شنبه, ۱۶ تیر, ۱۴۰۳ / 6 July, 2024
امروز با سعدی
در من این عیب، قدیم است و به در مینرود
که مرا بیمی و معشوق به سر می نرود
صبرم از دوست مفرمای و تعنت بگذار
کاین بلایی است که از طبع بشر می نرود
مرغِ مألوف که با خانه خدا انس گرفت
گر به سنگش بزنی، جای دگر می نرود
عجب از دیده گریان منت میآید؟
عجب آن است کزو خون جگر می نرود
من ازین باز نیایم که گرفتم در پیش
اگرم میرود از پیش، اگر می نرود
خواستم تا نظری بنگرم و بازآیم
گفت: ازین کوچه ما راه به در می نرود
جور معشوق چنان نیست که الزام رقیب
گویی ابری است که از پیش قمر می نرود
تا تو منظور پدید آمدی ای فتنه پارس!
هیچ دل نیست که دنبال نظر می نرود
زخم شمشیر غمت را به شکیبایی و عقل
چند مرهم بنهادیم و اثر می نرود
ترک دنیا و تماشا و تنعم گفتیم
مهر، مُهری است که چون نقش حجر می نرود
موضعی در همه آفاق ندانم امروز
کز حدیث من و حسن تو خبر می نرود
ای که گفتی مرو اندر پی خوبان، سعدی
چند گویی؟ مگس از پیش شکر می نرود
انتخابات ریاست جمهوری انتخابات انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم انتخابات ریاست جمهوری 1403 مسعود پزشکیان انتخابات 1403 سعید جلیلی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ ایران پزشکیان ستاد انتخابات کشور جلیلی
هواشناسی ترافیک قوه قضاییه پلیس پلیس راهور شهرداری تهران اربعین گرما قتل سلامت سازمان هواشناسی
حقوق بازنشستگان خودرو بانک مرکزی قیمت طلا قیمت خودرو بازنشستگان قیمت دلار دولت سیزدهم سهام عدالت مسکن قیمت سکه بازار خودرو
ماه محرم هنرمندان بهاره رهنما رامبد جوان ازدواج سینما محرم تلویزیون الناز شاکردوست بازیگر سینمای ایران تئاتر
آیفون
انگلیس اسرائیل ترکیه فلسطین جنگ غزه رژیم صهیونیستی غزه آمریکا جو بایدن روسیه دونالد ترامپ ولادیمیر پوتین
یورو 2024 فوتبال پرسپولیس استقلال تیم ملی آلمان تیم ملی اسپانیا علیرضا بیرانوند باشگاه پرسپولیس لیگ برتر کریستیانو رونالدو سپاهان نقل و انتقالات
هوش مصنوعی سامسونگ اینترنت ایلان ماسک پهپاد گوگل هواپیما نمایشگاه الکامپ
تب دنگی دیابت سرطان خواب کاهش وزن اضطراب