چهارشنبه, ۸ اسفند, ۱۴۰۳ / 26 February, 2025
اقتصاد شادی

در دهه ۱۹۷۰ در پادشاهی کوچک هیمالیایی در کشور بوتان، اقتصاد کشور تحت بررسی و مداقه شدید قرار گرفت.
بر اساس اکثر معیارها و سنجهها «رشد تولید داخلی»، «درآمد ملی»، اشتغال و غیره، به کندی رشد میکرد؛ بنابراین پادشاه بوتان اقدام به کاری غیرعادی کرد. او اعلام کرد که از این به بعد رشد این کشور نباید با این معیارها و شاخصها سنجیده شود، بلکه باید به معیار «رشد سعادت یا شادی ملی» سنجیده شود.
شاید شاخص شادی و مطالعه آن به نظر غیرعقلایی برسد، اما به عنوان معیار پادشاه بوتان مفروض شده است. اگرچه ثروت دست به دست میشود، اما مردم ما از افراد گرفته تا ملتها در سالهای اخیر ثروتمندتر و سالمتر از همیشه شدهاند. در ۵۰ سال گذشته آنهایی که در کشورهای غنی زندگی کردهاند، سعادت و شادی کمتری داشتهاند.
در جستوجوی شادی
اقتصادهای سنتی تشریح رضایتبخشی از شادی ندارند. از زمان آدام اسمیت۲، تصور شده که ثروت کلید پیشرفت کشور است؛ بنابراین روی معیارهایی مثل «رشد تولید داخلی» و معیارهای مشابه آن تمرکز شد تا اینکه اخیرا نگاهها متوجه اهمیت شادی و خوشحالی شد- در ۱۷۷۶ توماس جفرسون اعلام کرد که آمریکا نه تنها باید به دنبال زندگی و آزادی باشد، بلکه باید به دنبال یا در جستوجوی شادی و خوشحالی باشد، کاری که ۲۰ سال قبل در بوتان انجام شد. جرمی بنتهام۳ مخترع و روانشناس گفت که مردم باید برای «به دست آوردن بیشترین شادی برای بیشترین تعداد» سخت بکوشند.
در ۲۰۰۷ بوتان با توجه به خطمشی که برای خود تعیین کرده بود (یعنی رشد شادی ملی) به آن چنان رشدی رسید که از لحاظ رشد اقتصادی و سرعت آن دومین کشور جهان شد. ۶۰ درصد مردم در جنگل زندگی میکردند و به گردشگری توجه بسیار شد (از نظر آنها توریسم شادی و خوشحالی را مضاعف میکند). ثروت کشور از اغنیا به فقرا «بازتوزیع» شد.
اندازهگیری شادی
در تحقیقی که در ۲۰۰۵ در همان کشور بوتان صورت گرفت تنها ۳ درصد شاد و خوشحال نبودند، البته چنین تحقیقاتی میتواند مبهم یا غیردقیق باشند. از لحاظ تجربی هم مشکل است که مقایسه صورت گیرد، زیرا سنجش شادی به این دلیل که در اقتصاد مغفول واقع شده است بسیار مشکلتر از سنجش سطوح ثروت یا امید به زندگی است. در دهههای اخیر برای اولین بار اقتصاد و روانشناسی به اندازهگیری شادی مردم در بلندمدت و نسبت آن با ثروت و فقر پرداختهاند. براساس آرای ریچارد لایارد۴، اقتصاددان انگلیسی که متخصص اقتصاد شادی است، وقتی میانگین حقوق از مرز ۲۰.۰۰۰ دلار میگذرد، افزایش درآمد، شادی مردم را متوقف میسازد و رضایتمندی آنها کاهش مییابد.
این آن چیزی است که ریچارد ایسترلین۵، یکی از طلایهداران تحقیق، آن را «چرخه لذتگرایانه» مینامد. بر این اساس زمانی که ثروتمند شوید، سریعا به آن عادت میکنید.
گورانگ۶ وزیر بوتان میگوید:
«ایدئولوژی رشد شادی ملی، اهداف توسعه بوتان را به جستوجوی شادی ربط داد. به این معنی که این ایدئولوژی چشمانداز بوتان را در خصوص هدف زندگی بشری منعکس میکند. چشماندازی که «خودارتقایی» افراد را در مرکز توجهات قرار داد.»
پول همه چیز نیست
دولتمردان سراسر جهان از ایالات متحده آمریکا، استرالیا تا چین و تایلند همگی درگیر یک برنامه برای تعیین و تشخیص و تبیین یک معیار و سنجه بینالمللی قابل مقایسه با رشد ملی به منظور بهبود و رفاه هستند. در حالی که بعضی از اقتصادهای سنتی چنین موضوعاتی را به سخره میگرفتند.
اشتباه است که فرض کنیم جریان سنجش پیشرفت یک کشور مشخص است. یک شاخص مستقل توسط «بنیاد جدید اقتصاد» ارائه شده است که آن را «فهرست شادی کره زمین» مینامند که ترکیبی از معیارهای رضایتمندی از زندگی در کشور مثل امید به زندگی و مترمربع اختصاص یافته برای هر نفر (سرانه) است. بر این اساس، بهترین کشور در جهان در سال ۲۰۰۶ جزیرهای در اقیانوس آرام به نام وانوآتو۷ بود، سپس کلمبیا و کاستاریکا قرار داشتند، در حالی که بروندی۸، سوازیلند [در جنوب آفریقا] و زیمبابوه بدترین بودند.
غنیترین کشورها؛ یعنی ایالاتمتحده آمریکا و بریتانیای کبیر به وسط لیست نزول کردند.
اقتصاد شاد به طرز فزایندهای در حال تاثیرگذاری بر تصمیمسازی سیاستمداران در کشورهای توسعهیافته است. اعتقاد بر این است که مثلا پرداخت مالیات بالاتر ثروتمندان، از آنجا که حسادت فقرا را کاهش میدهد، جامعه را شادتر میسازد. ایده دیگر این است که شرکتها باید پراکندگیشان را کم کرده و به کارگرانی که دور از مرکز کار میکنند هم همان پرداختی را داشته باشند، زیرا این مورد هم به شادی افراد میانجامد.
در ۱۹۹۰ کشور بوتان ۱۰۰.۰۰۰ نفر از اقوام و نژادهای غریبه (خارجی) را از کشور اخراج کرد. آنها از آن کشور رفتند، ولی بخشی از شادی هم با آنها رفت و شادی ملی دچار رکود شد. در نتیجه اعلام شد، ثروت همه چیز نیست.
سودابه رادفرد
برگرفته از کتاب ۵۰ ایده اقتصاد، اثر ادموند کانوی، ترجمه دکتر علی رستمی و سودابه رادفرد، نشر نورا، ۱۳۹۱
پاورقی
۱- Happynomics
۲- ADAM SMITH
۳- JEREMY BENTHAM
۴- RICHARD LAYARD
۵- RICHARD EASTERLIN
۶- Qasho Meghraj Gurung
۷- Vanuatu
۸- BurundI
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست