سران عرب شریک جنایتکاران صهیونیسم

کشورهای عربی سازشکار مدتی است به دنبال آشکار کردن روابط پنهان خود با رژیم صهیونیستی هستند و سقف مطالبات خود را در تامین حقوق مردم فلسطین و یا تحقق آرمان آن قرار نداده اند بلکه به اهرمی برای اعمال سیاست های اسرائیلی و آمریکایی تبدیل شده اند

کشورهای عربی سازشکار مدتی است به دنبال آشکار کردن روابط پنهان خود با رژیم صهیونیستی هستند و سقف مطالبات خود را در تامین حقوق مردم فلسطین و یا تحقق آرمان آن قرار نداده اند بلکه به اهرمی برای اعمال سیاست های اسرائیلی و آمریکایی تبدیل شده اند.

قبل از ظهر شنبه هفته جاری رژیم صهیونیستی با استفاده از موشک های سنگین و هدایت شونده هشتاد فروند هواپیمای f۶۱ ده ها هدف را در شهر غزه، جبالیا و خان یونس هدف قرار داد و تا زمان تنظیم این گزارش بیش از ۲۰۰ شهید و صدها زخمی بطور وحشیانه ای آماج کینه توزی رهبران صهیونیستی قرار گرفتند. این در حالی است که نمی توان از ماهیت صهیونیست ها انتظار دیگری جز استمرار کشتار مردم بی دفاع غزه را داشت و بدیهی است که با ادامه محاصره غزه، تلفات فلسطینی نیز افزایش یابد. در این میان آنچه مایه ننگ و سرافکندگی عربی است این است که در قبال اقدامات غیرانسانی و کشتار دسته جمعی فلسطینی ها، به خانم رایس جواهرات گران قیمت میلیون دلاری هدیه کنند و از تلاش های وی قدردانی نمایند و با هدایای چند صد میلیون دلاری که در طول زمان به سران رژیم صهیونیستی داده شد و دوهفته قبل در تل آویو به معرض فروش و نمایش گذاشته شد آنان را در خون ریزی بیشتر در فلسطین و اشغال کامل تر سرزمین فلسطین تشویق نمایند.

آنچه روشن است اینکه سران ارتجاع عربی همانگونه که آباء فکری آنان با یهودیان نجران در مقابل پیامبر گرامی و اصحاب و یاران وی فتنه کردند، امروز نیز با صهیونیست ها ، همدست شده تا در کشتار دسته جمعی فرزندان مظلوم فلسطینی پایکوبی کنند. ولی افکار عمومی و مردم جوامع اسلامی و عربی و وجدانهای بیدار در سراسر جهان، هنوز زنده اند و پاسخ آنان به صهیونیست ها و سران ارتجاع عرب یک سخن واحد خواهد بود.

رهبران رژیم صهیونیستی امروز بیش از هر زمانی به حمایت سران مرتجع عربی نیازمند هستند و این کشورها باید نقش حامی، نگهبان و حلقه امنیتی را برای حفظ رژیم صهیونیستی بازی کنند.

آنچه در غزه می گذرد وظیفه انسانی و اسلامی گذشته را دو چندان می کند و تمامی اقشار مردمی، رسانه ها، دانشگاهیان، علما ، مراجع و کسبه باید به شکل مناسبی به ادای وظیفه بپردازند.

البته مبارزین فلسطینی و قهرمانان مقاومت اسلامی در لبنان بهترین پاسخ ها را به جنایات خونین امروز غزه خواهند داد و همرزمان فلسطینی در کرانه باختری و اراضی اشغالی ۱۹۴۸ باید با هر وسیله ای به دفاع از برادران خود در غزه به پا خیزند.

ظاهرا جنبش حماس و دیگر گروه های مقاومت فلسطینی هم طرح ها و ابزار غافلگیرکننده جدیدی آماده کرده اند تا یک درس جدید نظامی را در غزه به صهیونیست ها بیاموزند. در شرایطی که صهیونیست ها نمی پذیرند که به محاصره غزه پایان داده و زندانیان فلسطینی را رها کرده و یا دست از اقدامات سرکوب گرانه و تروریستی در غزه و کرانه باختری بردارند، کشورهای سازشکار عربی خود را برای فروش آرمان فلسطین و کمپ دیوید جدیدی آماده می کنند که رسوایی آن در خیانت به فلسطینی های مظلوم چندین برابر سازش های قبل است.

یک هیئت رسمی- سیاسی از چند کشور عربی که چند روز قبل در رام اله با ابومازن دیدارکرده، عملا برای ورود به کرانه باختری ، از فیلتر اسرائیل عبور کرده و وزیر خارجه امارات در این دیدار اعلام کرده، عادی سازی روابط با اسرائیل در مقابل پذیرش طرح صلح، امری قابل قبول است.

این درحالی است که کشورهای عربی سازشکار مدتی است به دنبال آشکار کردن روابط پنهان خود با رژیم صهیونیستی هستند و سقف مطالبات خود را در تامین حقوق مردم فلسطین و یا تحقق آرمان آن قرار نداده اند بلکه به اهرمی برای اعمال سیاست های اسرائیلی و آمریکایی تبدیل شده اند. نمونه این رفتار را چند روز قبل شاهد بودیم که مصری ها برای بازکردن چند ساعته گذرگاه رفح، شرط توقف عملیات های تدافعی در غزه را قرار دادند و سیاست عملی خود را در امتداد راهبردهای رژیم صهیونیستی و آمریکا برای تسلیم تدریجی مردم فلسطین قرار دادند.

وزیر خارجه مصر نیز که از موج انتقادهای داخلی و منطقه ای تحت فشار قرارگرفته، درخواست برای بازکردن گذرگاه رفح و ارسال کمک های انسان دوستانه غذایی و دارویی و معیشتی را اقدامی خیرخواهانه نمی داند و آن را در راستای اهداف منطقه ای ایران ارزیابی می کند. البته مصری ها در توجیه دیگری خود را در چارچوب پیمان کمپ دیوید؛ متعهد در مقابل اسرائیل می دانند و نمی خواهند حتی ارسال کمک های انسان دوستانه از جهان اسلام برای غزه، رژیم صهیونیستی را آزرده خاطر کند.

در واقع مقامات مصری با انحصاری کردن مسئله فلسطین و غزه برای خود، ذلت و تحقیر مردم فلسطین و آرمان آن را، دست مایه ای برای تجارت سیاسی خود با صهیونیست ها و حکومت های آمریکایی قرار داده اند. شاید بتوان چنین بیان کرد که امروز اهتمام کشورهای سازشکار و غربی و رژیم صهیونیستی بر حل مشکل فلسطین نیست و بیشتر به دنبال حل مشکل خود هستند چرا که سارکوزی در دیدار با عمرو موسی طرح توقف شهرک سازی در اراضی اشغالی فلسطینی در مقابل عادی سازی روابط این کشورها با اسرائیل را مطرح کرده و آقای عمرو موسی نیز تلویحا آن را پذیرفته و رسانه های اسرائیلی از آن به عنوان یک اقدام شجاعانه یادکرده اند.

این طرح یعنی اینکه اساس طرح صلح با فلسطینی ها فعلا باید در آرشیو و بایگانی قرار گیرد و یک بهانه برای آشکار کردن روابط پنهانی کشورهای عربی با اسرائیل کافی است.

بخشی از راهبردهای امنیتی در اسرائیل که مدتی است به تصویب رسیده، تاکید دارد که اسرائیل باید یک حلقه امن از کشورهای پیرامونی را بوجود آورد و ارتباط محیط فلسطینی داخل را با خارج کاملا قطع نماید. این حلقه امنیتی و امن همان مدل آنتوان لحد درجنوب لبنان است که برای افزایش سطح امنیت اسرائیل در نظر گرفته شده و این کشورها وظیفه دفاع از رژیم صهیونیستی را به عهده خواهند گرفت. اعضای این حلقه امن برای رژیم صهیونیستی ، همان کشورهای جبهه به اصطلاح اعتدال عربی هستند که به جای مقابله با تهدید رژیم صهیونیستی و دفاع از آرمان فلسطینی، باید بر مظلومیت مردم فلسطین معامله کرده و درمقابل جبهه مقاومت منطقه ای قرار گیرند.

البته نتانیاهو هم چندی قبل در مصاحبه ای گفته بود که در صورت به قدرت رسیدن در اسرائیل، طرح جدیدی ارائه می کند که طی آن مناسبات سیاسی و اقتصادی رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی گسترش خواهد یافت و مسائل چالشی در مذاکره با فلسطینی ها به بعد موکول خواهد شد، چرا که توقف بر روی مسائل اختلاف برانگیز و چالشی، فرصت های دیگر را نیز از آنها سلب می کند.

در چنین فضایی از تلاش های عربی، حمله به غزه هم برای صهیونیست ها حیاتی است و هم برای کشورهای سازشکار عربی اهمیت دارد، چرا که از نگاه اسرائیلی، گروه های جهادی فلسطینی باید در محیطی کاملا بسته و ایزوله در محاصره قرار داشته و برای ضربه به پشتوانه مردمی آنان، حمله به غزه ضروری است تا طرح بلر در کرانه باختری همراه با طرح ژنرال دیتون به نتیجه رسیده و حکومت ابومازن و فیاض نیز وظیفه مهار گروه های جهادی در این منطقه را عهده دار شوند و رژیم صهیونیستی بتواند با آسودگی خاطر به بازسازی خودپرداخته و توان تعرضی خود را برای حمله به لبنان و یا فشار به سوریه و یا ماجراجویی نسبت به ایران بازیابد.

این فضای تنفسی برای اسرائیل را، کشورهای عربی یاد شده فراهم می کنند تا در قالب ساز و کارهای یک طرح صلح با رژیم صهیونیستی، روابط با این رژیم را عادی کرده و مسئله فلسطین را دور بزنند و در اختیار رژیم صهیونیستی قرار دهند. سازش جدید عربی که موتور اصلی آن را مصر، عربستان، اردن و امارات و بحرین به حرکت درآورده اند، با نام فلسطین و برای ادای نقش امنیتی برای رژیم صهیونیستی است تا کمپ دیوید دوم را برای نابودی گروه های جهادی فلسطینی به ثبت برسانند.

اگر در گذشته برخی از مراودات اکراهی سران عرب با صهیونیستها اندک امیدی را برای فلسطینی ها به وجود می آورد، امروزه افزایش این مراودات برای فلسطینی ها ارمغانی به غیر از بیم و نگرانی به همراه ندارد. مگر غیر از این است که حملات وحشیانه اسرائیل به غزه پس از ارائه طرح صلح ملک عبدالله و نشست ادیان در نیویورک که برخی سران عرب و دولتمردان اسرائیلی در آن حضور داشتند و نیز دیدار چند روز پیش لیونی وزیر امور خارجه اسرائیل از مصر انجام گرفت. حمله جنایت بار اسرائیل به غزه مظلوم و محروم دور از انتظار نبود و همانگونه که برخی از اروپایی ها پس از اعلام تهدیدات رژیم صهیونیستی آن را محتمل و جدی گرفته بودند، اسرائیلی ها خود را برای این حمله سبعانه از پیش آماده کرده بودند. آنها برای دست زدن به این جنایت جنگی برنامه و هدف داشتند. صهیونیستها از این بابت از ناحیه آمریکا و اروپا نگران نبودند. آنها به خوبی بر این امر واقف بودند که آمریکا و اروپا مانند دوره های مکرر گذشته برای اقدامات جنایتکارانه صهیونیستها مشکل ایجاد نخواهند کرد. جنایتکاران صهیونیست برای دست زدن به این کشتار وحشیانه با چهار مانع اصلی مواجه بودند: ۱- واکنش کشورهای عربی ۲- واکنش جهان اسلام ۳- واکنش رزمندگان فلسطین ۴- واکنش مردم فلسطین

آنها در یک فرایند نه چندان طولانی بخش زیادی از کشورهای عربی که می توانستند در ردیف اول دفاع از ملت مظلوم فلسطینی باشند را به وضعیت خنثی کشاندند و با مسخ آنها امکان هر اقدام مثبتی به نفع فلسطین را از آنها سلب کردند. به مرور زمان این وضعیت خنثی به عبور آنها از مسئله فلسطین و تبعیت از صهیونیستها در خیانت به فلسطین تبدیل شد تا جایی که می توان جنایت اخیر صهیونیستها علیه مردم بی دفاع غزه را به این گروه از کشورهای عربی نسبت داد و گفت: این بار سران کشورهای عربی ملت فلسطین را قتل عام کردند. این مسخ شدگی و همدستی با صهیونیستها را در رفتار اخیر آنها در بحث محاصره غزه و پس از آن بمباران زنان، کودکان و مردان بی پناه این منطقه می توان مشاهده کرد. وعده نشست سران عرب در روزهای آینده حمایت از مردم غزه نیست بلکه بازگذاشتن دست جانیان برای قتل عام و کشتار بیشتر است. گویا آنها با این اقدام خود قصد دارند زمان چراغ سبزی را که به صهیونیستها در کشتار مردم غزه نشان دادند طولانی تر کنند.

جهان اسلام هم تاکنون نشان داده است در برخورد با رفتار حیوانی صهیونیستها علیه ملت فلسطین دچار ملاحظات جدی است و این ملاحظات مانند غل و زنجیر دست و پای آن را بسته و اجازه اقدام و تحرک مناسب را به آن نمی دهد. اقدام واحد و منسجم جهان اسلام و به دور از هر گونه ملاحظه که در آغاز می تواند با قطع روابط کشورهای اسلامی که با اسرائیل ارتباط دارند به عنوان شروع انجام شود، تاثیر زیادی در مهار این حیوان درنده دارد. جهان اسلام می تواند و این حق را دارد که جلوتر برود و با فشار بر مصر و باز کردن گذرگاه رفح سلاح مورد نیاز رزمندگان فلسطینی برای مقابله با صهیونیستها را در اختیار آنها قرار دهند. الان بهترین فرصت برای این اقدام شجاعانه است تا به برکت خون شهدای غزه مصر تکلیف خود را روشن کند تا در همراهی با جهان اسلام اجازه تسلیح فلسطینیان را بدهد و یا با مخالفت خود عملا در برابر جهان اسلام بایستد که در این صورت توان مقابله با اعتراضات گسترده داخلی را نخواهد داشت. در شرایط حاضر افکار عمومی جهان اسلام و حتی غیر از جهان اسلام این آمادگی را دارد که هر گونه اقدام تلافی جویانه رزمندگان فلسطین را بپذیرد و این رزمندگان با غنیمت شمردن این فرصت می توانند ضربات سنگینی را به رژیم کم طاقت صهیونیستی وارد کنند و همانگونه که رئیس دفتر سیاسی حماس، خالد مشعل اعلام کرد، مناسب ترین پاسخ در این جنگ نابرابر از سرگیری و شدت بخشیدن به عملیات استشهادی است که سریع تر از حد تصور می تواند بر جنایات این حیوان وحشی لجام بزند. در حال حاضر حماس و جهاد اسلامی از لحاظ ع ده این آمادگی را دارند که در صورت فراهم آمدن عده هزاران جوان با انگیزه فلسطینی را برای نبرد با صهیونیستها بسیج کنند.

در این میان این مردم مصیبت زده و ستمدیده غزه هستند که اصلی ترین نقش را به عهده دارند. در واقع نقش آفرینی مردم غزه اصلی ترین بخش از هدف اسرائیل را تشکیل می دهد. چنانچه مردم غزه همانگونه که تاکنون سرافرازانه در کنار حماس و جهاد اسلامی ایستادند و پشت آنها را خالی نکردند و با قناعت پیشه کردن، کمبودها و محرومیتها را تحمل کردند، نزدیکان خود را از دست دادند و صبوری ورزیدند، تهدید شدند راست قامت ایستادند، این رویه افتخارآفرین و قابل مباهات را حفظ کنند و ادامه دهند و در برابر مصیبت سنگین وارده قد خم نکنند و همچنان جانانه و صبورانه از رزمندگان خود حمایت و پشتیبانی کنند، نقشه صهیونیستها که افزایش فشار و جنایت برای گرفتن امتیاز و وادار ساختن فلسطینیها به به اصطلاح صلح تحمیلی و ننگ آور است به هوا خواهد رفت. امروز و در شرایط خطیر فلسطین همه نگاه ها و از جمله چشمان ترسان و پر اضطراب صهیونیستها که به شدت نگران از انتقام جویی فلسطینی ها هستند به سمت مردم فلسطینی کرانه باختری دوخته شده تا ببینند این مردم چگونه در حمایت از خواهران و برادران مظلوم خود به خروش می آیند.