یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
بررسی وضعیت شعر پیش از انقلاب اسلامی و پس از آن
الف) محتوا
بدیهی است که ارزیابی محتوایی شعر این چند دهه، بدون شناخت سیاسی و وضعیت اجتماعی کشور، میسر نخواهد بود.درکنار آن باید از چگونگی مطبوعات وکتابها و حتی کیفیت داستان نویسی وسیر و سیره آن دراین عصراطلاع داشت.
اصولا کشور ما در صد ساله اخیر، درکنارتحولات سیاسی- اجتماعی، تحولاتی در ادبیات داشته است. در عصر" مشروطیت" با بروزتفکرات غربی در بین صاحبان قلم و اندیشه، ادبیات بیش از صورت و قالب در محتوا دگرگون شد ونوعی تعهد ومبارزه در آثار نوشتاری پدید آمد. به وجود آمدن نوعی آزادی بیان که حاصل زحمت اهل قلم بود، این فرصت را برای ادبا و شعرا به وجود آورد تا به بیان تفکرات خود بپردازند. البته برخی از تفکرات غربی که از طریق رفت و آمد به غرب یا شیوه آموزش مدارس غربی در داخل صورت میگرفت، درمواردی با ارزشهای ملی ومذهبی جامعه ما در تضاد بود، سخن از خلق و رنج و اندیشیدن به توده ، ازتاثیرات نمایان" انقلاب روسیه" بود که در آثار ادبی آن روز دیده میشود. در این ارتباط، یکی از اهل نظر، ادبیات پیش ازانقلاب را نشات گرفته از " سکولاریسمی" میداند که در کشور نفوذ داشت و در فکر واندیشه وعمل و زبان گروهی رسوخ یافته بود و از نظر ایشان، این " سکولاریسم همزاد مشروطیت از بن و بنیاد و با دین و اعتقادات دینی سر ناسازگاری داشت."
البته این جماعت متهم به خود باختگی و سرگردانیاند که از روی نادانی به تالیف وانتشارمطالبی مبادرت کردهاند که به خلاف مسیر کلی ادبیات پربار گذشته است واین موضوع دلیل پریشانی ادبیات معاصر شناخته شده است. اگر چه اعتقادبر این است که در این عصر، در حوزههایی از جمله ایماژ وتصویر شاعرانه موفقیتهایی حاصل شده است، اما فقر محتوا و بیهویتی فرهنگی بسیارمشهود است. سالها پیش ازدهههای مورد نظر، در عصر پادشاهان قجر پای فرنگیان به کشورباز شده بود. یکی ازسوغاتهای این ارتباط، داستان نویسی به شیوه نوین بود. این سوغات ازمنظری که همانا تحول نثر و بهرههای مفید نگارش داستان باشد، خشنود کننده بود. اما برخی نویسندگان به پیروی از اروپاییان، مسائل جنسی را بر مبنای عقاید " فروید" محور همه چیز دانستند و تحت تاثیر تعلیمهای فرهنگ غرب، آثار خود را شکل دادند. " آنچه این نویسندگان دنبال میکنند، بریدن مردم از سنتها و اعتقادات ملیمذهبی و گام برداشتن به سوی تجدد و فرنگی شدن است."
البته در آغاز نهضت داستان نویسی، داستانها بر اساس روش تاریخی وکهن گرایی پرداخته میشد، اما این شیوه به دلیل رویکرد خوانندگان به مسائل روز،به پرداخت اجتماعی منتهی شد. درست به همین دلیل، به بهانه ارائه تصویرهایی از اجتماع، شخصیتهایی چون معتادان و دختران فریب خورده به حوزه ادبیات منثور راه یافتند.
علاوه بر مسائل سیاسی واجتماعی و تاثیر داستان نویسی ، تفکر هنر بدون التزام نیز که دراین چند دهه به شدت مطرح بود به رواج بیبندو باری وهرزگی در آثار ادبی دامن زد. آثار کسانی چون " مستعان" ، " همایونفر" و " محمد مسعود" را در این رابطه میتوان نام برد.
درنقد و نظر همین قسم نوشتهها و نویسندهها در کتاب" صد سال داستان نویسی" آمده است: " نوشتههایشان چنان کثیف است که نمیتوان تصور کرد کسانی به جز عقب افتادگان ذهنی آنها را نوشته باشند. این کالای فاسد که به فراوانی توسط مجلات هفتگی عرضه میشود، خوانندگان بسیار مییابد و ذوق واستعداد جوانان را منحرف میکند."
حال با این در آمد بحث شعر را در این دوره پیش میگیریم و در آغاز با انعکاس آرا و نظرات چند تن از شاعران وادیبان عصر، با موقعیت این هنر نوشتاری آشنا میشویم:
" شعر پارسی پس از دومین جنگ جهانی در کشور ما دو رویه را در پیش گرفت . در گرایش نخستین، شعر در برگیرنده نوعی مضامین غنایی و عاشقانه محض بود. این نوع شعر میدان وسیعی را برای خود ایجاد کرد. از عوامل اصلی بروز این پدیده میتوان فرهنگ منحط حاکم بر جامعه ، گرایش جوانان به فرهنگ غرب و
خود باختگی آنان در برابر این فرهنگ را نام برد. همین عوامل،دست به دست هم داد و زمینه را برای بسط این نوع شعر آماده کرد و حتی تواناترین شاعران ما نیز به این آتش دامن زدند که از آن جمله میتوان به سرایندگانی مثل" خانلری" ، " توللی" ، " گلچین معانی"، " ندوشن"، " منوچهر شیبانی" و " نادرپور" اشاره کرد. این افراد در سایه رمانتیسم ، دست به نوآوریهایی زدند که هیچ کدام از آنها خارج ازمحدوده عشق وعاشقی ومضامین عاشقانه نبود.
گروه دوم شاعرانی بودند که به مکتب سمبولیسم معتقد بودند و راه را برای اصلاح طلبان و روشنفکران جامعه بازکردند. این گروه، رمانتیسم را پدیدهای بیخاصیت معرفی کردند و خود راهی دیگر را برگزیدند. از شاعران پیشتاز این سیر میتوان " نیمای بزرگ" ، " اخوان" ، " سهراب سپهری" ، " هوشنگ ابتهاج" ، " م. آزرم"، " شاهرودی " و " سیاوش کسرایی" را نام برد.
با این وصف ، شعر فارسی از نیمه دوم دهه چهل تا پنجاه روح تازه ای پیدا کرد. بسیاری از افکار کهنه وقدیمی والفاظ تکراری جای خود را به الفاظی تازه بخشید که محور آن توجه به مسائل اجتماعی و بیان دردها در بحبوحه فشار و خفقان و یاس حاکم برجامعه بود. در دهه پنجاه، مخصوصا از گروه دوم، میبینیم که شعر، خودش را از بن بست کسالت بار شعر قدیم نجات داده ورسالت تازهای را در پیش گرفته است."
علاوه بر آنچه در بالا عینا نقل شد، در متن همین مقاله ویژگیهایی نیز برای شعر گروه دوم یا " نمادگرایان" برشمرده شده است که عبارتند از :
الف) تکیه بر زبان نو
ب) آمیختگی شعر با زندگی فردی واجتماعی
ج) رواج تصاویر حسی وملموس
د) پیوند عاطفه واحساس با مفاهیم ذهنی
هـ) گسترش حوزه واژگانی شعر.
اندک تفحصی در اشعار شاعرانی که در این گروه از آنان نام برده شد گفتههای بالا را تائید میکند. هرچند این ، جو غالب آن روزگار نبود. دلیلش هم نوپایی و نوسرایی شاعران بود؛ ( نه از حیث سن و سال وتجربه شعری، بلکه بیشتر از جهت طرز تازه و قوام نیافته آنان) این شاعران، اولا در اقلیت بودند ، دوم اینکه با شیوه جدید نیما برخوردی دوگانه میشد. برخی آن را تنها راه تنفس شعر و ادامه حیات ادب فارسی میدانستند و بعضی نیز آن را خصم سابقه ازل شعر میخواندند.
بنابراین ازحیث محتوا، شعر این دوره به شدت ملول است. ناهنجاریهای اجتماعی و فساد رایج جامعه از یک سو وتاثیر پذیری از نهضت داستان نویسی نوین از سوی دیگر، باعث شد تا شعر از آرایه عفاف و تقدس برهنه شود؛ رواج نفسانیات در شعر چندان شایع گشت که به قول "دکتر شریعتی" : " اعتراف به انحرافات جنسی در اشعار جزء افتخارات در آمد وازعوامل نبوغ شناخته شد."
" عبدالعلی دستغیب" یکی از منتقدین معاصر، در تحلیلی از شعر قبل از انقلاب آورده است: " در شعر این دوره ، عموما ازتنهای برهنه و هوسهای برهنهتر سخن میرود. عشق گنهکار و طرح قامت یار و چشم اندازهای جنسی ،درونمایه شعر شاعران است."
در یک جمله میتوان گفت شعر در این دوره به دنبال لذت جویی(Hedonism) است. به همین دلیل ، پرداخت حسی زمینی و ملاحظه نفسانیات یکی از مضمونهای فراگیر این جریان است:
آن فتنه که چون جلوه مهتاب تنی داشت
نازکتر از اندیشه من پیرهنی داشت
( سعید نیاز کرمانی)
شبی همرهت گذر به سوی چمن کنم
زتن جامه برکنم، زگل پیرهن کنم
به قهرم گذاشتی، مرا با توآشتی
به تقدیم جان نشد به تسلیم تن کنم
بر ودوش و سینه را به لبهات بسپرم
سپید شکوفه را کبود سمن کنم
( سیمین بهبهانی)
و البته مضمونهایی به مراتب سخیف تر از آنچه که گذشت نیز دراین دوره دیده میشود که عمدتا از شاعرانی است که چندان ارزش ادبی ندارند ویاد کرد آنان و اشعارشان شایسته نمی نماید.
در این وانفسای نفس، گوهر نفیس شعر را فریاد رسی نیست و به فرمایش " جلال آل احمد": " صاحب نظران هم در ادبیات معاصر اغلب به سکوت برگزار میکنند و صاحب دستان نیز ازصد سال پیش به این طرفتر نمیآیند؛ زیرا سخت مشغول نبش قبرهای کهنهاند و در بحث ازادبیات زنده معاصر ، خطری برای اسب و علیق خود میبینند!"
ب) قالب
درچهارپنج دهه قبل از انقلاب، دو جریان شعری وجود دارد که در موازات یکدیگر حرکت می کنند. یکی " نوگرایی" که درسطرهای قبل گفته شد که با آن برخوردی دوگانه میشود و دیگر شعر با موازین کهن . قالب "چارپاره" یا" دوبیتی پیوسته" که در پایان دوره مشروطیت ظهور کرده است، به عنوان حلقه و پیوندی در میان این دوجریان، حضوری نسبتا خوب دارد .از میان قالبهای کهن، غزل به فراوانی حضوردارد. سایر قالبها کم و بیش منسوخ شدهاند و از مثنوی طرح کمرنگی باقیمانده است.
درجریان" کهن گرایی" این چند دهه، اگر چه گه گاه به غزلهای دلانگیزی تحت تاثیر نوگراییهای آغاز شده برمیخوریم، اما کهنگی و تکرار مضامین در کنار افراط درنفسانیات اهمیت ادبی آن را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. تکرار مضمون ،استفاده از واژه ها، ترکیبات و اصطلاحات و حتی حس عاریتی شاعران پیشین خاطر آزار خوانندگان این نوع غزلهاست:
شب این سرگیسوی ندارد که تو داری
آغوش گل این بوی ندارد که تو داری
نرگس که فریبد دل صاحبنظران را
این چشم سخنگوی ندارد که تو داری
(رهی معیری)
گویند مخور باده که درشهر حرام است
چیزی که در این شهر حلال است کدام است
درگریه بود شیشه و در خنده بود جام
وین گریه شیشه سبب خنده جام است
( محمدعلی مصباحی "عبرت")
خراب باده نابیم و مست بانگ رباب
خراب ترزدل ما کسی ندیده به خواب
خرابی دل عشاق عین آبادی است
مباد میکده خالی زرهروان خراب
( حامدکرمانی)
قابل اشاره اینکه ، نهضت " غزل نو" که در سطرهای بعد از آن خواهیم گفت، مربوط به همین عصر است با شاعرانی مشخص و سبک و سیاقی ویژه. از شاعران نام آشنای جریان غزل کهن میتوان به کسانی چون: بهادر یگانه، رهی معیری ، محمد حسین شهریار، علی اکبر دلفی، نیاز کرمانی، ابوالحسن ورزی، غلامحسین وجدی، پژمان بختیاری ، علی اشتری، علی اطهری کرمانی، عماد خراسانی ، مشفق کاشانی و معینی کرمانشاهی اشاره کرد.
به راستی سخن " نیما " درد دل آگاهانهای است که " آیا شاعری که امروز زندگی میکند و وسایل زیادی را میشناسد ، میتواند خود را خفه و کور نگاه داشته، فقط به چند نمونه غزل اکتفا کند؟"اما این اندوه و نگرانی نیما با ظهور غزل سرایان نوگرا تا حدودی التیام یافت. یعنی تحت تاثیر نو آوریهای پدید آمده در این عصر "غزل نو" شکل گرفت و در آن واژگان و اصطلاحات شعر آزاد به کار گرفته شد. درکنار این تحول زبانی در وزن اشعار نیز تصرفاتی پدید آمد تا این تاثیر به خوبی نشان داده شود.
شاعرانی همچون " نیستانی"، "بهمنی" ،" درودیان" ،"سیمین بهبهانی" وکمی بعد" حسین منزوی" هر کدام با روش مخصوص به خود این راه را پی گرفتند ودر غزل تحول چشمگیری پیدا شد. این شیوه بعدها به " غزل نو" موسوم شد.
نکته دیگری که در باب قالبهای این برهه میتوان گفت؛ تقسیمات و انشعاباتی است که در طرز نیما به وجود آمد. اگر شیوه " عدم تساوی مصراعها" را" آزاد" بخوانیم، بدون شک آغازین آن قالب موزون نیماست که از آن به " نیمایی" تعبیر میشود و پس از آن قالب " سپید" که متکی به موسیقی درونی، بدون وزن عروضی است، پدید آمد.
با اقبال یافتن شعر آزاد و سرعت یافتن رشد آن گرایشهای مختلف نیز به سرعت در آن پیدا آمد . به عنوان مثال، تنها در دهه پنجاه میتوانیم دوگرایش" شعر حجم" و " موج نو" را نشان کنیم.
با این همه باید اذعان داشت که اعتبار ملی شعر، باظهور شاعران اندیشمند و مبارز در این سیاق، در دهه سی تا پنجاه، بردوش همین طرز تازه بود.مقایسه شعر پیش ازانقلاب و پس از آن در نظر برخی از معاصران: در سطرهای قبل ویژگیهایی را برای شعر موفق قبل از انقلاب از دیدگاه یکی از شاعران برشمردیم که به طورخلاصه عبارت بود از: زبان نو، آمیختگی با زندگی فردی و اجتماعی، تصاویر حسی، پیوند عاطفه واحساس با مفاهیم ذهنی وگسترش حوزه واژگانی. در ادامه همین مقاله آمده است: " اما زبان شعر جنگ و دهه انقلاب زبانی است عاطفی، با پشتوانهایاز حماسه که ما این تلفیق را در گذشته کمترمییابیم."
همین مقاله ، آمیختگی شعر جنگ را با زندگی فردی واجتماعی مثل خود جنگ میداند که درتمام زوایای زندگی مردم حضوردارد و معتقد است که این شعر بیشترین مخاطب را برای خود برگزیده است. همچنین اذعان دارد که ما در شعر دهه اول انقلاب شاهد ملموس ترین تصاویر شاعرانه بودهایم. درادامه نیز گستره حوزه واژگانی شعر جنگ را بسیار بیشتر از قبل، یعنی قبل ازانقلاب میداند. عبدالجبار کاکایی، هنرمندان مسلمان را که قبل ازانقلاب و با تفکر خاص مذهب گرایی شعر میسرودهاند، شاعران عصر رنسانس اسلامی خوانده و اظهار داشته است که این گروه شبکهای منظم در ذهن و زبان خود نداشتند. اما معتقد است که شعر شاعران آن" جنبش آرمانگرایان مذهبی" یعنی سخن سرایان انقلاب، چه در قالبهای کلاسیک و چه غیر کلاسیک، تحولهایی اساسی را به خود دیده است، هرچند در فرم وشکل هیچ قدمی برداشته نشده است و باید منتظر تحول در شکل بود.حضور شاعران جوان وفراوانی تعداد آنان پس از انقلاب، از ویژگیهای دیگر این دوره است؛این در حالی است که پیش از انقلاب راه برجوانان بسته بود.
" عملا شعرقبل از انقلاب در انحصار چند نام محبوس بود و جوانان شاعربا دور ماندن از بحث ونقد ادبی در بیراهه گام میسپردند، بعد ازانقلاب رهایی صورت گرفت. با قدم گذاشتن جوانان در صحنههای سیاسی اجتماعی ودرک فرهنگ جامعه و آشنایی با فرهنگ های ملل مختلف، انصافا شاهدکارهای ارزشمندی بودهایم."دکتر سادات ناصری تفاوت میان شعر قبل و بعد ازانقلاب را به اندازه تفاوت بین " جنید"، پیش از جنید شدن و پس از آن یا " بایزید" پیش از بایزید شدن و پس از آن میداند.مهدی رستگار معتقد است " من شاعر" در شعر انقلاب ، تبدیل به فردی اجتماعی شده است که هم نزدیک را میبیند و هم چشمی دور نگر دارد و شعر در این دوره از حالتهای فردگرایی، اومانیستی، لائیک و درددلهای شخصی و خصوصی خارج شده است.با توجه به نو شدن زبان شعر پس از خطر کردن نیما و نوشدن اندیشه وتفکر مردم پس از انقلاب ، شعر این برهه فرصت خوبی برای نوشدن و پوست انداختن دارد که تا حدودی نیز این امرصورت گرفته است ووجه موجه شعر جنگ و شعر انقلاب حضور مذهب با مجموعه نمادها، اصطلاحات وواژگان خاص خود است و باید در قسمت شعر جنگ، اصطلاحات و واژگان نظامی را نیز برآن افزود و بالاخره اینکه یکی ازاهل تحقیق، ضعف شعرهای آغازین انقلاب را در دو چیز میبیند:
الف) عظمت و شکوه وصف نشدنی حرکت انقلاب
ب) جوانی شاعران.
دکتر غلامرضا کافی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست