چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
دانشجوی سیاسی
مشاركت سیاسی از مهم ترین و اساسی ترین مطالبات دانشجویی كشور است و نظام اسلامی نیز همواره بر ضرورت فعالیت سیاسی دانشجویان و مشاركت فعال و مثبت آنان در مباحث سیاسی تأكید دارد . بر این اساس " تبیین دقیق سیاسی بودن دانشجو ، ضرورت و ویژگی ها و حدود آن در نظام اسلامی " موضوع اصلی نوشته حاضر است كه در این زمینه تلاش می شود ، از مباحثی پیرامون چیستی مشاركت سیاسی و عوامل و سطوح مختلف آن ، زندگی سیاسی دانشجویان و عوامل و زمینه های مؤثر بر آن ، كاركردها و نقش دانشگاه و دانشجو ، آموزه های اسلامی پیرامون ضرورت و چگونگی مشاركت سیاسی و ... استفاده شود.
۱) تبیین سیاسی بودن دانشجو
دانشجوی سیاسی مطلوب در نظام اسلامی ، به كسی گفته می شود كه در دانشگاه ، به درجه بالایی از بینش و درك سیاسی رسیده ، در قبال سرنوشت خود ، جامعه و مسائل سیاسی حساسیت لازم را نشان دهد . سیاسی بودن دانشجو بدین معناست كه یك دانشجوی متعهد ، تنها نباید در محور مسائل فردی و شخصی خود متمركز باشد و از رویدادهای جامعه و جهان غافل گردیده ، نسبت به آن بی تفاوت باشد ، بلكه باید با اصول و مبانی منطقی و معقول ، به تحلیل حوادث و رویدادهای جهانی و داخلی بپردازد و موضع مناسب و قاطع اتخاذ كرده و حساسیت لازم را دارا باشد . آن گونه كه حضرت امام (ره) ، همواره از دانشجویان و دانشگاهیان انتظار داشتند كه همچون ناظری بصیر و آگاه ، هوشمندانه و متعهدانه ، عملكردها و تصمیم گیری ها را مدنظر گیرند و با نقادی دلسوزانه ، خطا و لغزش احتمالی را گوشزد كنند و همچون مشاوران و كارشناسانی امین ، مساعدت خویش را از دست اندركاران و مجریان امور دریغ نكنند .
همچنین در رخدادها و مراحل حساس و تعیین كننده ای چون انتخابات ، همراه با دیگر بازوان فكری جامعه ، با ارائه ملاك ها و معیارهای صحیح ، مردم را برای مشاركت و حضور مؤثر در سرنوشت خویش مدد رسانند و در جهت گیری ها و خلق بسترهای اجتماعی فرهنگی ، تسهیل كننده راه تحكیم مقاومت ملی و انقلابی در برابر جهان خواران ، امت اسلام را حامی و هادی باشند و به مدد قدرت فنی و دانش خویش ، در تشخیص و افشای ترفندهای دشمنان ، لحظه ای درنگ به خود راه ندهند . مقام معظم رهبری نیز تصریح می كنند كه " مسئولیت بزرگ دانشجویان بسیجی ، تحلیل درست ، بررسی كارشناسانه و ریشه یابی مسائل اساسی كشور و جهان اسلام و حضور هوشیارانه ، با نشاط و فعال در صحنه است " .
▪ مشاركت سیاسی
مهم ترین و اساسی ترین خواست دانشجوی سیاسی ، " مشاركت سیاسی " است ؛ مشاركت سیاسی (Political Participation) ، در اصطلاح سیاسی ، به معنای تلاش شهروندان ، برای انتخاب رهبران خویش ، شركت مؤثر در فعالیت ها و امور اجتماعی و سیاسی و تأثیر گذاشتن بر صورت بندی و هدایت سیاست دولت است .
در واقع مشاركت سیاسی ، مجموعه ای از فعالیت ها و اعمالی است كه شهروندان به وسیله آن ، در جست و جوی نفوذ یا حمایت از حكومت و سیاست خاصی هستند .
افراد یك جامعه به سه گونه مختلف ، با نظام سیاسی رابطه دارند :
۱) بعضی تنها به سابقه حمایت و حفاظت از دولت عمل كرده رفتار خود را بر اساس نیازها و تقاضاهای حكومت تنظیم می كنند و در واقع مشاركت حمایتی (Support Participation ) دارند.
۲) برخی در تلاش برای اصلاح با تغییر نظام ، یا حداقل تصمیم و جهت نظام حكومتی هستند .
۳) برخی دیگر نیز ، بر خلاف دو گروه فوق ، مواضع انفعالی (Passive ) یا بی طرفانه دارند . بعضی نویسندگان ، سه نوع رفتار سیاسی یاد شده را به دو دسته عام مشاركت فعال و مشاركت انفعالی تقسیم كرده اند .
▪ سطوح مشاركت سیاسی
مشاركت سیاسی شهروندان ، مفهومی سلسله مراتبی است ؛ از سطوح متعددی تشكیل شده و تعیین كننده میزان شدت و ضعف مشاركت سیاسی افراد است . در یك جمع بندی ، مهم ترین این سطوح عبارت است از :
۱) رأی دادن و شركت در گزینش و انتخاب مسئولان سیاسی و اجتماعی.
۲) آزادی بیان و شركت در تشكل های فعال سیاسی و نقد و ارزیابی عملكرد نهادها ، مسئولان و ساختار حكومتی .
۳) نامزد شدن برای پست ها و كرسی های سیاسی و فعالیت آزاد انتخاباتی .
۴) دخالت و مشاركت در تغییرات و اصلاحات درون ساختاری
۵) اقدام و عمل برای تغییرات بنیادین نهادها و ساختارهای نظام حكومتی.
از آنجا كه میزان تحقق سطح پنجم مشاركت سیاسی در مقایسه با سطوح دیگر ، بسیار اندك است و معمولا مشاركت سیاسی ، دخالت ها ، فعالیت ها و مشاركت های درون ساختار و نظام سیاسی است ؛ از این رو واژه " مشاركت سیاسی " غالبا در یكی از چهار سطح نخست مشاركت به كار می رود .
▪ عوامل مشاركت سیاسی
عوامل متفاوتی در میزان مشاركت سیاسی افراد و جوامع مختلف تأثیرگذار هستند . بر اساس مدارك و شواهد فراوان ، مشاركت سیاسی در تمام سطوح ، بر طبق پایگاه اجتماعی اقتصادی ، تحصیلات ، شغل ، جنسیت ، سن ، مذهب ، قومیت ، ناحیه و محل سكونت ، شخصیت و محیط سیاسی یا زمینه ای كه در آن مشاركت صورت می گیرد ، تفاوت دارد . این عوامل معمولا در محورهایی نظیر وضعیت اقتصادی ، سیستم و فرهنگ سیاسی و آداب و رسوم و باورهای دینی و مذهبی جمع بندی می گردد .
▪ دانشجویان و سیاست
بررسی رابطه دانشجویان با سیاست و شناسایی عوامل و زمینه های مؤثر بر آن ، از ابعاد مختلف قابل تحلیل و ارزیابی است ؛ از دیدگاه ماركوزه ، هابرماس ، فوكو ، دانشجویان دارای سه ویژگی و خصیصه اصلی اند كه می توانند پتانسیل و ظرفیت جنبش های اجتماعی
جدید باشند :
۱) خصیصه سنتی ؛ دانشجویان جوان هستند و جوانی برای خود ویژگی هایی دارد . عمده ترین ویژگی جوانی این است كه سن هیجان ها و انرژی های متراكم است كه می خواهند ، این انرژی متراكم و هیجان انباشته را در جایی تخلیه كنند ؛ از این رو سن دانشجویی سن مقتضی تحرك و حركت های انقلابی است .
۲) ویژگی معرفتی ؛ چون دانشجو با معرفت ها و اطلاعات تازه سر و كار دارد و از لحاظ روشی نیز متد انتقادی و تحلیلی را دنبال
می كند ، به وضع موجود رضایت نمی دهد و با آن درگیر است . پرسش گر و انتقادگر است و این ویژگی موجب می شود كه دانشجو به عنوان محور اصلی تحركات اجتماعی شناخته شود .
۳) دانشجو محافظه كار نیست ؛ كسانی چون ماركوزه و دیگران
می گفتند كه طبقات اجتماعی ، به علت وابستگی به كار ، شغل و درآمد ، محافظه كاراند ، اما دانشجو چون كار و اشتغال ندارد ، محافظه كار نیست ؛ آرمان خواه است و در راه آرمانش هزینه
می كند و به هزینه كردن ، راحت رو می آورد .
از نظر اقتصادی و اجتماعی ، دانشجویان در جوامع معاصر ، گروه های حاشیه نشینی هستند كه در طی دوران دانشجویی ، جایگاهی در درون شیوه تولید و متن روابط اقتصادی جامعه ندارند و به عنوان نیروی كار فوق العاده آینده ، از منابع بخش عمومی یا بخش خصوصی ارتزاق می كنند .
از منظر اجتماعی ویژگی های زندگی دانشجویی عبارت است از : دورافتادگی از خانواده ، احساس گسیختگی و آزادی در انتخاب راه زندگی ، زندگی دسته جمعی در خوابگاه ها ، زندگی نامطلوب جنسی و تراكم انرژی جنسی حیاتی ، دورافتادگی از متن واقعی زندگی اجتماعی .
چنین شرایطی در كنار بهره مندی از سن جوانی همراه با شور ، هیجان و تحرك ، وارد شدن در جرگه روشنفكری به دلیل آغاز به تحصیلات عالی و آشنایی نزدیك و نسبتا نظام مند با مسائل اجتماعی و سیاسی ، بهره مند بودن از فرصت تحلیل های دسته جمعی خوابگاهی پیرامون شرایط اجتماعی و سیاسی داخلی و جهانی و ... ، جنبش های دانشجویی را در وضعیتی قرار می دهد كه اغلب خصلتی آرمانگرایانه می یابند .
اساسا نوع زیست دانشجویی به گونه ای است كه زمینه ای مساعد برای پیدایش جنبش های اجتماعی ضد سنتی ، عدالت خواهانه و آرمانگرایانه پدید می آورد . در حقیقت تجمع بخشی از نیروهای آگاه جامعه كه از سطح تحصیلی نسبتا بالا و روحیه كنكاش و بررسی علمی برخوردارند ، وضعیت سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و روند مناسبات اجتماعی را در معرض نقادی دانشجو و دانشگاه قرارمی دهد. ذهن نقاد و حساس دانشجو ، وی را به تفكر و تأمل نسبت به مشكلات جامعه می كشاند ؛ به این معنی كه میزان مشكلات موجود در جامعه ، بر میزان شدت یا كاهش انتقادها ، اعتراض ها و فعالیت سیاسی دانشجویان تأثیر دارد. هر چه مشكلات اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی بیشتر باشد ، میزان اعتراض ها و انتقادهای دانشجویان نیز بیشتر و رادیكال تر خواهد بود و به عكس ، چنانچه میزان مشكلات بزرگ در جامعه كمتر باشد ، جنبش های دانشجویی نیز اصلاحات و انتقادهای محدودتری خواهند داشت .
از منظر فرهنگی و سیاسی نیز در جوامعی كه نظام ارزشی ، اجتماعی و سیاسی آنان ، آمیختگی تنگاتنگی با دین و آموزه های دینی داشته باشد ، و دخالت در سیاست را از وظایف فردی و اجتماعی بداند و نظام حاكم نیز بر مشاركت و حساسیت دانشجویان در امور سیاسی تأكید داشته ، زمینه های مناسب را فراهم آورد ، دانشجویان انگیزه بیشتر و جدی تری در قبال تحولات سیاسی داشته ، بر ارتقای كمی و كیفی مشاركت سیاسی آنان به شدت تأثیرگذار است .
۲) ضرورت سیاسی بودن دانشجو
در مورد سیاسی بودن دانشجو و اینكه آیا لازم است ، دانشجو علاوه بر فعالیت های علمی و پژوهشی خویش ، مشاركت سیاسی داشته باشد ؛ سه تفكر وجود دارد:
۱) عده ای مخالف سیاسی بودن دانشجو و هر گونه فعالیت سیاسی او هستند و به فرموده مقام معظم رهبری ، " در محیط دانشگاه ، بعضی ها حوصله حركت ندارند ؛ می گویند بگذار كارها را بكنیم ، درسمان را بخوانیم ، زودتر این ورق پاره را بگیریم و مثلا دنبال كاری برویم ... اینها مشمول ... بیداری ، خیزش و حركتی كه عنوان دانشجویی دارد ، نیستند .
۲) برخی دانشجوی سیاسی پیرو و كاملا فاقد درك و بینش سیاسی می خواهند تا به عنوان ابزاری ، افكار آنها را در سطح دانشگاه تبیلغ كند و به اصطلاح به عنوان " توپخانه و مهمات سیاسی " عمل كند . ترویج كنندگان چنین تفكری ، عموما جریان های سیاسی ، احزاب و باندهایی هستند كه تنها در پی كسب قدرت ، به هر وسیله بوده ، با استفاده از جایگاه مهم دانشگاه و موقعیت حساس دانشجویان ، اهداف نامشروع و غیرقانونی خود را حتی با نادیده گرفتن امنیت و منافع ملی ، در جهت تضعیف نظام اسلامی و مردمی كشورمان تعقیب می كنند .
۳) دسته سوم با رویكردی واقع بینانه ، به جایگاه دانشگاه و دانشجو و نقش مهم آن در ساختارهای اساسی كشور ، بر ارتقای سطح بینش و تحلیل سیاسی دانشجویان ، حفظ استقلال و مشاركت سیاسی مناسب با نقش و كاركردهای دانشجویی ، تأكید و اهتمام دارند.
▪ مهم ترین دلایل
در یك جمع بندی ، مهم ترین دلایل ضرورت سیاسی بودن و لزوم مشاركت سیاسی دانشجو عبارت است از :
۱) آموزه های اسلامی
در نگاه دینی و با مراجعه به نصوص و مبانی اسلامی ، مشاركت سیاسی و حساسیت به امور جامعه ، به عنوان یك حق ، وظیفه و تكلیف همگانی ، مورد اهتمام آموزه های دینی مبین اسلام است كه درآموزه های متعددی نظیر مقام خلیفهٔ الهی انسان ، بیعت با حاكم ، امر به معروف و نهی از منكر ، عنصر مشورت ، پاسخ گویی والیان و حاكمان به مردم و نظارت بر قدرت سیاسی و ... ، تبیین گردیده است .
بر اساس جهان بینی اسلامی و آیه شریفه " انی جاعل فی الارض خلیفه " ؛ انسان ، جانشین خدا در زمین و موجودی آزاد و خودمختار است و این آزادی و اختیار ، آن گاه كه با آگاهی و قدرت قرین گردد ، مسئولیت را به بار می آورد . از این منظر انسان در برابر خدا ، خود ، انسان های دیگر و طبیعت مسئول است . شهید صدر در تفسیر آیه فوق می نویسد : خلافت انسان در قرآن ، در حقیقت شالوده حكومت انسان بر هستی است و حكومت میان مردم ، همه از ریشه همان خلافت سرچشمه می گیرد : " حق حاكمیت ملی " نیز به عنوان خلیفهٔ الله بودن انسان ها می تواند مشروع و قانونی باشد .
این مسئولیت از سویی موجب می شود كه انسان در قبال سرنوشت ، كمال و سعادت خویش احساس وظیفه كند و از سویی دیگر ، چون به تعامل و تأثیر و تأثر خود با اجتماع واقف است ، خود را نسبت به اجتماع مسئول بداند . پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرماید : " الا كلكم راع و كلكم مسئول عن رعیته " ؛ شما همه ناظر و راهبر و نسبت به یكدیگر مسئول هستید . علامه محمدتقی جعفری ، آموزه دینی شورا و مشورت را نشانه جایگاه خاص مردم در تعیین سرنوشت شان می داند. برخی مفسران نیز ، نقش اراده و اختیار انسان را در تعیین سرنوشت سیاسی خویش فراتر از بحث شورا ، به كلیه مباحث اجتماعی قرآن و فقه سیاسی تسری می دهند .
از سوی دیگر ، مشروعیت حكومت دینی امری الهی بوده ، به قبول و نفی مردم بستگی ندارد ؛ اما در عین حال ، مقبولیت حكومت كه از رهگذر رضایت عمومی و مشاركت همگانی در قالب بیعت مردم با رهبر جامعه محقق می شود ، همواره مورد اهتمام پیشوایان دینی بوده و در فقه سیاسی اسلام مورد توجه و بحث قرار گرفته است . چنان كه حضرت علی (ع) هنگام بیعت مردم با وی ، حق حاكمیت و تعیین حاكم را از حقوق اختصاصی و مسلم مردم عنوان كرده و می فرماید :
" ای مردم ! تعیین حاكم جزء حقوق شماست و كسی نمی تواند بر مسند حكومت بنشیند ، مگر آنكه شما او را انتخاب كنید . من به عنوان حاكم ، تنها امین و كلیددار شما هستم " . حضرت امام (ره) نیز تصریح می كند : " از حقوق اولیه هر ملتی است كه باید سرنوشت و تعیین شكل و نوع حكومت خود را در دست داشته باشد " .
بالاخره اینكه از مهم ترین حقوق دولت بر مردم و از وظایف سیاسی افراد در جامعه ، مسئولیت نظارت و نصیحت زمامداران و حكومت اسلامی است .
پژوهشگر: علی رضا محمدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست