جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

می پرسیم پس هستیم


می پرسیم پس هستیم

تعامل و عدم تعامل سینماگران و مطبوعات

گفت وگوی سال گذشته کیانوش عیاری و رضا عطاران، در کنار همه جذابیت های پیدا و نهانش، خاطره دلنشینی برای من به جا گذاشت. عیاری به واسطه نامتعارف بودن فضای گفت وگو و همه اتفاقات قابل پیش بینی در بحث طولانی میان دو کارگردانی که هر دو در مایه های طنزی که در کلام شان وجود داشت اشتراکاتی داشتند، از من خواست گفت وگو را پیش از چاپ ببیند. اگرچه این مساله به روایت مکرری در رابطه میان ما و مصاحبه شوندگان بدل شده است، اما همین مضمون تکراری می تواند به شیو ه ها و روش های متفاوتی شکل بگیرد. آنچه در ارسال مصاحبه تصحیح شده از سوی کیانوش عیاری در ذهن من شکل گرفت، احترام متقابل وی به آن چیزی بود که به واسطه اخلاق روزنامه نگاری از سوی ما رعایت شده بود. او درست سر زمان موعود با وجود همه گرفتاری ها و مشغله های کاری یعنی راس ساعت هفت صبح-زمانی که به من وعده داده بود و انکار نمی کنم که تا حدودی آن را وعده یی اغراق شده و دور از ذهن انگاشته بودم- از خواب بیدار شد و جالب اینکه برای از دست نرفتن زمان، هرچند ورقی که تصحیح می کرد، با یک تاکسی برایم می فرستاد. این تصویر در عین سادگی داستان خود می تواند روایتی از یک مفهوم عمیق تر باشد. تصویر را در ذهن خود دوباره مرور کنید؛ آدم های بسیاری که در یک جلسه منتظر آقای کارگردان هستند، خستگی های چندین روزه جناب کارگردان؛ ساعت هفت صبح زمانی که قرار بود ما عیاری را از خواب بیدار کنیم و شرم مانع مان شد اما خودش بیدار شد و با ما تماس گرفت، و ماشین هایی که یکی پس از دیگری ورق های تصحیح شده مصاحبه را برایمان می آوردند...

همواره میان دو عقیده تحریف حقیقت به خاطر عدم تناسب ذائقه عموم با برخی اطلاعات و ترجیح حق دانستن عموم، اختلاف نظرهایی در عرصه رسانه وجود داشته است. این را می توان به نوعی تضاد آزادی بیان و حفظ حریم خصوصی افراد نیز دانست. اما مساله اخلاق رسانه یی که این روزها در حاشیه جشنواره مطبوعات نیز بحث داغ اغلب روزنامه نگاران و استادان ارتباطات بود، با همه مرامنامه ها و متون اخلاقی مکتوب، همچنان راز سر به مهری است. در این عرصه می توان گفت تعادل برقرار کردن بین خدمت رسانی به مخاطبان و در عین حال رعایت حقوق و حریم شخصی سوژه مورد نظر در عین حال که کار دشواری به شمار می رود، همواره دچار تحریف هایی در معنا و ماهیت اصلی آن نیز شده است یعنی اینکه در خصوص آنچه نیاز اصلی مخاطب و حق طبیعی او برای دانستن به شمار می رود، همواره اختلاف نظرهایی وجود دارد که هر آن می تواند بیان هر حقیقتی را مطابق با سیاست های خاص صاحبان قدرت، خارج از اخلاق رسانه یی قلمداد کند. واقعیت این است که خود مقوله اخلاق بسیار پیچیده تر از آن است که بتوان یک نسخه مدون و مشخص برای آن پیچید. اما در رابطه میان رسانه و مخاطب، اخلاق رابطه یی دوسویه است؛ رابطه یی که شاید اولین وجه آن در مورد مخاطب، اعتماد او به رسانه و روزنامه نگار است. این ارتباط در هر حوزه یی از اقتصاد و سیاست و... شکل و شمایل مختلفی به خود گرفته است. اما شاید به سادگی بتوان گفت مخدوش شده ترین شکل آن در ارتباط میان سینماگران و روزنامه نگاران اتفاق افتاده است.

هنر همواره حقیقت جو است. کار هنری را شاید بتوان به نوعی نقد واقعیت عینی و آشکار ساختن گوشه های پنهانی از زندگی دانست که به نوبه خود می تواند مورد ستایش یا نکوهش هنرمند قرار گیرد. از طرفی نقد واقعی با روح پرسش و پرسشگری همراه است و پرسشگری از آگاهی و توجه پرسش کننده حاصل می شود نه جهل او. از این جهت شاید بتوان کار هنرمند و روزنامه نگار را تا حدودی شبیه یکدیگر دانست. اما تصویر هنرمندی که جهان و آدم هایش را به پرسش می گیرد و حق پرسیدن برای روزنامه نگار قائل نیست، تصویر مبهم و مخدوشی در رابطه میان هنر و مطبوعات امروز است؛ رابطه یی که بخشی از آن به واسطه دوستی و روابط نزدیک برخی منتقدان و روزنامه نگاران با اهالی سینما و ستایش رابطه مند آثارشان خط خطی شده است و بخشی نیز به خاطر تصور برخی سینماگران به بی نیازی شان از رسانه و عدم اعتماد آنها به مطبوعاتی که گاه آن را جعبه سیاه هر اتفاق ناگواری برای آثارشان دانسته اند، یادشان نمانده است که همین مطبوعات بزرگ ترین نقش را در موفقیت، شهرت و محبوبیت خیلی از آنها و حتی شکستن تحریم فیلم هایشان داشته است. پرسش و پرسشگری، روح هنر و روزنامه نگاری است و خط زدن هیچ پرسشی نمی تواند حقیقت نهفته در ذات آن پرسش را از بین برده و موجب گمراهی مخاطب شود. آنچه مورد پرسش واقع نمی شود، همیشه چیز مقبول و پذیرفته یی نیست و حتی می توان گفت مورد پرسش واقع شدن، فرصتی برای نزدیک شدن به این مقبولیت است.

مصاحبه با سامان مقدم چندین هفته پیش صورت گرفت. آنچه می خوانید بخش جرح و تعدیل شده یی است که بعد از وعده ها و انتظارهای فراوان به دست ما رسید. البته در این تصحیح برخی از پرسش های مصاحبه کننده نیز حذف شده است. صرف نظر از مساله حذف یا تغییر پرسش که جریان غریبی در این ارتباط دوسویه است، شک نداریم که سامان مقدم در روزهای گذشته سخت درگیر فیلمبرداری سریالش بود. اما چه می شود کرد که تصویر ساعت هفت صبح آن روز و تاکسی هایی که پشت سر هم زنگ در را به صدا درمی آوردند، ما را قانع کرده است که مساله اخلاق رسانه یی، جاده یی یکطرفه نیست.

آرزو شهبازی



همچنین مشاهده کنید