پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا

بازاری که خریدار ندارد


بازاری که خریدار ندارد

نگاهی به شرایط و وضعیت بازار تئاتر جشنواره فجر

فرض کنید می‌خواهید یک کسب و کار یا به قول معروف این روزها یک تجارت برای خود راه‌اندازی کنید، مغازه ای اجاره می‌کنید و جنسی برای فروش در آن مهیا می‌کنید و دست به کار می‌شوید،‌ اما در کمال تعجب متوجه می‌شوید که کسی برای خرید به مغازه شما مراجعه نمی‌کند‌،‌ شما که از این امر متعجب شده‌اید به سراغ افراد مختلفی می‌روید و از آن‌ها راهنمایی می‌خواهید اما همه آن‌ها به شما می‌گویند که وسط کویر نمک نباید انتظار داشته باشی که کسب و کار مغازه ات بچرخد زیرا کویر نمک خالی از جمعیت است یا به عبارت دیگر خریداری راهی کویر نمک نمی‌شود تا از مغازه شما خرید انجام دهد. مشخص است که برای آنکه یک تجارت با موفقیت روبرو باشد باید همه شرایط آن مهیا باشد! البته این اصل نه تنها در راه‌اندازی یک مغازه مؤثر است بلکه در یک مقیاس دقیق‌تر در راه‌اندازی یک بازار نیز باید رعایت شود تا بازار ورشکسته نشود!

البته برپایی بازار این روزها بسیار مورد توجه مدیران هنری کشور قرار گرفته است و انواع و اقسام بازارهای هنری ذیل نمایشگاه‌ها و جشنواره‌های گوناگون به ابتکار آن‌ها برگزار می‌شوند. آخرین حرکت از این دست نیز برپایی بازار تئاتر در سی و دومین جشنواره تئاتر فجر است. این بازار صبح ۴ بهمن ماه در لابی «تالار وحدت» با برپا شدن ۵ میز به این منظور آغاز به کار کرد. مشخص است که بازار تئاتر مکانی برای داد و ستد اقتصادی در این هنر است و باید ضوابط و معیارهای تجارت در آن رعایت شود تا این بازار به موفقیت رسد .

در‌واقع تعریف عمومی بازار به معنی کوچ سر پوشیده ای است که از دو سو دارای دکانهایی باشد و در آن به خرید و فروش کالا و خدمات مبادرت شود. اما این معنی در علم اقتصاد نیاز به تبیین دقیق دارد به این ترتیب معنای اولیه بازار، که به مکان فیزیکی آن اشاره داشت دچار تغییر می‌شود. از نظر یک اقتصاددان، یک بازار، شامل تمام خریداران و فروشندگانی است که در حال دادوستد کالاها یا خدمات خاصی هستند. هنگامی‌که این تعریف درباره بازار فرض شود، راه‌اندازی یک بازار از ساخت یا مهیا کردن یک فضای فیزیکی به مرتبه بالاتری شامل راه اندازی یک تجارت بین فروشندگان و خریداران بدل می‌شود و مناسبات انسانی بین آن‌ها شکل می‌گیرد.

راه اندازی بازار تئاتر ذیل سی‌و‌دومین جشنواره تئاتر فجر، در نگاه نخست تعریف عمومی‌یک بازار را برآورده کرده است یعنی محلی برای داد و ستد ارایه کرده است که اینبار جایی نیست جز لابی تالار وحدت و ذیل آن مغازه‌هایی شکل گرفته است که این مغازه‌ها نیز چیزی نیستند جز همان پنج عدد میزی که برای این کار در نظر گرفته شده است . حال این مغازه‌ها باید با اجناسی برای عرضه پر شوند که انتظار عمومی این است که در یک بازار تئاتر این جنس چیزی نباشد جز همان آثار هنرهای نمایشی (اگر ملزومات هنرهای نمایشی را در نظر نداشته باشیم). در بازار تئاتر سی و دومین جشنواره تئاتر فجر نیز جنس و فروشنده جنس با دعوت از گروه‌های نمایشی رسمی تئاتر کشور به اصطلاح جور شده است .

در‌واقع از گروه‌های نمایشی خواسته شده است که فیلم نمایش‌های خود را در این پنج میز در اختیار خریداران قرار دهند تا اگر آن‌ها با دیدن این فیلم‌ها از نمایش‌های آن‌ها خوششان آمد، نسبت به خرید این نمایش‌ها اقدام کنند. خرید نیز به مفهوم آن است که با گروه نمایشی قراردادی برای اجرای یک نمایش بسته شود. با توجه به آن که تنها در تئاتر شهر تهران با در اختیار داشتن پنج تالار فعال در طول سال که هر یک هر چهل روز یک نمایش جدید روی صحنه می‌برد، در طول سال حدود چهل و پنج نمایش در این تئاتر ارایه می‌شود و در نظر گرفتن نمایش‌های اجرا شده در مجموعه ایرانشهر و دیگر مجموعه‌هایی که به شکل پراکنده به اجراهای تئاتر می‌پردازند، می‌توان مدعی شد که در بازار تئاتر جشنواره فجر هر سال بیش از هفتاد نمایش جدید ارایه می‌شود که تنوع بالایی را بوجود می‌آورد و می‌تواند یک امتیاز مثبت برای این بازار باشد، اما اگر بخواهیم بر‌اساس تعاریف علم اقتصاد بررسی بازار تئاتر جشنواره فجر را ادامه دهیم باید به مفهوم‌های دقیق‌تری مانند بازار در دسترس توجه داشته باشیم .

مطابق تعریف بازار در دسترس به مجموعه‌ای از مصرف‌کنندگان اطلاق می‌شود که نسبت به یک کالا یا خدمتی خاص علاقه‌مند هستند، دارای درآمد نیز هستند و همچنین به کالا و خدمت دسترسی نیز دارند. حال اگر این بازار در دسترس از شرایط لازم برای خرید کالا و خدمات برخوردار باشد بدل به در دسترس واجد شرایط می‌شود و اگر خریدی صورت گیرد بدل به بازار تسخیر شده می‌شود‌. مشخص است که هیچ گاه در تجارت همه بازار در دسترس واجد شرایط بدل به بازار تسخیر شده نمی‌شود، بنابراین بخشی از بازار در دسترس واجد شرایط برای تسخیر درنظر گرفته می‌شود که به آن بازار هدف می‌گویند. معنی این عبارت‌ها این است که هنگامی‌که یک بازار مانند بازار تئاتر در جشنواره فجر راه‌اندازی می‌شود،‌ابتدا باید در یک کار کارشناسی همه خریداران احتمالی شناسایی شده، سپس خریداران واجد شرایط از این میان گزینش شده و سرانجام بخشی که بیشترین احتمال خرید را با توجه به همه جوانب فروش اثر دارد،‌به عنوان بازار هدف مشخص شده و تمام تلاش برای فروش آثار به آن‌ها صورت گیرد. مشخص است که در ایران که تولید تئاتر کشور زیر نظارت دولت است، بازار تئاتر با هدف فروش بین‌المللی آثار راه اندازی می‌شود و در یک بازار بین‌المللی تئاتر، همه تهیه کنندگان تئاتر جهان و همه تئاترهای جهان خریدار بالقوه اثر شمرده می‌شوند،‌اما همه تهیه‌کنندگان و همه تئاترهای جهان خریدار واجد شرایط از نظر مدیران بازار تئاتر جشنواره فجر نیست و برخی مناسبات هنری و غیر هنری نیز در این میان تعیین‌کننده است، با وجود این، بخشی از تهیه‌کنندگان و تئاترهای جهان از دایره خریداران بالقوه کنار رفته و خریداران واجد شرایط انتخاب مشخص می‌شوند.

برای نمونه نمی‌توان انتظار داشت که نمایشی با مضمون مذهبی به تهیه‌کننده‌ای فروخته شود که شهرت آن در تهیه و تولید حرکات ریتمیک است، اما به هر تقدیر اگر این شرایط را نیز در نظر بگیریم، باز دامنه وسیعی از تهیه‌کنندگان و تئاترهای جهان در کشورهای مختلف در فهرست خریداران واجد شرایط بازار تئاتر جشنواره فجر قرار می‌گیرند که می‌توانند محصولاتی را از پنج میز برپا شده در لابی تالار وحدت خریداری کنند. مشخص و بدیهی است که در شکل‌گیری یک تجارت هرچند بازار هدف خاصی از میان خریداران واجد شرایط برای فروشنده هدف گذاری می‌شود اما تلاش می‌شود تا بیشترین تعداد خریداران واجد شرایط در آن حضور یابند تا با بالارفتن ضریب احتمال فروش، امکان فروش بیشتری حاصل شود.

در زمینه بازار تئاتر، این مساله به معنی آن است که باید شرایطی فراهم باشد که بیشترین تعداد نمایندگان تهیه کنندگان و تئاترهای جهان با حضور در لابی تالار وحدت از آثار ارایه شده بازدید کنند و زمینه خرید آن‌ها فراهم شود. به بیان دیگر اکنون باید شاهد آن باشیم که نمایندگانی از تئاتر‌های مشهور برادوی و آف برادوی، لندن، پاریس، برلین، فرانکفورت و... در لابی تالار وحدت حضور یابند تا نسبت به بازدید و خرید آثار اقدام کنند. در‌واقع همه کشورها دارای صحنه‌های تئاتر می‌توانند به عنوان خریدار بالقوه مطرح باشند و البته بازار هدف از بین این خریداران باید انتخاب شود،‌اما نکته اینجاست که اگر به لابی تالار وحدت مراجعه کنید، خبری از سیل تهیه‌کنندگان و نمایندگان تئاترهای جهان در آنجا نخواهید دید، در‌واقع پنج میز به ارایه نمونه‌هایی از آثار ضبط شده گروه‌های نمایشی ایرانی اختصاص یافته است،‌اما نمایندگان تهیه‌کنندگان تئاتر برای بازدید، سرمایه‌گذاری و خریددر این بازار به چشم نمی‌خورند، در‌واقع بیشترین تلاش جشنواره تئاتر فجر در طول سالیان گذشته معطوف شناسایی گروه‌های نمایشی بوده است که آثارشان با ضوابط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‌برای اجرای نمایش همخوان بوده است و از این گروه‌ها برای حضور در جشنواره فجر دعوت شده است و اکنون در بازار تئاتر نیز بیش از هر چیز هنرمندان این گروه‌ها هستند که حضور می‌یابد و درباره آثار ایرانی کنجکاوی کرده و جویای اطلاعات هستند در حالی که هنرمندان گروه‌های هنری در عرصه هنر نمایشی تنها معطوف به تبادل فرهنگی هستند و نمی‌توانند نسبت به خرید یک اثر برای اجرا در کشور خود اقدام کنند، بلکه تنها می‌توانند مساله را به تهیه‌کننده خود منتقل کنند!‌ در‌واقع نکته‌ای که در بازار تئاتر جشنواره فجر وجود دارد، این است که این بازار در حالی برگزار شده است که خبری از بازار در دسترس واجد شرایط و بازار هدف در آن نیست‌. میزهایی برپا شده است،‌ نسخه‌های ضبط شده‌ای از آثار هنرمندان ایرانی روی آن قرار گرفته است و شکل بازار برآورده شده است، اما عمل داد و ستد اثر هنری که برآیند کاری بازار است، در آن لحاظ نشده و شرایط برای انجام پر رونق آن مهیا نشده است‌. بلکه بیشتر به نظر می‌رسد، بازار تئاتر هم به هر تقدیر بخشی بوده است که باید برپا می‌شده است بدون آنکه شرایط آن برای برپایی موفقش مهیا شود، گویی مغازه‌ای در همان کویر برپا شده است و فروشنده‌اش به دنبال مشتری چشم بر کرانه نمک زار دوخته است.

نویسنده : پریس تنظیفی