دوشنبه, ۲۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 10 March, 2025
مجله ویستا

خانواده و حلقه نه یک طبقه


خانواده و حلقه نه یک طبقه

چهار سال است که دولتی حیران ساز بر کشور مدیر شده است اگر برای دولت خاتمی هر ۹ روز یک بار موجی از تنش و بحران سر برمی آورد, این دولت ۹روز یک بار حیرت و اعجاب پدید می آورد

چهار سال است که دولتی حیران ساز بر کشور مدیر شده است. اگر برای دولت خاتمی هر ۹ روز یک بار موجی از تنش و بحران سر برمی آورد، این دولت ۹روز یک بار حیرت و اعجاب پدید می آورد. گفتار دولتی ها در به هم زدن رسم های جاافتاده جمهوری اسلامی، انحلال نهادها و سازمان ها و شوراهای مهم و جاافتاده، بی پروا سخن گفتن در عرصه سیاست خارجی، دست و دلبازی در خرج کردن آنچه صلاح می دانند، به کارگیری نیروها و افرادی که تا دیروز ناشناخته و کم تجربه بودند، ارائه آمارهای عجیب و دور از واقع از عرصه های مختلف کاری از تورم و صنایع و نفت گرفته تا مسکن و کشاورزی همه از این دولت چهره یی غریب ساخته است؛ چهره یی که برخی تحلیلگران را به این رسانده که طبقه جدیدی در ایران در حال شکل گیری است یا اینکه اصلاً شکل گرفته است.

این طبقه جدید از نظر سیاسی قرائتی از حکومت و فلسفه سیاسی آن دارد و به انتخاب و نظر مردم جنبه تزیینی و فرمایشی می دهد. طبقه جدید در واقع منتقدان اصلی جریان راست سنتی در ایران هستند که با برداشت هایی بنیادگرایانه از فقه و اصول از همان بدنه که برادران بزرگ تر آنها بودند، جدا شده اند. از نظر اقتصادی این طبقه به رانت نفت متصل است و بنیان شکل گیری و بسیج خود را بر این قرار داده، از نظر اجتماعی هم ترکیبی از دولتمردان و روحانیون به منزلت رسیده و طبقات فرودست اجتماعی و توده های هیجانی شورمدار در آن دیده می شود. این نشانه های طبقه جدیدی است که کشف شده و آدرس سرراست آن دولت احمدی نژاد است. این تحلیل در واقع مهر تاییدی بر میل و خواستی است که طی چند سال گذشته در حاکمیت دنبال می شد که طبقه حامل جمهوری اسلامی از روحانیت سنتی شیعه با محوریت مراجع به طبقه و قشر تازه یی با باورهای تند و تشحیذ شده تر با مرجعیت نظامی ها منتقل شود. این تحلیل که بین اصلاح طلبان امروز خریدار پیدا کرده نوعی مهر موفقیت بر همان خواست است.

رها از اینکه آیا تحلیل طبقاتی جامعه ایران اصولاً تصویری سیاسی به دست می دهد یا نه، پرسش مهم این است که شکل گیری طبقه آیا فقط یک میل حاکمیتی و دولتی است که با بخشنامه یا حکم رقم بخورد و از آن پس جای خود را در دایره المعارف های جامعه شناختی باز کند و از فردا هم برایش مراسم افتتاح و راه اندازی طبقه بگیریم و در نقد یا تایید آن سخن بگوییم؟

شکل گیری طبقه در واقع امری یک شبه و چهارساله نیست و به جای آنکه در حاکمیت و نهاد قدرت در تاسیس یا انحلال آن تصمیم بگیرد به مرزبندی های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی در پیکره جامعه برمی گردد. در واقع جریان به جای آنکه از پایین به بالا باشد از بالا به پایین است. اما این تحلیل هم درست می گوید که بالاخره اراده جدی و محکمی این خواست را دنبال می کند. اما آنچه در فرآیند بالا به پایین شکل می گیرد محفل و خانواده سازی است؛ گرچه متفاوت تر از دیگران یا برادران خود بیندیشند و رفتار کنند، گرچه بر مهم ترین شریان اقتصادی کشور یعنی نفت حاکم باشند و گرچه در موج آفرینی رسانه یی برای عامه و کسب مقبولیت سیاسی هنگام رای گیری ها موفق باشند. مانند انتخابات ۸۴.

نکته مهم این است که توده های باورمند به این خانواده را نباید هم طبقه با این محفل دانست؛ ظرفیت فرهنگی فرودستان جامعه بیشتر از این نیست. اگر هم مخرج بودن در کسب و کار زندگی را کارت عضویت برای اعضای یک طبقه بدانیم فرودستان جامعه چه هم سفرگی با سردارهای میلیاردی دارند؛ با تاجران و سوداگران لاستیک و شکر؟ اینکه به خاطر انحصار رسانه یی قدرتمندان ابزار مناسبی برای بسیج و متحد کردن توده ها در مقاطع مختلف را دارند که نباید هم طبقه بودن اینها با آنها تعبیر کرد. در واقع ارتباط ارگانیکی بین این محفل با پیکره جامعه برقرار نیست؛ فقط تهییج و موج آفرینی برای مقاصد سیاسی است آن هم با بهره گیری از انحصار رسانه که نباید اسیر این تله تبلیغاتی شد که اگر همه گروه ها و نحله ها به میزان برابر از رسانه و اطلاع رسانی در جامعه سهم داشتند، تصویر دیگری رقم می خورد.

بیایید فرض بگیریم دولت فعلی از رانت های قدرتی که برایش رانت نفت هم می آورد محروم و مورد قهر و غضب واقع شود، آیا با خروج شان از قدرت دامنه آنها در جامعه زنده و پویا می ماند؟ مانند دیگر جریانات مثل جریان سنتی فقه شیعه که هزار سالی خود را تا به امروز حفظ کرده است. کافی است به مراکزی که این جریانات را تغذیه فکری می کنند نگاه کنیم. مانند پژوهشگاه امام خمینی(ره) در قم. آیا واقعاً این پژوهشگاه بدون بودجه شیرین و پربرکت دولت ماندگار می ماند؟

مقایسه کنید با ماندگاری مراجع شیعه که افتخارشان در طول هزاره سپری شده این بوده که فارغ از دولت زیست فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی خود را رقم می زده و می زنند. در واقع اراده یی برای طبقه سازی برای این محفل و خانواده به جد وجود دارد که برایش شناسنامه بگیرد و آن را از پشت کتاب نویسی و نامی غیررسمی خارج سازد اما با قدرت طبقه ساخته نمی شود، در واقع چیزی ساخته نمی شود. ما نباید در این تله بیفتیم. دولتی های امروز حلقه یی هستند با ریزش هرروزه، طبقه نیستند. که طبقه ثبات دارد و پی رویش است و توسعه خویش.

مهدی افشارنیک