چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

تمرین فروتنی و آئین استعفا


تمرین فروتنی و آئین استعفا

از جمله بنیان های فلسفی دموکراسی های نوین، یکی باور به جایزالخطا بودن انسان و آگاهی از ضعف ها و ناتوانی های بی شمار اوست. انسان در دموکراسی های نوین موجودی شریف اما مستعد خبط …

از جمله بنیان های فلسفی دموکراسی های نوین، یکی باور به جایزالخطا بودن انسان و آگاهی از ضعف ها و ناتوانی های بی شمار اوست. انسان در دموکراسی های نوین موجودی شریف اما مستعد خبط و خطاکاری به شمار می رود. از این رو کار کرد بنیادین جملگی قوانین و مقررات حاکم بر جوامع دموکراتیک، مراقبت لحظه به لحظه از انسان و ممانعت از فرو غلطیدن او در وادی خطاکاری و دیگر آزاری است. نهادهای مدنی همچون احزاب، مطبوعات، اصناف و... در واقع چیزی جزسازو کارهایی برای تصحیح تصمیمات و اصلا ح سیاست های کلا ن اداره کنندگان جامعه به مثابه موجوداتی جایزالخطا نیستند.

از ثمرات و نتایج اعتقاد به خطاکاری ذاتی انسان رواج رسم عذرخواهی و آئین استعفا در دموکراسی هاست. بر این قرار سیاستمداران در دموکراسی های نوین نه تنها ادعای گزاف دانای کل بودن و بی عیب و نقص بودن تمامی تصمیمات خود را ندارد، بلکه آئین استعفا را، هم به عنوان تائیدی بر بنیان فلسفی دموکراسی مبنی بر خطاکار بودن انسان و هم به مثابه مکانیسمی برای نشان دادن اراده جدی و عزم راسخ سیستم سیاسی بر بازسازی و تصحیح خود به کار می گیرند. آلبرکامو نویسنده فقید درباره دموکراسی ها می نویسد: « به نظر من دموکراسی، چه اجتماعی و چه سیاسی، ممکن نیست براساس فلسفه سیاسی بنا شود که معتقد است همه چیز را می داند... دموکراسی را تنها کسانی می توانند درک کنند، ایجاد کنند و حمایت کنند که بدانند همه چیز را نمی دانند!» در جوامعی که در آنها مبنای مشروعیت سیاسی براساس سنت و ایدئولوژی استوار است، عذرخواهی و آئین استعفا نه تنها رواج چندانی ندارد بلکه در برخی موارد خیانتی بزرگ و گناهی نابخشودنی قلمداد می شود. چرا که در این دست جوامع اداره کنندگان جامعه تنها سیاستمدارانی آشنا با روش های اداره جامعه نیستند، بلکه نمایندگان برتر سنت و ایدئولوژی حاکم یا به عبارتی گفتمان مسلط نیز به شمار می روند.

از این رو استعفا در این جوامع نه به معنای اعتراف سیاستمدار به عدم کارایی خویش بلکه به مثابه نشانه آشکاری بر ضعف و ناتوانی گفتمان حاکم قلمداد می شود. نظام های دموکراتیک اما با اعتراف و اذعان به ناتوانی های ذاتی انسان در مقام مقایسه با نظام های ایدئولوژیک و سنتی، نزدیکی بیشتری با واقعیات حیات بشر بر روی کره خاک دارند. به سخنی دیگر دموکراسی نظام اداره اجتماع انسان های معمولی و خطاکاری است که فروتنانه معترف به جهالت خود نسبت به دنیا و آنچه که در آن می گذرد، هستند.

از این رو آئین عذرخواهی، استعفا، مشورت، رای گیری، نقدپذیری و تساهل در برابر مخالفان را به عنوان ابزارهایی برای کاستن از حجم خطاها و از بین بردن بسترهای بهره کشی وسو»استفاده انسان از انسان به کار می گیرد. پس با وجود این ها شاید چندان شگفت آور و دور از ذهن نباشد که می بینیم، امروزه دموکراسی خواهی به مثابه سرنوشت محتوم تمامی ملت ها مرزهای جغرافیایی را یکی پس از دیگری در می نوردد و از پیر و جوان و کوچک و بزرگ دلربایی می کند. چرا که اساسا دموکراسی ها چیزی جز در پیش گرفتن راه و رسم فروتنی انسان در برابر هم نوعانش و اعتراف شجاعانه او نسبت به نادانی اش در مواجهه با عظمت وصف ناپذیرکائنات نیست! و به عنوان کلا م آخر می توان بار دیگر با آلبرکامو فقید و این تعبیر موجز، زیبا، هنرمندانه و فراموش ناشدنی اش از دموکراسی همراه شد که:«دموکراسی تمرین فروتنی است.»

نویسنده : مهدی مال میر