جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
خنده کردن آه آه گریه کردن قاه قاه
![خنده کردن آه آه گریه کردن قاه قاه](/web/imgs/16/145/t8s3a1.jpeg)
«تا جوان بودم از خنده غافل بودم، بعدها که چشمانم بازتر شد و حقیقت را دیدم به خنده افتادم و هنوز همچنان میخندم (سورن کی یرکگور)»
واقعیت همین است، اکثر ما از خنده این نعمت معجزهآسا غافل هستیم، اما معدود نویسندگانی چون نیل سایمون کمدینویس مشهور آمریکایی به واسطه آثارش ما را به خنده وامیدارند؛ خندهای که از لابهلای خستگی درون ما برمیخیزد و برای لحظاتی ما را از کار، زندگی و فعالیتهای روزمره جدا میکند تا با پاککردن بزکها و رنگ و لعاب روزگار غدار، چشم در چشم هم حقیقت روابط انسانی و خانوادگی آدمها را بیواسطه نظاره کرده، چون آینهای در مقابل هم به شگفتی برسیم. این کاری است که آثار نیل سایمون را با سایر نمایشنامهنویسان در زمینه کمدی یا طنز متمایز میکند؛ هنری که عدم تناسبات در عرصههای مختلف اجتماعی را که در ظاهر متناسب به نظر میرسند! نشان میدهد یعنی به عبارتی کشف و بیان هنرمندانه و زیباییشناختی یک موضوع با زبان طنز.
نمایش شایعات یکی از نمونههای بارز این کشف و شهود در جامعه است که تماشاگران خود را در یک موقعیت کمیک اما شگفتآور قرار میدهد؛ طنزی که زوایای پیدا و پنهان آدمهای جامعه خود را آشکار میکند و در حقیقت با پرداختن به روابط میان پدیدهها و معکوسکردن آن موقعیتی شاد و مفرح ایجاد کرده و بهدرستی نقد خود را بیان میکند تا جایی که در پس خنده و قهقهه هر تماشاگر دریچهای تازه در ذهن او باز میشود و مقاصد اصلاحطلبانه و اجتماعی اثر تفکربرانگیز شده، ماهیتی پیچیده و چندلایه پیدا میکند و در ذهن تماشاگر به چالش کشیده میشود. در واقع باید گفت طبیعت آثار طنز بر خنده استوار است و خنده را تنها وسیلهای میداند برای نیل به هدفی برتر و آگاهکردن انسان به عمق رذالتها. نمایش شایعات در ظاهر میخنداند اما در پس این خنده واقعیتی تلخ و وحشتناک وجود دارد که در عمق وجود مخاطبانش خنده را میخشکاند و او را به تفکر وامیدارد. این مواجهه زمانی برجسته میشود که با هوشمندی کارگردان و البته ذوق و تدبیر طراح صحنه به دلیل نوع چینش صندلیها، تماشاگران چشم در چشم رودرروی هم مینشینند تا در حین اجرای اثر شاهد واکنشهای هم باشند.
گویی دو نمایش همزمان در حال اجراست: یکی صحنه هنرمندانه بازیگرانی که همگی خوش درخشیدند و دیگری جایگاه تماشاگران که مملو از جمعیتی است که با ولع نمایش را تماشا میکنند. این همان لحظهای است که تماشاگر برمیآشوبد، بر تردیدهایش افزوده میشود، چندگانه و متناقض شده و از یقین محروم میشود.
نمایش شایعات با همین وارونهسازی اشتباهات یا جنبههای نامطلوب رفتار بشری، فسادهای اجتماعی، سیاسی و حتی تفکرات فلسفی را همراه خنده بهچالش میکشد و چشمان مشتاق تماشاگر در لایههای زیرین اثر در جستوجوی نقاط مشترک خود با هر کدام از کاراکترهای صحنه نمایش است. آنجا که در پس یک قهقهه بلند ناگهان سکوتی مرگبار حاکم میشود و این یعنی گریهکردن قاهقاه یا به عبارتی دیگر خندهکردن آهآه... .! جایی که دیگر هجو معنایی ندارد و من رحمان سیفیآزاد را در مقام کارگردان میستایم چرا که با هوشمندی و ظرافت تمام از ورطه خطرناکی که اکثر آثار کمدی گرفتار آن شدهاند یعنی هجو جَسته است که اگر تجربه گرانقدر او و خرد جمعی همکارانش نمیبود، شاید شاهد طنزی متناسب با احوال جامعه یا گونهای موفق در شوخ طبعی نبودیم.
حسین پارسایی
نویسنده و کارگردان تئاتر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست