جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
سیستمهای ارزشی مدیران ایرانی
● تعریف ارزشهای انسانی
اصطلاح " ارزشها " به انحاء مختلفی مورداستفاده قرارگرفته است. دانشمندان علوم اجتماعی معمولا ارزشها را به عنوان الگوهای درونی و معیارهایی برای انتخابها و اعتقادهای فردی و گروهی تعریف کرده اند. آنها درمورد چگونگی کسب ارزشها از طریق روابط اجتماعی وچگونگی تاثیرگذاری ارزشها روی رفتارها تحقیقات زیادی انجام داده اند.
علیرغم تفاوتهای عمده ای که درتعریف ارزشها وجود دارد، تلاشهایی به منظورایجادهماهنگی دراین تعریفها به عمل آمده است. کلاک هون(۱۹۵۶)۱ارزشها را به عنوان " ایده های ضمنی یا صریح یک فرد یا گروه درمورد مطلوبیت " میداند. به این ترتیب که فرد یا گروه میتواند با توجه به ایده و سلیقه ی خود از بین انحاء، وسایل ومقاصد مختلف آنچه که مطلوب اوست را انتخاب کند. دراین تحقیق تعریف هوفستد(۱۹۸۰)۲ درمورد ارزشها به کاررفته است. اوارزشها را به عنوان " تمایلات کلی برای ترجیح یک وضعیت یا حالت نسبت به سایروضعیتها وحالتها "(صفحه۱۹) تعریف کرده است.
● وظایف ارزشهای انسانی
ارزشهای فردی نقش مهمی درشکل گیری وحفظ شخصیت وشناخت نسبت به احتیاجات فردی وروش برآورده کردن آنها ایفا میکنند. انسانها درزندگی روزمره کمتربه ساختارارزشهای خود فکرکرده ویا نسبت به وجود معیارهای ارزشی خودآگاه هستند. موزاپ(۱۹۹۴)۳ معتقداست تا زمانی که ساختارارزشی افراد مورد تهدید قرارنگرفته است آنهانسبت به ماهیت سیستم ارزشی خود بی اعتناهستند.
ارزشها وظایف مهمی برای هرانسان به عهده دارند. آنها معیارها وراهنماهایی برادراک، رفتاروتصمیم گیری انسانهاهستند(راکیچ۱۹۷۳)۴،(انگلندولی۱۹۷۴)۵،(شوارتس وبیلسکی۱۹۸۷)۶،(موزاپ۱۹۹۴). آنها چارچوبی به منظورخودشناسی وقضاوت درموردرفتارهرفردارائه میدهند(فدر۱۹۷۵)۷،(میندل وگردن۱۹۸۰)۸. آنها وسیله ای برای جهت دادن به کارها ونیزبرای توجیه افکاروکارهای انسانهاهستند. ارزشها درانسان ایجادانگیزه نموده و به اوکمک میکنند تا کسب رضایت نموده وارضاء گردد. ابرازنیازهرانسان ونیزتعیین جهت اودرزندگی براساس ارزشهایش صورت میگیرد.
ساختارارزشی یک فرد درحقیقت مبنای شخصیت اوبوده ودرنوع تصمیمات او، ومردمی که به اواطمینان میکنند، درخواستهائیکه به آنها پاسخ مثبت میدهد ونحوه ی صرف وقت وانرژی اوتاثیرمیگذارد. مجموعه ارزشهای هرفرد وظیفه ی دفاع ازچارچوب شخصیتی او و نیزنگهداری وبالابردن حس احترام اوبه خودش را به عهده دارند. راکیچ(۱۹۷۳) میگوید که ساختارارزشی انسانها مشخص کننده ی همه ی رفتارهای آنها اعم ازفردی واجتماعی است.
● سیستم ارزشی
هرفرد دارای مجموعه ای ازارزشهاست که با توجه به میزان اهمیت نسبی آنها طبقه بندی شده اند. این طبقه بندی ارزشها به " سیستم ارزشی " موسوم است. سیستم ارزشی عامل موثردرافعال هرفرد بوده و وی با توجه به سیستم ارزشی خود به محرکهای بیرونی پاسخ مناسب میدهد.
مازلو(۱۹۵۹)۹ اعتقاد دارد که سیستم ارزشی انسانها به صورت تکاملی است وهماهنگ با مراحل رشد وبلوغ هرفرد ارتقاء میابد. او ارزشهای انسانی را براساس نیازهای هرفرد به نیازهای فیزیکی یا ساختمانی ، نیازبه ایمنی وامنیت ، نیازبه عشق وتعلق داشتن ، نیازبه احترام به خود و نیاز به رشد شخصیت و ارتقای توانائیها تقسیم میکند. ( فلاورزوهمکارانش۱۹۷۵)۱۰ وهمچنین(هیوزوفلاورز۱۹۷۸)۱۱ نیزاعتقاد به سیستم ارزشی انسانها دارند. آنها اظهارداشته اند که:
" ارزشهای هرفرد ممکن است به اقتضای شرایط محیطی او، درراستای مجموعه ی سیستم ارزشی طبقه بندی شده ی اوحرکت کرده ویا تا پایان عمرفرد روی یک یا چند ارزش خاص ازسیستم ارزشی اوتثبیت گردد "(ص۲۱).
کاماکورا و نواک(۱۹۹۲)۱۲ اضافه میکنند که هرگاه فردی ارزش جدیدی را فراگیرد ، آن ارزش جدید به صورت خودکارجزوسیستم ارزشی اوقرارگرفته ونسبت به ارزشهای قبلی اوطبقه بندی میشود. آنها معتقدند که اتفاقات درطول زندگی هرفرد اکثرا چندین ارزش مختلف را دراو زنده کرده وغالبا بین ارزشهای اوتعارض ایجاد میکنند. این تعارض درارزشها براساس اولویت ارزشی وسیستم ارزشی هرفرد مرتفع میگردد.
● تاثیرفرهنگ درایجاد ارزشهای فردی
محققین اتفاق نظردارند که فرهنگ یک مفهوم مبهم است و ساختاری استکه مشکل میتوان آنرا تعریف کرد( تریاندیس وهمکارانش۱۹۸۶)۱۳،(اجی فروک و بدوین۱۹۷۰)۱۴،(کلی و ورتلی۱۹۸۱)۱۵.
معهذا تلاشهایی برای تعریف فرهنگ صورت گرفته است. هوفستد(۱۹۸۰) فرهنگ را به عنوان " برنامه ریزی فکری دسته جمعی میداند که براساس آن میتوان اعضای یک گروه انسانی را ازگروه دیگرمتمایزنمود ". اواعتقاد دارد که این برنامه ریزی تا قبل ازدوران بلوغ درهرفرد تثبیت میگردد. اجی فروک وبدوین(۱۹۷۰) معتقدند که اگرچه هرنسل درطول زمان اقدام به بازنگری وتعریف مجدد اعتقادات وارزشهای آن نسل میکند، لیکن فرهنگ عبارت ازآن دسته ازاعتقادات وارزشهایی استکه دریک زمان خاص درهراجتماعی به صورت وسیع مورد پذیرش قراردارد.
دراین تحقیق تعریف کراو(۱۹۸۷)۱۶ ازفرهنگ مورد استفاده قرارگرفته است. اومیگوید فرهنگ عبارت است ازپیشینه ی سیستمهای ارزشی هرگروه انسانی که رفتارهای آنها را تحت تاثیرخود قرارمیدهد.
نتایج تحقیقات مختلف نشان داده است که سیستمهای ارزشی ازطریق انتقال تعصبات،اعتقادات وطرزتفکرازیک نسل به نسل دیگرانتقال پیدامیکنند(هانی و مامفورد ۱۹۸۶)۱۷،(برگوین و هادجسون ۱۹۸۳)۱۸. این تحقیقات ثابت کرده اند که ارزشهای فردی به وضوح تحت تاثیرمشخصه های فرهنگی هستند واینها جمعا عملها وعکس العملهای اجتماعی راشکل میدهند.
● سیستمهای ارزشی ومدیریت
علی ووهابی(۱۹۹۵)۱۹ مطالعه ای درمورد تفاوتهای روشها وکارایی نظام مدیریت بین کشورهای مختلف انجام داده واظهارمیدارند که علیرغم توسعه ی اطلاعات و دسترسی به تکنولوژی اطلاعاتی جهانی و ظهوراقتصاد بین المللی ، مشخصات منحصربه فرد هرملت درمقایسه با سایرملل به جای کاهش یافتن درحال افزایش یافتن است. آنها معتقدند اینگونه تفاوتها باعث شده تا محققین مجدداعلاقه وتمایل یابند تا به بررسی تفاوتهای سیستمهای ارزشی و نیزمطالعه ی عمیق فرهنگهای مختلف بپردازند. رالستون وهمکارانش(۱۹۹۳)۲۰ نیزبه تحقیق درمورد ریشه ها و منابع سیستمهای ارزشی مدیران پرداخته اند. نتیجه ی بررسی آنها نشان میدهد که ریشه های اصلی و منبع سیستمهای ارزشی مدیران را باید درفرهنگ ملی آنها وشرایط محیطی فعالیتشان جستجوکرد.
● ساختارارزشی انسانها وارزش کار
کلیه ی علوم انسان به نوعی با ساختارارزشی افراد ارتباط دارند. علی(۱۹۸۲)۲۱ ازسیستمهای ارزشی به عنوان یک " مفهوم رابط " نام میبرد که مطالعات تخصصی متنوع درعلوم مختلف انسانی را به هم می پیوندد. دانشمندان علوم اجتماعی ریشه ی رفتارهای فردی واجتماعی انسانها را درساختارارزشی آنها جستجوکرده اند. به عنوان مثال، تحقیقات مختلفی وجود رابطه بین ساختارارزشی افراد و رفتارهایی مثل کمک به موسسات خیریه(منزرومیلر۱۹۷۸)۲۲ ، استفاده از وسایل ارتباط جمعی(راکیچ۱۹۸۹)، رفتارهای مذهبی(فدر۱۹۸۴)، سیگارکشیدن(گروب وهمکارانش۱۹۸۴)۲۳ ، اعتیاد به مواد مخدر، تمایلات و وابستگیهای سیاسی، عادات مصرفی، روش تصمیم گیری (گوت وتاگیری۱۹۶۵-۲۴؛شواتزوبیلسکی۱۹۸۷؛علی۱۹۹۳)، فردگرایی وجمعگرایی (هوفستد۱۹۸۰؛تریاندیس وهمکارانش۱۹۸۶؛علی۱۹۹۳) را نشان میدهد.
ارزش کارنیزمانند سایررفتارهای انسانی ریشه درساختارارزشی افراد دارد. راکیچ(۱۹۷۵) رفتارهای کاری را به " واسطه ای ونهایی"؛ انگلند(۱۹۷۸) آنها را به "عملی،قصدی واقتباسی"؛ وهوفستد(۱۹۸۰) به " موردانتظارومطلوب " تقسیم کرده اند. گریوز(۱۹۷۰)۲۵ که نظرات اوبه نحوعمده ای دراین تحقیق مورد استفاده قرارگرفته است سیستم ارزشی خاصی را براساس " تئوری مراحل وجودی انسان" طرح نموده است. او معتقد است انسانها درمسیرتوسعه ی خویش مراحل مختلفی از" ساختارروانی" خود راشکل میدهند. این حرکت اززمان تولد هرفرد آغازشده وبنابه موقعیتهایی که برای تحصیل دانش و توسعه ی استعدادهایش بدست میاورد تغییرمیابد. اومیگوید:
" هریک ازمراحل تکامل انسان یک وضعیت تعادلی است وانسانها با گذرازهروضعیت به وضعیت دیگرمیرسند. فرد درهروضعیت تعادلی اختصاصات روانشناختی ویژه ای دارد که مخصوص آن وضعیت است. اعمال، احساسات، انگیزه ها، اخلاقیات، ارزشها، افکاروروشهای مدیریت انتخابی هرفرد درهروضعیت تعادلی مختص همان وضعیت است واگرفرد دروضعیت دیگری باشد،اعمال،احساسات،افکار،قضاوتها وانگیزاننده های متفاوتی ازوضعیت قبلی خواهد داشت."
" انسانها ازنظرژنتیکی یا ساختاری ،هماهنگ با تغییردرشرایط زندگیشان، لزوما مستعد تغییررفتاری درمسیرمعمولی روبه بالا نیستند. سیستم رفتاری هرفرد ممکن است درشرایط خاصی درمسیرمنظم عمودی روبه بالا تغییرکند و یا ممکن است برای بقیه ی طول عمردریک مرحله ی خاص یا مجموعه ای ازمراحل مختلف ساکن شود . فرد همچنین ممکن است تحت شرایط فشارقرارگرفته وسیستم رفتارش درجهت معکوس وروبه پائین تغییرکند(۱۲۰،۱۹۶۶)."
گریوزمعتقد به وجودهشت سیستم ارزشی به شرح زیراست : " عکس العملی، سنت گرا، سوءاستفاده گر، ازخودگذشته، مادی گرا، مردمگرا، واقعیت گرا وتجربه گرا ".
مایرزومایرز(۱۹۷۴)۲۶ تقسیم بندی فوق الذکررا تغییرداده وآنرا قابل استفاده درچارچوب سازمانی نموده اند. آنها پرسشنامه ای طراحی کردند ودرآن هفت سیستم ارزشی را درقالب هشت متغیرسازمانی منظورنمودند.
متغیرهای مزبورعبارتند از:
▪ وفاداری به محل کار،
▪ رئیس، پول،
▪ منفعت،
▪ ماهیت کار،
▪ آزادی کاری،
▪ شرکتهای بزرگ ومقرات کاری .
سیستمهای ارزشی پیشنهاد شده نیزعبارتنداز:
▪ عکس العملی ،
▪ ایلیاتی ،
▪ خودمحور،
▪ تابع نظام ،
▪ موفقیت گرا،
▪ جامعه گرا،
▪ واقعیت گرا .
پینوشتها:
۱. Kluckhohn (۱۹۵۶)
۲. Hofstede (۱۹۸۰)
۳. Mossop (۱۹۹۴)
۴. Rokeach (۱۹۷۳)
۵. England & Lee (۱۹۷۴)
۶. Schwartz & Bilsky (۱۹۷۸)
۷. Feather (۱۹۷۵)
۸. Mindell & Gorden (۱۹۸۰)
۹. Maslow (۱۹۵۹)
۱۰. Flowers et al (۱۹۷۵)
۱۱. Hughes & Flowers (۱۹۷۸)
۱۲. Komakura & Novak (۱۹۹۲)
۱۳. Triandis et al (۱۹۸۶)
۱۴. Ajiferuke & Boddewyn (۱۹۷۰)
۱۵. Kelley & Worthley (۱۹۸۱)
۱۶. Krau (۱۹۸۷)
۱۷. Honey & Mumford (۱۹۸۶)
۱۸. Burgoyne & Hodgson (۱۹۸۳)
۱۹. Ali & Wahabi (۱۹۹۵)
۲۰. Ralston et al (۱۹۹۳)
۲۱. Ali (۱۹۸۲)
۲۲. Manzer & Miller (۱۹۷۸)
۲۳. Grube et al (۱۹۸۴)
۲۴. Guth & Tagieri (۱۹۶۵)
۲۵. Graves (۱۹۷۰)
۲۶. Myers & Myers (۱۹۷۴)
۲۷. Ali & Al-Shakhis (۱۹۹۱)
۲۸. Ali & Krishnan (۱۹۹۵
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست