دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

سایه و رقص همگانی


سایه و رقص همگانی

به مناسبت چاپ کتاب پیر پرنیان اندیش

«دروازه‌های شعرم را

به روی تو بستم

«گالی»

پادشاه شهر باستانی من

تا برافروزم

خورشیدی را

که از الماس‌های چشم تو

درخشنده‌تر است.»۱

سایه دروازه‌های شعرش را بر روی گالی می‌بندد تا شعرش در مرزهای محدود زیبایی‌شناسی باقی نماند. سایه با گالی – از مجموعه شبگیر – خود را از عشق و آرزوهای شخصی می‌رهاند و به دنیایی گسترده‌تر و کلی‌تر از دنیای زیبایی‌شناسی قدم می‌گذارد. در این مقطع شاعر آماده «بیرون رفتن از خود» می‌شود تا بتواند خود را با جریان کلی بیرون از خود تطبیق دهد. تنهایی رقصیدن «... ذاتا و به نحوی گریزناپذیر، امری غیرسیاسی، انفرادی و بی‌ربط با زمانه است.»۲ مجموعه شعر شبگیر آغازی بر پایان تنهایی رقصیدن شاعر است.

کی‌یر کگور می‌گوید سه دنیا وجود دارد که به زندگی نظم و انسجام می‌دهد و روی هم همه امکان‌های زندگی را در بر می‌گیرد؛ زیستن برای خود، دیگری و خدا که به ترتیب زندگی زیبایی‌شناسی، زندگی اخلاقی و زندگی دینی نام می‌گیرند. زندگی اخلاقی اما دنیایی کلی‌تر و گسترده‌تر از دنیای زیبایی‌شناسی است و در آنجا آنچه اهمیت پیدا می‌کند «دیگری» است «امر اخلاقی فی‌نفسه همگانی است و چون همگانی است شامل حال همه می‌شود... فرد خاص فردی است که غایتش در جهان همگانی است و وظیفه اخلاقی‌اش بیان دایمی خود در آن است، یعنی امحای خاص بودن خویش تا بتواند جزو همگان شود به محض آنکه فرد بر خویشتن خود در خاص بودنش نسبت به همگان تاکید کند مرتکب گناه می‌شود...۳

از آن هنگام که دریچه‌ای دیگر روی سایه گشوده می‌شود، او تاکید بر خاص بودن خویش نسبت به همگان را گناه تلقی می‌کند و همه چیز را به آینده‌ای موکول می‌کند که پیش‌رو قرار دارد و زندگی را طوری می‌بیند که گویی فقط در پایان به عهد خویش وفا می‌کند و شاعر همواره در آغاز جهان ایستاده به سیر کار بی‌گمان خوش‌بین است.

«می‌خوانم و می‌ستایمت پرشور

ای پرده دلفریب رویارنگ

می‌بوسمت ‌ای سپیده گلگون

ای فردا، ‌ای امید بی‌نیرنگ

دیریست که من پی تو می‌پویم»۴

عنصر اخلاقی بی‌نظر کی‌یر کگور همواره در آغاز جهان می‌ایستد و هر بار کار خود را تکرار می‌کند. به نظر کی‌یرکگور در اخلاق همه چیز حول امکان تکرار، چرخ می‌خورد «در اخلاق ما همیشه در آغاز می‌ایستیم و آینده پیش‌ رویمان قرار دارد و هر روز سنگ تازه‌ای پیش پایمان می‌گذارد تا نتوانیم به سادگی بگوییم دوباره «این کار را تمام می‌کنم ... فقط در پایان است که به عهد خود به طور کامل وفا می‌کنیم.»۵

ضرب‌المثلی است مشهور که «عشق اول را نمی‌توان فراموش کرد». اینکه عشق اول را نمی‌توان فراموش کرد به علت آن است که عشق اول را نمی‌توان تکرار کرد. در دنیای زیبایی‌شناسی برخلاف دنیای اخلاقی تکرار محکوم به شکست است. فرد زیبایی‌شناسیک به تعدد ابژه یا تعدد چشم‌انداز نیاز دارد و اگرچه نمی‌تواند عشق اول را فراموش کند اما دیگر دوست هم نمی‌دارد آن را تجدید یا تکرار کند، روان شیزوفرنیک عنصر زیبایی‌شناسی دستخوش تغییری مدام است او به یک معشوق بسنده نمی‌کند و زندگی‌اش بر مدار تن نسپردن به هیچ تعهد و پای‌بندی می‌چرخد. اما در نهایت فرد زیبایی‌شناسیک به ناامیدی دچار می‌شود و ناامیدی نتیجه پراکندگی روحی است که ویژگی عنصر زیباشناسیک است.

اما اخلاق خود را با تکرار و پیوستگی زنده نگه‌ می‌دارد و با تکرار، امور خود را پیش می‌راند. تکرار اساسا پایبندی به‌وجود می‌آورد. از طرف دیگر «زمان» برای فرد اخلاقی اصلی اساسی است زیرا او رو به آینده دارد و همه‌چیز را به آینده‌ای موکول می‌کند که در پیش است و به انتظار وعده‌ای است که طی زمان محقق می‌شود. فرد اخلاقی به گمان خود نتیجه پایبندی‌اش را در آینده مشاهده می‌کند. سایه از این مقوله مهم با نام «هیزگام زمان» نام می‌برد و در شعری با همین عنوان می‌سراید:

امروز نه آغاز و نه انجام جهان است

ای‌بس غم و شادی که پس پرده‌ نهان است

گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری

دانی که رسیدن، هیزگام زمان است

آبی که برآسود زمینش بخورد زود

دریا شود آن رود که پیوسته روان است۶

سایه بعد از آنکه دروازه‌های شعرش را بر روی گالی می‌بندد، تنهایی رقصیدن را نیز فراموش می‌کند زیرا به رقص همگانی وارد می‌شود، تنهایی رقصیدن از نظر سایه کاری بی‌ربط است، همچون «تنهایی غذا خوردن» واجد هیچ لطفی هم نیست. اما به‌راستی یک شاعر – و به‌طور کلی یک هنرمند- تا کجا مجاز به فراموش کردن خود است به بیانی دیگر او تا کی مجاز به تنهایی نرقصیدن است؟

نادر شهریوری (صدقی)

پی‌نوشت:

۱- پایانی برای آغاز از مجموعه شبگیر سایه

۲- شعر ناب و سیاست ناب (ارغنون ۱۴) مایکل هامبورگر مراد فرهادپور، ص ۱۷۴

۳- ترس و لرز کی‌یرکگور

۴-‌ای فردا از مجموعه شبگیر سایه.

۵- چگونه کی یرکگور بخوانیم جان دی. کاپوتو صالح نجفی، ص ۵۲

۶- هنر گام زمان از سایه

* نتیجه از این نظر با کی‌یر کگور هم‌رای است، زیرا به نظر نیچه تکرار، جوهر هرگونه اخلاقی است.