چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
درآمدی بر کتاب سرگذشت شگفت انگیز حیات جهان پویا حیرت انگیزتر از جهان ایستاست
سرگذشت شگفت انگیز حیات شرح دلایل، مدارک و شواهد مربوط به نظریه تغییروتحول جانداران یا نظریه فرگشت است که از سوی «چارلز داروین»، زیست شناس انگلیسی، ارائه شد. «داروین» یکی از بزرگ ترین چهره های علم است که با ارائه نظریه تغییروتحول انواع جانداران و برانداختن نظریه ارسطویی مبنی بر ثابت بودن شکل جانداران، زیست شناسی و پزشکی را برای همیشه تغییر داد و تأثیر عظیمی بر دانش و فلسفه گذاشت. بسیاری او را هم شأن «نیوتن» می دانند، زیرا کاری را که «نیوتن» در فیزیک انجام داد، «داروین» در زیست شناسی انجام داده است. «داروین» نظریه تغییروتحول جانداران را در کتاب خود با عنوان «منشأ گونه ها» منتشر کرد. در این کتاب که هنوز هم در سراسر جهان منتشر و خوانده می شود، شیوه تغییر جانداران به موجودات پیچیده تر در طول تاریخ زیست شناسی توضیح داده شده است. طبق این نظریه، گونه های جانداران پیوسته تغییر می کنند و با محیط خویش سازگاری می یابند. عامل این تغییر نیز انتخاب طبیعی است. مبنای نظریه تکامل آن قدر بدیهی بود که وقتی «داروین» آن را در کتابش توضیح داد، بسیاری از زیست شناسان زمانش با تعجب از خود پرسیدند که چرا ما متوجه آن نشده بودیم! این پرسش نیز بدیهی بود زیرا همه به تجربه دیده بودند وقتی دانه گیاهی مانند سیب را می کارند، پس از مدتی به نهال کوچکی تبدیل می شود، سپس در طول زمان رشد کرده و به درخت بزرگی تغییر شکل می دهد، سپس شکوفه داده و شکوفه تبدیل به میوه سبز کوچکی شده و آن میوه نیز بزرگ تر شده و به سیب سرخی تبدیل می شود و حاوی دانه هایی است که هر یک درخت سیب دیگری را به وجود می آورند و به این ترتیب حیات درخت ادامه می یابد. در جهان جانوران نیز این تغییروتحول را دیده بودند. کرم ابریشم از تخم های ریزی سر بیرون می آورد و به تدریج تحول می یابد و به کرمی تبدیل می شود که از برگ توت تغذیه می کند. پس از چندی با آب دهانش پیله ای در اطراف خود می تند و در آن پنهان می شود. چند هفته بعد با هیئتی جدید به شکل پروانه پیله را سوراخ می کند و به بیرون پرواز و تخم ریزی و نسل جدیدی از کرم ابریشم تولید می کند. «داروین» این حرکت و تغییر دائمی حیات را قانون بندی کرد و نشان داد که عواملی که در یک مدت کوتاه سبب تغییر یک دانه سیب به درخت یا میوه سیب و کرم ابریشم به یک پروانه، یا یک نطفه ذره بینی به یک انسان بالغ و متفکر می شود، در طول صدها میلیون سال تغییرات مشابهی در جانداران ایجاد کرده است.
هنگامی که «داروین» نظریه اش را در قرن نوزدهم ارائه داد، کشیشان مسیحی واکنش شدیدی نسبت به آن نشان دادند و آن را ضدانجیل اعلام کردند زیرا آنها معتقد بودند که طبق کتاب مقدس، گونه های گیاهان و جانوران ثابت و تغییرناپذیرند. این کشیشان پیش از این نیز با نظریات علمی بسیاری از دانشمندان دیگر مانند «جوردانو برانو»، «گالیله»، «کپلر» و «نیوتون» مخالفت کرده بودند و وجود ستارگان و خورشیدهای دیگر، کروی بودن و حرکت زمین و ماده بودن ماه را برخلاف تعلیمات انجیل می دانستند. پس از انتشار «منشأ گونه ها»، کشیشان و متعصبان مسیحی، سیاست مداران، فلاسفه، ایدئولوگ ها و گروه های مختلف اجتماعی سوءتعبیرهای زیادی از نظریه تکامل کردند؛ همان طور که از همه فلسفه ها، مذاهب و ایدئولوژی ها کرده اند. بعضی ها به اشتباه آن را ابزاری مفید در مبارزه طبقاتی دانستند، بعضی ها خواستند تنازع بقا را در جوامع انسانی به کار گیرند که هیچ پایه ای ندارد و «داروین» هیچ گاه آن را تأیید نکرد. کمتر نظریه علمی ای است که تا این حد بد فهمیده شده باشد، از آن سوءاستفاده سیاسی و فلسفی شده و جنجال برانگیز بوده باشد. بنیادگرایان مسیحی هم کتاب هایی ضد نظریه تکامل منتشر کردند و این نظریه را خلاف کتاب مقدس دانستند. این بنیادگرایان همان هایی بودند که «جوردانو برانو» را به علت نظریاتش در مورد ستاره شناسی بر هیمه آتش سوزاندند و «گالیله» را به دلیل نظریه چرخش زمین خانه نشین کردند و بیش از یک قرن با نظریه تغییروتحول موجودات مخالفت کردند، اما سرانجام در برابر انبوهی از مدارک و شواهد علمی که پس از «داروین» از سوی دانشمندان در سراسر جهان ارائه شد، تسلیم شدند و پاپ جان پل دوم، رهبر کاتولیک های جهان، در سال ١٩٩۶ به طور رسمی نظریه تکامل را پذیرفت و اعلام کرد که نظریه تکامل هیچ تضادی با ایمان به خداوند و اعتقادات دینی ندارد. درواقع نظریه داروین هیچ تضادی با اعتقاد به خالق جهان ندارد، زیرا این نظریه در مورد علت العلل یا علت اولی حرفی نمی زند.
در طول تاریخ کسان زیادی، چه در اروپا و چه در جهان اسلام، به تغییر پذیری جانداران اشاراتی کرده بودند، ولی هیچ کدام آزمایش های عملی انجام نداده، مکانیسمی برای علت تغییر جانداران در چهار میلیارد سال تاریخچه حیات نداده و مدارک مستند و انبوهی در زمینه های مختلف زیست شناسی در تأیید این تغییروتحول فراهم نکرده و نظریه جامعی برای توضیح این تغییروتحول ارائه نداده بودند. وقتی «داروین» نظریه تغییروتحول گونه ها را اعلام کرد، به او اتهام زدند که او نظریه اش را از فلاسفه مسلمان اقتباس کرده است. البته دانشمندان مسلمان هم در کتاب هایشان مباحثی را در مورد تکامل، انتخاب طبیعی و تنازع بقا مطرح کرده اند که از میان آنها می توان نویسندگان رسائل «اخوان الصفا»، «ابن مسکویه» در کتاب الفوض الاصغر و «ابوعثمان عمروبن بحر جاحظ» در کتاب الحیوان، قزوینی در کتاب عجایب المخلوقات و غرائب الموجودات، «کمال الدین محمدبن موسی الدمیری» در کتاب «الحیات الحیوان الکبری» و «ابن خلدون» در مقدمه را نام برد. نظریه «داروین» همانند نظریه «نیوتن»، جهانی بسیار شگفت تر، پیچیده تر و زیباتر از جهان بطلمیوسی و ارسطویی به ما نشان داد که تا زمان «داروین» و «نیوتن»، حاکم بر افکار فلاسفه و دانشمندان بود. اینکه جهان زنده نیز تغییروتحول می یابد، تغییر عظیمی در دیدگاه بشر نسبت به طبیعت ایجاد کرد.
شاید بتوان گفت مخالفت برخی با نظریه «داروین» به علت مشکل زبان شناسی باشد تا زیست شناسی؛ یعنی سردرگمی در مورد معنی تکامل. واژه تکامل در زبان فارسی معادل مناسبی برای مجموعه نظریات داروین نیست، زیرا تکامل چنین معنی می دهد که چیزی رو به کمال است، چه طبیعی و چه اخلاقی. درحالی که منظور «داروین» تغییر شکل طبیعی جانداران و پیچیده ترشدن آنها در مدت طولانی بود. شاید بهتر باشد به جای تکامل، واژه تطور، تغییروتحول، برشدن یا فرگشت را به کار برد.
در اواخر دوران سلسله قاجار که کتاب های علمی از زبان های اروپایی در مورد گردبودن و گردش زمین و وجود میکروب ها ترجمه شد، برخی از سنت گرایان که این موضوعات علمی را درست نفهمیده بودند، به نقد و حمله به این کتاب ها پرداختند چون آنها را ضددین می پنداشتند. تصوری که آنها از جهان طبیعی داشتند بر پایه نظریات فلاسفه یونانی مانند «افلاطون» و «ارسطو» و «بطلمیوس» بود که فلاسفه مسلمان در طول قرن ها لباس دینی بر آنها پوشانده بودند. کتاب هایی هم نوشته شد و در آنها به «گالیله»، «نیوتن» و «پاستور» حمله کرده و آنها را افرادی بی خدا، بی دین، فاسد و نادان و نظریات آنها را خلاف شرع معرفی کردند. درحالی که هر سه این دانشمندان مردانی بسیار باایمان و خداپرست بودند. این دانشمندان در برابر واقعیات علمی و حقایق طبیعت نمی توانستند بایستند و مجبور بودند این واقعیات را بازگویند. امروزه اکثریت دانشمندان و فلاسفه مسلمان گردبودن زمین و گردش زمین به دور خورشید را قبول دارند. فقط تعداد کمی از مسلمانان مانند مفتی بزرگ عربستان سعودی، «عبدالعزیز بن باز»، هنوز هم نظریه «بطلمیوس» را قبول و اصرار دارند که زمین مسطح است و خورشید به دور زمین می گردد. مسلمانان که یافتن و آموختن علم فریضه دینی شان است، نباید از نظریات و فرضیه های علمی نگران و هراسان شوند، حتی اگر برخلاف اصول اعتقادی شان باشد. باید مواظب باشند تا همان اشتباهات گذشته مسیحیان در مورد نظریه های علمی جدید را تکرار نکنند. نظریات علمی حاصل ابداع اندیشه دانشمندان است و پیوسته تغییر یافته و دگرگون می شوند. باید همانند مسلمانانی که با نظریات فلاسفه یونانی مواجه شدند، آنها را آموختند، تغییر و تبدیل دادند و خود نظریات جدیدتری ارائه دادند، همانند آنها نقش فعال تری در درک و فهم و تغییر و اصلاح و ابداع نظریات جدیدتر علمی در پیش گیرند.
نظریه تغییروتحول موجودات، جهانی بس شگرف تر، پیچیده تر و حیرت انگیزتر، زیباتر و قابل فهم تر از جهان ارسطویی و بطلمیوسی به ما ارائه می دهد. یک موحد در برابر این جهان بیشتر سر تعظیم فرود می آورد و سر انگشت می گزد تا جهان ارسطویی و بطلمیوسی. این تفسیر از جهان جانداران، عظمت و پیچیدگی این جهان طبیعی را در برگه یک گلبرگ گل سرخ و ساختار ملکول دی ان ای یک سلول که چنین زیبایی ای را سازمان داده است، به ما نشان می دهد تا راز و رمز آن را کشف کنیم و به سود خود و طبیعت به کار گیریم.
بدون نظریه تغییروتحول جانداران، هیچ چیزی در زیست شناسی معنی و مفهومی نمی دهد. همان طور که بدون نظریات «گالیله» و «نیوتن» و «اینشتین»، فیزیک بی معناست و بدون پذیرش نظریات آنها، ساخت هواپیما و لکوموتیو امکان ندارد. از آنتی بیوتیکی که می خوریم تا میکروب ها را بکشد، تا واکسنی که بر ضد آنها می زنیم، از دانه ای که می کاریم تا به گیاهی تبدیل شود تا سلول های بنیادینی که دست کاری می کنیم، فقط با توجه به این نظریه قابل توضیحند. اکنون که ایران گام های بزرگی در زمینه همانندسازی جانوران و گیاهان، دست کاری سلول های بنیادین و تهیه داروهای پروتئینی برداشته است، درک دقیق این نظریه برای کمک به پژوهش های فوق، بیش از پیش اهمیت پیدا می کند.
کتاب «بزرگ ترین نمایش روی زمین» به توضیح نظریه تحول و تغییر جانداران می پردازد و دلایل علمی آن را اعلام می دارد و گوشه کوچکی از این جهان عظیم را به ما می نمایاند. این نظریه به ما نشان می دهد که تغییروتحول جزء ذاتی خمیره حیات است و این خمیره پیوسته در حال تغییر است و برگ گلبرگ، بال یک پروانه و چشم انسان، همگی ساختار واحدی دارند و در اثر تغییروتحول از شکل های ابتدایی تر به وجود آمده اند و به یک سان عمل می کنند. بااین حال این تنوع عظیم وحدت یگانه ای دارد. پس فقط به عطر و زیبایی ظاهری گل کفایت نکنیم و راز درونی اش را از هر صفحه گلبرگش بیرون بکشیم و از زیبایی کشف این راز لذت ببریم. این کتاب را با دقت بخوانیم و به تماشای این نمایش بزرگ در صحنه خانه مسکونی خود که زمین نام دارد، بنشینیم و حیرت بورزیم.
مینو دست بلارکی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست