پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

چه کسی «دکتر» است


چه کسی «دکتر» است

امروزه تقریبا در همه رشته های پیراپزشکی می توان مدرک دکترا گرفت و همین سرچشمه برخوردی شده است, نه فقط بر سر عنوان «دکتر», بلکه بر سر درآمد بیشتر, قدرت و تشخصی که این عنوان با خود می آورد

«سلام، من دکتر مک‌کارور هستم، پرستار شما.» با این حرف، دکتر مک‌کارور استتوسکوپ را وارد گوش بیمار کرد و پس از مشاهده مایعات داخل آن داروی ضدحساسیت تجویز کرد...

برای بیماران امر ناآشنایی نیست که افراد بدون داشتن مدرک، از عنوان «دکتر» استفاده کنند. دکتر مک‌کارور اما به این دلیل خود را دکتر معرفی کرد که او نیز مانند هزاران پرستاری که تحصیلات تکمیلی را گذرانده‌اند، دکترای رشته پرستاری گرفته است.

● سرچشمه برخوردها کجاست؟

امروزه تقریبا در همه رشته‌های پیراپزشکی می‌توان مدرک دکترا گرفت و همین سرچشمه برخوردی شده است، نه فقط بر سر عنوان «دکتر»، بلکه بر سر درآمد بیشتر، قدرت و تشخصی که این عنوان با خود می‌آورد. هر قدر تعداد پرستاران، لیسانس‌های داروسازی و دانش‌آموختگان توانبخشی که دکترای رشته خود را گذرانده‌اند و از عنوان دکتر استفاده می‌کنند بیشتر می‌شود، پزشکان به مقاومت بیشتری کشیده می‌شوند. برای چند دهه داشتن مدرک لیسانس برای کار در داروخانه کافی بود تا اینکه در سال ۲۰۰۴ وضعیت تغییر پیدا کرد و امروز شاغلان در داروخانه‌ها باید حتما مدرک دکترا داشته باشند. تکنیسین‌های توانبخشی نیز زمانی با داشتن مدرک لیسانس به خوبی از عهده انجام وظایفشان برمی‌آمدند ولی فارغ‌التحصیلان همین رشته‌ها و رشته‌های پرستاری نیز تا سال ۲۰۱۵ باید مدرک دکترا داشته باشند. در سال ۲۰۰۴ که انجمن پرستاری اعتبار مدرک دکترای پرستاری را تایید کرد، تعداد دارندگان مدرک دکترا ۱۷۰ نفر از ۴ دانشکده پرستاری بود. امسال تعداد این دانشکده‌ها به ۱۵۳ و تعداد فارغ‌التحصیلان مقطع دکترا به ۷۰۳۷ نفر رسیده است.

در مورد پرستاران، دکترا گرفتن سرآغاز به دست آوردن مشاغل اجرایی بالاتر، ارتقای وضعیت آنان در محیط‌های آموزشی و برخورداری از احترام بیشتر بین همکاران و بیماران است ولی هیچ یک از عواملی که گفته شد، سهم بالاتری از پرداخت بیمه یا اختیارات بیشتری را برای تجویز دارو برای دکترای پرستاری به همراه نیاورده است. رهبران صنفی پرستاران می‌گویند با وجود آنکه اکنون دیگر دارندگان دکترای پرستاری کم تعداد نیستند، مبارزه چند دهه آنان برای تغییر قوانین دولتی برای اعطای بیشتر استقلال شغلی، درآمد و قدرت تجویز دارو هنوز به جایی نرسیده، ولی استدلال پزشکان نیز آن است که اصولا حد و مرز این اختیارات و افزایش و ایفا کردن نقشی مانند پزشک تا کجا می‌تواند گسترش پیدا کند.

● سلطه‌ای که از دست می‌رود

روسای انجمن‌های پزشکی می‌گویند نگرانند که پزشکان با از دست دادن سلطه‌ای که بر عنوان «دکتر» دارند، عنوانی که سال‌‌‌ها شاخص و نماد حرفه آنان بوده، تسلط خود را بر روند درمان و نقش کلیدی در این باره از دست بدهند و بیماران نیز درباره نقش افراد مختلف در روند درمان که همگی از عنوان دکتر استفاده می‌‌کنند ممکن است دچار سردرگمی شوند. یعنی درواقع بیمار نمی‌فهمد پزشک معالج او کدام یک است.

به دنبال همین طرز تفکر نمایندگان پزشکان تلاش خود را بر گذراندن قوانینی قرار داده‌اند که مشخص کند چه کسی می‌تواند از عنوان «دکتر» استفاده کند طبق قانونی که در ایالت نیویورک تصویب شده، استفاده از عنوان دکتر برای پرستاران با هر مدرک تحصیلی‌ای ممنوع است. در قانونی که به کنگره پیشنهاد شده، افراد از سوءاستفاده از تحصیلات یا مدرک تحصیلی خود منع شده‌اند و اکنون در بسیاری از ایالت‌های آمریکا فقط در صورتی می‌توان از عنوان دکتر استفاده کرد که حرفه خاص –پرستاری، توانبخشی یا رادیولوژی- نیز در کنار آن ذکر شود. موضوع اصلی آن است که چه کسی اول بیمار را معاینه کند.

در نظام کنونی نقش تکنیسین‌های توانبخشی یا پرستاران در روند درمان به‌طور عمده ثانویه است؛ چرا که بیمار فقط پس از توصیه‌ یا تجویز پزشک به این افراد مراجعه می‌کند. با به وجود آمدن مقطع دکترا در رشته‌های پیراپزشکی و افزایش فارغ‌التحصیلان در این مقطع، انجمن‌های صنفی امیدوارند با کسب اختیار معاینه و تجویز مستقیم برای بیماران بتوانند درآمد بیشتری از سهم هزینه‌های درمان داشته باشند. با ایجاد تحول در نظام درمانی نقش یگانه پزشک در درمان کمرنگ شده و هر روز بیش از گذشته پزشک باید در هماهنگی با پزشکان دیگر و اعضای تیم درمان قرار گیرد.

● همه عضو یک تیم درمان هستند

تیم درمان مفهومی نو است در علم پزشکی و با پیدا شدن این مفهوم نقش پرستاران بالینی و دستیاران پزشک، که گاهی از آنان به عنوان واسطه درمان یا ادامه‌دهنده کار پزشک یاد می‌شود، به‌خصوص در مناطق روستایی و دورافتاده اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. هر چند امروز همه نهادهای پزشکی از کار تیمی برای درمان حمایت می‌کنند، پزشکان همچنان می‌خواهند درک سنتی از حرفه پزشکی و داشتن سکان‌ کشتی درمان در دستان آنان باقی بماند. پزشکان عقیده دارند که فقط گذراندن آموزش گسترده رشته پزشکی به فرد اجازه تشخیص بیماری را می‌دهد. پاسخ پرستاران اما آن است که آنها به خوبی قابلیت علمی تشخیص تعداد زیادی از بیماری‌ها را دارند.

در هر حال جدال بر سر عنوان دکتر درواقع سرآغاز راهی است که به اختلافات دیگر می‌رسد. حاصل این جدال به صف شدن تخصص‌های رنگارنگی است که هر یک به نوعی درگیر درمان پر آب و تاب بیمارند ولی همزمان بیمار نمی‌تواند بفهمد مسوول اصلی درمان او کیست و چه تحصیلاتی دارد. ۶ تا ۸ سال آموزش در کالج و دانشکده‌ها به پرستاران و تکنیسین‌های توانبخشی این اختیار را داده که خود را دکتر خطاب کنند، در صورتی که بیشتر پزشکان برای به دست آوردن چنین عنوانی باید تقریبا دو برابر این مدت درس بخوانند. مطالعات نشان می‌دهند پرستاران با درجه کارشناسی ارشد یا دکتر می‌توانند در مراحل اولیه درمان، تجویزی قابل قبول یا حتی بهتر از پزشکان را ارائه دهند و بیماران نیز در بسیاری مواقع از درمان پیشنهادی پرستار رضایت بیشتری دارند. پزشکان در برابر می‌‌گویند تشخیص بیماری‌های نادر و پیچیده فقط در صلاحیت آنان است. برخی کارشناسان اقتصادی می‌گویند تلاش شتابزده برای تغییر نظام درمانی به گرفتن مدرک دکترای رشته‌های پیراپزشکی می‌تواند به بیراهه کشیده شود. به عقیده آنان هر عاملی که سبب بالا رفتن زمان و هزینه دانشجویان شود، بی‌تردید نتیجه‌اش بالا رفتن هزینه‌های درمان خواهد بود.

منبع: نیویورک تایمز

مترجم: مرجان یشایائی