پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا

بیت المال در نهج البلاغه


بیت المال در نهج البلاغه

اموال عمومی, به اقسام گوناگونی مانند مشتركات عمومی و مباحات اوّلیه و مجهول المالك و درآمدهای عمومی, تقسیم می شود, ولی مقصود از بیت المال, در این نوشته, اموالی است كه اختیار هزینه كردن آن, به دست امام است, مانند غنائم جنگی و خراج و جزیه و زكات و صدقات عامه و اوقاف عمومی و

مقدّمه این نوشتار، نگاهی اجمالی به موضوع «بیت المال» در نهج البلاغه دارد. قلمروِ مقاله، تنها، بخشی از سخنان امام علی(ع) در نهج البلاغه است، نه تمامی سخنان آن حضرت. هرچند، گاهی، فرازهای نقل شده از نهج البلاغه، برای چند عنوان مربوط به بحث، مفید است ولی برای طولانی نشدن نوشته، از تكرار، جز در یك یا دو مورد، خودداری شده است. اموال عمومی، به اقسام گوناگونی مانند مشتركات عمومی و مباحات اوّلیه و مجهول المالك و درآمدهای عمومی، تقسیم می شود، ولی مقصود از بیت المال، در این نوشته، اموالی است كه اختیار هزینه كردن آن، به دست امام است، مانند غنائم جنگی و خراج و جزیه و زكات و صدقات عامه و اوقاف عمومی و ...

الف) جایگاه ثروت در اسلام بی گمان، از نگاه اسلام، ثروت و مال، در حیات مادّی و معنوی انسانها، نقش اساسی دارد. تا آنجا كه در برخی روایات، از «تنگدستی» به «روسیاهی در دنیا و آخرت» و «مرگ سرخ» و «مرگ بزرگ» تعبیر شده است. در بعضی از روایات، فقر، موجب نقصان در دین و كاهش عقل و تحریك خشم معرفی شده است. از این رو، در دین مقدّس اسلام، به مقوله اقتصادی و معیشتی بشر، در ابعاد مختلف آن، توجّه فراوانی شده است. هرچند مطالب مربوط به اقتصاد، به گونه ای پراكنده و جدا از هم مطرح شده، ولكن بررسی و تحقیقی همه جانبه، نشانه این است كه مكتب اسلام، دارای نظام اقتصادی ویژه ای است كه از وحی الهی نشأت گرفته و در دامن عصمت، رشد و نمو كرده و از ویژگیهای بی شماری برخوردار است.

ب) جایگاه بیت المال آنچه قابل توجّه و دقّت است، این است كه بیت المال، در نظام اقتصادی اسلام، بیشترین مباحث را به خود اختصاص داده و از جایگاهی ویژه برخوردار است. هدف از بیت المال، تأمین اهدافی بلند در حركت تكاملی انسان به سوی سعادت و معنویّت و قرب الهی است. برخی از آن هدفها چنین است:

۱) هدایت مردم به سمت اخلاق كریمه و ارزشهای معنوی.

۲) استقرار عدالت اجتماعی و اقتصادی در جامعه.

۳) رشد استعدادها و شكوفایی ابتكار و خلاقیّت انسانها.

۴) ریشه كن كردن فقر از جامعه.

۵) رسیدگی به مصالح و منافع محرومان و مستضعفان و ... .

ج) ماهیّت بیت المال امام علی علیه السلام خطاب به عبدالله بن زمعه (از پیروان و یاران آن حضرت) آن هنگام كه از او، درخواست كمك می كند، ماهیّت بیت المال را برای او روشن می كند. او، بیت المال را نه مال شخصی امام می داند و نه مالِ فردی از مسلمانان، بلكه بیت المال، از آنِ مسلمانان است كه در اختیار امامِ مسلمانان گذاشته می شود تا به عدل، به مصرف مسلمانان برسد. حضرت می گوید: إنَّ هذا المال لیس لی و لا لك! و انَّما هو فی ءٌ لِلمسلمین و جَلْبُ أسیافهم. فإنْ شَرَكْتَهم فی حربهم كانَ لكَ مثلُ حظهم و إلّا فَجَناهُٔ أیدیهم لا تكون لغیر أفْواهِهمْ؛ این اموال، نه مال من و نه از آنِ توست، بلكه غنیمتی گِردآمده از مسلمانان است كه با شمشیرهای خود به دست آورده اند. اگر تو، در جهاد، همراهشان می بودی، سهمی چونان سهم آنان می داشتی و گرنه، دسترنج آنان، خوراك دیگران نخواهد بود.

د) آثار بیت المال علی علیه السلام به بخشی از آثار و نقش بیت المال در زندگی مسلمانان، اشاره كرده است. این آثار، چنین است:

۱) اصلاح امور و تَفَقَّدْ أمرَ الخراجِ بما یُصْلِحُ أهلَه! فإنَّ فی صلاحه و صلاحهم صلاحاً لِمَنْ سِواهم و لا صَلاحَ لِمَنْ سِواهم إلّا بهم؛ لأنَّ الناسَ كُلُّهم عِیالٌ علی الخراج و أهله؛ خراج (بیت المال) را به گونه ای كه وضع مالیّات دهندگان را سامان دهد، وارسی كن! زیرا، بهبودی وضع مالیّات و مالیّات دهندگان، سبب بهبودی امور دیگر اقشار جامعه است و تا امور مالیّات دهندگان اصلاح نشود، كار دیگران نیز سامان نخواهد گرفت؛ زیرا، همه مردم، نانْ خورِ مالیّات و مالیّات دهندگانند. امام علی علیه السلام در این فراز، برای بیت المال، نقش محوری قائل شده و اصلاح تمامی امور را، بسته به اصلاح وضع مالیات و مالیات دهندگان دانسته است و این، نشانه جایگاه بلند بیت المال از نظر اسلام است. اگر دقت شود، حقیقت مطلب، همین است كه امام علی علیه السلام گفته است. بنابراین، هرچند، اقتصاد، از نگاه امام علی علیه السلام آن گونه كه مكاتب مادی گرا می گویند، اصل نیست، اما تأثیر محوری و اساسی آن در اصلاح امور و رفع نابسامانیها مورد تأكید قرار گرفته است.

۲) رفع نیاز مردم به بیت المال كلّهم عَیالٌ علی الخراج و أهله؛ تمام مردم، نانْ خورِ مالیات و مالیات دهندگانند. روشن است كه هیچ انسانی، به تنهایی، نمی تواند نیازمندیهایش را برآورده كند، از این رو، نیاز به همیاری بیت المال وجود دارد.

۳) دوام حكومت و لمْ یستقم أمْرُهُ الاَّ قلیلاً؛ حكومت، با نابودی مالیات (بیت المال)، جز اندكی، دوام نمی آورد. این مطلب نیز، از بدیهات است كه اداره و دوام حكومت، نیازمند بودجه است و یكی از راه حلهای تأمین هزینه های دولت، گرفتن مالیات است. جای شگفتی از كسانی است كه در زمان حاضر، بحث از لزوم گرفتن مالیات برای اداره حكومت را مطرح می كنند، در صورتی كه امام علی علیه السلام حدود هزار و چهارصد سال پیش، بر ضرورت مالیات برای استمرار حكومت تأكید كرده است. یادآوری این نكته لازم است كه همان گونه كه گرفتن همه مالیات از عواملِ بقای حكومت است، به ناحق گرفتن آن و یا ظالمانه مصرف شدن اش، سبب سقوط حكومت خواهد شد.

۴) اصلاح و تقویتِ نیروهای مسلّح ثم لا قِوامَ للجنود إلاَّ بما یُخْرِجُ اللهُ لهم من الخَراجِ الذی یَقْوَوْنَ به علی جَهادِ عدوِّهم و یعتمدون علیه فیما یُصلحهم و یكونُ مِنْ وَراءِ حاجتهِم؛ سپس سپاهیان اسلام، جز به خراج و مالیّات رعیّت (بیت المال) كه با آن، برای جهادِ با دشمن، تقویت گردند و برای اصلاح امور خویش، به آن تكیه كنند و نیازمندیهای خود را بر طرف سازند، پا نمی گیرند. از جمله آثار بسیار مهم بیت المال، افزون بر استقلال اقتصادی، استقلال سیاسی است؛ زیرا، تا بودجه و سرمایه، در اختیار دولت نباشد، نمی تواند نیروهای مسلح را، جذب و تأمین و مجهز به سلاحهای پیشرفته كند و با نبود نیروی مسلَّحِ مجهز، استقلال سیاسی، تأمین نمی شود. آیت الله حسن زاده، در تفسیر این فراز، می نویسد: اگر بیت المال نباشد، نیروهای مسلَّح برای تأمین زندگی، باید در پی شغل و كار باشند، در نتیجه، آمادگی برای جهاد با دشمن، از بین می رود.

ه) راههای جلب مالیات یكی از مباحث مهم در دانش اقتصاد، مبحث مالیات است. در این مبحث، مطالب فراوانی مانند تعریف مالیات، ضرورت وجود مالیات، سیر تحول مالیات، و راههای جلب مالیات، ... مورد بحث و تحقیق قرار می گیرد. این مطالب، از چشم مولا علی علیه السلام در مدت كوتاه حكومت، مورد غفلت نبود. و در لابه لای خطبه ها و نامه ها و دیگر گفتارها، به آنها اشاره كرده است. از جمله، در نامه پنجاه و سه، راههای جلب بهتر مالیات را نشان داده و در آن، بر اصول اسلامی ـ انسانی، مانند «اصل عمران و آباد كردن زمینها» و «اصل رسیدگی به مشكلات و شكایات مالیات دهندگان» و «اصل رعایت و تخفیف مالیات»، تأكید ورزیده است. هر یك از این اصول، آثار و ثمرات فراوانی در مسایل اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در پی دارد و رعایت آنها، نقش بسزایی در تحول و بهبودی سیستم مالیاتی دارد.

محمد رحمانی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.