سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

سینمای کودک و نیازهای امروز


سینمای کودک و نیازهای امروز

به بهانه برگزاری بیست وچهارمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان

سینمای کودک و نوجوان یکی از حلقه های گم شده سینمای ایران در سال های اخیر بوده است. عدم بازیابی دوباره این ژانر، مانعی بر سر اعتلا و ارتقای سینمای کشورمان بوده و خواهد بود.

برگزاری جشنواره فیلم کودک و نوجوان، یکی از راه های احیای این ژانر مهجور و مظلوم پنداشته می شود. اما مگر سایر جشنواره های موضوعی تا چه حد به هنر هفتم این دیار کمک کردند که این یکی هم بتواند؟

واقعیت این است که وضعیت سینمای کودک و نوجوان نیز جدای از کل سینمای ایران نیست. همچنانکه از سال های دهه ۶۰ تا میانه دهه ۷۰ سینمایی نسبتا پویا و درمانی داشتیم، ژانر کودک و نوجوان نیز برپا و برقرار بود. اما از اواسط دهه ۷۰ که حال سینما رو به وخامت نهاد، عرصه بر سینمای کودک و نوجوان نیز روز به روز تنگ تر شد. سینمای ما در این ۱۲، ۱۳ سال با بحران های پیاپی مواجه شد که مهم ترین آن ها قهر تماشاگران و بحران هویت بود؛ که هر دو از تبعات سیاست های فرهنگی غربگرا و سرمایه سالاری بوده که از سال ۷۶ به پیکر این سینما تحمیل شد. به این ترتیب سینمای ایران به طور کلی و سینمای کودک به طور خاص، از مردم و فرهنگ بومی این سرزمین دور شدند. این مسئله با مقایسه فیلم هایی که در این دو مقطع زمانی متفاوت تولید شدند بیشتر معلوم می شود. مثلا فیلم «کلاه قرمزی و پسرخاله» اوائل دهه ۷۰ ساخته و به نمایش درآمد که چون تا حدی هویتمند و نزدیک به فرهنگ و ذائقه بومی مردم بود توانست به موفقیت های بسیاری دست یابد. اما قسمت دوم همین فیلم یعنی «کلاه قرمزی و سروناز» که اوائل دهه ۸۰ با محتوایی رفاه زده و به دور از هویت ایرانی - اسلامی تولید شد، شکست خورد. این مصداق تقریبا برای تمام فیلم های کودک و نوجوان در ایران قابل تعمیم است.

به این ترتیب ژانر کودک و نوجوان به جسمی رو به موت تبدیل شد که تنها با تزریق بودجه دولتی و با اتکای به جشنواره ای که دوره بیست وچهارم خود را پشت سر گذاشت ظاهری زنده یافته است.

این در حالی است که در همین جشنواره هم تعداد بسیار کمی فیلم به معنای واقعی کودک و نوجوان - که مخاطب آن گروه های کم سن و سال باشد- به نمایش در آمد و بخش زیادی از ویترین آن توسط فیلم هایی که صرفا کودکان یا نوجوانی در داستان آن ها حضور دادند - اما مخاطبشان در اصل بزرگسال است - پر شد.

● تعیلم و تربیت در سینمای کودک

این موضوع که دوره کودکی و نوجوانی مقطعی بسیار حساس در زندگی انسان محسوب می شود و اگر لطمه ای به روح و روان شخص در این مقطع سنی وارد شود، جبران آن بسیار سخت خواهد بود، یک مسئله علمی و اثبات شده است که ارتباط چندانی به اعتقادات ایدئولوژیک و سیاسی ندارد؛ حتی در جوامع لائیک هم تماشای آثار غیراخلاقی و نابود کننده فطرت انسانی برای بچه ها توصیه نمی شود. این مسئله در جامعه ما بسیار خطیرتر و با اهمیت تر است. اگر در مورد کل سینما، تردیدی درباره این موضوع وجود داشته باشد که آیا محتوا مهم تر است یا ساختار و کدام بر دیگری ارجح است، یا این که آیا جنبه اقتصادی و جذب مخاطب اولویت دارد یا تاثیر فرهنگی، در مورد سینمای کودک و نوجوان جای هیچ تردیدی وجود ندارد که محتوا و مضمون در اولویت است.

بچه ها بسیار بیشتر از بزرگسالان مجذوب داستان می شوند و تخیلشان با فضای فیلم درگیر می شود.

به همین دلیل درباره فیلم های کودک و نوجوان حساسیت بیشتر و دقت سخت گیرانه تری در زمینه مضامین و محتوای آثار لازم است. در جشنواره فیلم کودک و نوجوان نیز ملاک تاثیر اخلاقی فیلم ها باید بر ملاک های تکنیکی و ساختی غلبه پیدا کند وا گر فیلمی هم به خاطر ساختارش شایسته تقدیر می شود، این ساختار باید در خدمت تعلیم و تربیت باشد.

منظور از تعلیم و تربیت در سینما، پند و اندرز یا سرلوحه قرار دادن نصیحت های پیش پا افتاده، یعنی لزوما فیم تربیتی به فیلمی نمی گویند که آداب درست احوال پرسی، سحرخیزی، احترام گذاشتن به دیگران و... را به کودکان دیکته کند. فیلم تربیتی به اثری گفته می شود که مخاطب با تماشای آن به خویشتن خویش باز می گردد و «خود» اصیل خودش را که همان فطرت پاک انسانی است باز می یابد.

سینمای کودک و نوجوان زمانی می تواند تاثیرگذاری اخلاقی داشته باشد که روح مخاطب خود را پالایش داده و بر دل او تلنگر بزند.

نکته دیگر این که مقصود از تربیت، صرفا اخلاق فردی نیست.

تربیت اجتماعی و سیاسی یکی از حوزه هایی است که سینمای کودک و نوجوان کمتر وارد آن شده است. همچنانکه دین ما اسلام، از انسان ها انتظاری فراتر از رعایت اخلاقیات فردی دارد و آئین ها و آموزه های آن انسان را به سمت مسئولیت پذیری اجتماعی و تعهد نسبت به حال همه همنوعان رهنمون می سازد، فیلم های کودک و نوجوان نیز باید این گونه عمل کنند.

موضوعاتی چون جنگ فقر و غنا، استعمار و استبداد، سلطه گری، تهاجم نظامی و فرهنگی غربی ها به سایر ملل و ... که امروز هم جامعه و هم جهان ما با آن درگیر است، می تواند دستمایه فیم های کودک و نوجوان نیز قرار گیرد.

● جنگ نرم فرهنگی

ژانر کودک و نوجوانی، یکی از استراتژیک ترین حوزه های فرهنگی در دنیاست. چه این که کودکان و نوجوانان آینده سازان جوامع هستند و در عین حال ظرفیت تاثیرپذیری بسیار بالایی نیز دارند. هم از این رو، شرکت های سرمایه داری و صهیونیستی سینمای جهان، سالانه میلیاردها دلار برای تولید فیلم، انیمیشن و بازی رایانه ای مخصوص نونهالان هزینه می کنند، اما در این جنگ نرم، دستگاه های فرهنگی و سینمایی ما تقریبا میدان را خالی گذاشته اند.

هرچند در کشور ما نیز هر سال تعداد اندکی آثار رسانه ای برای بچه ها تولید می شود، اما این آثار قادر به رقابت و از صحنه خارج کردن محصولات وارداتی نیست. به همین دلیل بخش زیادی از اوقات فراغت فرزندان ما، به خصوص در شهرها و طبقه متوسط، با کالاهای بصری و تصویری غربی پر می شود که به خاطر کنترل ضعیف خانواده ها بر آن ها، در دراز مدت اثرات منفی اخلاقی، ذهنی و رفتاری بر کودکان و نوجوانان خواهند گذاشت.

به همین دلیل هم توجه بیش از پیش به تولیدات رسانه ای کودک و نوجوان، اعم از تلویزیونی، سینمایی، پویانمایی، بازی رایانه ای و ... یک ضرورت راهبردی است.

در پایان این که سینما اگر قصد مخاطب قرار دادن نسل نونهال را دارد با پیچیدگی ها و دشواری های فراوانی مواجه است. تنها کسانی توان برقراری ارتباط سالم و پویا با کودکان و نوجوانان را دارند که خود به پالایش روحی دست یافته باشند و فارغ از کینه و غرض، فطرت اولیه خود را از گزند روزمرگی های بزرگسالی حفظ کرده باشند. جشنواره فیم کودک و نوجوان باید محل تجلی و پرورش چنین نگاهی باشد.

آرش فهیم