چهارشنبه, ۶ تیر, ۱۴۰۳ / 26 June, 2024
مجله ویستا

بازنشستگی همراه با عزت یا عذاب


بازنشستگی همراه با عزت یا عذاب

پیرمرد به آرامی سمعکش را در گوش می گذارد و با دستانی لرزان شیشه عینکش را پاک می کند

پیرمرد به آرامی سمعکش را در گوش می گذارد و با دستانی لرزان شیشه عینکش را پاک می کند. بسختی از جا برمی خیزد و بر عصای چوبینش تکیه می کند. صدای نوه هایش فضای خانه را پر کرده است. در گوشه ای می نشیند و در افکارش غوطه ور می شود.

غبار خستگی زمان، طراوت و جوانیش را در لابلای چین و چروکها، پنهان کرده و گذشت زمان پشتش را خمیده است.

برخلاف آنچه برخی تصور می کنند دوران بازنشستگی به معنای نداشتن کارایی و بی تحرکی نیست بلکه فرصتی مناسب است تا انسان آنچه را که در گذشته موفق به انجام آن نگردیده است جبران کند.

غنیمت شمردن لحظات زندگی، مختص دوران جوانی نیست، بلکه بشر می تواند بهترین و بیشترین استفاده را از مراحل مختلف عمر ببرد.

آرامش و آسودگی خیال در سالهایی که دیگر توان و رمقی برای انسان باقی نمانده، آرزوی میلیون ها قشر بازنشسته است که آنرا طلب می کنند. افرادی که دین خود را طی سالیان دراز به مردم و جامعه ادا کرده و امروزه برای دیدن نتیجه آن چشم به عمل و یاری مسئولان دوخته اند.

مشکلات و گرفتاریهای طبقه بازنشسته و انتظارات آنها، نقل امروز و دیروز نبوده است و سالیان درازی است که سالخوردگان و بازنشسته ها در انتظار کاری ریشه ای از سوی مسئولین هستند ولی هر سال و هر بار که این مسئله پیش می آید برگزاری جلسات و همایشها و سخنرانی ها در بزرگداشت مقام بازنشستگان و پرداختن به شعارها و دادن پیشنهادها و در پایان به فراموشی سپردن این مسئله بسیار مهم است.

گذراندن مابقی عمر بدون دغدغه تنها تعریفی است که می توان از بازنشستگی داشت، اصلی که امروزه برای این قشر ما غریبه ای بیش نیست زیرا به محض شروع دوران بازنشستگی به دلیل کمبودهای مادی و هزینه های بالای زندگی، او باید بدنبال کار جدید باشد.

نباید حقیقت تلخ را در لفاف تعاریف رایج و پرزرق و برق بپوشانیم و اندوه عمیقی را که یک فرد بازنشسته دارد کتمان کنیم، زیرا حقیقت این است که این قشر به علت بالارفتن سن و کاهش توانایی جسمی همیشه با عارضه بیماریهای گوناگون و بستری شدن در بیمارستانها روبرو هستند. ویزیت سرسام آور پزشکان متخصص و ناکارآمد بودن دفترچه های بیمه و حقوق بسیار ناچیز، و مشکلات درآمد و هزینه و نگرانی های دیگر زندگی، عارضه افسردگی را در اکثر سالخوردگان و بازنشستگان، تشدید می کند.

کارشناسان و روانشناسان معتقدندیکی از تبعات روانی بازنشستگی این است که بازنشسته آنرا توقف و پایان زندگی خود تصور می کند زیرا آنچه که او در مقابل خود می بیند و می شنود تغییر نگرش دیگران نسبت به او به عنوان شخصی است که دوران فعالیتش به سر آمده و باید خانه نشین شود و در این زمان است که او در معرض حجم عظیمی از استرس و افسردگی قرار می گیرد.

دبیر سومین کنگره بررسی مسائل سالمندان در ایران و جهان در همایش اخیر در همدان اظهار داشت: پیش بینی می شود که تعداد سالمندان در ایران در پانزده سال آینده دوبرابر شود.

این کارشناس اضافه کرد که طی آخرین سرشماری عمومی حدود ۵/۷ درصد جمعیت ۷۰ میلیونی ما یعنی بالای ۵ میلیون نفر سالمندند و این در حالیست که این قشر عزیز جامعه که اکثریت آنرا بازنشسته ها تشکیل می دهند با افزایش سنشان بر میزان بروز بیماریهای مختلف بخصوص بیماریهای مزمن مانند دیابت، سکته قلبی و سکته مغزی بیماریهای عروقی و آلزایمر افزوده می شود و در این زمان آنها به مراقبتهای ویژه ای نیاز دارد.

طبق آمار، در حال حاضر در کشور ما یک میلیون و ۲۵۰ هزار بازنشسته تامین اجتماعی ۷۰۰ هزار بازنشسته کشوری زندگی می کنند که بدون استثناء همه آنها زندگی را با دغدغه و نگرانی سپری می کنند وهمواره شرمنده خانواده خود هستند.

در سال ۸۶، مجلس شورای اسلامی به عنوان تکریم بازنشستگان روزی را به نام آنها نامگذاری کرد تا یادمان باشد که قشری نیز وجود دارد که سالها برای این کشور خدمت کرده است و در این روز به خصوص می خواهند از او که عمرش را در این راه گذرانده و اینک موهایش سپید کشته و لرزه بر دستانش افتاده، تقدیر کنند ولی مانند همه روزهای نامگذاری شده در تقویم، فقط برگزاری جشنی کوتاه و به همراه هدایائی برای چند بازنشسته و بدون هیچ نتیجه ای این روز هم به پایان می رسد.

آنچه همگان بر آن اذغان و تاکید داشته، ولی متاسفانه فقط در لفافه زیبای کلام به آن اهمیت داده می شود، توجه خاص به طبقه ای است که سالیان عمر خود را برای اعتلا و آبادانی کشور صرف کرده و تنها خواسته آنها داشتن یک زندگی آبرومند بدور از دغدغه است تا چند صباح باقی مانده عمر را در آرامش بگذرانند و براستی آیا این خواسته زیادی برای آنهاست؟

او در روزهای سالخوردگی و پیری، وقتی دیگر رمقی در بازوانش نیست بازنشسته می شود، حال فرزندانش بزرگ شده اند و نوه ها پیرامون پدربزرگ را می گیرند و انتظارات خانواده نیز از او افزایش می یابد و آنگاه چروکهای پیشانی پدربزرگ از شرم نداشتنها خیس می شود و دستانش به لرزه می افتد و دلش می شکند.

دیگر واژگانی چون فقر و نداشتن در فرهنگ کارگر و کارمند بازنشسته معنی ندارد، به لحاظ اینکه ۳۰ سال زندگی خود را با این کمبودها هماهنگ کرده اند ولی مسئله ای که امروزه او را ناراحت و نگران می سازد، فقر نیست بلکه فرق و تبعیض است.

رئیس هیئت مدیره کانون کارگران بازنشسته اخیرا اظهار نموده که مشکل بازنشستگان تامین اجتماعی و حتی شاغلین وجود دیواری شیشه ای و فاصله درآمدها میان آنان و بازنشستگان کشوری و لشکری است و این تبعیض موجب آزار آنان گردیده است.

مدیر امور بازنشستگان استان خراسان اخیرااظهار کرده که مسئولان و دولتمردان باید حقوق بازنشستگان را متناسب با نرخ تورم موجود در جامعه افزایش دهند. به گفته وی حقوق بازنشستگان با تورم افزایش نیافته و این امر تنگناهای بسیاری را برای این قشر از جامعه بوجود می آورد.

بخاطر داشته باشیم که سالها به سرعت سپری می شود و دوران بازنشستگی و کهولت برای همه، گذشته از شغل و نوع کار فرا می رسد. امروزه باید قوانین در مجلس شورای اسلامی بصورتی وضع گردد که برای یک کارگر و کارمند به یاد آوردن روزهای بازنشستگی موجب ترس و وحشت نشود و این دوران را برای خود عذاب و عقاب نبیند بلکه سالهای بعد از کار و تلاش را در آرامش و در کنار خانواده و با عزت و سربلندی سپری کند. انشاء الله

عباس صالحی