چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

فارسی و دانشجویان روس


فارسی و دانشجویان روس

یكی از مشكلات آموزش محاوره فارسی به دانشجویان روس زبان, ناشی از این است كه چنین وظیفه ای برای استادان ایرانی در مقابل دانش آموزان این كشور وجود ندارد

یكی از مشكلات آموزش محاوره فارسی به دانشجویان روس زبان، ناشی از این است كه چنین وظیفه‌ای برای استادان ایرانی در مقابل دانش‌آموزان این كشور وجود ندارد. از این روست كه در كتب درسی مدارس ایران، نه توضیحاتی در این باره می‌بینیم و نه متونی با اصطلاحات محاوره. ما فقط یك كتاب می‌شناسیم كه به طور مرتب، ولی باز هم تا حدودی، به این موضوع می‌پردازد و آن، كتاب آزفا است. در پنج جلد این كتاب، متن‌های زیادی وجود دارد كه مثل نمایشنامه تنظیم شده‌اند و دانشجوی خارجی می‌تواند از آنها صیغه‌های گفتاری را دریافت نماید. ولی متأسفانه در آنجا توضیحاتی درخصوص صرف فعل و سایر قواعد به دست آمدن فرم‌های گفتاری، نه به فارسی و نه به انگلیسی، نمی‌توان یافت.

یكی دیگر از سرچشمه‌هایی كه اجازه می‌دهد با صحبت‌های محاوره مردم ایران آشنا بشویم، كتاب‌های نمایشنامه است. ولی به طوری كه ما احساس می‌كنیم،‌ چنین كتاب‌هایی در بازار فعلی كم است و تا به حال موفق نشده‌ایم مجموعه‌ای از نمایشنامه‌های فارسی به دست بیاوریم. ما در كتاب‌های خودمان از نمایشنامه‌های غلامحسین ساعدی استفاده می‌كنیم، كه شاید یك كمی قدیمی شده باشند و با زندگی روزمره مردم معاصر ارتباط آشكار ندارند، اما پراز فرم‌های محاوره‌اند.

علاوه بر این، در زمان معاصر می‌شود از فیلم‌های هنری و تلویزیونی استفاده كرد. این فیلم‌ها را به صورت ضبط شده روی كاست و یا از طریق ماهواره در برنامه جام جم پخش می‌كنند. استفاده از فیلم‌های هنری در كلاس خیلی مشكل است، چون بچه‌ها حتی پس از سه سال یاد گرفتن زبان فارسی، تقریباً چیزی از گفت‌وگوها عایدشان نمی‌شود. علتش نه تنها مشكلات خود محاوره، بلكه طرز تلفظ هنرپیشگان هم هست كه آنها سعی و كوشش می‌كنند صداهای جالب و غیرمعمولی به لهجه‌های مختلف در بیاورند، در صورتی كه بچه‌ها ما همین متن‌ها را حتی با تلفظ معمولی هم نمی‌توانند بفهمند.

استادان خارجی در این وضع مجبورند خودشان به ایران بیایند، با صحبت كردن با مردم ساختارهای مطلوب را یاد بگیرند و بعد خودشان دستورهای محاوره را بنویسند. كتاب‌هایی كه در روسیه معاصر و شوروی سابق از این لحاظ معروف‌اند، اینهایند: یكی رساله علمی لهجه تهرانی به قلم مرحوم پروفسور لازار پیسیكف، دیگری، كتاب درسی ما به فارسی صحبت می‌كنیم به قلم مرحوم پروفسور میخاییل ردویلسكی، و بعضی از كتاب‌های دیگر.

در این كتاب‌ها به بیشتر قواعد گفتاری توجه می‌شود. ما در این مقاله تلاش می‌كنیم به بعضی از جزئیات نگاه كنیم كه در كتاب‌های مذكور از قلم استادان خارجی افتاده است و استادان اصیل فارسی اگر هم این قواعد را خودشان می‌دانند و درزندگی روزمره‌شان به كار می‌برند، معمولاً كم به توصیف اینها می‌پردازند.

اصطلاحات مؤدبانه

در كتاب‌هایی كه استاد محترم ما آقای یوری روبینچك می‌نویسند و در رساله علمی كه تحت رهبری ایشان انجام شده، مثل رساله خانم مارینا كامنوا (اوزینا) تمام اصطلاحات فارسی به نوع دو تقسیم می‌شوند: بی‌طرفانه و مؤدبانه. به طور مثال فعل “گفتن” جزو اصطلاحات بی‌طرفانه قرار می‌گیرد و افعال “فرمودن” و “عرض كردن” كه همین معنی را می‌رسانند، جزو اصطلاحات مؤدبانه‌اند.

اگر به چنین تقسیم‌بندی‌ای اكتفا شود شاید دانشجویان ما دچار اشتباه گردند. شاید یك فیلم قدیمی یادتان بیاید كه در آنجا یك استاد دهاتی تعریف می‌كند: “رئیس به من گفت: شما دیكته بفرمایید. من دیكته فرمودم.”

برای این كه محصلان قواعد گفتاری را زودتر یاد بگیرند تقسیم‌بندی مذكور را باید سه‌گانه كرد. یعنی اصطلاحات مؤدبانه را باید حداقل تقسیم بكنیم به اصطلاحات فروتنی و احترام.

احترام بی‌طرفی فروتنی

ــ من بنده این‌جانب

جنابعالی، سركار شما تو

خدمت شما به شما به تو

ایشان، وی او اون

فرمودن گفتن عرض كردن

تشریف آوردن آمدن خدمت كسی رسیدن

تشریف داشتن بودن [در] خدمت كسی بودن

تشریف بردن رفتن مرخص شدن

میل كردن خوردن ــ

ملاحظه فرمودن دیدن ــ

قاعده استعمال خیلی ساده می‌شود: اصطلاحات فروتنی نسبت به خود دانشجو و اصطلاحات احترام به مخاطب گفته می‌شود.

تلفظ حرف ربط “و” : -o یا va؟

در مدارس ایران استادان به بچه‌ها می‌گویند كه حرف ربط “و” را باید به صورت va تلفظ كرد و وقتی كه بچه‌ها سركلاس آن را به صورت -o می‌خوانند ـ همان‌طوری كه در محیط خانواده هستند ـ تلفظشان را اصلاح می‌كنند. بسیاری از استادان ایرانی همین كار را در مورد دانشجویان خارجی انجام می‌دهند. این عمل منجر می‌شود كه دانشجویان ما در گفت‌وگو فرم‌هایی مثل نون و پنیر، دویست و بیست و پنج، پدر و مادرشون، و غیره را به كار برند. اگر لازم باشد ضرب‌المثلی یا شعری بخوانند وزن سخن از بین می‌رود. مثلاً می‌خوانند:

از آمدن و رفتن من سودی كو؟ (عمر خیام).

در حالی كه باید خوانده شود:

از آمدن و (-o) رفتن من سودی كو؟

و یا :

چون ابر آمد و رخ لاله بنشست.

در حالی كه باید خوانده شود:

چون ابر آمد و (-o) رخ لاله بنشست.

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من.

در حالی كه باید خوانده شود:

اسرار ازل را نه تو دانی و (-yo) نه من.

وقتی كه ما استادان فارسی سعی می‌كنیم در متن‌های درسی خودمان اعراب بگذاریم تا در این مورد تلفظ دانشجویان را كنترل بكنیم، معلوم می‌شود كه در رسم‌الخط فارسی وسیله‌ای نیست كه این نقش را بازی كند. یعنی ما اعرابی نداریم كه بتواند فرقی بین o و ow و u را به ما نشان دهد. مثلاً چه اعرابی بگذاریم كه كلمات do و dow و to و tu و xod و xud و غیره درست خوانده شود؟

چه اعرابی روی واو بگذاریم كه بچه‌هایمان به جای ۲۵ “بیست و پنج” نخوانند؟ شاید حضار در این باره پبشنهادی داشته باشند؟

صفت عالی

در كتب دستور زبان فارسی دو فرم برای صفت عالی تعریف می‌شود:

۱. بزرگ‌ترین، بلندترین، زیباترین؛ ۲. از همه بزرگ‌تر، از همه بلندتر، از همه زیباتر.

ولی در گفتار یك فرم دیگر هم وجود دارد. مردم نمی‌گویند و یا خیلی به ندرت می‌گویند “شلوغ‌ترین” ، “خلوت‌ترین”، “زنده‌ترین” و غیره، به جای همه اینها به كار می‌برند: شلوغ شلوغ، خلوت خلوت، زنده زنده، و غیره. این فرم صفت عالی گویا جایی تعریف نمی‌شود، در حالی كه در گفتار معاصر بسیار رواج دارد.

دراین باره و در برخی موارد دیگر ما سعی كردیم در كتاب تألیف خودمان آموزش زبان فارسی، مسكو، ۱۹۹۹م. توضیحاتی بنویسیم.

ولادیمیر ایوانف