چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
درباره سریال سال های مشروطه
«سلطان صاحب قرانی که حالا سلطان صاحبقبر شده است». این جمله را اتابک از افراد شماره اول دربار ناصرالدین شاه میگوید در حالی که جسد بیروح شاه بر روی صندلی تکیه زده است.
سریال سالهای مشروطه که تازگی از تلویزیون پخش میشود از آثار تاریخی معاصر ما محسوب میشود. اثری که اگرچه همه واقعیت نیست اما بخشی از واقعیت خواهد بود. بیخردی حکام قاجار و عیش و نوش افراد نالایق حالا دیگر امری واضح است. به قول فلاسفه «کردار انسان بهترین مفسر اندیشههای اوست» و کردار پادشاهان قاجار تفسیری از اندیشه آنها محسوب میشود. محمدرضا ورزی کارگردان مجموعه تلویزیونی سالهای مشروطه به نوعی شناخت از تاریخ ایران رسیده است که نمیتوان آن را انکار کرد. این سریال یادآور جمله «ایرانیها چه رؤیایی در سر دارند» و تداعیگر یکی از کتابهای میشل فوکو است. فوکو که ارادت خاصی به انقلاب ایران داشت از اولین کسانی بود که از آن حرکت مردمی و اجتماعی تأثیر پذیرفت و دست به نوشتن کتابی کوچک و کمحجم زد که حرکت انقلابی مردم ایران را پوشش داد. به نظر میرسد محمدرضا ورزی درصدد است تا بداند ایرانیها چه رؤیایی در سر دارند؛ البته با این تفاوت که تصویر آن را ترسیم میکند و از جذابیتها و توانمندیهای تلویزیون استفاده کرده تا مخاطبان بیشتری را به این نگرش سوق دهد. سالهای مشروطه بازگویی تاریخ معاصر ایران است، تاریخی که یکی از سرنوشتسازترین دورانهای تاریخ ایران محسوب میشود.
مسئله حائز اهمیت، زبان نقل تاریخ است، زبانی که محمدرضا ورزی به کار میبرد امروزه قابل فهمتر برای مخاطب ایرانی خواهد بود. به این معنا که از کلمات و واژههای امروزی بهره میبرد تا تماشاگر با تمام وجود به عمق تاریخی قضیه پی ببرد. کارگردان از تصاویر و کلوزآپها برای برجسته کردن مفاهیم و انتقال عناصر تاریخی بهره میبرد. او از هر تصویری مفهومی برای مخاطب میسازد. همه چیز از نگاه ورزی معنا دارد و از نوعی ساختار هدفمند پیروی میکند. دیالکتیک زبانی او به شیوهای حرفهای پرداخت میشود و «هستی» و «نیستی» تاریخ به سنتز «شدن» میرسد. تا جایی که دیالوگها و متن سناریو میتواند تاریخ را تشریح کند؛ روند روایت تاریخی ادامه دارد و آنجا که زبان گویا نیست تصویر جلوهگر میشود. درجه اهمیت شخصیتهای تاریخی تا حد زیادی از هویت رئالیستی برخوردار هستند. استفاده از ضربالمثلها و جملات تأملبرانگیز تاریخی به جذابیت کار کمک کرده است. این سریال هرچند یک کار جدی محسوب میشود؛ اما کارگردان به تکنیکهای ساخت سریال تلویزیونی آگاه است و مخاطب عام و خاص را به پای گیرنده میآورد. در واقع او مخاطب تلویزیونی را خوب میشناسد.
انتخاب بازیگر هم از مسائل مهم کار ورزی محسوب میشود. بازیگران سینما و تلویزیون با نقشهای تاریخی کاملاً عجین شدهاند و به راحتی از ایفای نقشهای تاریخی برمیآیند. وجود بازیگران موفق سینما و تلویزیون همچون اکبر عبدی، جمشید مشایخی، محمدرضا شریفینیا و رضا رویگری در کنار بازیگران نسل نو جذابیت سریال را بالا برده است. بازیگران سینما و تلویزیون حالا میدانند ناصرالدین شاه چه شخصیتی داشته و حرکات متناسب با آن را به راحتی درک میکنند. بازیگران، خوب میدانند که زندگی نیروهای پنهان خاص خودش را دارد که فقط با زندگی کردن کشف میشوند. نکتهای که در آخر باید به آن اشاره کرد صداقت کلام کارگردان است. محمدرضا ورزی در سناریو نوعی صداقت کلام دارد. او سعی نمیکند مخاطب را گول بزند؛ بلکه در صدد آگاهی دادن و شناخت به مخاطب است. شاید این قضیه آگاهانه و از خودآگاه کارگردان سرچشمه گرفته باشد که شناخت به تماشاگر را وظیفه خود میداند و با ابزارها و عناصری که در مجموعه نشان میدهد این کار را به شیوایی انجام داده است.
ایوب بینیاز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست