همراهی کامپیوتر و ارتش، مسألهای غیرقابل مقاومت است. طبیعت تفکر نظامی این است که به دنبال توناییهای عملی در روشهای متمرکزتر، پیچیدهتر، سریعتر، دور از دسترستر و مخربتر باشد. اگر شما ژنرالی باشید که وظیفهاش نبرد و پیروزی در جنگها است، عاشق کامپیوترها خواهید بود. هیچ تکنولوژی دیگری این چنین کمکهای شایانی را به نیروی نظامی نکرده است.
ارتش ایالات متحده به عنوان تنها منبع مالی تحقیقات علمی کامپیوتر در جهان است. جاذبهای که میان ارتش و علوم کامپیوتری وجود دارد، یک جاذبه و کشش فوقالعاده است. در حقیقت میتوان استدلال کرد که استفادهی عظیمی که اخیراً از کامپیوترها میشود، فقط نوعی زرق و برق است، فقط به این خاطر که در استفاده از کامپیوتر در امور نظامی، بتوان ذهن عوام را به نوعی فریفت. در بین تمامی نهادها و افرادی که به نحوی از کامپیوترها سود میبرند، ارتش بیشترین فایده را از کامپیوترها کسب میکند.
کامپیوترها بیش از این که برای من و شما یا آموزگاران و یا حتی شرکتها و بانکها باشند، برای ارتش سودمند هستند. از میان تمامی کمکهایی که کامپیوترها به دنیای امروز میکنند، همکاری بین کامپیوتر و ارتش، مخربترین آنها است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست