یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
ضد قهرمان وحشتناک و شگفت انگیز
«آنا کارنینا»، رمان حماسی تولستوی از قرن نوزدهم تاکنون خوانندگان بسیاری را شیفته خود کرده است و کارگردانان سینما نیز از این قاعده مستثنا نبودهاند و بارها و بارها از آن اقتباس کردهاند.
تازهترین فیلم اقتباسشده از این داستان، ساخته جو رایت است کارگردانی که دو فیلم اقتباسی دیگر - «غرور و تعصب» و «تاوان» - را در کارنامه کاری خود دارد و در این فیلم نیز همچون سایر فیلمهایش از حضور کایرا نایتلی بهره برده است. رایت تمام ماجراهای فیلم را بر روی صحنه تئاتر روایت میکند. مسابقه اسبدوانی، مزرعه گلها، جدالها و بگو مگوها، همه و همه زیر سقف سالن تئاتر میگذرد. رایت در مصاحبه با رنه مونتاین، از مجریان رادیوی ملی گفت که او با این کار قصد داشته تا روحی تازه به عشق کلاسیک روسی بدمد.
چه شد که برای فیلمبرداری لوکیشن خاصی در نظر نگرفتید؟
خب فیلمنامه اصلی که تام استاپارد نوشته بود تقریبا یک ترجمه تحتاللفظی از داستان اصلی بود و تمام صحنههایش در قصرهای مختلفی در اطراف روسیه میگذشت. ما هم رفتیم به دنبال کشف یک قصر برای اینکه فیلمبرداری را شروع کنیم. هر جا میرفتیم به ما میگفتند که اقتباسهای قبلی از «آناکارنینا» در آنجا ساخته شده. بعد از کمی جستوجو، ناگهان احساس کردم که بر روی زمینی دارم قدم میزنم که قبلا دیگران آن را کشف کردهاند. حس کردم در یک دور باطل افتادهام و بیخودی دور خودم میچرخم. پس تصمیم گرفتم این داستان را طوری روایت کنم که قبلا کسی تعریف نکرده است، خواستم فیلمی بسازم که به من اجازه بدهد کمی بیشتر درباره احساسات شخصیتهای کتاب و دنیای درونشان حرف بزنم.
چگونه دنیای فیلم و تئاتر را با هم ترکیب کردید؟
وقتی تصمیمم در باره اینکه میخواهم فیلم را فقط در یک لوکیشن واحد فیلمبرداری کنم، قطعی شد؛ حالا باید تصمیم میگرفتم که آن یک لوکیشن باید کجا باشد. به این مطلب پی برده بودم که جامعه روسیه دهه ۱۸۷۰ به طور جدی دچار بحران هویت شده بود. در آن دوران ظاهرا هیچکس جایگاه خودش را نمیدانست، اینکه شرقی است یا غربی و خیلی چیزهای دیگر. و شاید برای همین بود که مردم آن دوران روسیه تصمیم گرفته بودند سبک فرانسویها را برای زندگیشان انتخاب کنند، آخرین مدل لباسهای پاریسی را به تن میکردند و به زبان فرانسه حرف میزدند، خلاصه انگار همیشه تظاهر میکردند و به نوعی همیشه روی صحنه تئاتر بودند. پس صحنه تئاتر برای نشان دادن وضعیت جامعه آن زمان روسیه مناسبترین گزینه بود. حتی درمورد داستان آنا هم به نظرم بهترین لوکیشن همان صحنه تئاتر بود... به نظر من داستان تولستوی درباره پیدا کردن یک جایگاه معتبر و قابل اعتماد در زندگی است، درباره ایفا کردن یک نقش درست و رها کردن نقشهایی که دیگر مناسب ما نیستند.
نظرتان درباره شخصیت آنا کارنینا چیست؟
به نظر من آنا به هیچوجه یک قهرمان نیست. در واقع او به نوعی حتی ضدقهرمان است. فکر میکنم تولستوی میخواسته شخصیتی خلق کند که از نظر اخلاقی فاسد باشد و درست به همین دلیل سزاوار هرگونه سرزنش. احساس میکنم تولستوی چنان به شخصیت آنا جان بخشیده بود که انگار او از صفحات کتاب بلند شده بود و در برابر تولستوی ایستاده بود و حتی نویسنده عاشق شخصیتی شده بود که خودش خلق کرده بود و تمام کشش و جاذبه داستان در همین است. آنا کارنینا زنی است که در عین وحشتناک بودن، شگفتانگیز هم هست و همین ویژگی اوست که مرا مجذوب میکند.
● رمان پرسشگر
از زمانی که رمان «آنا کارنینا»ی تولستوی در سال ۱۸۷۷ به چاپ رسید، تاکنون بیش از ۲۵ فیلم اقتباسی بر اساس آن ساخته شده است و بازیگرانی همچون گرتا کاربو، ویوین لی و سوفی مارسو در نقش آنا کارنینا بازی کردهاند. به خاطر چنین پیشینه تاریخیای، کایرا نایتلی که در تازهترین نسخه اقتباسی از این داستان، در نقش آنا بازی میکند، از دغدغههای خود میگوید:
«وقتی جو رایت از من پرسید که نظرم درباره بازی در نقش آنا کارنینا چیست، بلافاصله گفتم خیلی خوبه! در آن لحظه زبانم جلوتر از مغزم کار کرد و تا به خودم بجنبم و قضیه را در ذهنم کمی مرور کنم و بعد تصمیم بگیرم، زبانم کار دستم داده بود.»
بازی کردن در نقش آنا که به لحاظ اخلاقی شخصیت بسیار پیچیدهای دارد، چه حسی داشت؟
اولین بار که این کتاب را خواندم تازه ۲۰ ساله شده بودم، آن زمان شخصیت آنا یک قربانی و تقریبا بیگناه به نظرم آمد. تابستان گذشته وقتی قرار شد در این پروژه با جو رایت همکاری کنم یکبار دیگر کتاب را خواندم؛ آنا دیگر همان شخصیتی که در ۲۰ سالگی شناخته بودمش نبود. این بار به نظرم آمد که قهرمان داستان لوین است و آنا در تمام مسیر داستان به سمت ضد قهرمان شدن پیش میرود.
به نظر شما چرا این داستان بعد از این همه سال هنوز هم طرفدار دارد؟
چون روایتگر عشق است و صرفا یک داستان عاشقانه ساده را روایت نمیکند. داستان آنا کارنینا داستان عشق حقیقی است، عشقی که انسان قرنهای متمادی است که شیفته آن شده و نه این عشقهای بازاری که این روزها به هر طریقی به ما میفروشند. عشق میتواند جنون باشد، میتواند شادی و شعف باشد. داستان تولستوی به تمام جنبههای عشق میپردازد. «آنا کارنینا» بیشتر پرسشگر است تا پاسخگو.
آیا با این شخصیت احساس قرابت داشتید؟
شخصیت آنا ترسآور است و خود من هم دستکمی از او ندارم. آنا مرا میترساند چون به محض اینکه کارهایش به نظرم خشن و حتی زننده میآیند با خودم فکر میکنم «راستی اگر من بودم تصمیمی غیر از این میگرفتم؟! آیا میتوانستم بهتر رفتار کنم؟» و بعد به این جواب میرسم که «نه!.»
تاکنون در سه فیلم جو رایت بازی کردهاید، رابطهتان با او چگونه است؟
اعتماد بین ما شگفتانگیز است. حتی وقتی با هم دعوا میکنیم این رابطه مخدوش نمیشود. بعد از همکاری نزدیک در سه پروژه بزرگ احساس میکنم رابطهمان مثل خواهر و برادرها شده. آنقدر به هم اعتماد داریم که وقتی ۱۲ هفته به آغاز فیلمبرداری مانده بود به من گفت که «تمام فیلم را تغییر داده است» اصلا ناراحت نشدم اما هر کارگردان دیگری بود زنگ خطرم به صدا درمیآمد.
منبع: NPR
رنه مونتاین
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست