پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

گلایه های پروانه معصومی, مادر مهربان تلویزیون


گلایه های پروانه معصومی, مادر مهربان تلویزیون

نقش پدر بازی کنم شما راضی می شوید

پروانه معصومی امسال سی امین سال حضورش در عرصه بازیگری را تجربه می کند. بازیگری که سال ۵۱ با فیلم «رگبار» بهرام بیضایی وارد سینما شد و به خاطر بازی در «جهیزیه ای برای رباب» و «گل های داودی»، موفق به دریافت جایزه شد.

این بازیگر بعد از ۳۰ سال کار و حضور در ۳۰ پروژه، مدتی است فقط در سریال های تلویزیونی بازی می کند. به بهانه پخش سریال «دریایی ها»ی سیروس مقدم از شبکه آی فیلم، درباره نقش های مختلف، کناره گیری از کارهای سینمایی و دلیل حضورش در سریالی مثل «راز پنهان» با او گفت و گو می کنیم.

چند وقتی است سریال «دریایی ها» با بازی شما از شبکه آی فیلم در حال پخش است. اتفاقا ماه پیش هم «پلیس جوان» و «مثل هیچ کس» از کارهای قدیمی شما رویآنتن همین شبکه رفته بود. از طرف دیگر ماه رمضان هم با سریال «راز پنهان» روی آنتن شبکه یک بودید. وقتی بازی شما را در این کارها کنار هم می گذاریم به این نتیجه می رسیم در همه این کارها شما مدام در حال تکرار یک نقش مادر بودید. خودتان این مسئله را قبول دارید؟

- اصلا! واقعا برایم عجیب است که شما چطور متوجه تفاوت بین این نقش ها نشده اید! اگر حرف شما درست باشد و به رغم تلاش های من، همه شان یک شکل به نظر برسد، حتما بازیگری من ضعف دارد اما اتفاقا در هر چهار کاری که شما الان اسم بردید، ما با چهار مادر کاملا متفاوت روبرو بودیم.

می شود یک مقدار راجع به این تفاوت ها توضیح دهید؟

- در «پلیس جوان» نقش مادری را داشتم که به تنهایی بچه اش را بزرگ کرده بود. دلش می خواست او پلیس شود و به جامعه خدمت کند. این مادر به خاطر علاقه بسیار به پسرش، تقریبا خودش هم در قالب یک پلیس فرو می رود. پا به پای پسرش کار می کند.

به نوعی، مادر «پلیس جوان» یک پلیس زن است که فقط علامت پلیسی ندارد. در «دریایی ها» کاملا با زن یا مادر دیگری روبرو هستیم؛ زنی که همسرش را از دست داده و حالا عشق دومش پیش او برگشته. او بعد از اینکه متوجه می شود زن مورد علاقه اش، همسرش را از دست داده، می آید و با عکس العمل پسرهایش مواجه می شود. حالا زن باید بایستد واز عشقی که به او دارد دفاع کند.

پس اینجا دیگر اصلا با یک شخصیت مادر، روبرو نیستیم. زنی عاشق را داریم که دارد از عشقش دفاع می کند. مادر «مثل هیچکس» برخلاف آن دو، زنی سنتی است که تعدادی بچه دارد و بین اینها نمی خواهد هیچ فرقی بگذارد. با این حال به پسر بزرگش بیشتر نزدیک است. سه تا مادر کاملا متفاوتی هستند. حالا من یک سوال از شما دارم. من به عنوان یک زن بازیگر یا باید نقش مادر را بازی کنم یا همسر که خب طبیعتا نقش همسر، نقش مادر را هم دربر می گیرد. شما بگویید من چه نقشی باید بازی کنم که دیگر نشنوم کسی بهم بگوید نقش تکراری بازی کردی؟

منظورم از بحث تکرار، حضور همیشگی شما در نقش مادر نبود. خب طبیعی است در این شرایط، نقش یک مادر یا همسر به شما پیشنهاد می شود. مسئله اینجاست که مادرهایی که بازی می کنید شبیه به هم هستند اما گویا خودتان قائل به این مسئله نیستید.

- من اگر فکر می کردم دارم شبیه به هم بازی می کنم قطعا قبول نمی کردم. نقش هایی که بهم پیشنهاد می شود اگر بدانم شبیه به نقش قبلی ام است هرگز کار نمی کنم.

این مسئله چقدر در انتخاب نقش ها برای تان اهمیت دارد؟

- خیلی زیاد. وقتی ببینم نقشی که بهم پیشنهاد شده شبیه به مادری است که قبلا بازی کردم قطعا قبول نمی کنم. یادم است بعد از فیلم «ترنج» که سال ۶۴ بازی کردم بلافاصله پیشنهاد دادند که در فیلمی درباره رنگرزی قالی بازی کنم که اتفاقا باز هم در روستا اتفاق می افتاد. به کارگردان گفتم من یک بار همین نقش را در «ترنج» بازی کردم و دیگر لزومی به این کار نمی بینم.

کلا سعی می کنم تا جایی که ممکن است دو نقشی که شبیه به هم است را بازی نکنم ولی واقعیت این است که آدم یا باید به کل، بازیگری را کنار بگذارد یا تلاش کند آنهایی که کمتر شبیه به هم هستند را انتخاب کند. اگر آدم خیلی هم بخواهد مته به خشخاش بگذارد دیگر نمی تواند کار کند.

یعنی فکر می کنید در «راز پنهان» هم کاملا متفاوت از سایر نقش های تان ظاهر شدید؟

- در «راز پنهان» زنی بودم که در لبه تیغ حرکت می کند. بعضی اوقات حتی احساس می کنیم که بدجنس است. با اینحال اصلا آدم بدی نیست. رازی دارد و می ترسد با فاش شدن آن بچه اش را از دست بدهد. اگر نه آدم بدی نیست.

نوع دیالوگ هایی که در «مثل هیچ کس»، «پلیس جوان»، «دریایی ها» و «راز پنهان» داشتید یک مقدار با دیالوگ هایی که یک مادر در شرایط واقعی با پسر یا دخترش برقرار می کند فرق دارد. مثلا هیچ مادری تا این حد رسمی و اتوکشیده در خانواده رفتار نمی کند. خودتان فکر نمی کنید دیالوگ هایتان در کار تا حدی غیرمرسوم و غیرباور است؟

- شاید به خاطر نوع تکلمم است. من همیشه همین شکلی حرف می زنم. برایم خیلی مشکل است بخواهم مثل خیلی از بازیگران، شکسته و بدون نظم صحبت کنم. مثلا هیچ وقت نمی توانم به جای «ایران» بگویم «ایرون»!

شما با کارگردان های مختلفی در این مدت کار کرده اید. سیروس مقدم، عبدالحسن برزیده، فلورا سام و ... هیچ وقت هیچ کدام از این کارگردان ها از شما نمی خواستند در نوع دیالوگ برقرار گردنتان تغییری ایجاد کنید یا مثلا به عنوان یک مادر، دیالوگ های ملموس تری داشته باشید؟

- خب کارگردان ها که با من تعارف ندارند. اگر لازم باشد حتما بهم می گویند که طور دیگری صحبت کنم.

چقدر موقع قبول یک نقش، به کارگردان کار توجه می کنید؟

- موقع انتخاب، فقط به فیلمنامه و نقش فکر نمی کنم. برای اینکه ممکن است نقشی خیلی هم فوق العاده باشد ولی کارگردان نتواند آن را دربیاورد. وقتی نتواند دربیاورد من بعد از ۴۰ سال بازیگری می توانم این مسئله را تشخیص دهم. پس اگر درست پیش نرود، حتما کارگردان مشکل دارد. هر چقدر هم که قصه قشنگ باشد اصلا قبول نمی کنم.

در کارنامه کاری تان کار با کارگردان های باتجربه ای مثل بهرام بیضایی، رسول صدر عاملی، حسن برزیده، سیروس مقدم و ... را داشتید. چطور یک مرتبه تصمیم می گیرید در «راز پنهان» فلورا سام بازی کنید؟

- «راز پنهان» اولین کارم با فلورا سام نبود. من در اولین کار این کارگردان یعنی تله فیلم «بوی خاک عطر گلاب» هم بازی داشتم. هم نقش خیلی خوب بود هم دوست داشتم تجربه خوب همکاری ام با خانم سام تکرار شود.

شما به عنوان بازیگر فیلم های سینمایی میان مردم شناخته شدید. چرا چند وقتی است فقط در کارهای تلویزیونی بازی می کنید. خودتان تمایلی به حضور در فیلم های سینمایی ندارید یا پیشنهاد چنین کارهایی بهتان نمی شود؟

- خیلی وقت است بهم پیشنهاد کار سینمایی نشده.

مدتی به کار مستند روی آورده بودید و حتی چند فیلم مستند هم ساختید. چرا فعالیت تان را در این زمینه ادامه ندادید؟

- یک مدتی شروع نکرده بودم! من دو تا کار مستند انجام دادم که اتفاقا هر دویشان جوایز بسیار زیادی گرفتند. آنها را برای دل خودام ساختم و اتفاقا تهیه کننده اش هم خودم بودم اما اینطور که می گویید شروع کرده بودم نبوده. من نیامده بودم مستندساز شوم. دوتا کاری بود که دلم می خواست با دیدگاه خودم بسازم. دلم می خواست سیستم خودم را اعمال کنم.

پس یعنی تمایلی به ادامه آن ندارید؟

- نخیر دیگر نمی سازم.

به عنوان بازیگری که در فیلم های معروفی مثل «گل های داودی» و «جهیزیه برای رباب» بازی داشتید و حتی به خاطر آنها جایزه هم گرفته بودید، الان حضور در سریال های تلویزیونی، قانع تان می کند؟ یعنی از جایگاهی که دارید راضی هستید؟

- خیلی زیاد. بله من تمام کارهایم را با وسواس انتخاب می کنم و رویشان تعصب زیادی دارم. بنابراین همیشه حس خوبی نسبت به کارهایم دارم.

نقش هایی بوده که در این سال ها دوست داشته باشید بازی کنید اما فرصت ایفای آن را نداشته باشید؟

- نه اصلا. فکر می کنم تمام نقش هایی که دوست داشتم روزی بازی کنم را در طول این سال ها داشته ام. به استثنای نقش پدر! چون انگار بازی ام در نقش مادر همه را خسته کرده. اینقدر که شما مطبوعاتی ها انتقاد می کنید که چرا باز هم نقش مادر را بازی کردی از این به بعد اگر نقش پدر را بهم بدهند حتما بازی می کنم. دیگر نگاه نمی کنم ببینم نقش چیست فقط همانقدر که ببینم نقش پدر است قبول می کنم.