جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
سودابه ای دیگر
داستان سیاوش داستانی آشناست، حکایتی است که کم و بیش به گوش همه رسیده است. داستان سیاوش، قهرمان نیکچهر ونیکسیرت ایرانی، فرزند کاووس که به ناحق کشته میشود. قهرمان پاکسرشتی که نامادریش سودابه به عبث سعی در اغوایش دارد.
اما حکایت سودابه، حکایتی ناشناخته است زیرا اصولاً در شاهنامه، داستان سودابهای وجود ندارد. آنچه مطرح است حکایتسیاوش است و آنچه بر او رفته است، سیاوشی که به هنگام مرگ از قطره خونش گیاهی میروید که پر سیاوشانش مینامند و در شیرازبرایش عزاداری میکنند. سودابه، در این ماجرا فینفسه وجود ندارد، بلکه زنی توطئهگر و دسیسهچین است که سعی در اغوای سیاوششریف و آزاده دارد. زُلیخایی دیگر که در طلب یوسف اسطوره ایرانی، سیاوش است.
مضمون زنی که اسیر عشق پسر خوانده یا برادر شوهر خود میگردد تازه نیست، چنین مضمونی در ادبیات مذهبی، ایرانی و غربی باروایتهای کم و بیش یکسان آمده است. زُلیخا(۱)، سودابه و فِدر(۲)، هر سه زنانی متمول و متشخصند که دل به پسر خوانده خودمیبندند و عاقبت رسوا میگردند. و سودابه روایت ایرانی همان حکایت است با تفاوتهایی.
همانگونه که اشاره شد میتوان گفت که در روایت ایرانی، زنی با نام سودابه اصولاً موجودیت ندارد. در حالیکه همین زن، نامنمایشنامه راسین « فدر» را به خود اختصاص داده است، یعنی حکایت بر محور او میگردد و نمایشنامه شرح عشق جانسوز او به پسرخوانده خود است. کمتر کسی نام پسر خوانده فدر را به یاد دارد، هر چند که او نیز مانند سیاوش به سرنوشتی دردناک دچار میآید.حکایت راسین، داستان عشق فدر است که عاقبت نیز در این راه نیز جان خواهد باخت و نه داستان هیپولیت.
داستان یوسف و زلیخا نیز، ماجرای یوسف را حکایت میکند، اما شخصیت زلیخا دارای نقش مهمی است و روایات و داستانهایگوناگونی از دل آن بر آمده است. جامی آنرا به نظم کشیده است و حتی خیالپردازی بعضی نویسندگان تا جایی بوده است که دنبالهای براین حکایت متصور شدهاند، سالخوردگی و کوری زلیخا را از درد عشق به رشته تحریر در آوردهاند و سرانجام آن دو را به وصل همرساندهاند. عرفایی یوسف را بر زلیخا عاشق کردهاند و ناز را بر زلیخا و نیاز را بر یوسف پسندیدهاند. « از عاشقان کسی چون زلیخایدلاشوب و دلارام و دلارای نبود و به عشق ا زهمه افزون بود، زیرا از خردی تا پیری عشق ورزید و یکسر عمر خود در عشق فرسود، و برآن زاد و بر آن بود و بر آن مرد... و شعرای پارسیگوی و ترک زبان از دوره سامانیان تا اواخر قرن سیزدهم هجری، آنرا بارها سرودهاند» (۳)
در هویت و اهمیت زلیخا همین بس که نامش با یوسف پیوند خورده است، و مانند سایردلدادگان بزرگ نامشان در کنار یکدیگر است و همانگونه که میگوییم لیلی و مجنون، رومئو وژولیت، میگوییم یوسف و زلیخا.
اما در مورد سودابه. برخلاف سایر زنان هم کیش خود، شخصیتش در شاهنامه و در اذهان، بسیار کمرنگ و بیفروغ است. نه نامش مانند فدر سر فصل یا عنوان کتاب یا بخشی از آن است،و نه هستیش با سیاوش پیوند خورده است. میگوییم رستم و سهراب، بیژن و منیژه ولی « سودابهو سیاوش» غریب و نامانوس مینماید. گویی سودابه، تنها پرانتزی است در اسطوره سیاوش، کههمانند اهریمن و دیوهای افسانهای، فلسفه وجودیش با شکوهتر کردن، بزرگنمایی و به رخکشیدن تقوی و درستی سیاوش است. سیاوش قهرمان، در نبرد با این حوای مکار و فتنهگر پیروزمیگردد و گندم یا سیب را نخواهد چید.
نگاهی به داستان سودابه میاندازیم. دخت شاه هاماوران است. کاووس در پی لشکرگشاییبه هاماوران میرود و در صدد فتح آن است. فرستادگانی از جانب پادشاه هاماوران به پیشوازشمیشتابند، زبَر جَد و گنج و گهر نثارش میکنند، چاکر و خاک پای او میشوند و از زیبایی و رعناییدخت شاه هاماوران، سودابه با او سخن میگویند و وصف زیبایی سودابه چنین آمده است.
و ز انپس به کاووس گوینده گفت
که شاه دختری دارد اندر نهفت
که از سر و بالاش زیباتر است
ز مُشک سیه بر سرش افسر است
به بالا بلند و به گیسو کمند
زبانش چو خنجر لبانش چو قند
قند بهشتیست آراسته پُر نگار
چو خورشید تابان به خرم بهار
نشاید که باشد جز و جفت شاه
چه نیکو بود شاه را جفت ماه
کاووس نادیده دل به سودابه میبندد و او را به همسری میگزیند.
بجنبید کاووس را دل ز جای
چنین داد پاسخ که نیکست رای
من او را کنم از پدر خواستار
که زیبد به مشکوی ما آن نگار
و از فرستاده میخواهد که به نزد شاه هاماوران رود و به او پیغام برد که به رسم آشتیدخترش را به همسری او در آورد.
پس پرده تو یکی دخترست
شنیدم که تخت مرا در خور ست
که پاکیزه چهرست و پاکیزه تن
ستوده به هر شهر و هر انجمن
فرستاده نزد شاه هاماوران میرود و حکایت را با او در میان میگذارد. شاه پریشان و آشفتهمیگردد زیرا که نمیخواهد تنها دخترش سودابه را به دشمن دهد و از سویی نیز یارای پیکار باکاووس را ندارد:
چو بشنید سالار هاماوران
دلش گشت پر درد و سر شد گران
همی گفت هر چند کو پادشاست
جهاندار و پیروز و فرمان رواست
مرا در جهان این یکی دختر است
که از جان شیرین گرامیترست
فرستاده را گر کنم سرد و خوار
ندارم پی و مایه کارزار
سودابه را میخواند و ما وقع به او میگوید و نظر او را میخواهد. سودابه در جواب میگوید کهکاووس شهریار جهان است و همسری او افتخار است و اینچنین سودابه همسر کاووس میشود.
باری چنین است ماجرای آشنایی سودابه و کیکاووس. پادشاهی که چون وصف زیبایی وخوب چهری دخت شاه هاماوران را میشنود او را علیرغم میل پدر به همسری میگیرد. اما شاههاماوران که کینه کیکاووس را در دل میپروراند، به حیله او را اسیر میکند و همراه مهترانش بهبند میکشد و در دژی در بالای کوه زندانی میکند. خبر چون به سودابه میرسد جامه بر تنمیدرد، چنگ در گیسوان میاندازد، شیون میکند، فرستادگان را میراند و به نزد شوی در دژ میرودتا او را یار و غمخوار گردد.
جدایی نخواهم ز کاووس گفت
اگر چه ورا کوه باشد نهفت
چو کاووس را بند باید کشید
مرا بی گنه سر بباید برید
۱) البته یوسف پسر عزیز مصر نیست بلکه او را به فرزندی پذیرفته است، که به هر حال در آنچه به زلیخا مربوط میشود تفاوت چندانی نمیکند.
۲) PHسDRe) فدر تراژدی راسین RACINEنمایشنامهنویس قرن هفدهم فرانسه که در سال ۱۶۷۷ به رشته تحریر در آمد. حکایت در یونان قدیمرخ میدهد و ماجرای عشق فدر، همسر تِزِه امپراطور یونان به پسر خواندهاش هیپولیت است. هیپولیت که در ضمن دلباخته زن دیگری است، عشق او رارد میکند و فدر از حسادت و انتقامجویی و تحت تاثیر دایهاش، او را متهم به ابراز عشق میکند. تزه پسرش را لعن میکند و از درگاهش میراند و هیپولیتهنگام ترک شهر کشته میشود. فدر که زهر خورده است پیش از مرگحقیقت را فاش میسازد.
۳) ر. ک به « درد عشق زلیخا» تالیف دکتر جلال ستاری، انتشارات توس
۴) INTRIGUE
۵) این نوع عشق افلاطونی و خالصانه در ادبیات فرانسه به عشق درباری مشهور است. آقای دکتر جلالستاری برای این شیوه دلدادگی واژه زیبای « عشق خاکسارانه» را برگزیدهاند که بسیار بجاست.
۶) NARRATOLOGIE
۷) EPILOGUE .
شهلا حائری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست