جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بحران جهانی انرژی و تاثیر آن بر اقتصاد جهانی


بحران جهانی انرژی و تاثیر آن بر اقتصاد جهانی

انرژی در زندگی بشر اهمیت فوق العاده ای دارد ادامه زندگی بدون انرژی بسیار مشکل است صنعت, کشاورزی, خدمات, گرمایش و سرمایش, تولید غذا, محیط خانوادگی, حمل و نقل, نظامی گری, فعالیت های پزشکی و درمانی, پژوهش های علمی و غیره همگی به انرژی وابسته هستند

انرژی در زندگی بشر اهمیت فوق العاده ای دارد. ادامه زندگی بدون انرژی بسیار مشکل است. صنعت، کشاورزی، خدمات، گرمایش و سرمایش، تولید غذا، محیط خانوادگی، حمل و نقل، نظامی گری، فعالیت های پزشکی و درمانی، پژوهش های علمی و غیره همگی به انرژی وابسته هستند. از این رو منابع تامین انرژی، مسیرهای انتقال انرژی، بازارهای مصرف، تجارت انرژی، فناوری انرژی و نظایر آن اعتبار ویژه ای پیدا می کنند. مساله دسترسی و تامین انرژی برای متقاضیان آن و نیز امنیت مسیرهای انتقال انرژی برای تولیدکنندگان و مصرف کنندگان اهمیت فوق العاده ای دارند.

به لحاظ ارتباط تنگاتنگ انرژی با زندگی روزمره مردم و جوامع و نیز حیات کشورها و دولت ها است که دولت های متقاضی و دولت های تولیدکننده را دائما نگران کرده است و از همین روست که انرژی در سیاست های ملی و بین المللی نقش تعیین کننده ای پیدا کرده است و الگوهایی از رقابت، همکاری، کشمکش، تجاوز، تعامل، هم گرایی و واگرایی را در عرصه بین المللی و روابط بین کشورها و دولتها شکل داده است.

اهمیت انرژی بدان حد است که دولت های مصرف کننده، مکان های تولید انرژی، و دولت های تولیدکننده، مکان های مصرف انرژی، و هر دو مسیرهای انتقال و تکنولوژی های مربوط به انرژی را جزو اهداف ملی و امنیت ملی خود محسوب می کنند. مساله دسترسی به منابع انرژی اعم از فسیلی، اتمی، خورشیدی و غیره و نیز انتقال انرژی از مکان های برخوردار به مکان ها و فضاهای بدون انرژی یا نیازمند و نیز کنترل منابع تولید و مسیرهای انتقال انرژی و نیز تکنولوژی ها و ابزارهای تولید، فرآوری و انتقال و حتی مصرف انرژی برای سیادت جهانی و منطقه ای و به چالش کشیدن رقبا در عرصه بین المللی، همگی دارای ابعاد مکانی، فضایی یا جغرافیایی است و به همین اعتبار انرژی را به موضوع ژئوپلیتیکی مهمی تبدیل کرده است. زیرا انرژی و تمام ابعاد و جنبه های آن ملتقای سه پارامتر جغرافیا، قدرت و سیاست است. بنابراین می توان گفت که ژئوپلیتیک انرژی به مطالعه نقش و اثر انرژی و جنبه ها و ابعاد مختلف آن بر سیاست و قدرت و مناسبات گوناگون ملت ها و دولت ها می پردازد. همه می دانند که انرژی کمبودش بحران ایجاد می کند. وجود بحران انرژی به معنای ایجاد صف اتومبیل در جایگاههای فروش بنزین، تعطیل شدن مدارس در زمستان به دلیل فقدان سوخت، دست دادن حالت خفگی به کارکنان آسمانخراش ها به سبب از کار افتادن تهویه مطبوع است. کمبود سوخت یعنی زمین گیر شدن هواپیماها از کار افتادن تدریجی کارخانجات است. این بحران یعنی اینکه، بر اثر کمبود کودهای شیمیایی، حشره کش ها، علف کشها و از کار افتادن تلمبه های آبیاری و خوابیدن وسایل حمل و نقل برای رساندن محصولات به بازار، تولید غذا با خطر روبرو خواهدشد. می دانیم که سوختهای فسیلی (نفت، گاز، زغال سنگ و غیره) سوخت هایی هستند که علاوه بر تاثیر روی آلودگی هوا و گرم شدن زمین در آینده روزی به اتمام می رسند، پس با توجه به اهمیت انرژی باید در فکر سوخت هایی باشیم با آلودگی کمتر و همچنین مدت دوام بیشتر و همچنین باید به دنبال راه کارهای صرفه جویی به وسیله ابزار آلات جدید باشیم که در همین مقاله به تعدادی از آنها اشاره می شود.

● تاثیر بحران انرژی بر سیاست

در حوزه قدرت سیاسی، بحران انرژی از نظر کشورهای صادر کننده نفت، (اوپک) مهم است. به دلیل وجود سه پنجم ذخایر شناخته شده نفت در خاورمیانه ، شرکت های نفتی تامین کننده نفت کشورهای صنعتی، برای توسعه این مناطق به سرمایه گذاری های هنگفتی مبادرت کرده اند. در ابتدا تولید نفت ارزان تمام می شد و شیوخ نفتی روزگار خوشی داشتند. شش درصد جمعیت جهان که در ایالات متحده زندگی می کنند، ۳۰ درصد از انرژی جهان را مصرف می کنند و از آنجا که مدتها بود که مصرف نفت آمریکا از تولید داخلی آن تجاوز می کرد، این کشور می توانست نفت را با بهای ارزان وارد کند و به مصرف برساند. اما سرانجام کشورهای غرب توانستند سر رشته کارها را بدست خود بگیرند، لذا از آن تاریخ به بعد جریان نفت تابع قیمتی بود که اوپک تعیین می کرد. در جنگ های داخلی کشورها نفت به اسلحه تبدیل می شود. به عنوان مثال در زمان قیام مردم ایران علیه شاه، اعتصاب کارکنان نفت، تقریبا باعث توقف کامل تولید و تصفیه نفت شد. در کشوری که ۱۲ درصد از نیاز نفتی کشورهای غربی را تامین می کرد، به اندازه رفع نیازهای داخلی خودش هم نفت یافت نمی شد.

بحران های سیاسی در کشورهای تولیدکننده نفت نیز به نوبه خود به افزایش قیمت نفت کمک می کنند.

● اثرات منفی بحران انرژی بر اقتصاد کشورهای صنعتی

قیمت نفت بالاتر و بالاتر می رود. همزمان دلار نیز به سیر نزولی ارزش خود ادامه می دهد. افزایش قیمت نفت خام، شرکت ها را هر روز با دشواری های بیشتری مواجه می کند. خطوط هوایی آمریکا در پی این دشواری ها، از کارکنان خود می کاهند و خودروسازان آلمان به جست وجوی راهکارهای تازه، مثل تولید موتورهای الکتریکی می روند. حالا، دیگر تقریبا کمتر روزی هست که با افزایش مجدد بهای نفت خام آغاز نشود، یا به پایان نرسد.

رئیس اوپک پیش بینی کرده است که قیمت نفت به بالاتر از ۱۷۰ دلار نیز برسد. در ۲۱ ژوئن، عربستان سعودی در کنفرانس جده وعده داد که برای مهار بازار، بر تولید روزانه نفت خود خواهد افزود. اما تصمیم اوپک، اثر تسکین بخشی را که این اقدام می توانست داشته باشد، خنثی کرد. اوپک، تسلیم فشار غرب نشد و اعلام کرد که صعود قیمت، ربطی به تقاضای بازار ندارد، بلکه نتیجه طمع بورسبازان است. بسیاری از شرکت های بزرگی که تولید و خدمات آنها ارتباط مستقیم با مواد سوختی دارد، هنوز نتوانسته اند چاره درستی برای بحران نفت بیابند. این در حالیست که بیشتر کارشناسان معتقدند، چشم انداز کوتاه مدت یا میان مدتی برای کاهش نرخ نفت وجود ندارد. به عنوان نمونه، شرکت هوایی «یونایتد ایرلاین» آمریکا در ۲۴ ژوئن اعلام کرد که حدود هزار خلبان خود را اخراج خواهد کرد تا بتواند هزینه سنگین سوخت هواپیماها را جبران کند. این شرکت، علاوه بر این، تصمیم دارد پروازهای پاییزی و زمستانی خود را محدود کند. شرکت های هوایی «یو اس ایرویز»، «آمریکن ایرلاین»، «کنتیننتال» و «دلتا» نیز، برای مقابله با بحران سوخت، دست به صرفه جویی های تازه ای زدند. هزینه سوخت هواپیماها، ظرف یک سال اخیر، تقریبا دو برابر شد.

بر اساس محاسبات موجود، شرکت های هوایی باید امسال ۶۱ میلیارد دلار، صرف تامین کاروزین هواپیماهای موجود خود کنند. به نظر جیمز مای، رئیس اتحادیه خطوط هوایی آمریکا، شرکت های هوایی را تنها از طریق کمک های دولتی می توان نجات داد. «تسایت آنلاین»، به نقل از این مقام نوشت: «اگر کنگره کاری نکند، به زودی ایالات متحده آمریکا فاقد خطوط هوایی قابل دوام خواهد بود.» وضعیت خطوط هوایی «ایر برلین» آلمان نیز بهتر از این نیست. هزینه سوخت این شرکت، احتمالا امسال ۸۰ میلیون یورو بیش از رقم پیش بینی شده خواهد بود. به همین دلیل ایر برلین تصمیم دارد ۳۰ درصد از پروازهای خود بکاهد. این پروازها، به نظر کارشناسان، گران تمام می شوند. سهامداران ایر برلین، مدت هاست برای کاهش هزینه ها به مدیریت فشار می آورند. نرخ سهام این شرکت، ظرف یک سال گذشته، دوسوم ارزش خود را از دست داد. چندی پیش شرکت های هوایی دلتا و نورتوست آمریکا به هم پیوستند تا هزینه ها را کاهش دهند. صنایع خودروسازی آلمان نیز، راه حل هایی را برای برخورد با بحران انرژی جست وجو می کنند. رئیس هیات مدیره خودروسازی دایملر، با توجه به گرانی بنزین و گازوئیل، اعلام کرد که به زودی نوعی مرسدس با موتور الکتریکی روانه بازار خواهد شد. فولکس واگن و بی ام وی هم قرار است تا سال ۲۰۱۲ به این حرکت بپیوندند. اما خودروهای الکتریکی جدید، برای جانشینی خودروهای معمولی، دارای یک مشکل اساسی هستند. این نوع خودروها، هنوز هم با استفاده از ذخیره برق خود، تنها مسافت معینی را می توانند طی کنند. به این دلیل، تنها به عنوان اتومبیل شهری ممکن است جذابیت داشته باشند. بحران انرژی، مصرف شهروندان آلمانی را، در مجموع کاهش داده است. براساس آمار «انجمن پژوهش مصرف» آلمان، شاخص مصرف این کشور، که با میل خرید شهروندان اندازه گیری می شود، در ماه ژوئن امسال به نازلترین سطح در مقایسه با سه سال اخیر رسید. مدیران ۷ هزار شرکت آلمانی اخیرا در یک نظرسنجی، وضعیت بازار داخلی آلمان را مشابه اواخر سال ۲۰۰۶ دانستند که بسیار بد بود. بانک فدرال آلمان نیز، پیش بینی کرد که رشد اقتصادی این کشور، در نیمه دوم سال جاری، برای نخستین بار در ۴ سال اخیر، منفی خواهد بود. در تازه ترین نشانه بدتر شدن وضعیت اقتصادی جهان، فروش اتومبیل های جدید در اروپا کاهش یافته است. به گزارش «بی.بی.سی»، بر پایه آماری که اتحادیه تولیدکنندگان اتومبیل در اروپا منتشر کرده، در ماه ژوئن یک میلیون و چهارصد هزار دستگاه اتومبیل خریداری شده است که ۸ درصد کمتر از این تعداد در ماه ژوئن سال گذشته است. تعداد فروش اتومبیل در اسپانیا بیش از ۳۰ درصد و در ایتالیا ۲۰ درصد کاهش یافته است. حتی «لگزوس» که لوکس ترین اتومبیل کارخانه اتومبیل سازی تویوتا به شمار می رود، با کاهش تعداد فروش در ماه ژوئن، ناچار شد رتبه اول فروش این گونه اتومبیل های لوکس را دوباره به رقیبش «جاگوار»، واگذار کند. تنها کارخانه اتومبیل سازی در اتحادیه اروپا که میزان فروشش در ماه گذشته افزایش یافت، گروه اتومبیل سازی BMW بی.ام.وی. است. این افزایش فروش تا حد زیادی به دلیل استقبال از خرید مدل های مینی بی.ام.وی بوده است. در میان دیگر مدل های اتومبیل، کارخانه های فورد و ولوو، نسبت به رقبایشان کمتر بدشانس بوده اند چون میزان فروششان در ماه گذشته تنها یک درصد کاهش یافته است. افزایش نرخ تورم و نیز گرانتر شدن بهای نفت، از دلایل اصلی کم شدن تعداد اتومبیل های جدیدی است که به ثبت می رسد. ولی در بیشتر کشورهایی که به تازگی به اتحادیه اروپا پیوسته اند خرید اتومبیل در ۶ ماه اول سال ۲۰۰۸، افزایش قابل توجهی به خصوص در لهستان و رومانی داشته است. در این میان این کشورها، تنها جمهوری لتونی یک استثناست چون در شش ماه نخست سال ۲۰۰۸ در مقایسه با همین مدت در سال گذشته فروش اتومبیل در این کشور بیش از ۳۲ درصد کاهش داشته است.بحران انرژی، در کنار مشکلات بزرگ، برآیندهای مثبتی هم داشته است. به عنوان مثال، بعد از خودروسازان ژاپن و آلمانی نیز، به فکر ساخت اتومبیل های برقی افتاده اند. نخستین فولکس واگن گلف برقی، اخیرا در برلین معرفی شد.

نظریه پردازانی هم هستند که گرانی سوخت فسیلی را، برای محیط زیست و جهان فردا منشا خیر می دانند. آنها معتقدند: نفت، به هر حال روزی پایان خواهد یافت. پس، جهان چاره ای جز یافتن انرژی های جایگزی نشونده ندارد. این گروه از کارشناسان می گویند: هرچه سوخت های فسیلی گرانتر شوند، شتاب جهان برای یافتن جایگزین های مناسب، بیشتر خواهد شد. یک نمونه از درستی این نظریه را، زیگمار گابریل وزیر محیط زیست آلمان و هیات همراهش اخیرا در برلین تجربه کردند: آنان از سوی خودروسازی فولکس واگن دعوت شده بودند تا شاهد حرکت نخستین گلف برقی باشند. وزارت محیط زیست آلمان، مرحله آزمایشی ساخت خودروی برقی فولکس را، با پرداخت ۱۵ میلیون یورو یارانه، پشتیبانی کرده است و امیدوار است که تا سال ۲۰۲۰ تعداد خودروهای برقی آلمان به یک میلیون دستگاه برسد.

● چشم انداز و ضرورت توسعه منابع جایگزین انرژی

دوران نفت ارزان به پایان رسیده است. جهان دیگر هرگز نخواهد توانست نفت و گاز را به بهای نازلی مصرف کند که تا سال ۲۰۰۳ می کرد. این امر، اقتصاد جوامع صنعتی را به شدت تکان داده است. بسیاری از کارشناسان، کاهش رشد اقتصادی کشورهای صنعتی را، زائیده گرانی سوخت می دانند. افزایش سرسام آور بهای نفت خام، شرکت های نفتی را به فکر یافتن وسایل استخراج نوین انداخته و مراکز تحقیقاتی جهان را واداشته است تا به فکر یافتن انرژی های جایگزین باشند. آمریکا نیز قصد دارد از ذخیره بیشتر نفت خودداری کند.از دید اوپک، افزایش تولید، تنها سبب پرشدن انبارهای ذخیره می شود و قیمت ها را کاهش نخواهد داد. به نظر کارشناسان اوپک، عرضه نفت در حال حاضر کمتر از نیاز بازار نیست و این تنها احساس ناامنی جهان و آزمندی دلالان است که قیمت ها را بالا می برد. سایر کارشناسان معتقدند که با توجه به اوضاع فعلی جهان، نه تنها امیدی به کاهش بهای نفت نیست، بلکه احتمال دارد که سیر صعودی ادامه یابد.همین نگرانی، سبب شده است که شرکت های نفتی به فکر یافتن ابزارهای نوین برای استخراج نفت در اعماق دریا بیفتند، منابع انرژی آفریقا و حوزه خزر بیش از همیشه مورد توجه قرار گیرد و مراکز تحقیقاتی راهکارهای تازهای را برای دستیابی به انرژی های جایگزین بجویند. به عنوان یک راه حل کوتاه مدت، دولت آمریکا تصمیم گرفته است که فعلا از ذخیره کردن بیشتر نفت در انبارهای استراتژیک خود بپرهیزد. شرکت انی ایتالیا نیز، تصمیم گرفته است سه میلیارد دلار روی منابع نفت کنگو سرمایه گذاری کند. روز به روز تقاضای جهانی انرژی افزایش پیدا می کند و هر دو سال دو برابر می شود، که تلاش برای یافتن انرژی جدید را الزامی می کند. در سال ۱۹۶۱، کنفراسی درباره منابع جدید انرژی در سازمان ملل متحد برگزار شد. این کنفراس به کشورهای جهان سوم و به اینکه این کشورها چگونه می توانند به پیشرفت و شکوفایی دست پیدا کنند، مربوط می شد. نگرانی کشورهای پیشرفته بی مورد نبود. آنان پی بردند که ذخایر نفت تجدید ناپذیرند و سرانجام به پایان خواهد رسید. انرژی هسته ای یکی از منابع جدید انرژی است که می تواند جایگزین منابع تجدیدناپذیر طبیعی باشد. اما در غیاب راکتورهای هسته ای کوچک با قیمت مناسب، دسترسی به انرژی هسته ای مقدور نیست.

نیروگاه های هسته ای گران قیمت با تولید برق در مقیاس مگاوات هنگامی در خور توجه خواهد بود که شبکه توزیع با مجتمع های صنعتی وجود داشته باشد. از جمله منابع دیگر انرژی که می تواند جایگزین مناسب منابع تجدید ناپذیر طبیعی باشد، می توان به خورشید، باد، امواج جزر و مد، آب جاری، انرژی زیستی، انرژی زمین گرمایی و گرمای حاصل از پوسته زمین اشاره کرد. البته شایان ذکر است که استفاده از این منابع جدید، تکنولوژی های جدید و پیشرفت های را می طلبد که این تکنولوژی را در اختیار اکثر کشورهای جهان سوم که تولیدکنندگان اصلی منابع تجدید ناپذیر طبیعی هستند، قرار ندارد. از آنجا که کاربردهای نفت و گاز گسترده تر و مصرف آنها راحت تر است، در چندین دهه اخیر از این دو ماده استفاده بیشتری به عمل آمده و زغال سنگ، سومین سوخت فسیلی ، کمتر مصرف شده و ذخایر آن مدت نسبتا زیادی دوام خواهد آورد، می توان روی زغال سنگ به عنوان سوختی جامد تا ۴۰۰ سال دیگر حساب کرد. البته این امکان وجود دارد که زغال سنگ به صورت گاز مایع به مصرف برسد. حتی در اعماق زمین هم می توان با مصرف هزینه هنگفتی زغال سنگ را به سوخت مایع تبدیل کرد. باید توجه داشت که حفظ زغال سنگ (یا هر سوخت دیگر) تنها به معنای عدم استفاده از آن نیست، بلکه به معنای استفاده بهتر از آن است. مهندسان انرژی، راه های استحصال انرژی حاصل از سوختن زغال سنگ را تا حد زیادی بهبود بخشیده اند، روش های جدید، حتی نوید استفاده بهتری می دهد. با کاربر اصول حاکم بر فیزیک پلاسما و مغناطیس هیدرودینامیک، می توان از خود شعله هم برق تولید کرد. با توجه بر فراز و نشیب های اجتماعی و اقتصادی فعلی، توسعه منابع انرژی جایگزین امری الزامی، مبرم و اجتناب ناپذیر است، حتی مصرف زغال سنگ به جای نفت، یا تبدیل زغال سنگ به نفت، برای رفع نیازهای فراوان موتورهای احتراق داخلی (درون سوز)، خود به معنای اختصاص یافتن منابع عظیم سرمایه گذاری خواهد بود. به هر حال باید این مساله را به عنوان یک واقعیت تلخ بپذیریم که منابع سوخت فسیلی روزی به پایان خواهد رسید و این مساله به صورت یک زنگ خطر است که از همین امروز باید به فکر توسعه و ایجاد منابع جدید انرژی باشیم. این وظیفه به عهده دولتمردان و دانش پژوهان قرار دارد که در این زمینه تحقیقات وسیع و دامنه داری را انجام دهند.در کنار این تلاش ها بشر امروز باید در مصرف منابع فعلی انرژی نیز حداکثر صرفه جویی را نموده و از مصرف بیرویه انرژی خودداری بکند.

نویسنده : جواد باقرزاده