چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مدرنیته سیال
زیگموند باومن از جمله متفکران و فیلسوفان شهیر پست مدرن است. وی صاحب نظریه مدرنیته سیال است که براساس آن دوگونه مدرنیته سیال و جامد قابل تصور است. باومن مصرفگرایی را از مشخصههای مدرنیته نیمه دوم قرن بیستم میداند که باعث میشود تمایزی اساسی بین نحوه زندگی این عصر با اعصار گذشته مشاهده کنیم. او این ویژگی را اساس عبور از مدرنیته به سمت جهان پست مدرن میداند. در مطلبی که اکنون میخوانید، زندگی و آراء او مورد بررسی قرار گرفته است.
زیگموند باومن در سال ۱۹۲۵ در منطقه پوزنان لهستان متولد شد. زمانی که نیروهای نازی در سال ۱۹۳۵ به لهستان حمله کردند، خانواده او به سمت مناطق شرقی محدوده جماهیر شوروی فرار کردند. باومن به اولین ارتش لهستانی (تحت کنترل شوروی) به عنوان معلم آموزش مسائل سیاسی ملحق شد و در جنگهای کلبرگ که در حال حاضر، به نام کملبرزگ معروف است، شرکت کرد و می ۱۹۴۵ نشان شجاعت نظامی را دریافت کرد.
طبق اظهارات نیمه رسمی یک کارشناس تاریخ در موسسه لهستانی، خاطرات ملی که در جبهه محافظهکاران اورون در می۲۰۰۶ به چاپ رسید، باومن وظیفه و نقش مشابهی را در نیروهای امنیت داخلی (KBW) ایفا میکرد و یک واحد نظامی در جهت مبارزه با سرگردهای ملیگرای اکراینی و باقیماندههای ارتش مستقر در لهستان تشکیل داد. باومن، طبق اظهارات مجله، خودش را به عنوان رهبر یک واحدی که تعداد بزرگی از مبارزان زیر زمینی را دستگیر کرده بود، معرفی کرد. بعلاوه، مولف مجله طبق شواهد، چنین اظهارنظر میکند که زیگموند باومن به عنوان یک مخبر ناشناخته در واحد تحقیقات نظامی از سال ۱۹۴۵ - ۱۹۴۸ فعالیت میکرد. همانگونه که ماهیت و میزان همکاری وی ناشناخته بود، اتمام فعالیت او نیز مخفی بود. در مصاحبهای که با مجله گاردین انجام داد، باومن فعالیت خود را به عنوان یک کمونیست واقعی در میان سالهای جنگ جهانی دوم و پس از آن را تایید کرد و هیچ بخشی از آن را مخفی نگه نداشت. او پذیرفت که ملحق شدن به سرویس جاسوسی نظامی در ۱۹ سالگی یک اشتباه بود، اما او شغل معمولی و بیاهمیتی در آنجا داشته، بهطوری که هیچ اطلاعاتی از هیچ شخصی از آنجا را به خاطر نمیآورد.
زمانی که باومن در واحد نیروهای امنیت داخلی (KBW) خدمت میکرد، برای اولین بار در دانشکده ورشو به تحصیل علوم اجتماعی پرداخت. او برای مطالعه و تحصیل در شاخه فلسفه جامعهشناسی به دانشگاه ورشو اعزام شد. ولی به صورت موقت این شاخه تحصیلی از موضوعات آموزشی حذف شد. جایی که معلمان او آقایان استانیلاو اوسکی و خانم جولیانهاچفیلد بودند. در واحد (KBW) باومن همزمان با نائل شدن به درجه سرگردی در سال۱۹۵۳ به صورت ناگهانی و بدون هیچگونه افتخاری از کار برکنار شد. در همین زمان نیز پدر باومن خودش را به سفارت اسرائیل در ورشو جهت مهاجرت به اسرائیل رسانده بود. زیگموند باومن با تمایلات صهیونیستی پدرش همراه نشد و در حقیقت او را به عنوان فرد ضد صهیونیستی شناختند.
دوری موقت از پدرش و اخراج او از موقعیتی که داشت، او را به فردی خشمگین تبدیل کرد. در میان سالهای بیکاری، او دوره خود را در (MA) تکمیل کرد. سال ۱۹۵۴ در دانشگاه ورشو به عنوان سخنران مطرح شد وتا سال ۱۹۶۸در همان جا ماند. در مدت کوتاهی که در مدرسه علوم اقتصادی لندن بود، با نظارت آقای روبرت مک کنزی، مطالعه جامعی درباره حزب سوسیالیستی بریتانیا انجام داد. در آنجا بود که اولین کتاب اصلی و عمده خود را نوشت و سال ۱۹۵۶ در لهستان به چاپ رسانید. ترجمه و تنظیم آن سال ۱۹۷۲ در انگلیس انجام شد. آقای باومن کتاب دیگری را هم منتشر کرد که شامل جامعهشناسی برای زندگی روزمره بود. این کتاب در سال ۱۹۶۴ مخاطبان بسیار زیادی را در لهستان به خود جلب کرد و بعدها اساس کتابهای «تفکر جامعه شناسی» شد. در اصل، آقای باومن به نظریه ارتدوکسی مارکسیست نزدیکتر بود، اما تحت تاثیر نظریات آقای جورج سیمل و آنتونیوگراشی، بشدت به یکی از منتقدان دولت کمونیستی لهستان تبدیل شد.
به خاطر همین امر، او هرگز در مقام استادی، مورد توجه و قدردانی قرار نگرفت. حتی پس از اینکه اعتبار خود را کامل کرد، اما پس از اینکه معلم سابق او خانم جولیان هاچفیلد به عنوان قائم مقام سازمان یونسکو در زمینه علوم اجتماعی در پاریس طی سال ۱۹۶۲ انتخاب شد، باومن توانست عملاً کرسی و جایگاه خانم هاچفیلد را به دست آورد. باومن با فشارهای سیاسی روزافزون و مبارزات ضد بدبینی که از سوی میزیسلاومو کزار رهبری میشد روبهرو گشت، آقای موکزار در واقع رئیس پلیس مخفی حزب کمونیست بود، باومن عضویت او را در حزب کارگران متحد لهستان در سال ۱۹۶۸ ضعیف میدید و این موضوع را به مردم نیز اعلام میکرد.
در حوادث مارس ۱۹۶۸ مبارزه ضد بدبینی منجر به یک پاکسازی شد. در این پاکسازی عناصر باقیمانده یهودی از کشور بیرون رانده شدند. این افراد شامل روشنفکران و اندیشمندان بودند که از سوی حکومت کمونیستی از عزت و مقام سقوط کرده بودند. زیگموند باومن همراه با این تعداد از کرسی دانشگاه ورشو به پایین کشیده شد و با حذف مقام شهروندی لهستان اجازه ترک کشور را پیدا کرد. سپس کرسی تدریس جامعه شناسی در دانشگاه لیدز را پذیرفت. از این زمان به بعد او به زبان انگلیسی شروع به تدوین وانتشار آرا و اندیشههای خود کرد. در واقع وی به کمک همین زبان، شهرت زیادی کسب کرد و توانمندیهای قبلی خود را به ظهور رسانید.
از اواخر دهه ۱۹۹۰، باومن تاثیر قابل ملاحظهای بر حرکت ضد جهانیسازی یا حرکت جایگزین جهانیسازی داشته است. باومن با نویسندهای به نام جانینا ازدواج کرد که حاصل آن ۳ دختر بود، یکی نقاش به نام لیدیا باومن، دیگری معمار بنام ایرنا باومن و بعدی استاد ریاضیات به نام آنا اس فارد بود.
● کتابها و مقالات
باومن آثارش را تا ۵۷ کتاب و بیش از ۱۰۰ مقاله گسترش داد. بیشتر این آثار در رابطه با نظریه و اندیشههای مرتبط با مسائل عمومی و کلی است. در میان آثار باومن میتوان توجه وافر وی به مسائل جهانیسازی، مدرنیته و پست مدرنیته، مصرفگرایی و اخلاق و کرامت انسانی را مشاهده کرد. از میان کتابهای وی میتوان عشق سیال، مدرنیته سیال، مدرنیته و کشتار جمعی، اشارتهای پست مدرن و ترس سیال را نام برد. اولین اثر باومن مطالعهای درباره حزب کارگر بریتانیا، چگونگی تشکیل حزب و طبقات اجتماعی بود که سال ۱۹۶۰ در لهستان انتشار یافت. باومن تحریر آثار خود را در موضوعاتی چون طبقه و منازعات اجتماعی تا اوایل دهه ۱۹۹۰ ادامه داد و آخرین کتاب او نیز در قالب موضوع خاطرات طبقات منتشر شد. تا زمانی که آخرین کتابهای وی مسائل طبقات را به طور مستقیم مورد خطاب قرار نمیداد، او خود را به عنوان یک سوسیالیست معرفی میکرد و هرگز به طور کامل مارکسیسم را رد نکرد. آنتونیو گرامشی، تئوریسن مارکسیستی به صورت خاص اثرات عمیقی را روی آرای زیگموند باومن گذاشت.
● مدرنیته و عقلانیت
در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰، باومن تعدادی کتاب با موضوع روابط مدرنیته، بروکراسی، عقلانیت و خروج اجتماعی را منتشر کرد. وی در پیروی از فروید، مدرنیته اروپایی را به عنوان یک تعادل متضاد مورد مطالعه قرار داد. باومن اینگونه بحث میکند که جامعه اروپا از بخشی از آزادی به خاطر منافع مربوط به افزایش امنیت فردی، صرف نظر میکند. او در ادامه میگوید که مدرنیته در درونش اصطلاحی قرار دارد که به شکل «سفت و جامد» است و وظیفه آن حذف موارد ناشناخته و نامطمئن است. همچنین کنترل مافوق مسائل طبیعی، بروکراسی سلسله مراتبی، قوانین و مقررات، کنترل و مقوله بندی که همه اینها به طور پیوسته عدم امنیت فردی و شخصی را حذف میکند و سایر جنبههای هرج و مرج از زندگی انسانها را تحت یک نظم خوب و مشخصی در میآورد. البته زیگموند باومن دربسیاری از آثار خود به این موضوع، اشاره میکند که چنین تلاشهایی برای ایجاد نظم هرگز منجر به نتایج دلخواه و مطلوب نخواهد شد. زمانی که زندگی درون مقولات مدیریتی و شناخته شدهای سازمان پیدا میکند، همیشه گروههای اجتماعی وجود دارند که قابلیت اداره شدن، جدا شدن و کنترل برروی آنها وجود ندارد. در کتاب «مدرنیته و دوگانگی»، باومن افراد مبهم و نامعلوم را در قالب چهرهای تمثیلی از یک غریبه و بیگانه، تئوریزه کرده است. با ترسیم جامعه شناسی جورج سیمل و فلسفه دریدا، باومن، یک شخص بیگانه را به عنوان فردی که در حال حاضر ناشناخته و از لحاظ اجتماعی غیر قابل تصمیمگیری است، معرفی میکند. در این کتاب، وی بررسی دقیق از راههای متفاوت را برای جامعه مدرن جهت تطبیق خود با شخص بیگانه ارائه میکند. او به فوریت این قضیه اشاره میکند که در اقتصاد مصرف گرا چیزهای ناآشنا و غریبه همیشه فریبنده بودهاند.
در مدلهای متفاوت غذا، مدلهای مصرفی دیگر و در جهانگردی، این امکان وجود دارد که چیزهای ناآشنا با جذابیت بالایی تجربه شوند، اما هنوز این بیگانگی یک حاشیه منفی بشری دارد. به خاطر اینکه فردی غریبه قابل کنترل و تحت حکم و قانون محکمی نیست. این غریبه همیشه موضوع ترس کشورها بوده است و به صورت بالقوه میتواند با ارعاب و تهدید از دیگران زورگیری کند و به عنوان شخصی مطرح است که بیرون از حریم و حوزه جامعه است. همچنین او پیوسته عامل تهدید به شمار میرود. مشهورترین کتاب باومن «مدرنیته و هولوکاست» در همین زمینه بوده است. این اثر تلاشی از این نویسنده است تا یک بررسی جامع از خطرات چنین ترسهایی داشته باشد، او با توجه به بررسیهایی که از کتاب هانا آرنت و تئودور آدرنو در مورد سیستم حکومت استبدادی و تنویر افکار عمومیانجام داد، این بحث را پیش کشیده است که هولوکاست نمیبایست صرفا به عنوان یک حادثه در تاریخ یهودیت مورد کنکاش قرار گیرد. به علاوه او ادامه میدهد که میباید به هولوکاست به عنوان یک بحث عمیق که با مدرنیته و تلاشهایی که در قالب یکسری احکام ساخته شده است، نگریست. عقلانیت درست و صحیح، تقسیم کار به وظایف کوچکتر و کوچکتر و پیروی از قوانین و نظم به عنوان عمل به اصل اخلاقی، مسائلی بودند که از دیدگاه باومن، نقش و جایگاهی را در پدید آمدن هولوکاست ایفا کردند.
● پست مدرنیته و نظریه مصرفگرایی
در میانه و اواخر دهه ۱۹۹۰، آقای باومن در کتابهایش به ۲مساله متفاوت اما مرتبط با همدیگر میپردازد:
پست مدرنیته و نظریه مصرفگرایی: او اینگونه شروع میکند که اواخر نیمه قرن بیستم در جامعه مدرن تغییری در حال شکلگیری است. این تغییر، جامعهای را با انواع راه و روشهای درست به جامعه مصرفگرا تبدیل میکند. این آغاز، همانطور که باومن میگوید، نظریه تعادل متضاد «مدرن» زیگموند فروید را تغییر جهت داد. در این زمان، امنیت به خاطر بهرهمندی از آزادی روزافزون، آزادی خرید، مصرف و بهرهمندی از زندگی، کمرنگ شد. زیگموند باومن دهه ۱۹۹۰ در کتابش این تغییر جهت را تغییر از مدرنیته به پست مدرنیته تعبیر کرد. از زمان هزاره جدید، کتابهای او در صدد دورکردن پیچیدگیهای موجود در اطراف اصطلاح پست مدرنیته بوده و در این راه با کمک استعاره مایع و جامد در کنار مدرنیته به این مهم دست یافته است. او در کتابهایش در ارتباط با نظریه مصرفگرایی مدرن هنوز از بیاطمینانی مشابهی که در نوشتههایش درباره مدرنیته جامد به خوبیشرح داده، نوشته است. باومن در کتابهای خود از نگرانیها و ترسهای موجود در جوامع امروزی مطالب زیادی درج کرده است. این ترسها، تحت یکی از عناوین کتاب او به نام ترسهای مایع به کار رفته است.
● مدرنیته سیال
مدرنیته سیال یکی از اصطلاحات باومن برای شرایط امروزی دنیاست که برخلاف مدرنیته جامد که سابق بر آن بوده است تعریف میشود. طبق نظریه باومن، فاصله مدرنیته جامد و مایع، مجموعه بیسابقه و جدیدی را برای فعالیتهای مربوط به اوقات فراغت زندگی فردی خلق کرده است. این مجموعه باعث شده است افراد با چالشهایی روبهرو شوند که هرگز قبلا با آن مواجه نبودهاند. اشکال اجتماعی و موسسات گوناگون توانایی زیادی برای ثابت نگه داشتن (بدون تغییر) قالبها و چارچوبهای فعالیت انسانی و طرحهای طولانی و بلندمدت زندگی را ندارند و نمیتوانند در این زمینه هم موفق باشند. بنابراین افراد مجبور به یافتن مسیرهای دیگری برای سازمان دادن زندگیشان هستند.
افراد مجبورند یک سری پروژههای کوتاه مدت و ناتمام را به همدیگر تابیده، روی هم قرار دهند. این پروژههای به هم تابیده شده، منجر به رشته محکم و متصلی نخواهد شد که به کمک آن، مفاهیمی چون انتقال و پیشرفت به صورت هدفمند مورد استفاده قرار بگیرد. چنین زندگیها و فعالیتهای منفک شده و جدا از هم نیازمند افرادی است که انعطافپذیرند و بتوانند خودشان را تطبیق دهند و به صورت مداوم آماده و متمایل به تغییر تاکتیک با همان اطلاعات کوتاه باشند و به تعهدات و وفاداریها بدون هیچگونه اظهار تاسف بیتفاوت باشند و همچنین طبق تواناییهای موجود به دنبال فرصتها باشند. در مدرنیته سیال، افراد باید فعالیت، طرحهای عملیاتی و محاسبات خود را طبق منافع و مضرات فعالیت خودشان و تحت شرایط عدم اطمینان خاص بسنجند.
تدوین و ترجمه: نیلوفر چینیچیان
منبع: zygmunt bauman-wikipedia the free encyclopedia
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران دولت سیزدهم روز دختر دولت رئیس جمهور سید ابراهیم رئیسی رافائل گروسی مجلس شورای اسلامی حجاب رهبر انقلاب انتخابات انتخابات مجلس
قتل هواشناسی تهران شهرداری تهران فضای مجازی آموزش و پرورش بارش باران پلیس وزارت بهداشت سلامت شهرداری قوه قضاییه
قیمت طلا خودرو قیمت دلار مالیات قیمت خودرو حقوق بازنشستگان مسکن بازار خودرو سایپا ایران خودرو بانک مرکزی بورس
نمایشگاه کتاب نمایشگاه کتاب تهران تلویزیون محمدمهدی اسماعیلی کتاب جهان سریال سینمای ایران دفاع مقدس تئاتر سینما موسیقی
اینوتکس دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین جنگ غزه رفح حماس آمریکا روسیه چین حمله به رفح ترکیه
فوتبال استقلال پرسپولیس لیگ قهرمانان اروپا دورتموند لیگ برتر ذوب آهن نساجی لیگ برتر فوتبال ایران لیگ برتر ایران بازی رئال مادرید
تبلیغات اپل عیسی زارع پور اینترنت فناوری گوگل سامسونگ ناسا نوآوری آیفون آب مایکروسافت
سرطان قلب سنگ کلیه کمردرد ناباروری روغن زیتون بیماران خاص بیمه سبزیجات